تفسير الميزان جلد 15 - علامه طباطبايي رحمه الله عليه
سوره مؤ منون آيات 1-11
معناى (فلاح ) و (ايمان واقعى )
معناى (خشوع )
بيانى درباره اين وصف مؤ منين كه فرمود: (الذين هم فى صلاتهم خاشعون )
گفتارى در معناى تاءثير ايمان (و بيان اينكه ايمان عبارت است از (علم عملى ) )
مراد از لغو و اعراض از لغو در آيه شريفه
اشاره به اينكه وصف مؤ منين به اعراض از لغو كنايه از علّو همت و كرامت نفس ايشاناست .
معنا و وجه (والذين هم للزكوة فاعلون )
زكوة ، يكى از بزرگترين عوامل تقارب طبقات جامعه
معناى (امانت ) و داخل (عهد) و مراد از رعايت آن دو (والذين هم لا ماناتهم و عهدهمراعون )
چند روايت درباره خشوع در نماز
رواياتى در معناى اعراض از لغو و حفظ فرج
بيانى در اين باره كه ازدواج موقت در عرف قرآن و صدر اسلام مشروعيت داشته و نكاحمحسوب مى شود
قرائن و شواهد ديگرى بر مشروعيت متّعه
بيان فساد گفتار كسانى كه زوجيت متعه را انكار كرده اند
روايات ديگرى در ذيل آيات 1 الى 11 سوره مؤ منون
(در باره فلسفه و حكمت تشريع ازدواج موقت در اسلام )
سوره مؤ منون ، آيات 12 تا 22
مراد از (انسان ) در آيه : (و لقد خلقنا الانسان من سلاسة من طين )
مقصود از اينكه فرمود: (ثم انشاءناه خلقا آخر) و معنايى كه تعبير به انشاء افادهمى كند.
معناى (بركت ) و اينكه فرمود: (فتبارك الله احسن الخالقين ).
اشاره به اينكه خلقت اختصاص به خداى تعالى ندارد
مقصود از (طرائق ) در آيه : (و لقد خلقنا فوقكم سبع طرائق ).
يادآورى نعمت باران ، رويانيدن اشجار، فوائد چهارپايان و...
رواياتى درباره مراحل مختلف خلقت انسان
دو روايت درباره آيه : (و شجرة تخرج من طور سيناء...) ).
سوره مؤ منون آيات 23 تا 54
اشاره به عقيده بت پرستان درباره عبادت آلهه و معناى خطاب نوح عليه السلام بهقوم خود: (اعبدوا الله ...)
افترائات و احتجاجات قوم نوح عليه السّلام در مقام انكار رسالت آنحضرت .
و دورى گزيدن از قوم خود كه بعد از انكار و تكذيبشان محكوم به عذاب شده بودند
اشراف و بزرگان قوم نوح عامه مردم را عليه پيامبراشان مى شورانند.
نزول عذاب الهى و آغاز آن با صيحه اى آسمانى
يادآورى سنت الهى : هدايت امم با ارسال رسل ، تكذيب امتها آنان را و عذاب الهى و...
اشاره اى به رسالت موسى و هارون
خطابى از خداوند به عموم پيامبران
بحث روايتى (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته )
سوره مؤ منون ، آيات 55 تا 77
تاءخير در عذاب كافران و بهره مند ساختن آنان بهمال و فرزندان براى املاء و استدراج آنان است نه براى خيرخواهى .
شرح صفات مؤ منين
(خيرات ) در جمله : (اولئك يسارعون فى الخيرات ...)اعمال صالحه ناشى از اعتقاد حق است .
بيان اينكه در دين خدا تكليف حرجى نه در اعتقاد و نه درعمل وجود ندارد (لا يكلف الله نفسا الا وسعها)
فايده وجود نامه اعمال و جواب به شبهه اى كه فخر رازى در اين باره ذكر كرده است.
اعمال بد مانع از انجام اعمال صالحه است .
رد عذرهايى كه مشركين براى قبول رسالت پيامبر صلى اللّه عليه و آله آوردند.
معنائى كه آيه (ولو اتبع الحق اهدائهم لفسدت السموات و الارض ) بيانگر آن است .
وجه اينكه از قرآن كريم به (ذكر) تعبير شده است .
اشاره به اينكه حق صراط مستقيم است و كافران گريزان از حق ، منحرف از صراطمستقيم هستند.
بحث روايتى (رواياتى درباره مراد از (قلوبهم وجلة ) و معناى استكانت و تضرعو...)
سوره مؤ منون ، آيات 78 - 98
يادآورى نعمت شنوايى و بينايى (مشترك بين انسان و حيوان ) و خردمندى (متخصص بهانسان )
استبعاد و سپس انكار بعث و معاد از جانب كافران
ردّ سخنان كافران با اثبات امكان بعث و قيامت با بيان مالكيت حقيقه خداوند.
بيان اينكه مالكيت اعم از ربوبيت است .
اشاره به اختلاف عقائد بت پرستان درباره الله ، ارباب و آلهه .
معناى آيه (قل من رب السموات السبع ...)
معناى (ملكوت ) و اين كه ملكوت هر چيزى به دست خدا است و اثبات امكان بعث و معاداز اين طريق .
منضور از اينكه فرمود: (و هو يخبر و لا يجار عليه ).
مراد از (اتخاذ ولد) كه به خداوند نسبت داده مى شد و در نفى آن فرموده است : (مااتّخذ اللّه من ولد).
تقرير يك حجت بر نفى تعدد آلهه ، در جمله : (اذا لذهب كلّ اله بما خلق )
بيان حجت ديگرى بر نفى تعدد آلهه كه جمله (ولعلا بعضهم على بعض ) متضمن آناست .
اشاره به تفاسير ديگر در معناى آيه شريفه
معناى (همزات الشياطين )
سوره مومنون ، آيات 99 - 118
وصف حال مشركين در حال رويارو شدن با مرگ و تمناى بازگشت نمودن و عدم اجابت آن(قال ربّ ارجعون ...)
معناى (برزخ ) و مراد از: (و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون )
مقصود از اينكه در قيامت حسب و نسبى در بين نيست و كسى ازحال ديگرى نمى پرسد
توضيح اينكه اهل عذاب در مقام اعتراف و تقاضاى برگشت مى گويند: (ربّنا غلبتعلينا شقوتنا...)
جواب رد خداوند به توبه و تقاضاى دوزخيان
اشاره به برهانى براى مساءله بعث با بيان منزه بودن خداى ملك حق از انجام كاربيهوده و عبث .
بحث روايتى
پاره اى از روايات مربوط به برزخ و احوال آن
در قيامت هر حسب و نسبى منقطع است جز حسب و نسبرسول اللّه (ص )
روايتى ديگرى درباره بهشت و دوزخ و ساكنان آنها
سوره نور، آيات 1 تا 10
معنا و مورد استعمال كلمه (سورة ) و مقصود از اينكه فرمود: (سورة انزلناها وفرضناها)
بيان حد زناى زانى و زانيه
معناى اينكه فرمود: (زانى جز با زانيه يا مشركه نكاح نمى كند، و با زانيه جززانى يا مشرك ازدواج نمى كند...)
وجوهى كه درباره اين آيه گفته شده است
تشريع حد قذف
بيان حكم (لعان )
چند روايت در باره آيه حد زنا و آيه : (الزانى لا ينكح الا زانية او مشركة ...) وشاءن نزول آن .
رواياتى درباره آيات راجع به قذف و لعان و شاءننزول آنها
روايتى در شاءن نزول آيه لعان
سوره نور، آيات 11
بيان آيات مربوط به داستان افك
شناخته و رسوا شدن عناصر فاسد، براى مجتمع صالح و اسلامى خير است (لاتحسبوه شرّا لكم ...)
توبيخ كسانى كه وقتى اتهام دروغ (افك ) را شنيدند آن را رد و تكذيب نكردند وبدون تحقيق و علم آن را شايع ساختند.
اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هيچ يك از شما هرگز پاك و تزكيه نمى شد
كسانى كه زنان مؤ منه محصنه را متهم به زنا مى كنند در دنيا و آخرت لعنت شده وعذابى عظيم دارند.
معناى اينكه در آخرت مى دانند كه خدا حق مبين است
روايتى مفصل از (الدر المنثور) دربارهنزول آيات مربوط افك درباره عائشه
موارد اشكال در اين روايت و روايات ديگرى كه از طرق عامه در اين بارهنازل شده است .
رواياتى از طرق شيعه كه بنابر آنها داستان افك درباه ماريه قبطيه ، و تهمت زنندهعائشه بوده .
اشكالاتى كه بر اين روايت نيز وارد است
روايات ديگرى در ذيل آيات مربوط به افك ، قذف و آيه : (الزانى لا يتكح ...)
سوره نور، آيات 27 تا 34
بيان آيات مربوط به دخولبه خانه ديگران .
اذن عام براى دخول به اماكن عمومى .
دستور غضّ بصر و حفظ عورات
امر به حجاب دارى و آشكار نساختن مواضع زينت و...
امر و تشويق به ازدواج و به عقد قرارداد جهت آزادى بردگان (مكاتبه )
بحث روايتى
رواياتى در ذيل آيات مربوط به استيناس و استيذان در هنگام ورود به خانه ديگران .
رواياتى درباره چشم فرو بستن از نگاه به نامحرم و حفظ فروج و...
رواياتى در ذيل آبات مربوط به امر تشويق به نكاح ، مكاتبه با بندگان و نهىاكراه كنيزان به زناكارى
سوره نور، آيات 35
معنا و مفادى كه آيات : (الله نور السموات و الارض ...) متضمن آن است .
معناى (نور) و توضيح مراد از اينكه فرمود: (خدا نور آسمانها و زمين است ).
خداوند براى همه موجودات (معلوم ) است و همه او را مى شناسند.
مقصود از نور خدا همان نور ايمان و معرفت است كه به مؤ منين اختصاص دارد.
تمثيل نور خدا به نور چراغ (مثل نوره كمشكوة ...). براى بيان تابش نور ايمان ومعرفت در قلوب مؤ منين .
مراد از جمله (نور على نور) در آيه شريفه
مؤ منينى كه داراى ايمان كامل هستند از نور خدا بهره مى گيرند.
وصف حال كسانى كه هيچ گاه از ياد خداوند باز نمى مانند(ع )"
اشاره به اينكه تسبيح خدا مقدمه حصول معرفت ، و حمد خدا بعد ازحصول معرفت اوست جلّ و علا.
وجه اين كه در (رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ) الهاء تجارت و بيع هر دو نفى شدهاست .
وجه مقابله بين ذكر خدا و اقامه نماز در آيه شريفه
مقصود از اينكه درباره قيامت فرمود: (تتقلب فيه القلوب و الابصار)
توضيح فراز اولآيه پاداش مؤ منان (ليجزيهم الله احسن ما عملوا).
توضيح فراز دوم آن (و يزيدهم من فضله ).
توضيح فراز سوم آيه پاداش مؤ منان (و الله يرزق ...).
تشبيه اعمال غير مؤ منين به سرابى كه تشنه آن را آب مى پندارد و نكاتى كه اينتشبيه افاده مى كند.
تشبيهى ديگر: اعمال كفار چون ظلمات متراكم و مضاعفى است كه دست خود را در آننتوانند ديد.
استدلال بر اينكه خدا نور آسمانها و زمين است در آيه : (الم تر ان الله يسبح له منفى السموات و الارض ...).
نكات و لطائفى در استدلال اين آيه وجود دارد 1 اختصاص تسبيح خدا به عقلا و مرغانهوا.
از علم قطعى به رؤ يت (الم تر) تعبير شده است .
وجه تعليم به حيوانات در آيه شريفه .
وجه اختصاص تسبيح از ميان همه صفات كماليه خدا
نور عمومى خدا و نور خصوصى او همچون رحمت او دو گونه است .
ذكر مواردى از خلقت و تدبير خداوند براى بيان اينكه مبداء و مرجع امور مشيت خداىسبحان است
بيان ديگرى بر انحصار بازگشت امور به مشيت خداوند
بحث فلسفى
(در بيان اينكه خداوند علت اينكه تامه همه موجودات است ق ما يشاء...)
رواياتى در ذيل آيه نور (الله نور السموات و الارض ...) و مفردات و جملات آن
روايتى كه مى گويد آيه نور مثلاهل بيت عليهم السلام است و بيانى در ذيل آن
بيت اميرالمؤ منين عليه السّلام مصداق اكمل (فى بيوت اذن الله ) است
چند روايت درباره : (رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ...)
سوره نور، آيات 47 ات 57
ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) و اطاعت خدا ورسول (صلى اللّه عليه و آله ) واجب و ملازم يكديگرند
بيان اينكه نفاق انگيزه اعراض پاره اى از مؤ منان ظاهرى از حكم و حكميترسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) بوده است
بر خلاف منافقان ، مؤ منان در برابر حكميت و حكم خدا ورسول (صلى اللّه عليه و آله ) تسليم بوده مى گويند: (سمعنا و اطعنا...)
منافقان سوگندهاى شديد ياد مى كنند كه از تو اطاعت مى كنند، بگو قسم مخوريد...
رسول را وظيفه اى و شما را وظيفه اى است ، نافرمانى شما به او زيانى نمى رساندو پيروى از او مايه هدايت خود شما است
وعده جميل الهى به مؤ منينى كه عمل صالح انجام مى دهند
مراد از استخلاف مؤ منين صالح العمل در زمين و مقصود از مستخلفينقبل از ايشان در آيه : (وعد اللّه الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ...)
مراد از تمكين دين در (وليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم ) و بيان مفردات ديگرآيه
اختلاف شديد مفسرين پيرامون مورد نزول اين آيه و مفاد آن
بيان حق مطلب در معنا و مفاد آيه و مورد نزول آن
توضيح اينكه وعده استخلاف در آيه ، جز با اجتماعى كه با ظهور مهدى (ع ) بر پامى شود با هيچ مجتمعى قابل انطباق نيست
رواياتى در شاءن نزول آيات مربوط به منافقين
رواياتى درباره شاءن نزول و مفاد آيه : (وعد اللّه الذين آمنوا منكم و عملواالصالحات ليستخلقنكم فى الارض ...)
حديثى از اميرالمؤ منين عليه السّلام در نهج البلاغه كه در آن به آيه (وعد اللّه الذينآمنوا...) در عزت و نصرت مؤ منين استدلال كرده اند
وقت استدلال صاحب روح المعانى به حديث فوق در تطبيق آيه با زمان خلفاء
سوره نور، آيات 58 - 64
بيان آياتى كه متضمن پاره اى از احكام و آداب معاشرت است
بيان يك استثنا از عموم حكم حجاب
معناى اينكه فرمود: (فاذا دخلتم بيوتن فسلموا على انفسكم ) **فاذا دخلتم بيوتافسلموا على انفسكم تحية من عند الله مباركه طيبة ...***
نهى از بى اعتنايى كردن به دعوت و فراخوانىرسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) و شانه خالى كردن از احضار و تكليف او (لا تجعلوادعاء الرسول ...)
(رواياتى در باره مفاد و شاءن نزول پاره از از آيات گذشته )
سوره فرقان ، آيات 1 - 3
توضيح آيه : (تبارك الذى نزل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا)
اثبات ملك مطلق براى خداوند (له ملك السموات و الارض )
استنتاج فرزند و شريك نداشتن و انحصار خلقت ، تقدير و تدبير در اوعزوجل
توضيح اينكه خلقت ، تقدير و تدبير منحصرا از آن خداوند است
نكوهش مشركين كه آلهه اى گرفتند كه خالق چيزى نبوده و خود مخلوقند و مالك نفع وضرر، و موت و حيات و نشورى نيستند
بحث روايتى (دو روايت درباره مقصود از تسميه قرآن به (فرقان ) )
سوره فرقان ، آيات 4 - 20
حكايت طعنه ها و افترائاتى كه كفار عرب در باره قرآن كريم بهرسول الله (صلى اللّه عليه و آله ) زدند
تقرير و تبيين جوابى كه خداى تعالى به كفار داده(قل انزله الذى يعلم السرّ...)
طعنه كفار به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) به اينكه او همچون سايرين غذا مىخورد و...
جواب خداى تعالى به اين احتجاج و انكار كفار
مراد از جنات و قصور در آيه شريفه
مبداء و منشاء تكذيب رسول الله (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) انكار قيامت است
مقايسه بين احوال دوزخيان و بهشتيان
طرح يك اشكال و پاسخ به آن در ارتباط با مشيت مطلقاهل بهشت
پاسخ معبودهاى كفار به سؤ ال خداى سبحان در قيامت از آنها..آيا شما اين بندگان مراگمراه كرديد؟
معناى جمله (كانوا قوما بورا) كه در جواب آلهه به خداى سبحان آمده
رد استناد بعضى از مفسرين به اين جمله (كانوا قوما بورا) براى اثبات جبر، وشقاوت ذاتى كفار
پاسخ دوم به اشكال مشركين
دو نكته
روايتى درباره شاءن نزول آيه : (و قالوا ما لهذاالرسول ياكل الطعام ...) و دو روايت درباره جهنم و ورود در آن
سوره فرقان ، آيات 21 - 31
احتجاج ديگر كفار در رد رسالت رسول الله (صلى اللّه عليه و آله وسلم ): چراملائكه بر او نازل نشده ، پروردگارمان را نمى بينيم
معناى جمله (حجرات محجورا) و مراد مشركين از بكار بردن آن در قيامت
كفار ملائكه را مى بينند ولى به هنگام مرگ و در روزى كه بشارتى برايشان نيست ومى گويند (حجرا محجورا)
در آن روز به اعمال كافران مى پردازيم ... فجعلناه هباء منثورا
معناى (خير) در آيه : (اصحاب الجنة يومئذ خير مستقرا واحسن مقيلا)
توضيح اين تعبير از وقوع قيامت كه فرمود: (يوم تشقق السماء بالغمام ...)
بيان جمله : (الملك يومئذ الحق للرحمن ) و وجه اينكه فرمود: (قيامت بر كفار روزىبس دشوار است )
آه و حسرت ظالم (منحرف از هدايت ) در روز قيامت : (يا ليتنى اتخذت معالرسول سبيلا، يا ويلتى يا ليتنى لم اتخذ فلانا خليلا)
گلايه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) در روز قيامت از عاصيان امت خود به خداوند
رواياتى در باره حبط اعمال و در ذيل آيات گذشته مربوط بهاهل جنت و نار)
سوره فرقان ، آيات 32 - 40
توضيح و تقرير طعنه و اعتراض به ديگر كفار به قرآن از جهت تدريجى بودننزول آن
توضيح اينكه در بيان علت و حكمت تدريجى قرآن فرمود: كذلك لنثبت به فؤ ادك...)
بيان اينكه نزول تدريجى آيات به هنگام حاجت به آنها كاملترين راه تعليم معارفالهى است
پاسخ به اشكالى در ارتباط با نزول تدريجى آيات
وجوهى كه مفسرين در توجيه نزول تدريجى قرآن گفته اند و بيان ضعف آن وجوه
مفاد آيه : (الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم ...)
و وجوهى كه در معناى حشر بر وجوه گفته شده است
ياداورى هلاك ساختن اقوام كافر پيشين : قوم موسى عليه السّلام ، قوم نوح عليهالسّلام ، قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّسّ و اقوام بسيار ديگر
(رواياتى درباره اصحاب رس و عذاب آنان و...)
بيان حد مسلحقه (جماع زنان با يكديگر)
سوره فرقان ، آيات 41- 62
بيان استهزاء كفار و پاسخ خداوند به اينعمل آنها
مراد از معبود گرفتن هواى نفس و توضيحى درباره جمله : (اتخذ الهه هويه )
نفى سمع و عقل از كفار و تشبيه آنان به چهار پايانبل هم اضل سبيلا
تشبيه و تنظير جهل و ضلالت مردم و هدايت آنان به وسيله انبياء، به كشيدن سايهو...
معناى (مد الظل ) از نظر ديگر مفسرين
اشاره به نعمت باد و آب باران
مقصود از اينكه فرمود با قرآن با دشمنان جهاد كن (جاهدهم به جهادا كبيرا)
تشبيه انقسام مردم به مؤ من و كافر، به آب دو دريا (يكى گوارا و ديگرى ناگوار) وبه خلقت زن و مرد از نطفه
مقصود از استثنا (الا من شاء ان يتخذ الى زبه سبيلا) در آيه :(قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء...)
نظر مفسرين درباره استثناء مذكور
تنها وكيل و متصرف در امور بندگان خدا است كه داراى حيات و ملك و علم مطلق است
معناى جمله (الرحمن فسئل به خبيرا) و اقوال مختلف مفسرين در اين باره
حكايت استكبار مشركين از سجده براى خداوند و فزونى نفرتشان از آن
بيان استغنا و تعزز خداوند در مقابل استكبار مشركين
تنظير روشنگرى عالم روحانى و معنوى انسانها باارسال رسل ، به روشنگرى عالم طبيعت با شمس و قمر
بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
سوره فرقان ، آيات 63 - 77
صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان
رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين
معناى اينكه در وصف مؤ منان فرمود: (لا يدعون مع الله الها آخر) با توجه به عقيدهمشركان درباره عبادت خدا
توجيه مخلد مرتكبين قتل ، زنا و ربا در عذاب
وجوهى كه در معناى تبديل سيئات به حسنات (فاولئكيبدل الله سيئاتهم حسنات ) گفته شد.
حسنه يا سيئه بودن عمل منوط به آثار عمل است وتبديل سيئات به حسنات نيز به معناى تبديل آثار است
مراد از اينكه درباره مؤ منين فرمود: (لا يشهدون الزورو اذا مروا باللغو مرواكراما)
وصف ديگر عباد الرحمن : آيات خدا را كوركورانه و بدون معرفت و بصيرت نمىپذيرند
معناى اينكه ايشان از خداوند مى خواهند: (ما را براى متقين امام قرار بده )
معناى آيه شريفه : (قل ما يعبوا بكم ربى لولا دعاوكم ...)
بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته مربوط به اوصاف مؤ منين ، اسراف واقتار، تبديل سيئات به حسنات و...)
سوره شعراء، آيات 1-)
بيان غرض سوره مباركه شعراء و مكى بودن آن
تسلى دادن به پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله : از اينكه ايمان نمى آورند غصهنخور
معناى اينكه مشركين از (ذكر محدث ) اعراض مى كنند
معناى جمله : (و ما كان اكثرهم مؤ منين ) و مفاد تعبير به (ما كان )
بحثى عقلى پيرامون علم خدا (نقد و رد سخن جبريون كه براى اثبات جبر، به تعلقعلم خدا به افعال بندگان استناد كرده اند)
(روايتى در ذيل آيه : (ان نشاء ننزل عليهم ..)
سوره شعراء، آيات 10 - 68
غرض اين آيات : مقايسه قوم خاتم الانبياء (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) با قومموسى و هارون ، ابراهيم و نوح و...
اشاره به معناى (خوف ) و فرق آن با (خشيت )
بيان اينكه جمله : (فارسل الى هارون اخى ) حاكى ازتعلل و شانه خالى كردن از مسئوليت نيست
معناى (ذنب ) و مراد از اينكه موسى عليه السّلام فرمود: (و لهم على ذنب )
دلگرمى مى دادند خداوند به موسى و هارون : ما با شمائيم !
گفتگوى موسى عليه السّلام با فرعون
مفاد جمله : (و انت من الكافرين ) كه در خطاب فرعون به موسى عليه السّلام آمدهاست
پاسخ موسى عليه السّلام به سه اشكال و اعتراض فرعون بر آن حضرت
مقصود از ضلالت در سخن موسى عليه السّلام :(قال فعلتها اذا و اءنا من الضالين ...)
رد گفتار مفسرين در معناى ضلالت در آيه شريفه
مراد از حكمى كه بعد از گريختن موسى عليه السّلام از مصر به او داده شده (فوهبلى ربى حكما)
توضيح مفاد (وجعلنى من المرسلين ) كه جواب اعتراضاول فرعون در استبعاد رسالت موسى عليه السّلام است
توضيح مفاد (و تلك نعمة تمنها على ...) كه پاسخ اعتراض ديگر فرعون است
بيان گفتار مفسرين درباره جمله (الم نربك ) و اشكالات و توجهات مترتب برگفتارشان
اشاره به معتقدات بت پرستان درباره خداى سبحان و ارباب و آلهه
بيان علت اينكه فرعون گفت : (رب العالمين چيست ؟)
تقرير و توضيح جواب موسى عليه السّلام بهسوال فرعون (قال رب السموات و الارض و ما بينهما...)
دو نكته در ارتباط با پاسخ موس عليه السّلام به فرعون و بيان فساد گفتاربعضى مفسرين در اين زمينه
جواب دوم موسى عليه السّلام به فرعون به سؤال فرعون از حقيقت رب العالمين : (قال ربكم و رب آبائكم الاولين )
فرعون به موسى عليه السّلام بر چسپ ديوانگى مى زند
فرعون موسى عليه السّلام را به زندان تهديد مى كند
موسى عليه السّلام با پيشنهاد اظهار معجزه مى كند
معجزه عصى و يد بيضاء را نشان مى دهد و فرعون او را متهم به توطئه مى كند
پيشنهاد بزرگان قوم به فرعون در برابر ارائه معجزات موسى عليه السّلام
واكنش فرعون در مقابل ايمان آوردن ساحران
قسمت ديگر داستان موسى عليه السّلام : كوچ شبانه بنىاسرائيل از مصر و غرق و هلاك فرعون و فرعونيان
نتيجه گيرى از حكايت موسى عليه السّلام و فرعون
سوره شعرا، آيات 69 - 104
سؤ ال و جواب و مهاجه ابراهيم عليه السّلام با پدر و قوم خود درباره پرستش بتها
توضيحى در باره حقيقت بت پرستى و اينكه بت بصورت قبله اى براى عبادت خداىسبحان نبوده است
اعتراض ابراهيم عليه السّلام بر بت پرستى قوم خود
ابراهيم عليه السّلام رب العالمين را با وصف خلق و هدايت (تدبير) معرفى و توصيفمى كند (الذى خلقنى فهو يهدين ...)
اشاره ابراهيم عليه السّلام به نعمتهاى مادى خداوند
وجه اينكه ابراهيم عليه السّلام فرمود به مغفرت خدا طمع دارم ، و مراد از خطيئه اىكه به خود نسبت دارد
مقصود از (حكم ) و الحاق به صالحين كه ابراهيم عليه السّلام (از پروردگار خودتقاضا كرد (رب هب لى حكما والحقتى بالصالحين )
مراد از (لسان صدق در آخرين ) در دعاى ابراهيم عليه السّلام : (واجعل لى لسان صدق فى الاخرين )
بيان اينكه سود نداشتن مال و فرزندان در قيامت نتيجهانحلال اجتماع مدنى و بطلان اسباب اعتبارى در آن روز است
وجوه مختلف در باره مفاد و نوع استثناء (الا من اتى اللّه بقلب سليم ) در آيه : يوملا ينفع ...)
فرجام بد مشركان و جنود ابليس در قيامت
بحث روايتى (رواياتى درباره (لسان صدوق فى الاخرين )، استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...)
دو روايت در ذيل (و اغفر لابى ) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت
بيزارى مجرمين در روز قيامت از يكديگر
دو روايت در ذيل (فما لنا من شافئين ...) و نااميدى كافران از شفاعت روز جزا
سوره شعرا، آيات 105 - 122
وجه اينكه قوم نوح را مكذب همه مرسيلن خوانده و فرموده است : (كذبت قوم نوحالمرسلين )
در گفتگوى نوح عليه السّلام با قوم خود، آنان ايمان آوردن افراد بىمال و مكنت به او را بر او خرده مى گيرند
نوح عليه السّلام از خداوند مى خواهد بين او و قومش قضاى خود را براند
بحث روايتى (چند روايت درباره نوح عليه السّلام و قوم او)
سوره شعرا، آيات 123 - 140
توبيخ قوم هود عليه السّلام بخاطر اسراف در شهوت (ساختن بناهاى كاخ مانند براىتفاخر و تفريح ) و افراد در غضب
انكار و تكذيب قوم هود عليه السّلام و هلاك گرديدنشان
روايتى درباره دعوت هود عليه السّلام و روايتى درذيل جمله : (اتبنون بكل ريع آية تعبثون )
سوره شعراء، آيات 141 - 159
نهى نمودن صالح عليه السّلام قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان كه فساد مى كنند واصلاح نمى كنند
توضيح اينكه نتيجه انحراف انسان از فطرت ، فساد و افساد در زمينبالمآل عذاب و هلاك است
تكذيب و نافرمانى قوم ثمود و گرفتار شدن به عذاب الهى
سوره شعراء، آيات 160 - 175
توضيح (ما خلق لكم ) كه در سخن لوط عليه السّلام با قوم خود آمده ، با بياناينكه آميزش با همجنس برخلاف نظام خلقت و فطرت انسان است .
سوره شعراء، آيات 176 - 191
اشاره به اينكه اصحاب ايكه چه كسانى بوده اند
دو روايت درباره رسالت شعيب عليه السّلام
سوره شعراء، آيات 192 - 227
معناى (انزال ) و (تنزيل ) و موارد استعمال آن دو در آيات قرآن كريم
توضيح و تفصيل معناى جمله : (نزل به الروح الامين على قلبك )
بيان مراد از قلب ، و چگونگى دريافت وحى بوسيله قلب
وجوه متعدد و بى پايه اى كه راجع به انزال وحى بر قلب پيامبر(صلى اللّه عليه وآله وسلم ) گفته شده است
اشاره به سخيف ترين قول در كيفيت نزول وحى توسط فرشته بر پيامبر صلى اللّهعليه و آله
معناى اينكه فرمود قرآن در كتب انبياى گذشته آمده بود (انه لفى ذبر الاولين )
تفسير (ولو نزلناه على بعض الاءعجمين فقراه عليهم ما كانوا به مؤ منين ) و معناى(اعجمين )
معناى آيه شريفه : (كذلك سلكناه فى قلوب المجرمين اينچنين قرآن را در دلهاىمجرمان عبور مى دهيم ).
هلاكت هر قومى بعد از اتمام حجت با آنان بوده است
ظالم نبودن خدا به چه معنا است ؟
پاسخ خداى تعالى به اين افتراى مشركين كه مى گفتند محمد (صلى اللّه عليه و آلهوسلم ) جنى دارد كه قرآن را برايش مى آورد
زندگى خاكى ملازم با تكليف است و عصمت انبياء عليهم السلام با مكلف بودن ايشانمنافات ندارد
اشاره به اينكه در دعوت دينى استثنا و تبعيض راه ندارد (و انذر عشيرتك الاقربين )
توضيح اينكه شياطين بر هر افاك اثيم نازل مى شوند
جواب به تهمت ديگرى كه مشركان بر پيامبر صلى اللّه عليه و آله وسلم مى زدند واو را شاعر و كلام وحى را شعر مى خواندند
روايات متعدد درباره آنچه كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله بعد ازنزول آيه : (و انذر عشيرتك الاقربين ) انجام داد
نگرانى پيامبر صلى اللّه عليه و آله از سرنوشت امت پس از خود
روايات متعدد درباره آنچه كه پيامبر گرامى صلى اللّه عليه و آله بعد ازنزول آيه : (و انذر عشيرتك الاقربين ) انجام داد
پيمان برادرى و يارى بستن على عليه السّلام بارسول الله صلى اللّه عليه و آله وسلم بعد از انذار عشيرة اقربين
دو روايت در ذيل (و تقلبك فى الساجدين ) در خطاب بر پيامبر اكرم صلى اللّهعليه و آله است
روايتى درباره شعر و شعرا و نزول آيه : (و الشعراء يتبعهم الغاوون ...)
سوره نمل آيات 1 - 6
با تكذيب معاد، انسان متحير، و اعمالش حبط و بلااثر است
سوره ، نمل ، آيات 7 - 14
معناى (شهاب ) و (قبس ) در (آتيكم بشهاب قبس لعلكم تصطلون
وجوه مختلف درباره مراد از (من فى النار) در آيه شريفه
بيان عدم منافات بين تشبيه عصاى موسى عليه السّلام بعد از القاء، به (ثعبانمبين مار بزرگ ) و به (جانّ مار كوچك )
توضيحى درباره جمله (انى لا يخاف لدى المرسلون ) و بيان اينكه ترس موسىعليه السّلام مذموم نبوده است
توضيح درباره (الا من ظلم ثم بدل حسنا...)
سوره نمل ، آيات 15 - 44
نبوت و علم انبياء عليه السّلام اكتسابى نيست و از ديگران به ارث نمى برند
مقصود از (منطق الطير) در سخن سليمان عليه السّلام (علمنا منطق الطير...)
بيان اينكه مراد از منطق طير در قرآن معناى ظاهرى آن نيست
طوايف مخصوص از جن و انس و طير لشكريان سليمان عليه السّلام بوده اند
عبور سليمان و لشكر او بر فراز وادى مورچه گان
عدم منافات علم سليمان عليه السّلام به منطق الطير با فهميدن كلام مورچه
سليمان عليه السّلام در دعاى خود، الهام شكر نعمت ، انجامعمل صالح و نيز صلاح ذاتى و نفسانى را مى طلبد
ذكاتى كه در دعاى سليمان عليه السّلام مورد توجه است
بيان آيات مربوط به داستان سليمان عليه السّلام و هدهد و ملكه سباء و...
حكايت ملكه سبا و قوم او از زبان هدهد
معناى (خب ء) و مفاد آيه : (الا يسجدوا لله الذى يخرج الخب ء فى السموات والارض ...)
و حجتى كه عليه پرستش آفتاب متضمن است
واكنش سليمان عليه السّلام درباره اخبار هدهد
توضيح سخن ملكه بعد از ديدن نامه سليمان عليه السّلام : (قالت يا ايها الملواانى القى الى كتاب ...)
اشكالات توجيه مفسرين كريم بودن نامه سليمان را
تفسير مضمون نامه سليمان عليه السّلام به ملكه سبا
مشاوره ملكه با قوم خود درباره جنگ يا تسليم
راءى ملكه سبا پس از مشورت با قوم خود
سبائيان براى سليمان هديه مى فرستند و او هديه آنان را رد مى كند
تهديد سليمان عليه السّلام خطاب به رئيس هيت اعزامى سبا
درخواست احضار تخت ملكه توسط سليمان عليه السّلام
آورده شدن تخت بلقيس به وسيله كسى كه (عنده علم من الكتاب )
اختلاف مفسرين در علم الكتاب و اسم اعظم احضار كننده عرش
معناى (ارتداد طرف ) و نقل سخن ديگران درباره آن و مخاطب به آن
احضار تخت بلقيس اظهار معجزه اى با هر از آيات نبوت سليمان عليه السّلام است
ورود ملكه به دربار سليمان عليه السّلام و ايمان آوردنش به رب العالمين
گفتارى پيرامون داستان سليمان (عليه السّلام ) آنچه در قرآن آمده
2 - آياتى كه آن جناب را مى ستايد
3 - سليمان (عليه السّلام ) در عهد عتيق
4 - رواياتى كه در اين داستان وارد شده
احتجاج حضرت زهرا سلام الله عليها به آيه (وورث سليمان داود) عليه ابوبكردر مسئله غصب فدك
اشاره به وجوهى درباره آوردن تخت بلقيس(قبل ان يرتد اليك طرفك )
آصف بن برخيا وصى سليمان و حجت پس از او بوده است
سوره نمل ، آيات 45-53
مقصود از (تطيّر) و (طائر) در گفتگوى صالح عليه السّلام و قوم ثمود:(قالوا اطيرنابك و بمن معك ...)
هم قسم شدن مفسدان براى قتل صالح عليه السّلام واهل او، و مكر خدا و هلاك ساختن آنان
سوره نمل ، آيات 54 - 58
حكايت اجمالى داستان دعوت لوط عليه السّلام و تكذيب قوم او و هلاكتشان
سوره نمل ، آيات 59 - 81
انتقال از داستانهاى انبياء و اقوامشان به زمان خاتم الانبياء و احتجاج با كفار زمان اوصلى اللّه عليه و آله وسلم
توضيح اينكه دعاى مضطر چون صادقانه است قطعا اجابت مى شود (امن يجيب المضطراذا دعاه و يكشف السوء)
بيان فساد گفتار برخى مفسرين در ارتباط با آيه شريفه
مقيد بودن اجابت به مشيت خدا منافاتى با استغراق ندارد
خليفه بودن انسان در زمين مستلزم كشف سوء او و رفع موانع از پيش پاى اوست
مقصود از اينكه فرمود: (يبدء الخلق ثم يعيده )
بطور كلى در عالم وجود بطلان و نيستى راه ندارد
نفى الوهيت آلهه مشركين از طريق نفى ربوبيت آنها و انحصار ربوبيت در خداى سبحان
برهانى ديگر بر ابطال الوهيت آلهه مشركين با بيان اينكه آنان علمى به غيب و قيامتندارند
توصيف بى خبرى و استعباد و انكار مشركين نسبت به قيامت
معناى آيه : (قل عسى ان يكون ردف لكم بعض الذى تستعجلون ) و مفاد كلمه (عسى) و امثال آن در كلام خداى تعالى
بحث روايتى
رواياتى در مراد از بندگان در (وسلام على عباد الذين اصطفى )
روايتى كه در آن از جمله : (و يجعلكم خلفاء الارض ) وجوب مطلق فرمانبرى ازخليفه (حاكم ) استفاده شده و بيان مجعول بودن آن
نقل و رد روايتى راجع به اينكه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) علم غيب نداشتهو...
سوره نمل ، آيات 82 - 93
مقصود از (قول ) و اخراج جنبنده اى از زمين كه با مردم سخن مى گويد
مراد از (آيات ) و خشر فوجى از هر امت در آيه : (و يوم نحشر منكل امة فوجا ممن كذب بآياتنا...)
مقصود از نفخ در صور در آيه : (و يوم ينفح فى الصور ففزع من فى السموات و منفى الارض ...) كدام نفخه است ؟
وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم - با پيدايش قيامت - را صنع متقن خود خواند(صنع الله الذى اتقن كل شى ء)
حمل آيه : (و ترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمرّمرّ السحاب ) بر حركت جوهرى وبر حركت انتقالى زمين
من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هركه گمراه گشت عليه خود
رواياتى درباره مراد از (دابة من الاءرض ) در آيه : (و اذا وقعالقول عليهم اخرجنا لهم دابة من الاءرض )
چند روايت راجع به مراد از (حسنه ) در آيه : (من جاء بالحسنة فله خير منها)