چرا كتاب يا جزوه‌اي دربارة جمع‌آوري قرآن در زمان ابوبكر، عمر و عثمان و سند قرار دادن احاديث در آن و نيز تحريف قرآن منتشر نشده است‌؟

پاسخ:

دربارة جمع‌آوري و تدوين قرآن و نيز تحريف‌ناپذيري آن‌، كتاب‌ها و نوشتارهاي فراواني عرضه شده است كه از جملة آن‌ها "علوم قرآني‌"، تأليف استاد محمدهادي معرفت (نشر مؤسسة فرهنگي التمهيد) و "درسنامة علوم قرآن‌" تأليف حسين جوان آراسته (نشر دفتر تبليغات اسلامي‌) است‌. اين دو كتاب در دو سطح نوشته شده و شما مي‌توانيد از سطح متناسب خود استفاده كنيد.

ما در اين مجال اندك و براي روشن شدن مطلب‌، گزيده‌اي از اين مباحث را ارائه مي‌كنيم و مطالعة بيشتر را برعهدة شما مي‌گذاريم‌:

جمع‌آوري قرآن‌: بدون شك تمام قرآن در مدت 23 سال‌، به مناسبتهاي مختلف نازل‌، و همة آن در قلب مقدس پيامبراكرم‌جاي گرفت و با تبليغ آن حضرت‌، بسياري از صحابه آن را نوشته‌، يا حفظ مي‌كردند. بسياري از محققان اسلامي عقيده دارند كه قرآن در زمان خود پيامبر(ص) به ترتيب كنوني گردآوري شده است‌.( ر.ك‌: البرهان في علوم القرآن‌، زركشي‌، ج اوّل النوع الثالث عشر، ص 330، دارالمعرفة بيروت ، الاتقان في علوم القرآن‌، سيوطي‌، ج اوّل‌، النوع الثامن عشر، ص 126، دارالكتب العلمية بيروت‌. ) كه يكي از حكمتهاي آن‌، ارتباط خاصي است كه ميان انتهاي هر سوره با ابتداي سوره ديگر وجود دارد و علامه طبرسي در مجمع‌البيان‌، در ابتداي سوره‌ها به برخي از آنها اشاره كرده اگر اين نظريه را بپذيريم تنها كاري كه در زمان عثمان انجام گرفت‌، اين بود كه چون در آن عصر، اسلام گسترش يافته و با اختلاف لهجه‌هاي اهل حجاز، شام و عراق‌، قرائت‌هاي مختلفي در قرآن پديدار شده بود، وي قرائت مشهوري را كه ميان مسلمانان معمول و متعارف بود، انتخاب و سپس دستور داد كه همه از آن قرائت پيروي كنند و ساير قرآنها را از رسميت انداخت‌.( البيان في تفسيرالقرآن‌، آيت‌الله خويي‌، ج‌، ص 358 نشر انوارالهدي‌. ) و اين اقدام‌، بنابه درخواست صحابه انجام گرفت‌.( الاتقان‌، همان‌، ص 130. ) در مقابل‌، برخي از دانشمندان بر اين باورند كه قرآن پس از رحلت پيامبراكرم‌جمع‌آوري شده است آنها معتقدند كه بعد از رحلت پيامبر، ابابكر به شخصي دستور داد تا با نظارت صحابه پيامبر، قرآن را گردآوري كنند. اين قرآن‌، پس از ابابكر به عمر و آن گاه به همسر پيامبر (حفصه‌) منتقل شد. و چون اين قرآن ميان مردم منتشر نشده بود، هر كس كه مي‌خواست قرآن را بياموزد، به حافظان و كاتبان وحي مراجعه مي‌كرد. در زمان عثمان‌، چون هر كس كه هر آنچه را كه از قرآن نزد كاتبان يا حافظان آموخته بود، قرآن مي‌ناميد، عثمان با توجّه به قرآني كه نزد حفصه بود، تحت نظارت ياران پيامبر، آن را به شكلي كه هم اكنون در دست ماست‌، تدوين كرد.( تفسير الميزان‌، علامه طباطبايي‌؛، نشر اسماعيليان ، البيان‌، همان‌. )

با اين بيان روشن مي‌شود كه ترتيب آيات قرآن بر اساس وحي و دستور پيامبر9 صورت گرفته و اين‌، نشانة توقيفي بودن ترتيب آيات است‌. در اين زمينه رواياتي نقل شده كه پيامبر به برخي از كاتبان قرآن دستور داده تا فلان آيه را بعد از فلان آيه در فلان سوره قرار دهد.( الميزان‌، همان‌، ج 12، مبحث صيانة القرآن من التحريف ، علوم القرآن عندالمفسرين‌، مركز فرهنگ و معارف قرآن‌، ج 1، ص 239 ـ 331 و پژوهشي در تاريخ قرآن كريم‌، دكتر محمد باقر حجتي‌، ص 218ـ233. ) بنابراين كاري كه در زمان عثمان صورت گرفته يكي كردن قرائت‌هاي مختلفي است كه در آن زمان ميان مردم متداول بوده است‌.

روشن است كه ترتيب آيات و سوره‌ها در قرآن كنوني غير از ترتيب نزول است‌.

تحريف‌ناپذيري قرآن‌: تحريف ، به معناي تغيير حروف و كلمات يا تغيير معاني قرآن‌، بر دو قسم است‌: تحريف لفظي‌، تحريف معنوي‌. تحريف لفظي‌، يعني تغيير دادن الفاظ با كاستن يا افزودن كلمات قرآن‌. تحريف معنوي به معني تفسير به رأي قرآن است‌.

تحريف لفظي بر دو قسم است‌:

1. افزودن بر آيات‌

2. كاستن از آيات‌. هيچيك از مسلمانان قائل به تحريف لفظي به معناي افزودن بر آيات و كلمات قرآن‌، نيستند. شيعه و سني آن را انكار مي‌كنند. آنچه مورد بحث واقع شده‌، تحريف به معناي كاستن از آيات است‌. در مورد عدم تحريف قرآن‌، دلايل فراواني وجود دارد كه به برخي از آن‌ها اشاره مي‌كنيم‌:

الف‌) دليل عقلي‌: بشر، به تنهايي و با استفاده از عقل و علم خود قادر نيست به كمال نهايي - كه غايت آفرينش است ـ برسد. پس لازم است از باب حكمت و يا لطف الهي ، راهي تضمين شده وجود داشته باشد تا فلسفه آفرينش تحقق يابد و نقض غرض نشود. از طرفي‌، با امكان تحريف قرآن - كه تنها سند آسماني تأمين سعادت و كمال بشر است - ديگر راه تضمين شده‌اي باقي نخواهد ماند، پس حكمت و لطف الهي اقتضا دارد كه قرآن به طور سالم و دست نخورده در دسترس انسان‌ها قرار گيرد تا انسان‌ها بتوانند براي پيمودن راه سعادت دنيا و آخرت خود، از آن بهره گيرند.

ب‌) دليل قرآني‌: يكي از آيات قرآن كه بر عدم تحريف قرآن دلالت دارد، آيه 9 سورة حجر است‌: "اِنّا نَحْن‌ُ نَزَّلنَا الذكْرَ وَ اِنّا لَه‌ُ لَحَـَفظون‌"؛ ما قرآن را فرو فرستاديم و خود از آن نگه‌داري و محافظت مي‌كنيم‌. با توجه به اين آيه مي‌گوييم‌:

1. خداوند حفظ قرآن را بر عهده گرفته و آن را تضمين كرده است

 2- آنچه را خداوند محافظت كند، محال است مورد دستبرد و تحريف (كم يا زياد شدن‌) قرار گيرد. نتيجه‌: پس مُحال است قرآن مورد تحريف قرار گيرد.( جهت آگاهي بيشتر، به كتاب قرآن‌شناسي‌، مصباح يزدي‌، ج 1، ص 222، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني‌(ره‌) ، الميزان‌، علامه طباطبايي‌، ج 12، ص 101، طبع بيروت‌، ذيل آيه مذكور مراجعه كنيد. )

ج‌) دليل روايي‌: روايات دال بر مصونيت قرآن از تحريف‌، فراوان است‌. يكي از آن‌ها، حديث معروف ثقلين است كه شيعه و اهل‌سنت آن را به صورت متواتر از پيامبر نقل كرده‌اند. در اين حديث آمده است‌: قرآن و اهل‌بيت‌: دو گوهر گران‌سنگند و مادام كه امّت اسلام به آن دو چنگ زنند، هرگز گمراه نخواهند شد. اين دو، از هم جدا نمي‌گردند تا آن‌كه در حوض (قيامت‌) بر من وارد شوند.

اين حديث با صراحت اعلام مي‌كند كه قرآن براي هميشه و تا روز قيامت محفوظ است‌؛ زيرا اگر تحريف شده باشد، چنگ زدن به آن نه تنها انسان را هدايت نمي‌كند، بلكه باعث گمراهي او نيز مي‌شود، و اين‌، با كلام پيامبر در اين حديث و همچنين احاديثي كه در حوادث و جريان‌هاي فكري و اجتماعي و ... براي بازشناسي حق از باطل ما را به قرآن ارجاع داده‌اند، و قرآن را پناهگاهي مطمئن معرفي كرده‌اند و يا تشويق به قرائت قرآن نموده‌اند، منافات دارد.( قرآن‌شناسي‌، همان‌، ص 217 و مصونيت قرآن از تحريف‌، محمدهادي معرفت‌، ترجمه محمّد شهرابي‌، ص 45، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي و الميزان‌، همان‌، ص 107. )

د) شواهد تاريخي‌: در طول تاريخ‌، شواهدي وجود دارد كه قرآن سالم مانده و تحريف نشده است‌. بعضي از اين شواهد عبارتند از: علاقة زياد عرب به قرآن به دليل فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزه‌آساي آن‌، انس فراوان مسلمانان به قرآن و حفظ و تلاوت آن در زمان پيامبر(ص) و بعد از ايشان‌، تقدس قرآن نزد مسلمانان و حساس بودن آنان به هرگونه تغيير در آن‌، دستورها و توصيه‌هاي ويژه پيامبر اسلام‌در مورد تلاوت‌، نوشتن‌، حفظ و جمع‌آوري قرآن‌، تهيه كردن نسخه‌هاي متعدد از قرآن و فرستادن به كشورهاي اسلامي و... . همة اين‌ها شاهدي بر سالم ماندن قرآن و خدشه دارنشدن از سوي دشمنان است‌. مگر ممكن است قرآن تحريف شده باشد، ولي علي‌بن‌ابي‌طالب و امامان معصوم‌: و بعد از آن‌ها، علماي اسلام - كه حافظ و مبيّن قرآن بوده‌اند - ساكت نشسته و چيزي نگفته باشند؟ حتي يك مورد هم ثابت نشده كه امامان معصوم‌: مثلاً گفته باشند اين مورد از قرآن تحريف شده است‌.( قرآن‌شناسي‌، همان‌، ص 215 و درسنامه علوم قرآني‌، حسين جوان آراسته‌، ص 322، دفتر تبليغات اسلامي و ... . ) بنابراين‌، با وجود دلايلي كه ذكر شد و دليل‌هاي ديگر ، قرآن هرگز دستخوش تحريف نشده است و تحريف نخواهد شد.