مثل‏هاى زيباى قرآن (20)

جعفر سبحانى

مثل پانزدهم؛ قابليت و شايستگى افراد و مربى لايق

هدايت‏هاى الهى، (همچون باران لطيف و پربركت كه در زمين‏هاى مستعد، لاله و سبزه به بار مى‏آورد) در دل‏هاى پاك، مردمى مؤمن اثر مى‏گذارد و ثمر مى‏دهد .

«و هو الذي يرسل الرياح بشرا بين يدي رحمته حتى اذا اقلت‏سحابا ثقالا سقناه لبلد ميت فانزلنا به الماء فاخرجنا به من كل الثمرات كذلك نخرج الموتى لعلكم تذكرون× و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه و الذي خبث لا يخرج الا نكدا كذلك نصرف الآيات لقوم يشكرون‏» (1) .

«او كسى است كه بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش رحمتش مى‏فرستد تا ابرهاى سنگين بار را بر دوش كشند، سپس ما آنها را به سوى زمينهاى مرده مى‏فرستيم و به وسيله آنها آب را نازل مى‏كنيم و با آن از هرگونه ميوه‏اى بيرون مى‏آوريم، مردگان را اين‏گونه زنده مى‏كنيم شايد متذكر شويد .

سرزمين پاكيزه و شيرين، گياهش به فرمان پروردگار مى‏رويد اما سرزمين‏هاى بد طينت جز گياه ناچيز و بى‏ارزش از آن نمى‏رويد اين‏گونه آيات را براى آنها كه شكرگزارند، بيان مى‏كنيم‏» .

تفسير واژه‏ها

«اقلت‏» فعل ماضى، و به معنى حمل كردن و برداشتن است .

«ثقال‏» جمع ثقيل به معنى سنگين است .

«طيب‏» يعنى پاك؛ و مقصود، سرزمينى است كه خاك آن پاكيزه بوده و آماده كشت‏باشد، و زراعت در آن به آسانى رشد كند .

«خبث‏» يعنى سرزمين شوره‏زار كه چيزى در آن نمى‏رويد و اگر چيزى بدهد، به سختى به دست مى‏آيد .

«نكد» به معنى فردى بخيل و ممسك است كه به آسانى چيزى نمى‏دهد و اگر هم داد، بسيار بى‏ارزش خواهد بود . سرزمين‏هاى شوره‏زار، حال چنين انسانى را دارد كه يا ثمر نمى‏دهد و اگر هم داد، كم‏ارزش مى‏باشد .

نكات آيات

آيه نخست از مقدمات تشكيل باران گزارش مى‏دهد:

1 . برخى از بادها پيشاپيش، از آمدن باران خبر مى‏دهند .

چنان كه مى‏فرمايد:

«و هو الذي يرسل الرياح بشرا بين يدي رحمته‏» . اين بادها با رطوبت‏خفيفى همراهند و از در راه بودن باران گزارش مى‏دهند .

2 . باران يك پديده طبيعى است و مشيت الهى بر آن تعلق گرفته كه بادها از اقيانوسها برخيزند و ابرهاى سنگين بار و پرآب را با خود حمل كنند چنان كه مى‏فرمايد: «حتى اذا اقلت‏سحابا ثقالا» «اين بادها كه حامل ابرهاى پرآبند» .

3 . بادها، ابرها را به سوى سرزمين‏هاى خشك و مرده مى‏آورند و از اين طريق آبيارى آن اراضى صورت مى‏پذيرد . چنان كه مى‏فرمايد: «سقناه لبلد ميت فانزلنا به الماء» .

4 . در اين موقع در زمين‏هاى قابل و آماده، طبعا در پرتو ريزش باران و استعداد زمين همه‏نوع گياه مى‏رويد چنان كه مى‏فرمايد: «فاخرجنا به من كل‏الثمرات‏» .

5 . براى پرورش انسان دو نيرو لازم است .

الف . مربى لايق .

ب . شايستگى در طرف .

تنها عامل نخست در پرورش كافى نيست، پيامبران كه در كمال آنان سخنى نيست، از تربيت ابوجهل و ابوسفيانها عاجز ماندند، قرآن به اين حقيقت در آيه دوم اشاره مى‏كند و مى‏فرمايد:

«و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه و الذي خبث لا يخرج الا نكدا كذلك نصرف الآيات لقوم يشكرون‏» .

واقعيت تمثيل

قرآن مجيد در آيه دوم تمثيلى را مطرح مى‏كند و آن اين كه قلب مؤمن مانند سرزمين پاك و پاكيزه، و قلب كافر بسان سرزمين شوره‏زار بى‏حاصل است .

وجه شبه: كلمات انبياء و اولياء بسان بارانى كه در سرزمين آماده مؤثر است، در قلب مؤمن اثر مى‏گذارد ولى همين كلمات بسان ريزش باران در شوره‏زار كه جز خس در آن نمى‏رويد، در قلب كافر جز گمراهى، اثرى به بار نمى‏آورد .

چه زيبا مى‏گويد سعدى سخن‏ساز:

باران كه در لطافت طبعش خلاف نيست

در باغ لاله رويد و در شوره‏زار خس

اسلام در مساله زناشوئى به جامعه مردان و زنان سفارش مى‏كند كه در انتخاب همسر پاكدامنى و نجابت و عفت‏خانواده را مورد دقت قرار دهند .

رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد:

«انظر في اى شى‏ء تضع ولدك فان العرق دساس‏» (2) .

«ببينيد نطفه خود را در چه محلى مستقر مى‏سازيد، زيرا رگ، انتقال دهنده اخلاق پدران به فرزندان است‏» .

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در انتخاب همسر مى‏فرمايد:

«اياكم و خضراء الدمن، قيل يا رسول الله و ما خضراء الدمن؟ قال: المراة الحسناء في منبت‏سوء» (3) .

«مردم! از «خضراء الدمن‏» بپرهيزيد، عرض شد مقصود چيست؟ فرمود: زن زيبا كه در خاندان بد و پليد متولد شود» .

اما على عليه السلام به مالك درباره انتخاب كارمندان و مديران مى‏فرمايد:

«و توخ منهم اهل التجربة و الحياء من اهل البيوتات الصالحة و القدم في‏الاسلام المتقدمة فانهم اكرم اخلاقا و اصح اعراضا و اقل في المطامع اشرافا و ابلغ في عواقب الامور نظرا» (4) .

«مردان با تجربه و عفيفى را كه از خانواده‏هاى شريف بوده و به حريم مقدس اسلام زودتر قدم گذارده‏اند، به كارمندى اداره‏ات انتخاب كن زيرا آنان اخلاقى كريمتر و روشى پسنديده‏تر دارند و همچنين بى‏طمع‏تر و مال انديش‏ترند» .

پى‏نوشت:
1) اعراف: 57 و 58 .
2) مستطرف، ج‏2، ص 218 .
3) بحارالانوار، ج‏23، ص 54 .
4) نهج‏البلاغه ملا فتح‏الله، ص 482 .
منبع :مکتب اسلام،شماره 4 (سال 81)