پاسخ:
آيه ياد شده، يكي ازتشبيههاي بسيار جالب قرآن كريم در مورد اعمال انسانها است. در اين آيه اشاره شده است كه منت و آزار و اذيت باعث از بين رفتن و حبط پاداش صدقهها ميشود؛"لاَ تُبْطِـلُواْ صَدَقَـَتِكُم بِالْمَنِّ وَالاْ ?َذَيَ" در ادامه آيه شريفه رفتار چنين انسانهايي را كه رياكارنه انفاق ميكنند و پس از آن منت ميگذارند. به قشر نازكي از خاك كه روي سنگ سختي قرار گرفته و با يك باران از بين ميرود و نميتوان در آن زراعت كرد تشبيه كرده است. اين تشبيه بسيار گويا است؛ زيرا افراد رياكار، باطن خشن و بيثمر خود را با چهرهاي از خيرخواهي و نيكوكاري ميپوشانند و اعمالي كه هيچ گونه ريشه ثابتي در وجود آنان نداردانجام ميدهند؛ اما حوادث زندگي به زودي اين پرده را كنار ميزند و باطن آنان را آشكار ميسازد و از منت و آزار و اذيت آنان فهميده ميشود كه عملشان خالصانه نبوده است.
در پايان آيه ميفرمايد: " وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَـَفِرِينَ ؛". علامه طباطبايي در توضيح اين عبارت ميفرمايند: ابتداي آيه كه با خطاب به مؤمنان شروع شده، ميفهماند، افرادي كه مسلمان هستند، ولي انفاقشان ريايي است، كافر مطلق نيستند؛ بلكه اين عده، در همان عملي كه رياكارانه انجام ميدهند، ايمان به خدا و روز قيامت ندارند و گرنه ديگران را با خدا در عملشان شريك نميكردند؛ بنابراين عبارت " و الله..." ميفهماند كه ريا كار در عمل رياييش كافر است و خداوند نيز كافران را هدايت نميكند؛(تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج 2، ص 389، جامعه مدرسين.) البته در اين كه چرا خداوند كافران را هدايت نميكند، نياز به شناخت مراتب هدايت دارد.
پرسش: آيه 130 سوره انعام را تفسير كرده، بفرماييد شأن نزول آن چيست؟
پاسخ:
آيات و سورههاي قرآن كريم دو نوعند. برخي داراي شأن نزول و بسياري از آنها بدون هيچ سببي، براي تبيين احكام و اعتقادات نازل شدهاند. آيه ياد شده نيز ازنوع دوم است و مفسران شأن نزول خاصي براي آن بيان نكردهاند.
محتواي آيه
آيه ياد شده حال شيطان صفتان را در روز قيامت بيان ميكند كه در آنجا به اين افراد به صورت توبيخ خطاب ميشود كه مگر براي شما در دنيا به اندازه كافي پيامبر و انذار كننده نيامد؟ مگر براي شما در آنجا اتمام حجت نشد؟ مگر پيامبران مخاطرات چنين روزي را براي شما باز گو نكردند ؟
از آن جا كه روز قيامت روز كتمان و پنهان كاري نيست اين عده در برابر پرسشهاي خداي متعال عليه خود گواهي ميدهند و اظهار ميكنند كه بله، چنين پيامبراني آمدند و پيامهاي تو را به ما رسانيدند؛ اما ما مخالفت كرديم.
نكته شايان ذكر درباره اين آيه اين است كه آيا آيه: "يَـَمَعْشَرَ الْجِنِّ وَالاْ ?ًِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُم...؛(انعام،130) اي گروه جنّ و انس، آيا از ميان شما، فرستادگاني براي شما نيامدند كه آيات مرا بر شما بخوانند..." بر اين امر دلالت دارد كه جنّ نيز پيامبري از خودشان داشتهاند يا خير، علامه طباطبايي ميگويد: كلمه منكم، از شما، فقط دلالت دارد كه انبيأ، از جنس مخاطبانند؛ يعني همه جنّ و انس، نه اين كه پيامبران، از جنس ديگري، مثلاً ملائكه باشند كه مخاطبان، وحشت كنند و با آنها انس نگيرند و سخنشان را نفهمند، امّا اين كه بگوييم هر كدام از طايفه جنّ و انس، پيامبري مستقل و هم جنس خود دارند، آيه شريفه، چنين دلالتي ندارد.(تفسير الميزان، علامه طباطبايي؛، ج 7، ص 354، انتشارات جامعه مدرسين.)
بر اين اساس، اين آيه، اين بيان را ندارد كه هر گروهي پيامبري از جنس خود دارد؛ افزون بر اين كه آيات ديگر قرآن برخي پيامبران را دست كم، مبعوث شده براي عالميان و جن و انس ميداند؛ از جمله آيه شريفهاي كه سخن گروهي از جنيان را نقل ميكند: "يَـَقَوْمَنَآ أَجِيبُواْ دَاعِيَ اللَّهِ وَ ءَامِنُواْ بِه؛(احقاف،31) اي قوم ما! دعوت كننده الهي را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد."
شأن نزول اين آيه، اين است كه رسول خدا(ص)، از مكّه به سوي بازار عكاظ در طائف آمد كه مردم را به اسلام دعوت كند، امّا هيچ كس به دعوت او پاسخ نگفت، آن حضرت در راه برگشت به سوي مكّه، به محلّي به نام وادي جنّ رسيد. در دل شب به تلاوت قرآن پرداخت، جمعي از طايفه جنّ، از آنجا ميگذشتند و هنگامي كه قرائت قرآن پيامبر را شنيدند، گوش دادند و در پايان به آن حضرت ايمان آوردندو به عنوان مبلّغاني به سوي قوم خود رفته، آنان را به اسلام دعوت كردند.(تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 21، ص 365، دارالكتب الاسلاميه.)
بر اين اساس، از قرآن استفاده ميشود كه جنّيان، به پيامبر ايمان آوردند و اينكه پيامبري هم از نوع خود، داشته باشند از قرآن استفاده نميشود و آيه 130 انعام هم چنين مطلبي را بيان نميفرمايد.
از امام زين العابدين7 نيز پرسيده شد: چرا به پيامبران بزرگ، اولواالعزم ميگويند؟ فرمود: چون به شرق و غرب عالم و به جن و انس، مبعوث بودهاند.(بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 11، ح 61.)
هم چنين بر فرض آن كه جنّيان از خودشان، پيامبراني داشته باشند، منافاتي ندارد با آن كه، پيامبران اولواالعزم انسي هم براي آنها مبعوث شده باشند.