***.
تحفة الخواص شيرازى .
(اوايـل قـرن پـانزدهم ) . مؤلف محترم آن شيخ محمد جعفر بن زين العابدين شيرازى يكى از اكابر وكاوشگران حديث و قرآن در قرن چهاردهم و اوايل قرن پانزدهم هجرى مى باشد.
آثار و تاليفات :.
از آثـار او ((تـحـفـة الخواص فى تفسير سورة الاخلاص )), ((مطلع الانوار)), ((مفاتيح الصابرين ))
مى باشد كه در سال 1366 ه.
***.
اشعه اى از سوره نجم نبوى .
(اوايـل قرن پانزدهم ) . مؤلف آن واعظ نامى آية اللّه سيد ابوالفضل بن سيد على نبوى حسينى قمى يكى ازكاوشگران معارف قرآنى در اواخر قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثر قرآنى او پيرامون بخشى از آيات نورانى قرآن , سوره النجم مى باشد ((14))
.
***.
تفساير آية اللّه العظمى سيد محمد باقر صدر.
(اوايل قرن پانزدهم ) . مؤلف جليل القدر, متفكر عاليمقدار آية اللّه العظمى سيدمحمدباقر صدر يكى ازمفسران فقيه و يكى از متفكران توانا در پايان قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او يكى از برجسته ترين انديشه وران ومصلحان عالم تشيع است .
فلسفى و اقتصادى مبتكرانه و واقع نگرانه ى ايشان , براى حل و فصل مسائل واقعى و ضرورى جامعه
مـعـاصـر اسلامى به نگارش درآمده است او با وجود عمر كوتاه آثار ارزنده وپربركتى دارد ولى در
زمـيـنـه ى قرآن شناسى تنها چند اثر از ايشان , در دست است : يكى ((دراسات قرآنيه يا دروس من
القرآن الكريم , العمل الصالح فى القرآن , الحرية فى القرآن )) دوم : ((مقدمات فى تفسير الموضوعى
لـلقرآن )) كه بازنويسى درس هاى تفسيرموضوعى ايشان است و در زمينه فلسفه تاريخ از ديدگاه
قرآن مى باشد كه تحت عنوان ((انسان مسؤول و تاريخ ساز)) به فارسى ترجمه شده است .
هـمـيـن كـتاب تحت عنوان ((انسان مسؤول و تاريخ ساز از ديدگاه قرآن )) توسط محمدمهدى
فولادوند, تهران بنياد قرآن , 1359 ش , 138 ص چاپ و نشر يافته است ((15)).
سـنـت هـاى تاريخ در قرآن , ترجمه ى حجة الاسلام والمسلمين سيد جمال موسوى , تهران , روزبه
179 ص ايـن دو كـتـاب تـرجمه كتاب مقدمات فى التفسيرالموضوعى للقرآن (چاپ بيروت سال
1980 م )اثـر شـهـيـد سـيـد مـحـمـدباقر صدر است اگراين فقيد سعيد عمر طولانى مى داشت
مـى تـوانـسـت تـفسيرى به قدرت الميزان و شايدجامع تر به جهان شيعه ارائه دهد لعن اللّه قاتليه
الصدام و اعوانه الاشرار ((16))
.
***.
تفاسير حاج ميرزا حسن مصطفوى .
(اوايـل قرن پانزدهم ) . عارف نامى و فقيه صمدانى آية اللّه حاج ميرزا حسن بن محمد رحيم تبريزى مصطفوى يكى از مفسران نامور شيعه در قرن چهاردهم هجرى مى باشند.
وى كـه عـارف خـداجـوى و سـالك گمنام درعرصه هاى علمى و فرهنگى و يكى ازخدمتگزاران
صادق علم و دانش , مى باشند.
از اخـيار و نيكان و يكى از حسنات و ذخائر روزگارما هستند كه در كمال تواضع و فروتنى , بدون
كوچك ترين ادعاى رتبه و مقام و درجه وعنوان , مشغول تحقيق و بررسى و تلاش و كوشش در راه
نشر و احيا آثار گذشتگان ويادگار گذاشتن آنها, به آيندگان مى باشد.
زندگى آن بزرگوار در دو كلمه ى كوتاه خلاصه مى شود: وفا و صفا.
دوستان و علاقه مندان و تعهد, اسلام و احكام عاليه آن .
صفا در ارائه خدمت سالم و راستين به اسلام و مسلمين بى آنكه كوچكترين توقع و انتظارى داشته
بـاشـد يـا در پـى عـنـوان و لقبى سير نمايد معظم له را از آن روزگار 1340هش مى شناسم از آن
روزگـارى كـه ايـشـان پس از فراغت از تحصيلات عاليه كه در محضرآيات عظام قم بويژه آية اللّه
حـجت و آية اللّه بروجردى انجام گرفته بود به تهران تشريف بردند و كانون نشر معارف اسلامى را
در يـكـى از سراهاى خيابان بوذر جمهورى ترتيب داده ند كه برخى از كتاب هاى اخلاقى و دينى را
مـنتشر مى نمود ايشان اين شغل شريف را نه براى كسب مال و سود مادى بلكه محض نشر اسلام و
تـرويـج اهـداف قـرآنـى تـاسيس فرموده بود آرى از آن روزها مى شناختم و به محضرشان مشرف
مـى شـدم الـبـتـه شـنـاخت اينجانب در حدود فهم و درك خودم بود نه در حد عظمت روحى و
ابعادمعنوى و عرفانى ايشان .
در آن روزها كتاب هاى كوچك جيبى يا رساله هاى 40 و 50 صفحه اى همانند:((نظرى به انجيل و
تـعـلـيـمـات مـسيحيت )) پيرامون تعاليم تحريف يافته يا ((همسران رسولخدا (ص ))) را پيرامون
حـكـمـت و فلسفه ازدواجهاى پيامبر خدا (ص ) كه از اينجانب منتشر شده بود و نوعا قيمت پشت
جلد آنها 6 ريال يا 12 ريال و 15 ريال بيشتر نبود.
تعداد انبوهى از آنها را مى خريدند و فراوان تشويق مى فرمودند گمان مى رفت كه جهت مصرف و
فـروش واقعى است سپس كاشف به عمل مى آمد كه محض تشويق و ايجادروحيه در نوپايان و تازه
قلم زنان به چنين كارى اقدام مى فرمايند كه دلگرمى باشد و شوق به عمل پديد آيد در هر صورت
از چنين شخصيت علمى و عرفانى سه اثر نفيس تفسيرى را در دست داريم :.
1ـ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم (13 جلد):.
ايـن تفسير كه به صورت دائرة المعارف قرآن يا قاموس آن مى باشد با خط زيباى مؤلف به رشته ى تحرير درآمده است و از روى همان خطوط عكسبردارى شده است وهر مجلد آن شامل 400 تا 500
صـفـحـه وزيرى مى باشد در اين تفسير شريف به توضيح كلمات و شرح آنها و تفسير آيات پرداخته
شده است و نوع تفسير ضمنى و محتوائى رادارد.
مـؤلـف مـحـتـرم در آغـاز آن مـى نويسد: ((فلما كانت الاستفاده من الحقايق والمعارف والاحكام
والاحـزاب مـن القرآن المجيد متوقفة على فهم مفرداته على وجه التدقيق والتحقيق فيلزم علينا
ان نـجـهـد اولا فـى ادراك حـقـائق تـلـك الـكلمات و الالتفات والتمييز بين مفاهيمها الحقيقية
والمجانية .
((چون بهره بردارى و استفاده از حقايق معارف واحكام و آداب قرآن منوط به فهم و درك كلمات و
مفردات قرآن به صورت تحقيقى و عميق مى باشد پس ضرورت داردنخست سعى و كوشش در راه
درك و فـهـم ايـن كلمات و مفردات را انجام دهيم و بين مفاهيم حقيقى و مجازى آن تشخيص و
تمييز قائل گرديم آنگاه به تفسير بپردازيم .
توجه به معاجم لغت :.
مؤلف محترم بر اساس احساس اين نياز به معاجم اصلى و قواميس اساسى لغت ,مراجعات مستمر و
پى گيرى داشته است از ميان آنها اساس البلاغة زمخشرى , الاشتقاق ابن دريد, الاصنام ابى منذر ـ
التهذيب ازهرى الجمهره ابن دريد (4 مجلدى آن ) شرح كافيه رضى , صحاح اللغة جوهرى , فرهنگ
تـطـبـيـقى قرآن دكتر مشكور ـ الفروق اللغوية عسكرى ـ كليات ابى البقانسوى , لسان العرب ابن
مـنـظـور, مصباح اللغة فيومى ـ مفردات راغب اصفهانى ـ مقاييس اللغة ابن فارس (6جلد) العين
خـلـيل (8 جلد) احيا التذكره دكتر رمزى ـ امتاع الاسماع مقريزى ـ البد والتاريخ مقدسى ـ تاريخ
طـبـرى ـ تـاريـخ ابـن وردى ـ تـفسير بيضاوى ـ تنسوخ نامه خواجه نصيرالدين طوسى ـ قاموس
الاعـلام سامى ـكشاف زمخشرى ـ المختصر ابوالغدا معجم الادبا و معجم البلدان ياقوت حموى ....
واز اين قبيل منابع دست اول مراجعه و قاموس تحقيقى ارزنده اى را ترتيب داده اند كه هم اكنون از
ايران به ديگر كشورهاى عربى صادر مى گردد.
مانندى نسبت به تفسير بعدى مى باشد كه بازگو مى نمائيم .
2ـ تفسير روشن (30 جلد):.
ايـن تفسير كه مجلد نخستين آن در سال 1408 ه ق چشم ما را روشن ساخته است به نام ((تفسير روشن )) به زبان فارسى مى باشد كه جلد نخستين آن پيرامون مقدمات تفسيرو اهداف آن و تفسير
سـوره حـمـد و بخشى از آيات سوره بقره تا آيه88 پيش آمده است واحتمال مى رود با اين سبك و
روش كـه شـروع نـموده اند تا 30 جلد ديگر ادامه و استمرارداشته باشد (البته اظهارات مؤلف هم
همين بود) اين تفسير از سوى انتشارات سروش .
وابسته به سازمان صدا و سيماى جمهورى اسلامى ايران به زيباترين و روشن ترين صورت در 4000
نسخه (چاپ اول ) چاپ و انتشار يافته است و در پيشگفتار آن مؤلف محترم در 12 مقدمه اهداف و
اغراض تفسير را بيان فرموده است .
انتشار يافته است .
مـضـامـين اخبار و احاديث و كلمات بزرگان در محتواى تفسير او آمده است بى آنكه تصريحى به
اسناد يا كلمات شده باشد خود مؤلف در پيشگفتار بخشى ازروشهاى خود را اينگونه اعلام مى دارد:
.
براى اينكه افراد طبقه متوسط و عموم مؤمنين از اين كتاب استفاده كنند يك يا چندآيه , مشكل و
غـيـر مـشـكـل را مـعـنـى كرده سپس آيات را ترجمه يا مختصر توضيحى نوشته و در مرتبه سوم
جـداگـانـه تفسير روشن و قاطع و به قدر امكان به زبان ساده بيان كرده و درمرتبه چهارم اگر
حـديـث مـعـتبر و مربوطى نقل مى كنيم به اضافه ى مختصر توضيح درارتباط به آن حديث , و در
قسمت پنجم اشاره مى كنيم به برخى از جهات تركيب و اعراب يا لطائفى كه موجود است ((17))
.
3ـ تفسير سوره حشر:.
تـفـسير سوره حشر پيرامون معاد و روز جزا, از ساليان دور, از ايشان چاپ و انتشاريافته است و اثر تـفـسـيـرى و ديـگـر و ترجمه تفسير ((آيه ى نور)) مرحوم نجم آبادى مى باشدكه در شرح حال او
گذشت .
الـبته مؤلف بزرگوار جز تفاسير فوق , آثار علمى و تاليفات ارزنده ديگرى نيزدارند كه يكى از آنها
((حـقـايـق تاريخ اسلام )) به زبان عربى است كه داراى مفاهيم عاليه ى تاريخى و مشتمل بر سيره
پيامبر بزرگوار (ص ) و پيشوايان معصوم (ع ) مى باشد.
***.
تفسير والعصر امام موسى صدر.
(اوايل قرن پانزدهم ) . مؤلف بزرگوار آن متفكر اسلامى امام موسى صدر رئيس مجلس علاى شيعه در لـبـنـان ويـكى از اعلام فكرى و اجتماعى شيعه در قرن چهاردهم و اوايل قرن پانزدهم هجرى
مى باشد.
او كه در يك خاندان اصيل علمى وروحانى در قم به دنيا آمد و تحصيلات خود را درحوزه ى علميه
و دانـشـگـاه بـه مراتب عاليه رساندپس از رحلت امام عبدالحسين شرف الدين در لبنان پيشوايى و
رهـبـرى جـمعيت شيعه را بر عهده گرفت و خدمات بس ارزنده اى درپيش برد اهداف سياسى و
اجتماعى شيعيان , انجام داد كه خوشايند استكبار جهانى وصهيونيزم بين المللى نبود تا اينكه اين
مـرد توانمند اسلامى در تاريخ فوق در راه سفر به طرابلس در هواپيما توسط ايادى استكبار جهانى
ناپديد گرديد و هنوز هم مردم لبنان وعلاقه مندان او چشم انتظار بازگشت او را دارند.
از اين عالم توانا آثار و مقالات متعددى در مجلات معتبر جهان , به چاپ رسيده است .
شريفه ى العصر مى باشد.
داشت به تفسير و تاويل آن سوره ى مباركه پرداخته است .
عمل لبنان شماره 397 به سال 1989 ميلادى نيز منتشر گرديده است .
***.
تفسير فاتحة الكتاب .
(اوايـل قـرن پانزدهم ) . اين تفسير اثرى است عرفانى در تفسير سوره مباركه ((حمد)) كه به زبان فارسى نگارش يافته است .
كـتـاب از مـلا مـحسن فيض نام برده , مى توان فهميد كه اين اثر پرارزش پس از دوره ملامحسن
فيض كاشانى نوشته شده است .
مطالعه متن كتاب گواه است كه مفسر از علماى اماميه اثناعشريه بوده است .
اين كتاب براى دومين بار با تصحيح , تعليق و مقدمه سيد جلال الدين آشتيانى درسال 1360 ه.
قطع وزيرى در 194 صفحه به چاپ رسيده است .
مـفـسر, به اقوال مفسران احاطه داشته و در عرفان و حكمت الهى , وارد بوده و درانتخاب مطلب
نيز با سليقه و در فارسى نويسى مهارت كامل داشته است .
وى در مـقام تاليف اين تفسير, به ديگر كتاب هاى تفسير و تاويل , مراجعه كرده ولى از نقل , قوال از
تفسيرهايى كه به جنبه هاى ادبى قرآن نظر داشته اند, خوددارى كرده است .
قرائت را نيز به خوبى و با تفصيل بررسى مى كند و نظر خويش را بيان مى دارد.
سوال و پاسخ آن :.
هـمچنين علاوه بر يادكرد تاويل هاى عرفانى آيات , مطالب كلامى و فلسفى , به ويژه مذاهب جبر و اختيار را شرح , بررسى و نقد مى كند.
پرسش و پاسخ در مورد جبر و اختيار اشاره مى كنيم :.
((...اگر گويند: اشكال ديگر از راه علم لازم آيد, چه علم الهى شامل همه اشيا است كه از آن جمله
افعال عباد است .
دانسته باشد, ايشان خلاف آن نتوان كرد و اين معنى جبر است .
چنانكه خيام در اين رباعى گفته است :.
من مى خورم و هر كه چو من اهل بود ـــــمى خوردن من به نزد او سهل بود.
مى خوردن من , حق , ز ازل مى دانست ـــــگر مى نخورم علم خدا جهل بود.
آنگاه از اشكال فوق به بيان زير جواب مى دهد:.
گويم : علم تابع معلوم است نه معلوم تابع علم , به اين معنى كه چون ذات كافر وعاصى به خودى
خـود, چـنـيـن است كه هر گاه موجود شوند, اختيار كفر و عصيان كنند وكفر و عصيان از قبيل
اعلامند.
مى آوردند و طاعت مى كردند, طاعت و ايمان مى دانست .
در جواب خيام مى فرمايد:.
گفتى كه گناه به نزد من , سهل بود ـــــاين گويد كسى كه او اهل بود.
علم ازلى , علت عصيان كردن ـــــنزد عقلا, زغايت جهل بود ((18))
.
***.
تفاسير آية اللّه سيد محمد شيرازى .
(اوايل قرن پانزدهم ) . مؤلف عاليقدر آن فقيه نامى آية اللّه سيد محمد حسينى شيرازى يكى از فقها ومفسران شيعه , در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تفسير او به سبك تحليلى ساده است .
مى هد.
اندكى توضيح , و به مناسبت , گاهى روايتى را نيز نقل مى دهد.
1ـ تقريب القرآن الى الاذهان :.
مقدمه اين تفسير از كتابى بنام ((حول القرآن الكريم )) برگرفته شده است . تفسيرى است بسيار مختصر و ساده , جهت تبيين و توضيح آيه , در اين تفسير از مباحث اعتقادى و
اخلاقى و موضوعى ديگر خبرى نيست .
ايـن تفسير به زبان عربى تاليف شده و در 10 مجلد قرار دارد در بيروت توسطمؤسسه الوفا به سال
1400 ق به قطع وزيرى به طبع رسيده است .
1383 ق بوده است ((19))
.
2ـ حول القران الكريم :.
يـكـى ديـگـر از كـارهـاى قـرآنـى مؤلف محترم كتاب ((حول القرآن الكريم )) مى باشد كه مسائل اجـتـمـاعى و فقهى را به قرآن كريم عرضه مى نمايد و پاسخ هاى لازم را از قرآن مجيد استخراج و
استنباط مى كند اين كتاب در 212 صفحه وزيرى توسط دارالعلوم بيروت به سال 1410 ه ق چاپ و
منتشر گرديده است .
اين كتاب اخيرا در ايران توسط انتشارات قرآن در مطبعه ى خيام قم در 2000نسخه چاپ و منتشر
گشته است .
***.
رسائل تفسيرى شيخ حسينعلى راشد.
(اوايـل قـرن پـانـزدهـم ) . مـؤلـف آن واعظ نامى شيخ حسينعلى بن شيخ عباس تربتى معروف به ((راشد)) يكى ازكاوشگران معارف قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
يكى از افرادى كه در عصر اخير نسبت به معارف قرآنى همت گماشت و آيات الهى را به سرو زبان
مردم افكند مرحوم شيخ حسينعلى راشد,واعظ و سخنگوى عصر اخير بود.
بيوگرافى اجمالى :.
مـرحـوم راشـد قـبـل از ظهر روزجمعه دوم تيرماه 1284 شمسى در تربت حيدريه ديده به جهان
گشود.
تقوى كم نظير و مادرايشان نيز, اهل همان شهر و از خاندانى اهل علم بوده است .
مرحوم راشد قوت حافظه و قدرت بيان و سلاست گفتار خود را به ارث رسيده از مادرمى دانسته
است ((20))
.
در شش سالگى , پدر وى را به مكتب سپرد.
بـود بـه نام كربلائى سيد محمود كه در كمال مناعت و قناعت , زندگى مى كرد و هرگز ازوجوه
مردم چيزى نمى پذيرفت و تنها از راه مكتبدارى و صحافى كتاب , امرار معاش مى كرد.
تحصيلى وى , بسيار مؤثر افتاد به طورى كه پس از چندى , مقدار درسى كه استاد به مرحوم راشد
مـى داد وى را اقناع نمى كرد و با واسطه پدرش دروس بيشترى به وى داده شد و در مدت يكسال
دروس مـقـدمـاتـى و كـتاب هاى حلية المتقين , عين الحياة ,حياة القلوب مرحوم مجلسى و نصاب
الـصـبـيان و كتابهاى ديگرى درانشا و ترسل را فراگرفت و بيشتر مطالب خوانده شده را از حفظ
داشت .
مـرحـوم راشـد پـس از گذراندن دوره مكتب , براى ادامه تحصيل به مدرسه اسحاق خانى كه در
همان شهر تربت بود رفت : پدر وى از جمله مدرسين آنجا بود.
14 سـالـگى در همان مدرسه نزد علما و فضلايى چون آقا سيد محمدباقر موسوى وآقاشيخ محمد
نهاوندى تلمذ كرد.
پـايـان رسيده بود, همراه پدر و يك قافله سيصد نفرى از تربت حيدريه براى زيارت عتبات عاليات
حركت كرد.
پنجاه روز به زيارت مشاهد مشرفه پرداختند و باز طى شصت روز به تربت باز گشتند.
مرحوم راشد در اين سفر مشقت هاى فراوانى تحمل كرد و از ديدن مناظر و منازل گوناگون و در
برخورد با دانشمندان آن ديار, تجارب و معلومات بسيارى آموخت , به طورى كه اين سفر رياضتى و
زيارتى تاثيرى بس عميق در روح و جان وى بر جاى گذاشت .
مـرحـوم راشـد در كربلا به خدمت مرحوم آميرزا محمدتقى شيرازى (صاحب فتواى جهاد بر عليه
انـگـليسى ها در انقلاب 1920 عراق ) و در كاظمين به خدمت مرحوم آقا سيد اسماعيل صدر (والد
معظم شهيد صدر) كه مجتهدى جامع الشرايط و مرجع تقليد بود رسيد.
مشهد فرستاد.
تعليم و تعلم پرداخت .
مـدرس رضوى , مرحوم ميرزا عبدالجواد اديب نيشابورى , مرحوم آقا شيخ محمدنهاوندى , مرحوم
شيخ حسن برسى , مرحوم آقازاده , مرحوم حاج آقا حسين قمى ,مرحوم آقا شيخ موسى خوانسارى ,
مـرحـوم آقـا ميرزا حسين نائينى (كه موقتا به مشهدآمده بود), مرحوم آقا ميرزا مهدى اصفهانى ,
مـرحـوم آقا بزرگ شهيدى , مرحوم بحرالعلوم قزوينى و مرحوم عبدالمجيد ميرزا زنجانى استفاده
كـرد و كتاب هاى حوزوى نظير: قوانين , شرح لمعه , مطول , رسائل و مكاسب , درس خارج , مباحث
عقليه اصول ,شرح اشارات , هيئت را به پايان برد.
دست مى آورد با اشتياق و ولع به مطالعه ى آن مى پرداخت به طورى كه از آثار به جاى مانده از وى
پيداست با بسيارى از علوم جديد آشنا بوده است .
آموزش مردم استفاده مى كرد.
اقـامـت مرحوم راشد در مدرسه ((دودر)) 12 سال به طول انجاميد و در اين مدت جزفرا گرفتن
علم و تحصيل و تدريس و تامل و تفكر, همى نداشت .
فكرى عميق در آن مرحوم به جاى گذاشته اند در درجه اول پدر زاهد وى و پس از آن ,مرحوم آقا
بزرگ شهيدى و مرحوم آقا ميرزا مهدى اصفهانى بوده اند.
پـس از خـتم دوره ى تحصيل در مشهد, مرحوم راشد بار ديگر به عتبات عاليات مشرف شد و چند
مـاه از مـحـضـر پـر فيض آية اللّه ميرزا حسين نائينى و مرحوم آيت اللّه سيدابوالحسن اصفهانى , و
گاهگاه از محضر آقا ضيا عراقى كسب فيض كرد.
از آن مرحوم دو اثر تفسيرى به جا مانده است :.
1ـ تفسير اسلام و قرآن :.
اين اثر توسط انتشارات جيبى در 1340 ه.
2ـ تفسير سوره حمد و بقره :.
اين تفسير به زبان ساده در تهران توسط موسسه اطلاعات در سال 1371 ه. چاپ رسيده است .
روش تفسيرى :.
تفسير او در يك مجلد به زبان فارسى شامل شرح آيات سوره ى حمد و بقره است .
مؤلف در تفسير آيات شيوه ى مزجى و استدلالى را به كار برده است .
اين اثر تفسيرى درسال 1371 توسط اطلاعات تهران به چاپ رسيده است .
آثار و تاليفات :.
از اين مؤلف آثارى متعددى به جا مانده است كه به طور خلاصه به برخى از آنهااشاره مى شود:.
1ـ دو فـيـلـسـوف شـرق و غرب (شرح دو نظريه نسبيت و حركت جوهرى از انشتين و ملاصدرا),
تهران , شركت مطبوعات , 1318.
2ـ سخنرانى هاى راشد(حاوى چند دوره از سخنرانى هاى راديويى ).
3ـ فضيلت هاى فراموش شده (شرح زندگى و افكار مرحوم حاج عباس تربتى ,والد محترم خويش )
تـهران , موسسه اطلاعات , 1369, نوشته مذكور پيش از اين به صورت سلسله مقالاتى تحت عنوان
((در حريم ساكنان كوى دوست )) در روزنامه اطلاعات به طبع مى رسيد.
4ـ روح در نظر فيلسوف شيرازى (مجله مهر, شماره 6, ص 115ـ 107).
5ـ حافظ ((21))
.
علاوه بر موارد فوق , از آن مرحوم مقالاتى در روزنامه اطلاعات (سال قبل از1320) مجله تشيع , و
غيره به طبع رسيده است ((22))
.
وفات او:.
او به سال 1400 ه.
***.
تفسير بنت الهدى .
(اوايـل قرن پانزدهم ) . مؤلفه آن مجاهده شريفه عالمه عامله بانوآمنه صدر بنت سيد حيدر يكى از زنان مبارز وكاوشگر در معارف قرآنى در قرن چهاردهم واوايل قرن پانزدهم هجرى مى باشد.
اثر تفسير او مقالاتى پيرامون قرآن و مسائل تربيتى آن مى باشد كه در مجله ى ((الاضوا))منتشره از
نجف به چاپ رسيده است .
شـهـيـده بـنت الهدى , نقش بسيار مهمى درمتحول ساختن جامعه زنان مسلمان عراق به عهده
داشت و در نشر مقاله و كتاب وفعاليت هاى اجتماعى پرتلاش و فعال بود ((23))
.
***.
تفسير سوره محمد.
(ص ) بـهرام پور . (اوايل قرن پانزدهم ) . مؤلف آن صديق مكرم آقاى ابوالفضل بهرام پور يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم و اوايل قرن پانزدهم هجرى مى باشد ((24))
.
مؤلف آن كه يكى از همدوره هاى دانشكده ى الهيات و معارف اسلامى تهران اينجانب و يكى از افراد
سـاعـى و تـلاشـگـر در امور قرآنى مى باشد و تا كنون تاليفات متعددى در زمينه قرآن مجيد ارائه
داده انـد در عـيـن حـال تعليم و تدريس قرآن كريم را نيزدر مراكز آموزشى و دانشگاهى بر عهده
دارند طوبى له و حسن ماب .
حدود 200 ص وزيرى مى باشد.
كه در جايگاه خود معرفى خواهند شد.
***.
تفسير سوره صاد آية اللّه مشكينى .
(اوايـل قـرن پانزدهم ) . مؤلف آن آية اللّه حاج ميرزا على آقامشكينى يكى از مدرسين محترم حوزه علميه قم و رئيس مجلس خبرگان مى باشد.
مـؤلـف مـحـتـرم ايـن تـفـسـيـر را كـه پـيرامون آيات شريفه سوره مباركه ((صاد)) مى باشد در
دوران تـبـعـيـدشان در تابستان 1366 ه ش به رشته ى تحرير درآورده اند قبلا نيز در حوزه علميه
قم جلسات تفسيرى داشته اند پس از پيروزى انقلاب اسلامى كه طبق آيه شريفه : ((الذين طغوا فى
الـبـلاد, فـاكثروا فيها الفساد فصب عليهم ربك سوط عذاب )) شامل حال آنان گرديد نويد خير و
بـركت نسبت به نشر و گسترش آيات الهى و گسترش تفاسير مربوط به قرآن پديد آمد, كه مؤلف
محترم بيشترين بهره رااز فضاى انقلاب نموده اند.
اين كتاب در 288 صفحه از سوى انتشارات محترم جامعه مدرسين قم , طبع گرديده است سپس
چاپ هاى متعدد ديگرى از روى آن انجام پذيرفته است ((25))
.
مـؤلـف محترم بررسى هاى قرآنى ديگرى جز آن سوره شريفه راه نيز دارند كه امكان كسب اطلاع
نبود.
***.
تفسير منظوم فارسى صدر الشريعه .
(اوايـل قـرن پـانـزدهـم ) . مـؤلـف آن شيخ محمد صادق صدرالشريعه علامه تنكابنى فرزند شيخ عـبـدالـعـلـى صـدر الـعـلـمـا و مـادرش دخـتر ميرزا محمد تنكابنى مؤلف قصص العلما يكى از
اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
وى تـحـصيلات مقدماتى خود را در سليمان آباد تنكابن و تحصيلات عاليه خود رادر قم از محضر
آيـات عـظـام : حـائرى شـاه آبـادى خـوانسارى , آية اللّه مرعشى نجفى وجمعى ديگر از اعاظم قم
فراگرفته است .
تاليفاتى دارد يكى از آنها تفسير منظوم فارسى و قصائدى چند در علم امام (ع )مراثى اهل بيت (ع )
نـسـب نـامه منظوم آية اللّه مرعشى نجفى به صورت منظوم , منظومه اى در شرح حديث قدسى و
ديوان اشعارى در مناسبت هاى مختلف در حدود 50000 بيت دارد.
تفسير منظوم او را آقاى رامسرى در كتاب بزرگان تنكابن آورده است اما كيفيت ونحوه تفسير او
مشخص نيست ((26))
.
***.
قرآن در اسلام علامه طباطبائى .
(اوايـل قـرن پـانـزدهـم ) . ايـن اثر ارزنده از علا مه طباطبائى مجموعه ى مقالات آن بزرگوار در مجله درسهائى از مكتب اسلام مى باشد كه به صورت پى درپى پيرامون قرآن و جهان بينى الهى آن ,
تـهيه و تنظيم گريده است و مكرر در ايران چاپ و انتشار يافته است كتاب در حدود250 صفحه
وزيرى مى باشد.
***.
تفسير استخرى .
(اوايـل قـرن پـانـزدهـم ) . مؤلف محترم آن آقاى احسان اللّه على استخرى از اعلام تفسيرى اواخر قرن چهاردهم و اوايل قرن پانزدهم هجرى مى باشد.
اين تفسير به مناسبت آغاز قرن پانزدهم هجرى و گذشت چهارده سال از نزول قرآن مجيد آياتى را
كـه پـيـرامون وجود مسعود پيامبر عاليقدر اسلام و مؤمنين مى باشدگردآورى و ترجمه و تفسير
نموده است اين تفسير از آغاز سوره بقره تا سوره ناس به صورت گزينشى خطابات رسالتى را مورد
تـفسير و ترجمه قرار داده است اين تفسير به صورت بس زيبا در 412 صفحه به قطع بزرگ رحلى
چاپ و انتشار يافته است .
***.
تفسير آيت اللّه سيد مرتضى شبسترى . ((27))
(مـتـوفـى 1401 هـ ق ) . مـؤلف عاليقدر آن قرآن شناس بس معروف و مفسر بزرگ آية اللّه
حـاج مـرتـضى بن سيد رضى بن سيد محمد شبسترى يكى از مفسران محقق در قرن چهاردهم و
اوايل قرن پانزدهم هجرى مى باشد.
وى در ماه مبارك رمضان 1342 در نجف اشرف متولد گرديد.
سيد رضى و جد او سيد اسماعيل از بزرگان علماى نجف بودند.
همراه پدر به ايران مراجعت نمود و مقدمات علوم دينى را در محضر پدر و ساير اساتيدفرا گرفت و
در 14 سـالـگـى جهت ادامه تحصيل به نجف اشرف هجرت نمود پس از طى مراحل مختلف علوم
دينى و نيل به مقام عالى اجتهاد در 28 سالگى به وطن باز گشت .
ايـشـان در دو سـال آخر دوره تحصيل خويش در نجف با دو تن از شخصيتهاى علمى بزرگ اسلام
آشنا شدند.
1ـ آيـة اللّه علامه سيد محمد حسين طباطبائى صاحب ((تفسير گران سنگ الميزان )) و((اصول
فلسفه و بداية و نهاية الحكمه )) و چند اثر ديگر.
2ـ آية اللّه العظمى حاج سيد محمد هادى ميلانى از مراجع بزرگ تقليد مقيم مشهدكه هم درس و
هم حجره بوده اند.
او در اخـلاق از مـحضر شيخ على زاهد بهره گرفته بود و در زمينه تفسير قرآن به قرآن و مكث و
تدبر در آن عشق و علاقه ى فراوان و افزون از توصيف داشت .
ايشان پس از مراجعت به ايران دو سال در زادگاه خود اقامت گزيد و آنگاه به تبريزعزيمت كرد و
در سال 1329 ه.
بـه تفسير قرآن كريم و وعظ و خطابه و ديگر فعاليتهاى مذهبى و تبليغى پرداخت و محورسخنان
خـود را بـيشتر قرآن و احاديث رسيده از اهل بيت عصمت و طهارت (ع ) قرار دادتا مادام كه عمر
داشت .
از آن مرحوم دو اثر قرآنى مطبوع به جا مانده است :.
1 - تفسير آيات الاحكام :.
مـجـمـوعه ى درس تفسيرى ايشان , كه در مدرسه دار التبليغ الاسلامى قم , ايرادنموده اند, و هم اكنون تفسير سوره حمد ايشان , با توضيح و تنظيم يكى از علاقمندان جلسات تفسيرى آن مرحوم
(جناب آقاى دكتر رادمنش ) در 119 صحفه وزيرى تبيين واز سوى بنياد قرآن تهران در سال 1402
چاپ و انتشار يافته است .
ايـشـان مـنـحـصر به آن رساله نيست , ولى از همان رساله ى منتشر شده , مى توان روش تفسيرى
معظم له را به دست آورد.
خـالـق حـكـيـم است و با نظم حكيمانه اى همراه است كه همين علم و حكمت آن را از هرگزند
تحريف , اختلاف , تناقض , مصون نگه داشته است .
و در جـاى ديـگـر در مـورد نماز در همين رساله مى فرمايد: ((يكى از بركات نمازتوفيق يافتن به
حـفـظ قـرآن است نماز يكى از عواملى است كه موجب شده است قرآن درميان مسلمانان سالم و
محفوظ بماند, يعنى وسيله اى كه خدا براى نگهدارى قرآن انتخاب كرده است يك وسيله ى شرعى
و حكمى بوده است و حضرت رضا (ع ) مى فرمايد:((خواندن قرآن , در نماز واجب است ((28)).
2 - تفسير سوره حجرات يااخلاق اجتماعى :.
از ديگر آثار تفسيرى ايشان ((اخلاق اجتماعى يا تفسير سوره حجرات )) مى باشدكه پيرامون اخلاق اجتماعى بر اساس سوره حجرات (سوره 49) قرآن مجيد انجام يافته است و توسط آقاى سيد محمد
رادمـنـش ويـرايش و تنظيم و آنگاه توسط بنياد قرآن تهران در سال 1360 و 1362 در 129 صفحه
چاپ و انتشار يافته است ((29)).
روش تفسيرى :.
روش تـفـسـيـرى او, تفسير بر اساس خود قرآن مجيد بود و قرآن را عمدتا با خودقرآن و آيه را به
كـمك آيات ديگر, تفسير مى نمود و در اين روش با مفسر بزرگ قرآن مرحوم علامه طباطبائى هم
راى و هم روش و همكار بود.
وى تقريبا تمام آيات قرآن را در ذهن خود داشت و به مجرد طرح آيه اى از قرآن ,آيات ديگر مربوط
به آنرا در ذهن خود حاضر مى كرد آياتى كه امكان داشت معنى اجمالى آيه مورد نظر بوده باشد.
تفسيرى داشت مواردى از دقايق و رموز آيات قرآن را با كمك احاديث كشف مى كرد.
استنباطهايش از معانى آيات با احاديث تفسيرى , مطابقت داشت .
او در مقام تفسير آيات قرآن مجيد به تمام دقايق الفاظ آيات و نكات آن , توجه مى نمود به حدى كه
در هر جلسه درس تفسير به توضيح بيش از يك تا دو و سه آيه بيشتر, فرصت نمى يافت .
نـگارنده در مباحث تفسيرى ايشان در مؤسسه ((دار التبليغ اسلامى قم )) با جمعى ازعلاقه مندان
حـضور داشت و هم اكنون دروس تفسيرى ايشان كه به زبان عربى ايراد شده است در كتابخانه آن
موسسه و در كتابخانه هاى طلاب آن موسسه , موجود مى باشد((30)).
گفتار آقاى كلانترى :.
در پـايـان بى مناسبت نمى بيند كه گفتار يكى از خوشه چينان خرمن فضل و تفسيراو و شاگرد
وفـادار وى , آقـاى الـيـاس كـلانـتـرى را از مـجله وزين ((بينات )) در مورد روش تفسيرى استاد
عاليقدرش آورده شود.
له مى نويسد:.
((قـرآن شـناس و مفسر بزرگ آيت اللّه سيد مرتضى شبسترى (رضوان اللّه تعالى عليه ) از محققان
متبحر در علوم قرآن بود, و در اين كتاب آسمانى مطالعات عميقى داشت .
را در رديف مفسران بزرگ قرآن مجيد قرار داده بود.
محور سخن هاى وى بيشتر قرآن بود.
روش هايى دست يافته بود كه مى توانست براى محقكقان قرآنى راهگشا باشد.
آنـگـاه در دو شـمـاره مستقل به تشريح مبانى تفسيرى او مى پردازد كه براى قرآن پژوهان مفيد و
ارزنده مى باشد ((31))
.
وفات او:.
ايشان در سن 76 سالگى روز 21 محرم الحرام 1401 چشم از جهان فرو بست .
روحش شاد و با اجداد طاهرين ـ عليهم السلام ـ محشور باد!.
***.
تفاسير استاد آية اللّه جعفر سبحانى .
(چـاپ 1401 هـ ق ) . مـؤلـف آن عـالـم جـليل القدر استاد محقق آية اللّه حاج شيخ جعفر سبحانى تبريزى يكى از مفسران و پژوهشگران عاليقدر قرآن مجيد, در قرن پانزدهم هجرى مى باشد.
مـعـظـم لـه پس از تاليف و انتشار تفسير صحيح آيات مشكله (كه معرفى آن در جلدچهارم انجام
پـذيـرفـت ) بـه فكر نشر تفسير موضوعى به دنبال مواد اوليه فراهم شده ى دراثر مقالات تفسيرى
مـفـيـد مـجله ((مكتب اسلام )) فراهم گرديد و نخستين تفسيرموضوعى , به زبان فارسى به نام
((منشور جاويد)) از سوى آن استاد عاليمقام در سال1401 ه ق پا به عرصه ى حيات نهاد.
1ـ تفسير منشورجاويد:.
مجلد نخستين اين تفسير در تاريخ 1401 ه ق مطابق 1360 ه. اكـنـون كـه ايـن مـطـالـب بـه رشـتـه ى تـحـريـر درمـى آيـدمجلد دوازدهم آن كه در ادامه ى
داستانهاى پيامبران الهى در قرآن مجيد مى باشد تا سرگذشت حضرت عيسى (ع ) ادامه و استمرار
يـافـته است و اين امر نشان مى دهد كه با فضل وعنايت الهى (ع ) جلدات ديگرى نيز در پى خواهد
داشـت (چون زندگى پيامبر عاليقدراسلام (ص ) كه استاد در آن عرصه , يد طولايى دارند و فروغ
ابديت ايشان نشانى از اين معنا است كه در اختيار دارند).
كـوتـاهـى در سرفصل هاى مطالب مجلدات 12 گانه ى آن انجام مى دهيم باشد كه توفيق مطالعه
تفصيلى آن نصيب همگان گردد.
مـجـلـد اول : پـيـرامـون مـفاهيم كلى قرآن و مباحث مقدماتى و تعاليم اخلاقى و تربيتى كه نوعا
برگرفته شده از پاسخ سوالاتى است كه در مجله مكتب اسلام به آنها پاسخ فرموده اند.
مجلد دوم : مبانى توحيد و خداشناسى از ديدگاه قرآن در فصول دوازده گانه كليه مباحث مربوط
به خداشناسى و خلا و ضد آن كه شرك و نفاق باشدمورد بحث و تفسير واقع شده است .
مـجلد سوم : در 21 بخش مستقل , پيرامون مفاهيم اخلاقى وتربيتى قرآن : مانند اخلاص در عمل ,
نور و ظلمت , حق و باطل در قرآن بحث و گفتگوبه عمل آمده است .
مجلد چهارم : پيرامون نفاق و منافقان , شناخت انسان ازديدگاه قرآن , برخى از جنگها و غزواتى كه
در اثر كارشكنى هاى منافقان صدر اسلام رخ , داده است .
مـجـلد پنجم : پيرامون مباحثى از كلام و تفسير مانند: عصمت انبيا (ص ) از ديدگاه عقل و قرآن ,
مقامات و كرامات انبيا (ص ) و عصمت امامان (ع )و كرامات درخشان آنان .
مـجـلـد ششم : پيرامون آيات مربوط به زندگى پيامبر گرامى اسلام (ص ) از ولادت تا پيمبرى و
حوادث مقارن بعثت استوار شده است .
مـجـلد هفتم : پيرامون پيامبر اسلام از هجرت تا رحلت و حوادثى كه در 10 سال اقامت او در مدينه
رخ داده است , به نگارش در آمده است .
مجلد هشتم : پيرامون مسائل كلامى مانند: توبه , احباط, تكفير,آگاهى سوم , شفاعت و آثار اعمال و
رفتارهاى بشر در روز رستاخيز مى باشد.
مـجلد نهم : جهان برزخ , تجسم اعمال , معاد جسمانى و روحانى وكيفرها و پاداشها, تناسخ , انسان
در رستاخيز, احوال مختلف انسانها در آن روز.
|