آيا فقط به هنگام قرائت قرآن بايد به خدا پناه ببريم؟

پاسخ:

خير، اين پناه بردن به خدا فقط مخصوص هنگام قرائت قرآن نيست بلكه اين آيه يك مصداق را بيان كرده است و ما بايد در تمام زندگي خود به خدا پناه ببريم و براي اين موضوع شواهدي نيز در قرآن وجود دارد: مثلاً:

 در سوره‌ي ناس مي‌فرمايد:

از شر شيطان به خدا پناه ببريد و به صورت مطلق هم آمده و همچنين در سوره‌ي مومنون آيه‌ي 97 مي‌فرمايد: "وَقُل رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ" "و بگو: پروردگارا! از وسوسه هاي شيطان‌ها به تو پناه مي‌برم." در اين آيات پناه بردن به خدا به طور مطلق آمده به اصطلاح حذف متعلق افاده‌ي عموم مي‌كند و تمام كارها و امور زندگي را شامل مي‌شود.

و در سوره‌ي آل عمران آمده: وقتي كه مادر حضرت مريم نذر كرد كه اين فرزندي را كه داخل شكمش است، براي خدا باشد و خادم بيت‌المقدس باشد (و گويا فكر مي‌كرد كه پسر مي‌باشد) هنگامي كه حضرت مريم(س) متولد شد، اينگونه خداوند از او نقل مي‌كند كه گفت:

"إِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّيَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ"؛(1) "من اين مريم را و فرزندان و نسل حضرت مريم را (كه عيسي باشد) از شيطان رجيم به تو پناه مي‌دهم."

در حقيقت وقتي فرزندي از او متولد مي‌شود اين فرزند را از شر شيطان رجيم به خدا مي‌سپارد و نقل اين مطلب براي ما از قرآن به اين منظور است كه ما هم آموزش ببينيم و فرزندانمان را به خدا بسپاريم و از شر شيطان‌ها و توطئه ها و دام‌هاي شيطاني به خدا پناه ببريم. بنابراين اين موضوع مخصوص قرآن نمي‌باشد. و در تمام زندگي، انسان بايد توجه به خدا داشته باشد و به او تكيه كند زيرا در آيه‌ي بعدش مي‌فرمايد:

 "إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَي الَّذِينَآمَنُوا وَعَلَي‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ"؛(2) "چرا كه او ( شيطان)، بر كساني كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل دارند تسلطي ندارد."

 آري در آيه‌ي قبل فرمود: وقتي كه قرآن مي‌خوانيد از شر شيطان رانده شده به خدا پناه ببريد و در آيه‌ي بعد علت اين مطلب را بيان مي‌كند كه چرا به خدا پناه ببريم به خاطراينكه شيطان بر كساني كه ايمان مي‌آورند و بر پروردگارشان توكل و تكيه مي‌كنند، تسلط نخواهد داشت. پس كسي كه به خدا پناه مي‌برد در حقيقت هم به خدا ايمان دارد و هم به خداوند تكيه و توكل مي‌كند و در نتيجه شيطان ديگر بر چنين انساني تسلطي نخواهد داشت.

 زيرا سلطه‌ي شيطان بر كساني است كه يا ايمان ندارند و يا بر خداوند توكل نمي‌كنند و با خداوند ارتباط برقرار نمي‌كنند؛ و به عبارت ديگر به خداوند پناه نمي‌برند.

 چگونه از شر شيطان به خدا پناه ببريم؟

 پناه بردن سه مرحله دارد:

1. مرحله زباني؛ 2. مرحله فكري؛ 3. مرحله‌ي عمل:

 پناه بردن در مرحله‌ي زبان به همين است كه مي‌گوييم: "أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ" قاري‌هاي قرآن هم در ابتداي قرائت همين را مي‌گويند كه از آيه‌ي 98 سوره‌ي نحل الهام گرفته شده است.

 اما لازم است از اين مقام فراتر رويم و برسيم به مرحله "فكر و عقيده"، كه عقايد خودمان را به خدا پناه بدهيم و از عقايد خرافي و باطل دوري كنيم و بعد، نتيجه‌ي اصلاح عقائد، در عمل خلاصه مي‌شود كه در زندگي و عمل هم بايد پناه به خدا ببريم از اينكه راه هايي راكه شيطان براي انحراف انسان‌ها قرار داده و اين كه در طرح‌ها و دام‌هاي شيطاني گرفتار نشويم. يعني عمل و رفتار ما منطبق بر قول و سخن و عقيده‌ي ما باشد و در زندگي عملي هم تابع شيطان و پيرو شيطان نباشيم.

 چرا كه اگر پناه بردن به خدا از شيطان در حد زبان باشد و در عمل و اعتقاد نباشد شيطان بر ما مسلط مي‌شود چنانچه در ادامه‌ي همان آيات سوره‌ي نحل در آيه‌ي 100 مي‌فرمايد:

 "إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَي الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ"؛ "تسلط او تنها بر كساني است كه او را به دوستي و سرپرستي خودشان برگزيده‌اند، و آنها كه نسبت به او (خدا) شرك مي‌ورزند (و فرمان) شيطان را به جاي فرمان خدا، گردن مي‌نهند!"

 يعني اگر كسي در زمينه‌ي عقائد سستي كرد و از دايره‌ي توحيد و ايمان خارج شد، و يا كسي به طرف دوستي شيطان رفت و پيرو شيطان شد، اين شخص تحت تسلط شيطان قرار خواهد گرفت.

نتيجه‌گيري:

جمع‌بندي اين سه آيه چنين مي‌شود:

ـ در آيه‌ي اول فرمود: از شر شيطان رانده شده به خدا پناه ببريد.(3)

 ـ در آيه‌ي دوم فرمود: اگر شما ايمان بياوريد و تكيه و توكل بر خداوند كنيد شيطان نمي‌تواند بر شما مسلط شود به همين دليل به خدا پناه ببريد.(4)

 ـ و در آيه‌ي سوم فرمود: شيطان بر كسي مسلط مي‌شود كه از او پيروي بكند او را به دوستي و سرپرستي بگيرد و از دايره‌ي ايمان خارج شود.(5)

 به آن اميد كه گفتن "أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ" به هنگام قرائت قرآن مقدمه‌اي باشد براي پناه بردن به خدا در همه‌ي كارهايمان هم در "قول" هم در "عقيده" و هم در "عمل".

پاورقي

1 . آل عمران ، 36.
2 . نحل ، 99.
3 . نحل ، 98.
4 . نحل ، 99.
5 . نحل ، 100.