كـتـاب بـهـتـرين هم نشين تنهايى است و قرآن زيباترين , عميق ترين و با نفوذترين كتاب شمرده مـى شود.
امام سجاد(ع ) مى فرمايد: اگرهمه ى مردم روى زمين از دنيا بروند, تا وقتى قرآن با من
است , از هيچ چيز وحشت ندارم .
((81))3>
5 - فهم بهتر قرآن3>
مـهـم تـريـن و عمده ترين اثر حفظ قرآن درك بهتر آن است .
حافظ به سبب تسلط بر همه ى آيات , ارتباط آن ها را نيك در مى يابد و در پرتوآن دركى بهترو درست تر از قرآن به دست مى آورد.
هر آيه از قرآن , ضمن داشتن معناى ظاهرى , بطن هاى متعدددارد كه در اثر شناخت بيش تر رواب
ط آن بـاسـايـر آيـات قـرآن بـه عـنـوان جـزئى از يـك كـل آشكار مى شود.
هرچه انس انسان با آيات
مـخـتـلـف قرآن بيش تر باشد, در تفسير قرآن بهتر و دقيق تر گام برمى دارد, براى مثال كسى كه
مى خواهد درباره ى [دعا] در قرآن تحقيق و جست و جوكند, در نخستين مرحله به كشف الايات و
معجم هاى قرآنى پناه مى برد.
اين كتاب ها اطلاعاتى درباره ى ماده ى دعا و مشتقات ومترادفات آن
در دسـتـرس مـحقق مى گذارد, ولى هرگز به آياتى كه بدون به كارگيرى مشتقات ومترادفات
دعـا مـعـارفـى پـيرامون آن مطرح مى كند, نمى پردازد.
دراين موارد, به خاطر داشتن قرآن بسيار
سـودمـنـداسـت .
حـافظ مى تواند همه ى آياتى كه در لفظ و معنا با موضوع موردنظر ارتباط دارد,
گـردآورد و كـارى فراتر از كشف الايات انجام دهد.
بنابراين , آنچه در حفظ قرآن مهم است درك
ارتباط آيات و سوره هابايكديگر است نه به خاطر سپردن كليات .
هرچه حافظ قرآن بر آيات و ارتباط
و بـازيـابى آن ها مسلطتر باشد, بهتر مى تواند نظر قرآن درباره ى يك موضوع رابه دست آورد.
پس
مـفـسـران حـافـظ قـرآن , بـهـتـرو دقيق تر مى توانند قرآن را تفسير كنند و تفسيرشان از تفسير
مفسران غير حافظ جامع تر و دقيق تر است .
6 - تقويت حافظه3>
يكى از امتيازهاى قرآن مجيد آن است كه تلاوت و به خاطرسپردنش سبب تقويت حافظه مى شود.
در روايـات چنان مى خوانيم كه قرائت قرآن به افزايش حافظه مى انجامد.
((82))3>
از آن جا كه حفظ
ايـن كـتاب آسمانى به تكرار پيوسته ى آن وابسته است , مى توان گفت حفظقرآن مجيد حافظه را
فزونى مى بخشد.
فلسفه ى حفظ قرآن
در آغـاز بـعـثـت پيامبر(ص ) براى حفظ قرآن از تحريف و نابودى ,راهى جز به خاطر سپردن آيات
الاهى وجود نداشت , ولى اكنون - كه چاپ ونشر به پيشرفتى باور نكردنى دست يافته - چرا از حفظ
قرآن سخن مى گوييم ؟
در پـاسـخ به اين پرسش بايد گفت : كلام الاهى تنها براى جلوگيرى از تحريف و نابودى به خاطر
سـپـرده نمى شد تا با پيشرفت صنعت چاپ حفظ بيهوده جلوه كند.
اين امر انگيزه هاى گوناگون
داردكه برخى ازآن ها عبارت است از:
1 - جلوگيرى از تحريف 3>
چنان كه گفته شد, در صدر اسلام آيات قرآن به صورت پراكنده وبر پوست و استخوان هاى شانه و دنـده هـاى جـانوران , چوب هاى درخت خرما, سنگ هاى سفيد, كاغذ و پارچه ثبت مى شد, ((83))3>
واحـتـمـال نـابودى يا تحريف كلام الاهى همواره وجود داشت .
در اين موقعيت , پيامبراسلام (ص )
مسلمانان را به حفظ قرآن سفارش كرد وحتى گروهى را برگزيد تا بدين كار پردازند.
((84))3>
2 - عمل به قرآن3>
يـكـى از اهـداف [حـفظ] آيات قرآن , عمل به مضامين آن است .
وقتى انسان كلام وحى را به خاطر مـى سـپـارد, نـاخود آگاه جانش تاثيرمى پذيرد و او را در مسير عمل به دستورهاى خداوند پيش
مـى برد.
پاداش بسيار حافظان قرآن - كه در برخى از روايات به چشم مى خورد- بدين جهت است .
آنـان پـيـوسـتـه آيـات الاهـى راتـكرارمى كنند و گوشت و پوست خود را با آن مى آميزند.
در اين
موقعيت ,احتمال اين كه خداوند آن ها را سمت كمال و سعادت رهنمون نشود,بعيد مى نمايد.
عـمـل بـه آيات الاهى , از ديرباز مورد توجه حافظان و قاريان بوده است .
چنان كه صحابه يى مانند
عـثمان و ابى و عبداللّه بن مسعودگفته اند: چون ده آيه از رسول خدا(ص ) مى آموختيم تا آن ها را
بـه طـوركـامـل به خاطر نمى سپرديم و عمل نمى كرديم , به فراگيرى آيات ديگرنمى پرداختيم .
((85))3>
3 - بهره مندى از عبادت 3>
در آيـيـن اسـلام , بـه خاطر سپردن آيات قرآن عبادتى مهم به شمارمى رود و پاداش دارد.
بيش تر روايـاتـى كه درباره ى ارزش و اهميت حفظ قرآن ذكر شده است , نگاه ابزارى ندارد و حفظ را تنها
بـراى جـلوگيرى از تحريف عبادت نمى شمارد.
در نگاه معصومان (ع ) نفس به خاطر سپردن آيات
الاهى عبادت است و پاداش دارد.
امام صادق (ع ) مى فرمايد:
[اللهم فحبب الينا حسن تلاوته و حفظ آياته .
] ((86))3>
خداوندا, تلاوت قرآن و حفظ آياتش را براى ما دوست داشتنى فرما.
ايـن دعـا نشان مى دهد كه نفس تلاوت قرآن و حفظ آن محبوب حضرت است , و امام ششم (ع ) به
خاطر سپردن آيات الاهى را, بى توجه به مسئله ى تحريف , از حضرت احديت در خواست مى كند.
مـرحوم طبرسى در كتاب مكارم الاخلاق ((87))3>
بابى با عنوان [صلاه حفظ القرآن ] دارد كه نشان
مى دهد [حفظ قرآن ] ذاتا ارزش منداست و از عبادات شمرده مى شود.
حفظ قرآن و جهاد
حـفـظ قـرآن آثـار دنيوى و اخروى بسيار دارد و عبادت شمرده مى شود.
بى ترديد اين آثار در پرتو
عـمل به قرآن و احكام الاهى نهفته در آن تحقق مى يابد.
در بسيارى ازكشورهاى اسلامى , به ويژه
آن هـا كـه زير سلطه ى فرهنگ شرق و غرب به سر مى برند, شمار حافظان قرآن بسيار است .
كتاب
الاهـى در اين سرزمين ها كتابى تشريفاتى شده , تنهابه قرائت نيك ,پخش راديو- تلويزيونى و حفظ
آن اهـميت مى دهند.
در برخى از اين كشورها مدارسى با عنوان [مدارس تحفيظ القرآن ] به صورت
گـسـتـرده ديـده مى شود, در حالى كه ارزش هاى آن ها از غرب ياشرق گرفته شده است .
محمد
عبده در تفسيرالمنار آورده : يكى ازقوانين بعضى از كشورهاى اسلامى اين است كه حافظان قرآن
از جنگ و جهاد و بخشش اموال در راه خدا معافند.
چنين قوانينى با سيره ى حافظان صدر اسلام سازگارنيست .
آن هامجاهد بودند و آيات الاهى رادر
زندگى به كار مى بستند, موارد زير بردرستى اين سخن گواهى مى دهد:
1 - عبداللّه بن مسعود3>
مـسـلمانانى كه در حوزه ى سرى اسلام وارد شده بودند با هم چنان گفت وگو كردند كه قريش كـلام خـدا را نـشـنـيـده , بـسـيـار شـايـسته است يكى از ما در مسجدالحرام با صداى رسا قرآن
بخواند.
[عبداللّه بن مسعود]- كه در شمار حافظان جاى داشت - ((88))3>
آمادگى خود رااعلام كرد
و هنگامى كه سران قريش كنار كعبه قرار گرفته بودند, اين آيات را خواند:
[بسم اللّه الرحمن الرحيم الرحمن علم القرآن خلق الانسان ,علمه البيان ...
] ((89))3>
عـبـارت هـاى فـصـيـح و بـليغ اين سوره رعبى عجيب در سران قريش ايجاد كرد.
همگى از جاى
بـرخـاسـتـه , و او را چـنـان زدنـد كـه خـون از پيكرش جارى شد و با وضعى رقت بار پيش ياران
پيامبربازگشت .
((90))3>
2 - جعفر بن ابى طالب 3>
گـروهـى از مـسـلـمانان براى رهايى از آزار[قريش ] و به پا داشتن شعائر دينى به حبشه مهاجرت كـردنـد.
در پيشاپيش اين گروه , حافظى به نام [جعفر بن ابى طالب ] جاى داشت .
او آياتى چند از
آغاز سوره ى مريم را براى پادشاه حبشه خواند و وى را تحت تاثير قرار داد.
((91))3>
3 - حافظان شهيد3>
پـيـامـبـراسـلام (ص ), در سـال چـهارم هجرى , گروهى از حافظان قرآن را سمت قبايل مختلف فـرستاد.
برخى از قبايل حافظان قرآن را بانيرنگ خاصى به دام افكندند و با وضعى رقت بار به قتل
رسانيدندبرخى از تاريخ نگاران شمار اين حافظان را 70 تن ذكر كرده اند.
((92))3>
4 - حبيب بن مظاهر3>
حبيب يكى از حافظان قرآن به شمار مى آيد.
وقتى معاويه درگذشت سران شيعيان كوفه همچون سـلـيـمـان بـن صـرد, مـسـيـب بـن نـجبه , رفاعة بن شداد بجلى و حبيب بن مظاهر براى امام
حـسـيـن (ع )نـامـه نوشتند و آن حضرت را براى قيام عليه امويان به كوفه دعوت كردند.
حبيب از
كـسـانـى بود كه در كوفه براى حضرت بيعت مى گرفت .
او در روز عاشورا در سپاه حسين سردار
سـتـون چـپ بـود و خـود را بـراى مبارزه آماده مى نمود.
وقتى حسين (ع ) براى به پا داشتن نماز
مهلت خواست , حصين بن تميم گفت : نماز شما مورد پذيرش پروردگارنيست .
حبيب در پاسخ گفت : گمان مى برى نماز آل رسول (ع ) پذيرفته نمى شود و نماز تو را مى پذيرند؟
حـصـين با شنيدن اين سخن به حبيب حمله كرد.
او شمشير كشيدو برصورت اسب حصين فرود
آورد.
اسـب سركشى كرد و حصين به زمين افتاد.
گروهى به يارى اش شتافتند و حصين را نجات
داده , نـزدخـود بـردنـد.
حبيب , در حالى كه پيوسته رجز مى خواند, به آن ها حمله كرد و ميانشان
جنگى سخت در گرفت .
او بااين كه پير بود جمع بسيارى را از پا در آورد.
سرانجام با شمشير بديل
بن صريم و نيزه فردى از بنى تميم از اسب به زمين افتاد.
وقتى خواست برخيزد,حصين شمشيرى
بـر سـرش فرود آورد وحبيب با صورت به زمين افتاد.
در اين هنگام , مرد تميمى پيش آمد و سر از
پيكرش جدا ساخت .
شهادت حبيب امام حسين (ع ) را سخت تكان داد.
حضرت فرمود:
[عنداللّه احتسب نفسى و حماة اءصحابى .
] ((93))3>
شهادت خود و اصحابم را به حساب فرمان خدامى گذارم .
حفظ قرآن و مبلغان دينى
در صدر اسلام , در پرتو تشويق نبى اكرم (ص ) و علاقه ى مردم ,حفظ قرآن جايگاهى والا داشت .
اين
امـر در بـرخـى دوره هـا كـاهـش داشـته و در زمان هايى دوباره شدت گرفت و اين روند نزولى
وصـعـودى تـا 1357 ادامـه يافت .
در اين سال انقلاب اسلامى ايران به پيروزى رسيد و ارزش هاى
الاهـى دوبـاره رونـق يـافـت .
حـفظ قرآن يكى از اين ارزش ها بود كه با سفارش هاى حضرت امام
خـمـينى (ره ) وجانشين شايسته وى مقام معظم رهبرى به تدريج جايگاه اصلى اش راباز يافت .
در
اين موقعيت , مبلغان دينى بايد بيش از پيش با قرآن آشناشوند و آن را به خاطر سپارند تا بتوانند با
قـدرت و تـسـلط كافى به نشرمعارف قرآنى بپردازند, به ويژه آن كه اهل سنت در زمينه ى تلاوت
وحـفظ كلام وحى بسيار كوشيده اند و روحانيان و ائمه ى جماعات آن ها حافظ كل يانيمى از قرآن
به شمار مى آيند.
امتياز دانشگاه الازهر3>
اسـتـاد شـحـات مـحمد انور درباره ى اين كه چرا بيش تر قاريان واستادان قرآن كريم مصرى اند, مى گويد:
در مـصر, دانشگاه الازهر در خدمت قرآن است .
در آن جا فردعالم - كه هم مرتبه ى حجت الاسلام
درايـران اسـت - لازم است كه حافظ قرآن باشد.
محل هايى نيز جهت تعليم قرآن درتمام استان ها و
امـاكـن مـصر وجود دارد, و اين معاهد در كشورمصر بسيار است .
حتى ممكن است , فردى در اين
دانـشـگـاه هـامـدارك بـالايى را نيز دريافت كند.
زمانى نيز مشاهده شده است كه افراد در سنين
بالا,وارد اين دانشگاه ها شده و در آن به فراگيرى علوم قرآنى پرداخته اند.
((94))3>
بـه نـوشته ى فريد وجدى , حفظ تمام قرآن يكى از شرطهاى ورود به دانشگاه اسلامى الازهر مصر
است .
و داوطلبان بايد دست كم بيست امتياز از چهل امتياز حفظ را به دست آورند.
((95))3>
و از سـوى ديـگـر بـزرگـان دين در موارد مختلف طلاب علوم اسلامى را به حفظ قرآن سفارش
مى كردند, اكنون به نمونه هايى اشاره مى كنيم :
سخن شهيد ثانى3>
او يكى از دانشمندان بزرگ شيعه و قارى برجسته , درباره ى حفظ قرآن چنين مى گويد: ...
اگر كسى در خردسالى و دوران نوجوانى تحصيل علم راآغازكند, نظر به اين كه واجد صلاحيت
تـرقـى و پيشرفت در مراحل مختلف علوم است و نيز داراى اهليت و آمادگى براى كسب فقاهت و
بـصـيـرت ديـنـى از راه اسـتدلال و براهين است , بايد درآغاز كار به حفظ قرآن كريم و تجويد آن
بـرمـبناى ضوابط معتبراشتغال ورزد, چون حفظ كردن قرآن كريم و تجويد صحيح آن مى تواند به
صورت يك كليد مشكل گشاى متناسب و باورى توفيق آفرين درآيد و نيز جان و دل نورانيت يافته
و انسان درزير سايه ى آن براى درك و فهم ساير علوم آمادگى پيداكند.
آن گاه كه محصل از حفظ
و تـجـويـد و قـرائت قـرآن كـريم فارغ گشت , مى تواند سرگرم فراگرفتن علوم عربيت گردد.
,
زيراعلوم عربيت نخستين ابزار فهم و مهم ترين اسباب درك علوم دينى است .
بنابراين , بايد نخست
پـس از حفظ قرآن كريم علم صرف , علم نحو, علوم عربيت ديگر, فن منطق , علم كلام , علم اصول
فـقـه , عـلم درايه الحديث , قرائت حديث , تفسيرآيات الاحكام , كتب فقهى و آن گاه كه دانشجو از
تـمـام ايـن عـلوم ومعارف بهره ى لازم را دريافت كرد, مى تواند درتفسير قرآن كريم كار خويش را
آغـازكند.
بنابراين همه ى اين علوم ودانش هاى مذكور مقدمه و زمينه ساز ورود در تفسير قرآن كريم
است .
((96))3>
اندرز آيت اللّه بروجردى3>
او از مـراجع بزرگ شيعه و حافظ نصف قرآن بود و آيات احكام -كه سند احكام فقهى است و حدود پانصد آيه است - همه را در ذهن حاضر داشت .
وى درباره ى حفظ قرآن چنين مى گويد:
از حـفظ داشتن قرآن توشه يى براى انسان است .
افسوس بركسى كه از دنيا برود و توشه يى نداشته
باشد.
((97))3>
سفارش امام خمينى3>
امام خمينى (ره ), خود به تلاوت كتاب الاهى اهميت مى داد ودر موارد مختلف طلاب علوم دينى را بدين امر سفارش مى كرد:
هـان اى حوزه هاى علميه و دانشگاه هاى اهل تحقيق ! بپاخيزيدو قرآن را از نشر جاهلان متنسك و
عالمان متهتك , كه از روى علم وعمد به قرآن و اسلام تاخته و مى تازند, نجات دهيد و اين جانب از
روى جد نه تعارف معمولى مى گويم : از عمر به بادرفته خودم در راه اشتباه و جهالت تاسف دارم ,
و شـمـا اى فـرزنـدان برومند اسلام , حوزه ها و دانشگاه ها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسيار
مـخـتـلف آن بيدار كنيد.
تدريس قرآن در هر رشته يى از آن را محط نظر و مقصد اعلاى خودقرار
دهيد.
مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر, كه از ضعف پيرى بر شما هجوم كرد, از كرده ها پشيمان و
تاسف بر ايام جوانى بخوريد, همچون نويسنده .
((98))3>
چـنـان كـه پـيـداست , امام (ره ) در اين سفارش رشته هاى مختلف قرآنى رامورد عنايت قرار داده
اسـت .
[حـفـظ قـرآن ] يـكـى از ايـن رشـتـه هـااسـت كـه بايد بدان اهتمام ورزيد و با برنامه ريزى
صحيح جوانان را به آن علاقه مند ساخت .
سخنان مدير محترم حوزه ى علميه قم3>
رئيـس مـحـترم حوزه علميه ى قم حضرت آيت اللّه مكارم شيرازى - دام ظله العالى - در اين باره مى گويد:
مـن مـعـتقدم كه طلبه ها دو دسته اند, يك دسته حافظه هاى قوى وزمينه ى ذهنى مناسبى براى
حـفظ قرآن دارند به گونه يى كه اگروقت بگذارند, به راحتى مى توانند حافظ قرآن شوند.
من به
ايـن گونه افراد سفارش مى كنم كه حفظ قرآن را به طور جدى پى گيرى كنند, حوزه ها يك عده
حـافـظ قرآن در سطح عالى داشته باشند, ولى گروه ديگرى هم هستند كه تا اين اندازه آمادگى
ندارند و اگر بخواهند حافظ قرآن شوند, بايد همه وقتشان را روى حفظ بگذارند.
من به اين دسته
تـوصـيـه مـى كنم آياتى را كه براى استشهاد بر مسائل مختلف مورد نياز است حتما از حفظ داشته
باشند.
((99))3>
سـفـارش هـاى ايـن بـزرگان و اهتمام روحانيون اهل سنت وظيفه ى مبلغان شيعه را دو چندان
مى نمايد و لازم است در راه حفظ قرآن بيش از پيش گام بر دارند.
بخش سوم :روش حفظ قرآن3>
فاصله ى طلوع فجر تا طلوع آفتاب نه جزء شب است نه جزء روز.
زمانى از زمان هاى بهشت است كه
در آن بيماران درمان مى يابند و روزى بندگان خدا تقسيم مى شود, و ساعت رحمت و خير و بركت
است .
امام باقر(ع )
شرطهاى اصلى3>
گـروهى بى آن كه روشى مطمئن و آزموده بر گزينند به حفظ قرآن روى مى آورند و در ميانه ى راه با شكست و نوميدى روبه رومى شوند.
[روش درسـت ] نـوعـى راه ميان بر براى رسيدن به مقصود است .
به همين دليل , آنان كه كارهايى
چون شنا, خطاطى و نقاشى را زير نظراستاد و با روش درست فرا مى گيرند, در كم ترين زمان به
نـتـيـجه دست مى يابند.
راز موفقيت در حفظ قرآن نيز روش درست است .
روشى كه در اين بخش
ارائه مـى شـود, تـا حـدود زيادى مى تواند شيفتگان حفظقرآن را يارى دهد.
پيش از تعيين روش ,
نگاهى گذرا به شرطها وعوامل حفظ ضرورى مى نمايد.
قـدم گـذاشـتن به حوزه ى حفظ قرآن به مقدماتى نياز دارد.
اين مقدمات اساسى است و پيمودن
مسير حفظ بدون آن ها كارى دشوارو توان فرسا مى نمايد.
شرطهاى حافظ عبارت است :
1 - اشتياق قلبى 3>
شـرط اصـلى حفظ, اشتياق قلبى است .
شوق و علاقه بسيارى ازسختى ها را آسان مى كند و فرد را اميدوار مى سازد.
سر اين كه در صدراسلام مسلمانان قرآن را سريع به خاطر مى سپردند, علاقه ى
خاص آنان به كلام الاهى و حفظ آن بود.
براى ايجاد اين اشتياق , توجه به دونكته ى زير گريزناپذير
است :
الف ) آثار و نتايج حفظ قرآن
ب ) تشويق و اعطاى جوايز
تـشـويـق و اعـطـاى جـايـزه , به ويژه در كودكان , بسيار كارساز است وآتش اشتياق را در آن ها بر
مى افروزد.
2 - عزم و پشتكار3>
بيش تر مسلمانان و بلكه همه ى آن ها به حفظ قرآن علاقه ى بسيار دارند.
اشتياق شرط لازم است نه كـافـى .
بايد علاقه با عزم وپشتكار همراه شود تا سودمند افتد.
عزم غير از نيت و خواستن است وبه
طـور مـعـمـول تـوانـستن به ارمغان مى آورد.
نقش پشتكار در حفظ قرآن چنان است كه مى توان
گـفـت : حفظ قرآن به استعداد قوى بستگى ندارد و تنهابه پشتكار و عزم راسخ نيازمنداست .
بايد
پشتكار داشت وسختى هاراتحمل كرد, زيرا خداوند مى فرمايد:
[ان مع العسر يسرى .
] ((100))3>
بى ترديد با دشوارى آسانى است .
3 - نظم و برنامه ريزى3>
على (ع ) مى فرمايد: [اوصيكم بتقوى اللّه و نظم امركم .
] ((101))3>
شما را به تقواى الاهى و نظم در كارهاتان سفارش مى كنم .
اخـتـصـاص دادن يـك وقت زنده و مهم براى حفظ قرآن در رسيدن به هدف نقشى بسزادارد.
بى
تـرديـد افراد موقعيت هاى مختلف دارندو نمى توان در اين باره وقت و ساعتى مشخص را به همه
تـوصـيـه كـرد,اما استادان سفارش كرده اند دست كم وقت مناسبى به حفظ قرآن اختصاص يابد,
وقـتـى تـهـى از گـرسنگى , تشنگى و خستگى كه سحروپس از طلوع فجر را بهترين مصداق آن
شـمرده اند.
البته در كنار اين وقت اختصاصى استفاده از فرصت و تكرار آيات در اوقات ديگركارى
پسنديده و مورد سفارش حافظان با تجربه است
4 - آمادگى براى تكرار هميشگى3>
هر كه در انديشه ى حفظ قرآن است , بايد خود را براى تكرارپيوسته ى آيات آماده سازد واين كار را جدى بگيرد, زيرا تكرار رمزموفقيت و اساس حفظ قرآن به شمار مى آيد.
5 - تعيين هدف 3>
در تـحـصـيل مدارج علمى , داشتن همت بلند ضرورى است ,براى مثال اگر كسى بخواهد فقيه , مـفـسر, فيلسوف , پزشك و مهندس شود,بايد هدفى فراتر از اين عنوان ها برگزيند تا دست كم به
آنچه خشنودش مى سازد, دست يابد.
اين سخن - كه بسيارى از دانشمندان برآن تاكيد ورزيده اند -
در مـسـئله ى حفظ قرآن درست نمى نمايد.
چنان كه حافظان با تجربه تذكر داده اند, در به خاطر
سـپـردن آيـات الاهـى بايد هدف نزديك باشد.
كسى كه مى خواهد قرآن حفظ كندنبايد هدفش را
حـفظ كل قرآن قرار دهد.
اين هدف انسان را در ميانه راه با نوميدى و دلسردى رو به رو مى سازد و
از ادامـه ى مـسـيـر بـاز مـى دارد.
هـرچـه هـدف نـزديـك تر باشد, احتمال موفقيت بيش تر است .
بنابراين ,بايد در آغاز راه هدف را حفظ سه تا پنج جزء قرار داد.
وقتى باچنين ديدگاهى به حوزه ى
حـفـظ گام مى نهيم , حجم آن كم تر مى نمايد واشتياق به ادامه راه فزونى مى يابد.
((102))3>
پس از
دست يابى به هدف اول , بايد تنهابه پنج جزء بعدى انديشيد نه بيش تر.
بدين ترتيب ,مى توان با عشق
فراوان جزءها را يكى پس از ديگرى به خاطر سپرد وسمت حفظ كل قرآن گام برداشت .
عوامل مؤثر3>
آنـچـه گذشت , شرطهاى اصلى حفظ قرآن بود به گونه يى كه اگرخللى بدان ها وارد آيد, حفظ امكان پذيرنيست .
در اين فرصت , به عواملى كه [حفظ] را مفيدتر و پربارتر مى سازد, مى پردازيم .
1 - نماز حفظ قرآن3>
حفظ كتاب خداوند, توفيقى است كه جز به يارى آن حضرت رفيق راه انسان نمى شود.
بدين سبب , نـمـاز, دعـا ((103))3>
و تـوسـل را ازضـروت هـاى مـسـيـر حـفـظ شمرده اند.
مرحوم طبرسى در
مـكـارم الاخـلاق به دو نوع نماز حفظ اشاره كرده است : يكى نماز تقويت هوش و حافظه و ديگرى
نـمـاز حـفـظ قـرآن .
دربـاره ى نماز حفظ قرآن مى گويد: شب يا روز جمعه چهار ركعت نماز مى
گزارى , در ركعت اول سوره ى حمد و يس , در ركعت دوم حمد و حم دخان , در ركعت سوم حمد
و حـم سجده و در ركعت چهارم حمد و تبارك الملك .
بعداز پايان نماز, نخست خداوند را ستايش
مـى كـنـى .
سـپـس بـر پـيـامـبـر وخـانـدانـش درود مى فرستى و براى مؤمنان صد بار آمرزش
مى طلبى .
آن گاه مى گويى :
[الـلـهـم ازجـرنـى بـتـرك مـعـاصـيـك ابـدا ما ابقيتنى وارحمنى من ان اتكلف طلب مالا يعنينى
وارزقـنـى حـسـن الـنـظـر فيما يرضيك عنى اللهم بديع السموات و الارض ذاالجلال و الاكرام و
الـعـزة الـلـتـى لاتـرام .
يـااللّه , يـارحمن ,اساءلك بجلالك و بنور وجهك ان تلزم قلبى حفظ كتابك
الـقـرآن الـمنزل على رسولك و ترزقنى ان اتلوه على النحو الذى يرضيك عنى .
اللهم بديع السموات
والارض , ذاالجلال والاكرام والعزالذى لا يرام .
يااللّه ,يارحمن ,اساءلك بجلالك و بنور وجهك ان تنور
بـكـتـابك بصرى و تطلق به لسانى و تفرج به قلبى و تشرح به صدرى وتستعمل به بدنى و تقوينى
عـلـى ذلـك و تـعـيـننى عليه , فانه لايعين على الخير غيرك و لايوفق له الا انت .
لا حول و لا قوة
باللّه العلى العظيم .
] ((104))3>
2 - ايجاد آمادگى معنوى3>
وضـو گرفتن , قصد قربت و رو به قبله نشستن , علاوه بر اين كه خود عبادت است ,در روان حافظ تاثير مى نهد واو را از آرامش سرشارمى سازد.
3 - بهره گيرى از سحرگاهان3>
چـنـان كـه نـوجـوانى و جوانى بهترين فصل حفظ مطالب است ,هنگام صبح و نشاط اول روز نيز بـرترين وقت حفظ به شمار مى آيد.
دراين زمان , مغز انسان آماده تر است و بدن و طبيعت هر دو از
آرامـش خاص برخوردارند.
افزون بر اين , در سحرگاه بركات فراوان نهفته است .
وقتى امام محمد
بـاقـر(ع ) به فرمان هشام بن عبد الملك ازمدينه سوى شام سفر مى كرد, گروهى از مسيحيان را
ديد كه درون غارى گام مى نهادند, حضرت پرسيد: در چنين روزى عيد گرفته اند؟
گـفتند: خير, به سوى يكى از دانشمندان خود مى روند.
آن هاهرسال يك بار در چنين روزى او را
ازكوه خارج مى كنندو آنچه مى خواهند از وى مى پرسند.
امام فرمود: آيا دانشى دارد؟
گـفـتـنـد: آرى , از داناترين مردم است .
آن گاه حضرت چهره ى خودرا پوشاند و با يارانش همراه
مسيحيان سمت آن دانشمند نابينا وكهنسال حركت كرد, مرد كهنسال به يارى حس نيرومندش ,
سمت امام اشاره كرد و گفت : مرد, از ما هستى يااز امت محمد؟
امام فرمود: از امت محمد(ص ).
پير پرسيد: براى پرسيدن آمدى يا پرسيده شدن ؟
امام فرمود: بپرس .
مرد كهنسال بسيار پرسيد.
وپاسخ شنيد.
آن گاه گفت : بنده ى خدا, كدام ساعت نه بخشى از شب
است نه بخشى از روز, واگر ازهيچ كدام نيست ,چيست ؟
امـام بـاقـر(ع ) فـرمـود: فاصله ى طلوع فجر تا طلوع آفتاب نه جزءشب است نه جزء روز.
زمانى از
زمـان هاى بهشت است كه در آن بيماران درمان مى يابند و روزى بندگان خدا تقسيم مى شود, و
ساعت رحمت و خيرو بركت است .
((105))3>
از اين داستان در مى يابيم اين زمان زمانى معنوى است و شايسته است حفظ قرآن در چنين وقتى
تحقق يابد.
خداوند مى فرمايد:
[ان قرآن الفجر كان مشهودا.
] ((106))3>
نماز صبح مورد مشاهده است .
مـراد از[قـرآن الـفـجـر] نماز صبح است .
((107))3>
بر اساس روايات شيعه وسنى , در ميان نمازهاى
روزانه نماز صبح مورد مشاهده ى فرشتگان شب و روز قرار مى گيرد, زيرا در آغاز صبح فرشتگان
شـب جـاى خـودرا به فرشتگان روزمى سپارند و دراين تعويض جايگاه , نماز مردمان راديده , برآن
گواهى مى دهند.
((108))3>
براى بيدار شدن به هنگام طلوع فجر, توجه به نكات زير سودمندمى نمايد:
الف ) خفتن در اوايل شب
ب ) شب هنگام غذاى اندك خوردن
ج ) خواندن آيه ى آخر سوره ى كهف
4 - انتخاب مكان مناسب 3>
اگـر مـكان مطالعه پرسروصدا, بسيار سرد يا بسيار گرم و نامناسب باشد, انسان دچار تشتت فكر مى شود.
اين نكته در [حفظ قرآن ] ازحساسيت ويژه برخورداراست , زيرا حفظ قرآن به تمركز شديد
فكرنياز دارد.
البته پس از به خاطر سپردن آيات , تكرار آن به اين اندازه تمركز نيازمند نيست و مى
تواند در مكان هاى شلوغ نيز تحقق يابد.
5.
تمركز فكر3>
هـنـگـام به خاطر سپردن قرآن , تمركز فكر بسيار ضرورت دارد.
پس بايد عوامل عدم تمركز فكر و حـواس پرتى را شناسايى كرد و در رفع آن ها كوشيد.
اين عوامل , در اشخاص مختلف متفاوت است
ومى توان آن ها را به دو نوع تقسيم كرد:
الف ) درونى
ب ) بيرونى
عـوامـل [درونـى ] بـه معناى اسبابى است كه در درون انسان جاى دارد, مانند اندوه و اضطراب و
نگرانى .
كسى كه در دام اين عوامل گرفتار آمد, بايد حفظ قرآن راكنار نهد و نخست در نابودى اين
عـوامل بكوشد.
مراد از عوامل [بيرونى ], عوامل محيطى است , مانندسروصدا و صحنه هاى مشغول
كننده .
اين امور از بازدهى حفظمى كاهد و چه بسا موجب دلسردى و نوميدى انسان مى گردد.
6 - انتخاب نوع قرآن3>
يـكـى از نـكـات بـسيار مهم و مؤثر در حفظ قرآن , مسئله ى انتخاب قرآن است .
بايد از آغاز تا پايان حفظ, حتى براى مرور, از يك قرآن استفاده كرد.
استفاده از قرآن هاى مختلف ذهن را دچار مشكل
مى كندوتصوير آيات و صفحات را به هم مى ريزد.
بهتر است , با توجه به مكان و زمان حفظ ومرور, از
قطع هاى گوناگون يك قرآن استفاده شود,براى مثال در خانه و محل كار از قطع بزرگ و در غير
ايـن مـوارد ازقـطـع جـيـبـى بـهره برد.
البته قرآنى كه انتخاب مى شود, بايد ازويژگى هاى زير
برخوردار باشد:
الف ) سادگى متن و زمينه
ب ) عدم ترجمه
هـنگام حفظ قرآن توجه به ترجمه ما را از مسير اصلى حفظ دورمى سازد.
بنابراين , بهتراست پيش
از آغاز حفظ درباره ى ترجمه ,تفسير اجمالى آيات و برخى از شان نزول ها آگاهى به دست آورد.
7 - آشنايى بازبان عربى3>
آشـنـايى بازبان عربى و ترجمه و تفسير اجمالى آيات , در حفظقرآن بسيار سودمند است .
به خاطر سـپـردن كـلـمات و الفاظ, بدون توجه به معانى , كار حافظ را سخت مى كند و سبب مى شود آيات
بـه طـور صـحـيـح در ذهن جاى نگيرد.
اين امر چنان مهم است كه مى توان آن را مؤثرترين عامل
پـيـشـرفـت در حفظ قرآن به شمار آورد.
آشنايى بازبان عربى , آيات را دلنشين تر مى سازد و سبب
علاقه و اميدوارى فزون تر حافظ مى گردد.
ياد آورى3>
كـسـانـى كه در انديشه ى شركت در مسابقات سراسرى قرآن به سرمى برند, بايد درباره ى تجويد قـرآن آگـاهـى كـافـى داشـتـه باشند.
يادگيرى احكام تجويد از دو راه امكان پذير است : مربى و
نـوارهاى قرآن .
در اين راستا, سفارش مى شود علاقه مندان از همان آغاز قرآن رابا رعايت تجويد به
خاطر سپارند تا هنگام خواندن آيات لحن آنان ازويژگى احكام تجويد برخوردار باشد.
8 - نوارهاى قرآنى3>
حـافظان با تجربه ((109))3>
بر اين باورند كه گوش سپردن به نوارهاى قرآنى براى حفظ كتاب خدا
روشـى نـامـنـاسـب است , زيرا در اين شيوه حافظ به جاى تكرار پيوسته ى آيات به شنيدن بسنده
مـى كند و حافظه را با تكرار كلمات ورزيده نمى سازد.
اگر حافظه پيوسته به كار گرفته نشود, به
تـدريـج سلول هاى مغز حالت اثر پذيرى و ثمردهى را ازدست مى دهد و ديگر در برابر محرك ها به
انـدازه ى كـافـى حـسـاسـيت ندارد تا داده ها را بى درنگ بايگانى و حفظ كند.
((110))3>
رمز اصلى
حفظقرآن , تكرار الفاظ است نه شنيدن .
به طور كلى ,آفات گوش سپردن به نوار عبارت است از:
1.
تنبلى حافظه
2.
دير به مطلوب رسيدن
3.
سستى و مستحكم نبودن محفوظات
البته گوش دادن به نوارهاى قرآنى , براى فراگيرى احكام تجويدو بالا بردن سطح آن , سودمند و
در مواردى ضرورى است .
انواع حفظ قرآن3>
حفظ قرآن به دو شكل ممكن است :
1.
حفظ ترتيبى ((111))3>
2.
حفظ موضوعى
[حـفـظ ترتيبى ] يعنى حفظ آيات از ابتداى قرآن تا پايان آن .
[حفظموضوعى ] به معناى حفظ آيات
دسـتـه بـنـدى شـده در مـوضـوع هـاى مـتـفـاوت است .
كسانى كه از حافظه ى متوسط و وقت
بـيـش تـربرخوردارند, شايسته است در مسير حفظ ترتيبى گام بردارند.
براى آنان كه از حافظه ى
مـتـوسـط يـا فرصت كافى بى بهره اند, حفظموضوعى يا حفظ بعضى از سورهاى كوچك و داراى
فضيلت سودمندتر است .
كسانى كه به هيچ وجه توان حفظ آيات قرآن راندارند, بايد بسيار سجده به
جـاى آورنـد.
يـكـى از يـاران پـيـامـبراسلام (ص ) نزد حضرت آمد و گفت : قرآن از ذهنم رميده
ونگهدارى اش برايم دشوار شده است .
حضرت فرمود:
[لا تحمل عليك ما لا تطيق و عليك بالسجود.
] ((112))3>
كارى كه توان انجامش را ندارى , انجام مده , و بر تو بادسجده كردن .
مراحل حفظ قرآن
حفظ قرآن مراحلى دارد.
كه رعايت آن ها بسيار سودمند است .
اين مراحل عبارت است از:
1 - نقطه ى شروع3>
حـفـظ جـزء اول قرآن از حفظ جزء دوم مشكل تر است , و حفظجزء دوم از جزء سوم دشوارتر.
بدين سبب , يكى ازدانشمندان مى گويد: هركه پنج جزء قرآن را حفظ كند, بايد به حفظ كل قرآن اميدوار
باشد.
((113))3>
حـفـظ قـرآن در آغاز كار دشوارتر است و هر چه پيش تر رويم ,دشوارى ها كم تر مى شود.
از اين رو,
شـايـسـته است براى جلوگيرى ازدلسردى حفظ رااز آسان ترين مكان آغاز كنيم .
موارد زير براى
شروع حفظ مناسب ترين آيات شمرده مى شود:
الف ) فهرست سوره هاى قرآن
ب ) جزء سى ام
ج ) داستان هاى قرآن
در بسيارى از كشورها, جزء سى ام قرآن - كه سوره هايش كوچك و يادگيرى اش تا اندازه يى آسان تر
است - با عنوان عم جزء جداگانه چاپ مى شود و متن درسى قرار مى گيرد.
2 - كيفيت حفظ3>
نـخـست بايد سوره يا جزءمورد نظر را تقسيم بندى كردو سپس به حفظ آن پرداخت .
با اين روش , حجم آيات سوره يا جزء كم تر و كارحافظ آسان تر مى نمايد
پس از تقسيم بندى سوره يا جزء, نوبت به حفظ مى رسد.
براى حفظ دو راه وجود دارد:
الف ) حفظ آيات بر اساس صفحه
ب ) حفظ آيات بر اساس شماره
در راه اول , به طور متوسط سهميه ى هر روز يك صفحه است .
اگر كسى اين شيوه را انتخاب كرد,
بـايـد تا آخر قرآن بدان پاى بند ماندو بر اساس صفحه پيش رود.
در شيوه ى دوم , مناسب ترين راه
اين است كه آيات پنج تا پنج تا به خاطر سپرده شود, زيرا كسى كه شماره هاى 1 و 5 و 10 و...
را حفظ
كـنـد, شـماره هاى بين آن ها را ناخودآگاه به خاطر مى سپارد و براى اين كار به تمركز شديد فكر
نـيـاز نـدارد.
بـاايـن روش , خـوانـدن قرآن از آخر به اول نيز دشوارنيست و با اندكى تمرين امكان
پذيراست .
بـايـد تـنـها پس از به خاطر سپردن دقيق يك آيه سراغ آيه ى ديگررفت , وقتى آيه ى دوم به خاطر
سـپـرده شـد, بايد دو آيه با هم تكرارشود و پس از اطمينان كامل , حفظ آيه ى سوم آغاز گردد.
بر
ايـن اسـاس , وقـتـى پـنـج آيه به خاطر سپرده شد, بايد آن قدر به تكرار شان ادامه داد كه در ذهن
اسـتقرار يابد.
پس از اين مرحله , بايد آيات پنج گانه هر روز دست كم پنج بار با فاصله تكرار شود تا
در ذهن اثر عميق نهد.
يك روان شناس مى گويد:
به خاطر داشته باش كه نيمى از آنچه امروز مى خوانى پس ازنيم ساعت فراموش خواهى كرد, و
23 آن را پـس از 9 سـاعـت و 34 آن رادر مـدت 6 روز و 45 آن را نـيـز در عـرض يـك مـاه از يـاد
خواهى برد.
((114))3>
بنابر اين , راه تثبيت آيات در ذهن تكرار روزانه ى آن ها درفاصله هاى مختلف و منظم است .
در روز
بـعد, بايد ابتدا پنج آيه ى روز پيش را چندين بار از حفظ خواند و سپس به حفظ پنج آيه ى بعدروى
آورد.
به كارگيرى دقيق اين شيوه , حفظ قرآن كريم را آسان مى سازد.
در پـايـان ايـن بخش , بايد ياد آور شد كه براى حفظ آيه ى طولانى مى توان آن را به دو يا سه بخش
تقسيم كرد و در مدت دو يا سه روز به خاطر سپرد.
[كميت يا كيفيت ]3>
آنچه به حفظ قرآن كمك مى كند و محفوظات قرآنى را متقن ومستحكم مى سازد, كيفيت است نه كـمـيـت .
خوب به خاطر سپردن ,بيش از حجم محفوظات اهميت دارد.
پس بايد به تكرار - حتى
اگر به طولانى شدن بسيار زمان حفظ قرآن بينجامد - ارج نهاد, زيرا تكرارپيوسته ى محفوظات بر
دوام و استحكام آن ها مى افزايد.
3 - تثبيت محفوظات 3>
نـگهدارى هر پديده يى از ايجاد آن دشوارتر است .
اين قانون در[حفظ قرآن ] نيز جارى است .
پس از مـرحـلـه ى دشـوار حـفظ, بايد درانديشه ى مرحله ى دشوارتر تثبيت محفوظات بود.
تثبيت آيات
درذهن به چند شكل زير انجام مى پذيرد:
1- تكرار
2- گوش سپردن به نوارهاى قرآنى
3- نوشتن آيات
در اين ميان , نيرومندترين و مؤثرترين ابزار تكرار است كه در
بحث آينده از آن , سخن گفته خواهد شد.
شيوه ى تكرار
تكرار خود به شكل هاى گوناگونى نيز تحقق مى يابد, براى مثال مى توان به سه شيوه ى زير اشاره
كرد:
1 - قرائت در نماز3>
قـرائت قـرآن در نمازهاى واجب و مستحب , نوعى تكرار شمرده مى شود.
در نماز واجب بايد بعد از سـوره ى حـمـد يـك سـوره ى كـامل قرائت شود, ولى در نماز مستحبى بعد از حمد هر مقدار آيه
خوانده شود, كافى است و نماز صحيح است .
بااجراى اين روش , مى توان به تكرار محفوظات قرآنى
پرداخت و آن هارا در ذهن متقن و مستحكم ساخت .
2 - تكرار انفرادى 3>
حافظ قرآن بايد روزانه بخشى از وقت خويش رابه تكرارمحفوظات اختصاص دهد.
هركس با توجه بـه حـافظه و موقعيت خويش مى تواند زمان مورد نياز براى تكرار خود را در يابد, ولى تجربه نشان
مى دهد كه بايد هر 10 روز يا حداكثر 30 روز به تدريج همه ى محفوظات قرآنى تكرار شود.
از آن جا
كه قرائت هر جزء به طورمتوسط نيم ساعت وقت مى خواهد, مى توان جدول زير را, به عنوان روش
مطمئن استقرار محفوظات در ذهن , به عاشقان قرآن ارائه داد:
نوع حافظزمان لازم براى تكرار در روز
كل قرآن يك ساعت و نيم
20 جزء يك ساعت
10 جزء نيم ساعت
5 جزء يك ربع ((115))3>
نـاگـفـته نماند, مهم تلاوت قرآن است نه مرور آن در ذهن .
افزون براين , بايد زمان تكرار در تمام
روز تـقـسـيـم شود, براى مثال بهتر است حافظ كل قرآن زمان يك ساعت و نيم تكرار را به 3 نيم
سـاعـت تـقـسـيـم كند: نيم ساعت صبح , نيم ساعت ظهر و نيم ساعت پيش از خواب شبانه .
البته
مطلوب آن است كه حافظ به زمان هاى ياد شده بسنده نكند و از هر فرصتى براى تكرار و استحكام
محفوظاتش بهره گيرد.
خداوند مى فرمايد:
[فاقرؤا ما تيسر من القرآن .
] ((116))3>
هر قدر ممكن است قرآن تلاوت كنيد.
در پـايـان ايـن بخش , ذكر روش استاد طبلاوى در تكرار آيات , به عنوان يك الگو, سودمند به نظر
مـى رسـد.
او روز جـمعه تكرار رامى آغازد و سوره هاى بقره , آل عمران و نساء را به پايان مى رساند.
روزيـكشنبه از ابتداى سوره ى يونس تا آخر نحل مى خواند و بر اساس تقسيم بندى خويش , تا پايان
هفته يك بار قرآن راختم مى كند.
اومى گويد: