(م 1386 ه ق ). مؤلف آنها آية اللّه علامه نابغه , سيد هبة الدين شهرستانى يكى از پيشوايان دردآشناى شيعه و يكى از
مفسران عاليقدر قرآن در قرن چهاردهم هجرى است .
ايشان مدتى وزارت معارف و رياست محكمه ى تمييز فقه جعفرى را در عراق برعهده داشته اند او
يـكـى از نوابغ روحانيت در اعصار اخيره بوده است و داراى خدمات بس بزرگ و بلندى مى باشد و
آثار او هم در عرصه ى قلم و نگارش و هم در عرصه ى قدم و عمل , فوق العاده چشمگير مى باشد.
از اين عالم ربانى دو اثر تفسيرى و چند اثر علوم قرآنى باقى مانده است .
1ـ الجامعة فى تفسير سورة الواقعة .
ايـن تـفـسـيـر در يك مجلد به زبان عربى و شيوه كلامى است كه پيرامون شرح وتفصيل سوره ى
الواقعه مى باشد اين تفسصير در مجلد ((المرشد)) بغداد به صورت مقالات چاپ و نشر يافته است .
2ـ التفسير المحيط.
اين تفسير به سبك جديد و اسلوب نوين , با ترتيب بديع جهت تدريس درمدارس تنظيم شده است .
3ـ الجامعة الاسلاميه و العقايد القرآنيه .
مـؤلف در اين اثر اصول خمسه را از قرآن مجيد استخراج و با بيانى رسا و تحقيقى به شرح و تفسير
آنها پرداخته است نسخه ى اصل در كتابخانه عمومى كاظمين موجوداست .
4ـ كراسة آية الكرسى :.
پيرامون شرح و تفسير كلمات نورانى آية الكرسى در يك مجلد به چاپ رسيده است .
آثار علوم قرآنى :.
از آثار علوم قرآنى ((القرآن امام الكل فى الكل جامع الاصول التفسير و سائر العلوم الاسلامية )) (در
يـك مجلد به زبان عربى ), ((تنزيه التنزيل فى اثبات صيانة المصحف الشريف من النسخ و النقص و
الـتـحـريف )) (در يك مجلد به زبان عربى ), ((ادعية القرآن اوزبور المسلمين )) (در يك مجلد به
زبـان عـربـى ), ((المعجزة الخالدة فى وجوه اعجاز القرآن و شرح اسراره و حل طلاسمه )) (در يك
مجلد به زبان عربى ) مى باشد.
از آثار قدمى ايشان مشاركت جدى در مبارزات شيعيان عراق بود كه نقش مؤثر وسازنده اى داشته
است و پس از پيروزى انقلاب , مدتى به عنوان وزير فرهنگ و معارف عراق , منشا خدمات ارزشمند
به نفع اسلام و شيعه بوده است .
او در اواخـر عـمر نابينا گشت از ايشان آيت اللّه مرعشى شيخ اجازه ى روايتى دارندو او نيز از آيات
سـيـد عبداللّه شوشترى حفيد سيد نعمة اللّه جزائرى و آخوند ملا محمدكاظم خراسانى و از شيخ
مـحمد باقر بن حسن شيرازى اصطهباناتى سيد محمد مهدى قزوينى ـ شيخ محمد تقى آقا نجفى
اصفهانى و مولى محمد تقى حائرى شيرازى روايت مى كند ((576))
.
آثار و تاليفات :.
مرحوم آية اللّه سيد هبة الدين شهرستانى آثار فراوان علمى و اجتماعى دارند كه ازآن ميان الانتقاد
و الاعـتـقـاد فى شرح تصحيح الاعتقاد شيخ مفيد ـ المعارف العاليه للمدارس الراقيه - الروحيات
اوالـكـتـاب الـمـفـتـوح الـى عـوالم الروح ـ توحيد اهل التوحيد ـالمرجانة فى تلخيص المنظومة
الاعتقاديه فيض البارى او اصلاح منظومة الحكيم السبزوارى ـ فلسفة الاستكمال ـ الهيئة والاسلام
ـ شرح نهج البلاغه و.
قـابـل عـنـايت است الهيئة و الاسلام توسط مرحوم حاج سراج انصارى به فارسى ترجمه و بارها در
ايران تجديد چاپ شده است .
عـلاوه بر كتاب هاى فوق , ايشان در مجلات معتبر آنروز مانند:المقتطف ـ الهلال (مصر) المقتبس
(عراق ) الروضة (شام ) مقالات سودمند و علمى داشته است ((577))
.
***.
آيات الاحكام طباطبائى يزدى .
(م 1386 ه ق ). مـؤلـف مـحترم آن مرحوم سيد محمد بن محمود طباطبائى يزدى يكى از اعلام فقهى و تفسيرى
قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
كـتـاب فوق پيرامون آيات الاحكام قرآن مجيد مى باشد كه در سال 1385 توسطمطبعة النجف به
ترتيب سور و آثار قرآنى به چاپ رسيده است .
در اين كتاب آرا و نظرات مذاهب اسلامى در باب فقه آورده شده است ((578))
.
***.
اخلاق از نظر قرآن جعفر شعار.
(چاپ 1386 ه وق ). مؤلف آن دانشمند محترم آقاى جعفر شعار يكى از كاوشگران معارف عاليه قرآن در قرن چهاردهم
هجرى مى باشد.
موضوع كتاب پيرامون آيات اخلاقى و تربيتى قرآن كريم و ويژگى هاى آن مى باشد كه در سال فوق
در 296 صفحه وزيرى توسط شركت طبع كتاب تهران به چاپ رسيده است و مجددا در سال 1364
شـمـسى هجرى با اضافات بيشتر در 220 صفحه رقعى توسط شركت چاپ علمى و باز در تبريز در
219 صفحه وزيرى تجديد چاپ گرديده است ((579))
.
***.
تفسير الشهاب الثاقب مسجدشاهى .
(چاپ 1386 ه ق ). مـؤلـف آن حـجـة الاسـلام و المسلمين شيخ مهدى مسجد شاهى يكى از اعيان تفسيرى قرن 14
هجرى مى باشد.
تفسير ايشان پيرامون آيه شريفه ((انا زينا السما الدنيا بزينة الكواكب )) مى باشد كه در سال 1396 ه
ق در 96 صفحه در تهران به طبع سنگى رسيده است ((580)).
***.
محاضرات فى تفسير القران سيد اسماعيل صدر.
(م 1388 ه ق ). مـؤلف آن فقيه عاليقدر آية اللّه سيد اسماعيل صدر از علماى بزرگ اماميه و يكى ازاعيان تفسيرى
قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
نام كامل تفسير او ((محاضرات فى تفسير القرآن الكريم )) مى باشد اين تفسيرمجموعه ى مباحثات
و مـحـاضـراتـى است كه مؤلف بزرگوار به طلا ب علوم دينى وشاگردان جلسه درس خود, القا
نموده است مبناى اين تفسير بر اساس تفسير قرآن به قرآن مى باشد از آغاز سوره فاتحه تا بخشى از
سـوره بـقـره را در بـرمـى گـيـرد كه آنرا نتوانسته است به پايان ببرد اين تفسير بر اساس مسائل
اعـتـقـادى و كلامى و فقهى مى باشد سعى وكوشش دارد با دلايل محكم و براهين قوى , شبهات
مـخـالـفـان را رد كند در عين حال شيوه او تفسير قرآن به قرآن مى باشد در اين كتاب مبحث جز
بـودن بـسم اللّه از سوره حمد,بحث قرائت ها, بحث اعجاز قرآن به تفصيل آمده است در عين حال
مباحث مختصرديگرى تفسيرى نيز در آن مندرج مى باشد.
چاپ دوم اين تفسير اخيرا با تصحيح و تنقيح شيخ سامى خفاجى از سوى دارالكتاب الاسلامى قم
به چاپ رسيده است ((581))
.
زركلى صاحب الاعلام مى نويسد:.
((الـصدر 1339-1389-1921-1969 م )) اسماعيل الصدر بزرگترين عالم شيعه درعصر خويش و
مقيم بغداد مى باشد او تاليفاتى دارد كه يك از آنها: محاضرات فى تفسيرالقران الكريم مى باشد كه
به چاپ رسيده است ))((582)).
***.
اخلاق از نظر قرآن مجيد كلباسى .
(چاپ 1388 ه ق ). مؤلف آن آقا احمد كلباسى اصفهانى از فارغ التحصيلان دانشكده الهيات ومعارف اسلامى , در قرن
چهاردهم هجرى مى باشد.
مـوضـوع كـتـاب اخـلاق از نـظر قرآن مجيد مى باشد كه به عنوان رساله پايان نامه دكتراانتخاب
گرديده است و در 287 صفحه به سامان رسيده است ((583))
.
***.
تفسير مجمع الانوار و معدن الاسرار زنجانى .
(م 1388 ه ق ). عـالـم بـزرگوار آية اللّه شيخ فتحعلى يكى ديگر از اعيان تفسيرى شيعه در قرن چهاردهم هجرى
مى باشد.
مـفسر محترم كه صاحب تاليفات متعددى نيز مى باشد از محضر آيات عظام :فاضل آشتيانى , سيد
عـلـى مـحـشى صاحب قوانين , ميرزا حبيب اللّه رشتى و ميرزاى شيرازى تلمذ كرده است پس از
وفات ميرزاى رشتى در خانه ى خود نشسته و به تاليف مشغول گرديده است .
آثار و تاليفات :.
مفتاح اللباب فى شرح خلاصة الحساب (الذريعه ج21 ) تنقيح المسائل فى التعاليق على الرسائل .
حواشى حجية القطع ـ حاشية على الروضة , حاشية على المكاسب , حاشية على شرح القوشچى .
مهم ترين كتاب او كه ما درصدد بازگوئى آن هستيم تفسير: مجمع الانوار و معدن الاسرار مى باشد
كه در نجف اشرف از تاليف آن فارغ شده است ((584))
.
***.
تفسير آيات الاحكام سيد يحيى يزدى .
(م 1389 ه ق ). مـؤلـف آن عـالم جليل سيد نبيل سيد يحيى يزدى از اعلام نجف اشرف در قرن چهاردهم هجرى
مى باشد.
ايـن تـفسير به زبان عربى در يك مجلد به شيوه ى استدلالى شامل : بخشى از آيات فقهى و حكمى
قـرآن مـجـيد است مؤلف محترم آيات احكام قرآن مجيد را گردآورى سپس به ترتيب كتاب هاى
فـقهى از طهارت تا ديات احكام فقهى هر آيه را با كمك گيرى از روايات و احاديث , بيان مى دارد
اين تفسير در نجف اشرف توسط چاپخانه الاداب , به چاپ رسيده است ((585))
.
***.
المدخل الى التفسير الموضوعى ابطحى .
(چاپ 1389 ه ق ). مـؤلـف عـاليقدر متتبع صائب نظر, حضرت آية اللّه سيد محمدباقر موحد ابطحى اصفهانى يكى از
محققان و مدرسان عاليرتبه ى حوزه علميه قم و از مفسران نامدار قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تفسير شريف او كه هم اكنون دو مجلد آنرا در اختيار داريم شايد نخستين تفسيرموضوعى در نوع
و كـيـفـيـت مطلوب خود بوده باشد كه تلاش دارد ترتيب آيات را برحسب موضوعات مختلفه بر
اسـاس تـسلسل طبيعى , تبيين و تفسير نمايد و در راه رسيدن به اين هدف نخست آيات مربوط به
اصل خلقت را مى آورد سپس تغيير و تبديل خلقت ,آنگاه هدف خلقت , آيات و نشانه هاى بارز خلقت
خـلاق و كـيـفـيـت خـلقت ـ خلقت زمين و آسمانها و هدف از خلقت آن , خلقت زمين و كوهها و
تـسـلـسـل طـبـيـعـى آن , تـاثير كوهها ـقوات نباتى ارضى ـ حديد ـ خلقت آدم از خاك , پذيرش
مـسـئوليت ,انقلاب در كوهها,اخبار به انقلاب در قيامت ـ و وجود ترابط قوى در آسمانها, و از اين
قبيل مسائل كه در هرمورد آيات متعددى را ذكر كرده است .
اين تفسير با تجربه اى كه مؤلف دارد در 10 مجلد به پايان مى رسد كه هم اكنون دومجلد آن توسط
مـطبعة الاداب در نجف اشرف در 290 صفحه و جلد دوم در ارتباط باقصص انبيا تا اصحاب كهف
در 240 صفحه در تاريخ فوق به چاپ رسيده است .
مـؤلـف مـحـترم يكى از خدمتگزاران بى سر و صدا و صادق قرآن و حديث و عترت در عصر حاضر
حوزه علميه به شمار مى آيد كه خود مؤسس مدرسه الامام المهدى (عج )و تشكيلات وابسته به آن
در حـوزه عـلميه قم مى باشد از خداوند متعال توفيقات وتاييدات ايشان را مسئلت داريم تا بتواند
متفرقات و آمال و اهداف علمى , گسترده ى خودرا تدوين و به سامان مطلوب خود, برساند.
***.
ترجمه و تفسير بديع الزمان فروزانفر.
(م 1390 ه ق ). مـؤلـف و مـترجم آن شيخ عبدالجليل (سابق ) و استاد فروزانفر (كنونى ) يكى ازسخنوران و ادباى
معروف و از كاوشگران قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
زادگاه او بشرويه از استان خراسان مى باشد كه اديبان و شاعران نامدارى را دردامن خود پرورانده
اسـت مـترجم كه مدتى رياست دانشكده معقول و منقول تهران (الهيات فعلى ) را بر عهده داشت
يـكى از سخنوران و مثنوى شناسان نامى كشور در عصرخويشتن بوده است او از حافظه ى قوى و
ادب وافـر و مـعـلـومـات وسـيـع عرفانى و ادبى برخوردار بود و آثار متعددى در اين دو زمينه از
خـويـشـتـن بـه يـادگـار گذاشته است كه مهمترين اثر او ((شرح مثنوى شريف )) در سه جلد و
((سخن و سخنوران )) تا قرن ششم هجرى مى باشد كه وسعت اطلاعات او را كاملا نشان مى دهد.
تـرجمه كامل قرآن و تفسير اجمالى آن , با نثر شيوا و سليس يكى ديگر از آثارباقيه ى او مى باشد كه
بـنـا بـه بشارت مجله كلك به زودى به عرصه مطبوعات گام خواهدگذاشت قابل ذكر است كه
مـترجم محترم در سال 1354 ه ق آيات منتخبه از كلام اللّه مجيدرا جهت دانش آموزان سال هاى
پـنـجـم و ششم ابتدائى نيز تنظيم و توسط شركت مطبوعات مصوب شوراى عالى فرهنگ در 54
صفحه به چاپ رسيده و مكرر تجديدچاپ شده است .
وفات او:.
وفات ايشان در هيجدهم ارديبهشت ماه سال 1349 ه ش مطابق تاريخ فوق رخ داد ((586))
.
***.
تفسير فاتحة الكتاب علامه امينى .
(م 1390 ه ق ). مؤلف بزرگوار آن , آيت حق , مرد جهاد و شهادت , آية اللّه شيخ عبدالحسين امينى تبريزى (صاحب
الغدير) از مفاخر اعلام قرن 14 مى باشد.
بيوگرافى اجمالى :.
علامه شيخ عبدالحسين امينى نجفى فرزند ميرزا احمدابن مولى نجفعلى مشهور به امينى در سال
1281 هجرى شمسى مطابق با سال 1320 هجرى قمرى درتبريز ديده بجهان گشود.
تـحـصـيـلات مـقـدماتى و دوره سطح علوم دينى را نزد افاضل تبريز از آن ميان پدربزرگوارش
فـراگـرفت در عنفوان جوانى به نجف اشرف عزيمت كرد و پس از اتمام مرحله ديگرى از تحصيل
مـجـددا به تبريز بازگشت , چند سالى را در موطن خويش بتدريس و تحقيق پرداخت ولى ديرى
نپائيد كه جذبه ى ديار ملكوتى نجف اشرف بارديگر او را بسوى آن سامان كشانيد و علامه به نجف
رفت و براى هميشه در آن سرزمين رحل اقامت افكند.
اسـاتـيـد و آيـات عـظـام بزرگوارى ,چون : ((ميرزا على شيرازى , شيخ عبدالكريم حائرى يزدى ,
مـيـرزاى نـائيـنى , سيدابوالحسن اصفهانى , شيخ محمد حسن كاشف الغطا, وشيخ محمد حسين
غروى اصفهانى از جمله اساتيد مهم علامه در نجف بودند.
جـديـت و تـلاش خستگى ناپذير علامه به مدد توفيقات الهى خيلى زود او را به مقام عالى و والاى
اجتهاد, رسانيد از آن پس بود كه امر تحقيقات شبانه روزى و تاليفات گسترده تمامى اوقات حيات
آن مرحوم را اشغال نمود از جمله تاليفات ارزشمند اين علامه بزرگ عبارتست از:.
1ـ الغدير.
كـه از فـرازهـاى بـرجـسـته ى تاريخ احيا تفكر اسلامى در عصر حاضر ميباشد اين كتاب ارزشمند
مـدرسـه ى سـيـار وحدت اسلامى و مشعل فروزان حماسه ى جاويد تشيع علوى و يك دوره تاريخ
اصيل و واقعى صدر اسلام است كه در 11 جلد معرفى شده است .
2ـ شهدا الفضيله .
در ارتباط با زندگى علماى به تاريخ شيعه كه بدست حكام جوربه شهادت رسيدندنخستين تجربه
ارزشـمـنـد عـلامـه امينى بود كه به شدت مورد استقبال قرار گرفت و سندى جاويد در راستاى
احياى چهره هاى پاك و زلال بزرگ پاسداران و مرزبانان حماسه هاى جاويد اسلام و تشيع گرديد.
3ـ تفسير فاتحه الكتاب .
تـاكـنـون , آثـار فـراوانـى در مـورد تـفسير اين سوره شريفه بوجود آمده است كه مؤلف بزرگوار
((الـذريـعه )) در پژوهش خود تنها 18 تفسير از تفاسير شيعه را در اين زمينه آورده است ((587))
ولى يقينا كار كتاب هاى نوشته شده منحصربه آنها نيست و خيلى بيش از آنهااست ولى اين تفسير
بـا همه نقصان و ناتمامى كه خود مؤلف بزرگوار به آن تصريح نموده است در نوع خود از امتيازات
ويـژه اى بـرخـوردار مـى بـاشـد كـه مـهـم تـر از همه تكيه براحاديث و روايات نورانى معصومين
(عـليهم السلام ) و غور و بررسى در متون آنهااست البته مشخص است نوشته اى كه بر محور ولايت
دور بـزنـد تـا چـه حد از اعتبار و اصالت برخوردار خواهد بود آنهم با قلم سحار غواص بحار ولايت
شادروان امينى .
از خصوصيات ديگر آن , هماهنگى با زبان معمولى مردم و نيازها و خواسته هاى روحى آنان مى باشد.
اين تفسير شريف از ديدگاه فرزند برومند مؤلف به دو بخش ممتاز تقسيم گرديده است .
در بخش اول به تفسير سوره فاتحه توجه شده است .
در بـخـش دوم بـه تـحـلـيل و تبيين شمه اى از دقايق سوره و آنچه در توحيد, قضا وقدر و جبر و
تـفـويض از آيات كريمه استفاده مى شود كه تمام آن مباحث از ديدگاه روايات منقول از رسولخدا
(ص ) و عـتـرت شريف و گرامى اش بهره گيرى شده است اين كتاب وديگر آثار قرآنى او, بوسيله
مـتـرجم مكرم آقاى قدرت اللّه حسينى شاهمرادى به فارسى ترجمه , از انفاق و خيرات ثقة الاسلام
والـمسلمين مرحوم حاج اسماعيل آقا سيگارى درسال 1402 در 260 صفحه وزيرى , چاپ و انتشار
يافته است .
البته كار تفسيرى علامه منحصر به اين كتاب شريف نيست آثار ديگر قرآنى او:.
1ـ الغدير سرتاسر تفسير آيات قرآن است و استناد به آيات الهى و تبيين معانى آنها.
2ـ كتابى در تفسير آيه شريفه ((قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين )) (سوره غافر,آيه 11).
3ـ كتابى در تفسير آيه ((واذ اخذ ربك من بنى ادم من ظهورهم ذريتهم )) (سوره اعراف , آيه 172)
.
4ـ كتابى در تفسير آيه ((و كنتم ازواجا ثلاثه )) (سوره واقعه آيه 3).
5 ـ كـتابى به نام الاسما الحسنى درنامهائى كه در قرآن كريم , براى على (ع ) آمده است در تفسير
آيه (( و الاسما الحسنى فادعوه بها))(سوره اعراف آيه 180).
كه مجموعه آنها را مى توان ((الايات النازله فى العترة الطاهره (ع ) )) نام برد روحش شاد و روانش
غريق رحمت باد!.
بخشى از آغاز تفسير:.
ايـن سـوره كـه از بـركـت و شرافت تمام , موج مى زند به اسامى گوناگون نامگزارى شده است و
عموما نمودار فوائد و آثار بسيار قابل توجهى است به اين ترتيب :.
((المثانى )) در روايتى از عياشى , باسندش از امام صادق (ع ) روايت كرده است كه آنجناب فرمود:.
هـرگـاه حـاجتى براى تو روى داد(مثافى ) و يك سوره ديگر بخوان و دو ركعت نمازبجاى آورد و
حاجت خود را از خدا بخواه و راوى اظهار مى كند گفتم :.
خدا كارساز تو باشد!(مثانى ) چيست ؟.
فرمود فاتحة الكتاب ((588))
.
2ـ آنـچنان كه در چندين خبر آمده است ((589))
و مولى سبحانه در كتابش آنرا به آن اسم ناميده
اسـت جـائى كه مى فرمايد:((ولقد اتيناك سبعا من المثانى والقران العظيم )) (سوره حجر آيه 87)
اين آيه در جامعيت سوره فاتحه كه در برگيرنده كلياتى از علوم دينى ومعارف و دروس عالى كه
در قـرآن وجود دارد با صراحت بيان مى كند كه اين سوره نمودارى كوچك و تصويرى از كل قرآن
مجيد مى باشد اين سوره مجمل و قرآن شرح مفصل اوست به همين جهت ذات مقدس الهى آندو را
در مـقـابـل هم قرار داده است )) جائى كه مى فرمايد من المثانى والقران الحكيم و منتى بر پيامبر
اعـظم (ص ) دارد كه چنين هديه ى الهى را به دو عطا فرمود آنچنان كه رسول خدا ضمن حديثى
صـريـحـا مـى فرمايد:((خدا به فاتحه الكتاب , منت خاصى جداگانه اى بر من نهاد و آنرا در مقابل
قرآن كه از جلال و عظمت , درياى مواجى است قرار داد))((590)) و اين تخصيص و ويژگى اشاره
به جامعيت سوره مى باشد.
3ـ ام الـكـتـاب : نـيـز روشـنگر اين جامعيت مى باشد و نام گذارى آن به ((ام القران )) نيز به همين
مناسبت مى باشد كلمه را از آنجهت ((ام القرى )) مى نامند كه زمين از زير آن گسترده وكشيده و
مـنبسط گرديده است , آنچنان كه به پوست حاوى اجزا مغز((ام الراس )) مى گويندو آتشى كه بر
گنه كاران محيط است ((ام الانسان )) گفته اند جائى كه مى فرمايد:.
((فـامه هاوية )) ((591))
اينها عموما نمايانگر اين معنى است كه در اين سوره , دروس عالى معارف
الـهـى و عـلوم سرشارى نهفته است كه قرآن عظيم به تفصيل آنرا بيانكرده است به نحوى كه اين
سـوره مجمل و فشرده آن تفصيل است و هر آنچه كه خداى تعالى در كتابش بوديعت نهاده است ـ
كـتابى كه در آن بيان هر چيزى است در اين سوره يافت مى شود واينست هر آنچه در حديث آمده
است كه فرمود هر مسلمانى كه فاتحه الكتاب پاداش اواست كه قرآن خوانده باشد.
تفاسير ديگر:.
در ليست تاليفات ايشان كه در يادنامه ى علامه امينى پس از رحلت آن بزرگوارانتشار يافته تعداد
ديـگـر از تـفاسير ديده مى شود كه محض احاطه به خدمات قرآنى آن بزرگ مرد آنها را نيز پيوست
مى دهيم گرچه مجموعه الغدير خود گوشه هائى از تفسيرقرآن مجيد مى باشد كه در جاى جاى
آن بـه مـبـاحث قرآنى و تفاسير آن نيز پرداخته اند باصرف نظر از آن كتاب بزرگ از مجموع بيست
جلد تاليف ايشان تعداد شش جلد مربوطبه تفسير و معارف قرآنى مى باشد.
آثار و تاليفات :.
1 ـ شهدا الفضيله چاپ نجف 1355.
2 - كامل الزيارات ان قوله چاپ 1356.
3 ـ ادب الزائر لمن يهم الحائر چاپ نجف 1362.
4 ـ الغدير في الكتاب و السند والادب نجف 1364(تا جلد 9).
5 ـ سيرتنا و سنتنا و سنته تهران .
6 ـ اعلام الانام فى معرفة الملك العلام (در توحيد) به فارسى .
7 ـ تفسير آيه قالوامتنااثنتين .
8 ـ تفسير آيه و اذ اخذ ربك من بنى آدم ))((الميثاق ((592))
.
9 ـ تفسير آية ((و كنتم ازواجا ثلاثه )).
10ـ تفسير آيه و للّه الاسما الحسنى )).
11ـ تفسير سوره حمد.
12ـ العترة الطاهره فى الكتاب العزيز.
13ـ ثمرات الاسفار (2 ج ).
14ـ حاشيه بر رسائل شيخ انصارى .
15ـ حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى .
16ـ رساله در حقيقت زيارات .
17ـ رساله در علم درايه .
18ـ رساله در نيت .
19ـ رياض الانس در 2 جلد هر جلد 1000 ص .
20ـ الغدير (11 جلد) ((593))
.
وفات او:.
ايـن عالم خدمتگزار و مبارز سرانجام از فرط مطالعه و تلاش به بستر بيمارى افتادتا اينكه در روز
جـمـعـه 12 تير ماه 1349 مطابق 28 ربيع الثانى 1390 هنگام اذان ظهر جان به جان آفرين تسليم
نموده و به سوى ديار باقى شتافت روحش شاد باد!.
***.
رسائل تفسيرى شيخ محمد على حلى .
(چاپ 1390 ه ق ). مـؤلـف آن شيخ محمد على حلى يكى از فضلا و محققان معاصر و از اعيان تفسيرى شيعه در قرن
چهاردهم هجرى مى باشد.
از اين عالم كوشا دو تفسير به جاى مانده است .
1ـ المتشابه من القرآن .
ايـن اثـر قـرآنى در يك مجلد به زبان عربى شامل بخشى از قرآن كريم مى باشدمؤلف محترم آيات
متشابه و كلمات قرآن مجيد را گردآورى و سپس به سبك ادبى وكلامى به شرح و تاويل و تفسير
آنها پرداخته است اين تفسير در بيروت در سال فوق به چاپ رسيده است .
2ـ الكون و القرآن .
اثر ديگر او پيرامون اسرار خلقت از ديدگاه قرآن مى باشد كه در يك مجلد به زبان عربى و شيوه ى
كـلامـى و اسـتدلالى شامل بخشى از قرآن مجيد مى باشد مؤلف محترم دراين اثر, آيات مربوط به
آفرينش و آسمان و ستارگان را از قرآن گردآورى نموده است ,سپس سعى مى كند آنها را بر وفق
علوم و فنون جديد تفسير كند اين تفسير نيز در موصل به چاپ رسيده است ((594))
.
***.
تفسير معرفة القرآن شيخ محمد حسن نجفى .
(م 1390 ه ق ). مـؤلـف آن عالم بارع شيخ محمد حسن فرزند شيخ ابوالقاسم كاشانى مشهور به ((نجفى )) يكى از
اعلام فقهى و تفسيرى شيعه در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او كه در مسجد ايرانيان در بمبئى امامت و ارشاد را داشت آيات قرآنى را موردتفسير قرار داده و در
يك مجلد بزرگ به زبان فارسى و شيوه ى كلامى و روايى تفسيرنموده است مؤلف محترم مباحثى
از تـمـام علوم قرآن و فنون متعلق به تفسير و تاويل آيات محكم و متشابه و همچنين اعجاز و لزوم
تعليم و و حفظ قرآن و فضيلت تلاوت آن و تجويد و معرفت تفسير را شرح و بيان نموده است و اين
اثر را بر چهل باب , تنظيم نموده است اين تفسير به زبان گجراتى نيز ترجمه شده است ((595))
.
***.
مواهب الرحمان آية اللّه سيد مرتضى مستنبط.
(م 1391 ه ق ). مـؤلف آن آن آيت اللّه سيد مرتضى بن سيد رضى مستنبط تبريزى غروى يكى ازكاوشگران علوم و
معارف قرآنى شيعه در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
نـام تـفسير او ((مواهب الرحمان فى تفسير القرآن )) در 30 مجلد مى باشد كه جلد آخرآن در سال
1381 ه ق بوسيله شركت سهامى چاپ كتاب آذربايجان به طبع رسيده است ويكى از تفاسير عصر
حـاضـر مى باشد و نگارنده فقط جز سى ام قرآن مجيد از آن تفسير رادر اختيار دارد مطالعه ى اين
كتاب مى رساند كه مؤلف محترم از علم و آگاهى وسيع عقلى و نقلى برخوردار بوده است .
او در پايان تفسير مى نويسد:.
((برادران حقيقت جو! كتاب خدا با حرف ((با)) شروع و با حرف سين , خاتمه پذيرفته است حرف با
را بر حسب شمارش ابجدى , دو دانسته اند و وجود نيز دو قسم بيشتر نيست , واجب و ممكن پس با
اشـاره بـه وجود ممكن مى باشد و مشخص است نخستين موجود عالم امكان پيامبر خداوند (درود
بـارى تـعالى بر او باد!) مى باشد چون خود فرموده اند, نخستين خلقت , نور وجود من مى باشد پس
((با)) كنايه از وجود پيامبرخدا (ص ) مى باشد بر اين اساس كه سرور عارفان و پيشواى متقيان على
(ع ) فرمودند:من همان نقطه زير با مى باشم .
كـلمه ى ((سين )) نيز از اسامى و نام هاى مقام رسالت (ص ) مى باشد كه آنچنان كه خداوند متعال
خطاب به پيامبر عزيزش فرمود: (يس و القرآن الحكيم )((596)) حرف سين ازخواص آن بزرگوار
مـى بـاشـد چـون زبر آن با بينات آن كه ((ى و نون )) مى باشد در عددمطابقت مى نمايد, چون هر
كـدام از آنها (60) مى باشد و در اين كلمه , اشارتى نهفته است كه هدايت تشريعى پيامبر خدا (ص )
مـطـابقت با هدايت تكوينى او دارد, آنچنان كه مفادقول پروردگار مى باشد, جائى كه مى فرمايد:
(فـاقم وجهك للدين حنيفا فطرة اللّه التى فطرالناس عليها لاتبديل لخلق اللّه ذلك الدين القيم و
لـكـن اكـثـر الناس لا يعلمون )((597)) پس ازاين مطابقت , معلوم مى گردد كه رسول اللّه (ص )
هـمـانگونه كه نخستين موجود در عالم تكوين مى باشد, آخرين پيامبر از نظر تشريع نيز مى باشند,
چـون خداوند متعال مى فرمايد: (و لكن رسول اللّه و خاتم النبيين )((598)) پس او نخستين فردى
اسـت كـه بـا حرف ((با)) به او اشارت گرديده است پس وجود مسعود او, محتوى تمام كمالات و
حقايق انسانى و اسلامى مى باشد كه در هر كتاب تكوينى و تشريعى مضبوط و مسطور شده است )).
و چه زيبا در شعر فارسى سروده است , جائى كه گويد:.
اول و آخر قرآن زچه با آمد و سين ـــــ يعنى اندر ره دين , هادى تو قرآن بس ((599))
.
***.
تفسير شگفتى هاى آفرينش ترجانى زاده .
(چاپ 1391 ه ق ). مـؤلـف آن مـرحوم استاد احمد ترجانى زاده از مدرسين محترم دانشگاه تبريز ويكى از كاوشگران
معارف قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثـر قرآنى او در سال 1391 ه ق به كوشش آقاى غلامحسين اعتصامى در چاپخانه خورشيد در 302
صفحه به چاپ رسيده است .
از شـادروان تـرجـانـى زاده ((تـاريـخ ادبـيات عرب )) را نيز در دست داريم كه به سعى وكوشش
دانشگاه آزاد اسلامى تبريز, به چاپ رسيده و مورد استفاده ى دانشجويان ادبيات قرار دارد.
***.
ميزان المطالب حاج ميرزا جواد تهرانى .
(م 1392 ه ق ). مـؤلف محترم عالم جليل , مفسر كبير, فقيه وارسته عارف سالك آية اللّه حاج ميرزاجواد آقا تهرانى
يكى از مفسران عاليقدر قرآن در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
آية اللّه حاج ميرزا جواد تهرانى عبد صالح و بنده ى راستگار خدا, فردى بود كه باقرآن پيوند عميقى
داشت و بسيارى از اوقات خود را صرف درك ظرائف و لطائف آن مى نمود معظم له كه از محبوبيت
فوق العاده برخوردار بود ساليان متمادى در جوارعنايت حضرت ثامن الحجج امام رضا (ع ) تشنگان
معارف الهى را با كلام خدا و تبيين آيات الهى , سيراب مى نمود و سالكان راه خدا را ارشاد مى ورزيد
.
گـرچـه هنوز تفسير دقيق و پرنكته ى او به زيور طبع آراسته نشده است ولى به جاى آن مى توان
كـتاب ((ميزان المطالب )) او را كه در دو جلد شامل مطالب كلامى براساس كلمات قرآن و عترت
بـوده و جـهت آموزش طلاب تدوين شده است تا نشر تفسير مدون وى , به عنوان يك اثر تفسيرى
معرفى نمود به اين اميد كه تفسير قيم و استوار او هر چه زودتر مشتاقان را خوشحال سازد.
روش تفسيرى :.
روش تـفـسـيـرى آن بزرگ مرد الهى , براساس معرفى يكى از شاگردان كلاس درس تفسيرى او
جناب آقاى عبداللهيان براساس اين روش پنجگانه بوده است :.
1ـ فهم روشن و صريح از آيات , 2ـ توجه به اقوال مفسران , 3ـ آزاد گذاردن ميدان بحث و گفتگو,
4ـ تـبـيين معارف الهى , 5 ـ هدايت گرى و انسانسازى قرآن كه بيش از همه روى اين اساس تكيه
داشته اند كه حقيقتا همين بخش هدف اساسى قرآن ((هدى للمتقين ))مى باشد.
آثار و تاليفات :.
از آن سالك راه خدا آثار ارزشمندى باقى مانده است .
1ـ بررسى پيرامون اسلام (رد بر كسروى ).
2ـ فلسفه بشرى و اسلامى (رد بر كمونيستها).
3ـ بهائى چه مى گويد؟ (رد فرقه ظاله ).
4ـ عارف و صوفى چه مى گويند؟ (در بيان تصوف و رد آن ).
5ـ ميزان المطالب (1 - 2 شامل مباحث كلامى براساس قرآن و عترت ).
آئين زندگى و درسهاى اخلاق اسلامى براساس آيات و روايات .
جـالـب توجه آنست اين مرد بزرگ در اثر فرط تواضع و پرهيز از خودنمائى روى جلد تمام تاليفات
خـود يـا اسـم مـسـتـعار مانند: (ج ) يا (ج زارع ) به كار برده است يا همان نام خشك و خالى (جواد
تهرانى ) ((600))
.
***.
تفسير الميزان علامه طباطبائى .
(20 جلد). (پايان تاليف 1392 ه ق ).
تفسير گرانسنگ الميزان الهام بخش و ام التفاسير معاصر شيعى است .
مؤلف عاليقدر و ارزشمند آن علامه بزرگوار آية اللّه سيد محمد حسين طباطبائى تبريزى يكى از
مفاخر بزرگ مفسران قرون اسلامى هجرى مى باشد.
ايـن تـفـسـيـر كـامل ترين و مهم ترين تفاسير موجود قرآن و سرچشمه ديگر تفاسيرمعاصر كنونى
مـى بـاشـد هر كدام از تفاسير كنونى بهره اى از اين تفسير برده اند از اين روما به جاى تاريخ وفات
مـؤلـف كـه در سـال 1402 ه ق رخ داده است به پايان تاليف اواشاره نموده ايم تا ترتيب تدريجى و
طبيعى تفاسير بعدى نيز مشخص گردد.
اصـل ايـن تـفسير به عربى در 20 مجلد وزيرى نوشته شده است و تاليف آن در1392 ه پايان يافته
اسـت تـرجـمـه فارسى آن به همت جمعى از فضلا و مدرسين حوزه علميه قم در 40 مجلد توسط
آقايان حجج اسلام : ناصر مكارم شيرازى , شيخ محمدجواد كرمانى , شيخ محمد تقى مصباح يزدى ,
مـحمد رضا صالحى كرمانى , سيد محمدخامنه اى , عبدالكريم بروجردى , سيد محمد باقر موسوى
هـمـدانى فراهم گرديده است اصل كتاب در حدود 8000 صفحه قطع وزيرى است فارسى آن در
حدود 16000صفحه يا كمى بيشتر.
الميزان بدون مبالغه مهم ترين و جامع ترين تفسير شيعه و يكى از تفاسير ماندنى وجاودان در قرون
حاضره ميباشد اساس كار آن , بر قاعده تفسير قرآن با قرآن قرار گرفته است و قرآن از آغاز تا انجام
سـوره بـه سوره و آيه به آيه تفسير شده است موضوعاتى كه در قرآن در موارد متعددى تكرار شده
اسـت يكجا جمع آورى و يك بحث مستوفى ومفصل , درباره مجموع آنها انجام گرفته است سپس
هر وقت به آن مطلب مى رسد با بيان اجمالى به همان مركز اولى حواله ميدهد و ويژگى ديگر اين
تفسير در آن است كه به اخبار و احاديث از پيامبر اكرم (ص ) و ائمه معصومين اعتنا تام و تمام نشان
مـيـدهد و درذيل هر بخش از تفسير پس از نقل آيات و توضيح لغوى و ادبى و بيان مراد و مقصود
آيـه ,فصلى را تحت عنوان ((بحث روائى )) به نقل و نقد روايات مى پردازد و شان نزول آيات راغالبا
در همين بخش مى آورد.
نظر استاد جوادى آملى :.
تـبيين روش تفسير استاد علامه را به دست تواناى خريط فن و متخصص معارف قرآنى حضرت آية
اللّه جـوادى آمـلـى قـرار مى دهيم تا سيره تفسيرى استاد را آنچنان كه سالها در مكتب او زانو زده
است تبيين نمايد.
ايشان روش هاى تفسيرى استاد را در چند فصل يادآورى نموده اند كه به اجمال به آنها مى پردازيم .
1ـ تفسير قرآن به قرآن :.
در كـيـفيت استدلال يا استمداد از آيه اى براى آيه ديگر, سيره مفسران آيات الاحكام چنين بوده و
مى باشد كه در استنباط حكم فقهى از قرآن آيات مقيده را شاهدتقييد آيات مطلقه قرار مى دادند و
هـمـچـنـين آيات خاصه را سند تخصيص آيات عامه مى دانند و نيز درباره مجمل و مبيين و ديگر
فنون اصولى و فقهى همين روش را داشتندكه از مجموع آيات بعد از تقييد يا تخصيص يا تبيين و
مانند آن حكم فقهى را در محدوده آيات الاحكام استنباط مى نمايند.
هـمچنين سيره مفسران ادبى نيز بر آن بوده و هست كه در استنباط حكم ادبى ازلحاظ حقيقت و
مـجاز لغوى و فصاحت و بلاغت و تشريح فنون گوناگون مجاز مرسل واستعاره , مجموع بلاغت و
تشريح فنون گوناگون مجاز مرسل و استعاره , مجموع آياتى راكه كلمه يا كلام مورد بحث در آنها
بكار رفته است , فحص و جستجو مى نمايند و از نحوه استعمال و اسناد و تقديم و تاخير و اقتران به
حروف و ادوات حصر يا شرط يا نظاير آن نكته ى ادبى مورد نظر را استنباط مى كنند.
همچنين روش تفسير كسانى كه قصص قرآن را مى نگارند يا سنن الهى و سيره ى پيامبران خدا را از
قـرآن كـريـم استنباط مى كنند بر اين محور, دوران دارد كه اين كلمه ياجمله در چند سوره و در
كـدام آيـه بكار رفته , تا از مجموع آنها, حكم موردنظر و مطلب مناسب با رشته ى تخصصى خود را
استبناط نمايند.
ايـن روش هـاى گوناگون كه هر گروهى در استنباط موضوع خاص خويش از جمع بندى آياتى ,
چـند استفاده مى نمودند و مى نمايند, قبل از تفسير ((الميزان )) وجود داشت وبعد از آن نيز رونق
بيشترى پيدا كرد, اما هيچكدام از اينها تفسير قرآن به قرآن نيست كه ويژه ى ((الميزان )) مى باشد,
زيـرا سـرمايه ى بسيارى از روش هاى ياد شده را ((المعجم ))تامين مى نمايد و مواد اوليه استنباط
آنان را رجوع به اين كتاب فراهم مى سازد, سپس مفسر با دريافت كلمات يا كلام هاى مشابه به تدبر
در آنها مى پردازد و با استعداد ازكتاب هاى لغت و مانند آن , حكم مورد نظر را استنباط مى كند.
امـا آنچه كه سيره ى خاص ((الميزان )) است كه جز در روايات معصومين (ع ) درتفاسير پيشينيان
به ندرت ديده مى شود و بعد از آن هم هنوز به ابتكار خويش باقى است ,همانا شناسائى آيات كليدى
و ريشه اى قرآن است كه در پرتو آن آيات كليدى درهاى بسيارى از آيات ديگر, گشوده مى گردد
و با شناخت آن آيات ريشه اى اين شجره طوبى تغذيه , بسيارى از آيات شاخه اى روشن مى شود.
در اين شناسائى سخن از كلمه يا كلام مشابه نيست تا فهرست ها و لغتنامه هاراهگشا باشند, بلكه در
ايـن سـيـر بـايـد از سـكـوى ((المعجم )) و ((كتاب لغت )) پرواز كرد و به كنگره ((و عنده مفاتيح
الـغـيب ))((601)) رسيد و اسرار كليدى را كه به روى نامحرمان ((مغاليق ))است به چهره خود به
عـنـوان ((مـفـاتـيح )) ديد, و از آن آيات كليدى , گروه هاى بسته را گشوده يافت و از ((هذا باب
يـنفتح منه الف باب )) مطلع شده و به كمك آن سراسر قرآن كريم رادرهاى باز الهى ديد, كه هيچ
جاى آن ناگشوده نيست .
سـپس آيات ريشه اى كه ظواهر را تغذيه مى كند از آيات كليدى كه بواطن قرآن رامى گشايد جدا
كرد و همچنين جريان تفسير را از تاويل فوق گذشت كه اين كار از قلمروو لغت بيرون از حوصله
((الـمعجم )) خارج , و از منطقه فهرست نامه و نظاير آن بالاتر كه فراسوى معنا است و نه لفظ, زيرا
تـشـخيص امتياز حقيقت و مجاز عقلى كه آيا اسنادمحمول به موضوع الى ماهوله است يا الى غير
مـاهـولـه , آن را عـقـل بيان مى كند و وحيث تبيين مى نمايد و نه لغت : ((لمن كان له قلب اوالقى
السمع و هو شهيد ))((602)).
و نـتـيجه ى شناسايى آيات زير بنائى و آشنائى با آيا روبنائى و كيفيت ظهور آن آيات پايه اى در اين
آيـات و نـحـوه رجـوع ايـن آيـات روبـنايى به آن آيات , گذشته از استحكام اصل تفسير آنست كه
هـيـچگونه ريشه اى در مبانى اين دائرة المعارف راه ندارد, چه اينكه دراصل متن يعنى قران كريم
هيچ راهى براى اختلاف وجود ندارد.
2ـ ضرب قرآن به قرن .
اكنون كه تفسير قرآن به قرآن و نيز ضرورت آن روشن شد, توجه به اين نكته سودمند مى باشد كه
چه تفاوتى بين تفسير قرآن به قرآن با ضرب قرآن به قرآن است كه به شدت از آن نهى شده است ؟.
|