پاسخ:
مهريه يا صداق يا نِحْله يا فريضه يا طَوْل و يا عُقر مالي است كه به واسطة آميزش (غير زنا) بر مرد واجب مي شود، در صورتي كه در صيغة عقد دائم مهري تعيين نشده باشد، بلكه عقد زوجيت بين مرد و زن بسته شده و طرفين تعهد بر ازدواج كرده اند، ولي حرفي از مهر به ميان نيآمده باشد، ولي در عقد نكاح موقت تعيين مهر در عقد نكاح لازم است و بدون آن نكاح موقت صحيح نيست.(1)
معلوم مي شود در نكاح دائم ، مهر عوض براي زن گرفتن نيست؛ يعني نكاح يك معاملة مالي نيست كه مرد پول بدهد و زن را بخرد يا مالك شود. امّا مهر ، عوض بُضْع يعني آميزش جنسي محسوب مي شود؛ يعني مردي كه آميزش كرده باشد، بايد تمامي مهر را به همسرش بدهد، يا همسر قبل از آميزش مي توان مهر را مطالبه كند تا اجازة آميزش دهد.
تعبير أجر (مزد) در شش مورد در قرآن آمده و در نكاح موقت نيز مهر يا أجر يا صداق، عوض آميزش است، گرچه ذكر آن را در متن عقد لازم دانسته اند.(2)
تعبير أجر و مزد همان طور كه گفته شد، در برابر بُضع يعني آميزش جنسي، اشكالي ندارد، حتي اگر در مورد نكاح دائم باشد. بنابراين مهر يا صداق، صرف هديه و شيريني نيست، بلكه مرد متعهد به دادن آن است . اگر صرف هديه و شيريني بود، حتي با تصرف و آميزش ، بر مرد واجب نبود به زن بپردازد.
تعبير أجر چيزي نيست كه كسي بخواهد از آن سوء استفاده كند و بگويد : بنابراين اگر زني زنا كند و پولي بگيرد، يا ابتدا قبل از عمل زشت زنا با آن مرد قرار داد ببندد كه فلان مقدار مي گيرم، اشكال ندارد! اين كار( زنا ) از جهات ديگر اشكال دارد، مثلاً در عدّة ديگري باشد يا صيغة عقد و قرارد اد را صحيح نخواند، كه اين ها اشكال دارد. اگر زني شوهر نداشته باشد و تمامي شرائط ازدواج را داشته باشد، اين زن مي توان با مردي متعهد شود و عقد بخوانند و با هم ازدواج بكنند و پولي را كه زن مي گيرد ، از راه زنامحسوب نمي شود و حلال است. اگر آن زن طلاق بگيرد و پس از گذراندن عدة طلاق با مرد ديگري عقد ازدواج بخواند، اين گونه ازدواج ها اشكالي ندارد. اشكال زنا از جهت زنا بودن و رعايت نكردن مقررات است. بنابراين نبايد از لفظ أجر سوء استفاده شود.
مطالبي كه شهيد مطهري دربارة مهر فرموده، بسيار زيبا است؛ (3)ولي تعبير پيشكش يا هديه به نظر ما صحيح نيست. بقية مطالبش دربارة تاريخچة مهر و مطالب ديگر عالي و خوب است.