شان نزول آيه مباركه «نسائكم حرث لكم اني شئتم »چيست ؟

پاسخ:

نگاهي به شأن نزول آيه و تفسير آن و ديدگاه غرب و اسلام نسبت به خانواده، روشن مي كند كه اين آيه - برخلاف پندار برخي - از آياتي است كه ارزش زن و جايگاه اجتماعي او را بيان مي كند.

شأن نزول اين آيه بيان مي‏دارد كه يهود وقت‏هاي معيني را براي آميزش با زنان مطرح مي‏كرده‏اند. اين آيه نازل شد كه هر زمان كه خواستيد و مانعي نبود مي‏توانيد نزديكي و آميزش كنيد، (مجمع‏البيان).

    در تفسير اين آيه در نورالثقلين آمده است: هر ساعتي كه خواستيد، (نورالثقلين، ج 1، ص 215).

    البته تشبيه زنان به كشتزار خود زنان نيست بلكه رحم زنان و جايگاه نطفه در زن است و براي پرهيز از نام بردن مستقيم و رعايت عفت كلام در قرآن است و از اين نمونه در قرآن فراوان است و مباشرت منافاتي با تنظيم خانواده ندارد. زن و مرد مي‏توانند از لذت‏هاي جنسي برخوردار شوند و در عين حال از فرزنددار شدن هم جلوگيري نمايند و فرزنددار شدن را موكول به زمان دلخواه خودشان نمايند.

    ضمنا فتواي همه فقها معاصر هم آن است كه زن ومرد مي‏توانند به طور موقت از بچه‏دار شدن جلوگيري نمايند.

خانواده از ديدگاه غرب:

غرب، پس از رنسانس و به ويژه با ظهور «ليبراليسم»، «اومانيسم» و «فيمينيسم» نهاد خانواده را به مرور ناديده انگاشت و زنان را به مشاغل عمومي و تضعيف نقش مادران در خانواده سوق داد. از نظر برخي از دانشمندان آنان كه به فيمينيسم دامن مي زنند، روابط خانوادگي نتيجه اي جز زير سلطه رفتن زنان ندارد. از اين رو آنان نظريه «زوج آزاد» را آسان ترين راه براي رهايي زن از اين سلطه دانسته اند.

نظريه زوج آزاد، نوعي هم زيستي مشترك ميان زن و مرد است كه بر مبناي آن، هيچ مسؤوليت حقوقي بر عهده دو طرف نمي آيد؛ بلكه تنها پاسخي به نيازهاي جنسي بدون در نظر گرفتن ضوابط اخلاقي و وجوه عاطفي آن است.

براساس اين بينش هدف اصلي از روابط زناشويي، ارضاي غرايز جنسي زن و مرد است و فعاليت زايشي زنان ناديده انگاشته مي شود. آنان تكثير نسل را روند حيواني مي دانند تا عملي انساني و چون سرشت انساني را ندارد، كار زايشي، بلكه از طريق كار توليدي قابل تغيير مي شمارند، مي گويند كار زنان ممكن است از نظر اجتماعي ضروري محسوب شود، اما كاملا تاريخي است.  از اين رو است كه زن ها و مردها در غرب در عين تشكيل خانواده، با مردها و زنان ديگر رابطه برقرار مي كنند و معمولا زن در آن جوامع نقشي جز بازيچه و عروسك ندارد. قاچاق دختران و زنان از شرق به غرب مؤيد اين نظريه است(1).

خانواده از ديدگاه اسلام:

از نظر اسلام، زناشويي، يك نظم اجتماعي است كه مانع روابط نامنظم و بي قاعده اجتماعي (روابط بي قاعده و آزاد دو جنس) و پيامدهاي ناپسند آن، مانند فرزندان حرام زاده و شيوع پيامدهاي جنسي و مشكلات ديگر اجتماعي مي شود.

در اسلام، زناشويي عمل عبادت آميز و مقدس به شمار آمده است كه بنا بر حديث پيامبر اكرم: «من تزوج احرز نصف دينه»(2) مي تواند نصف ايمان جوان را از دستبرد شيطان حفظ كند و هدف از آن، حفظ نسل، انتقال تجربه، پرورش روحي و فكري فرزندان، انتقال فرهنگ و زبان، ايجاد آرامش رواني و هدايت غريزه و نياز جنسي است(3).

تفسير آيه:

در آيه شريفه 223 سوره بقره چند نكته آمده است:

1. تشبيه زنان به مزرعه؛

2. جواز استمتاع از آنان در هر زمان يا از هر مكان يا در هر مكان (بنا بر اختلاف تفاسير)؛

3. هدف از آميزش (پرورش فرزندان صالح و نيك) «قدموا لانفسكم»؛

4. توجه به دستورات خداوند و تجاوز نكردن از حدود و قوانين شرعي حتي در روابط زناشويي؛

تشبيه زنان به مزرعه، ممكن است براي برخي سنگين آيد كه چرا اسلام درباره نيمي از نوع بشر چنين بياني كرده است، در حالي كه نكته باريكي در اين تشبيه نهفته است و در حقيقت قرآن كريم مي خواهد با اين بيان ضرورت وجود زن در اجتماع انساني را مجسم كند كه زن يك وسيله ارضاي شهوت ها نيست؛ بلكه وسيله اي براي حفظ حيات نوع بشر! همان طور كه انسان براي ادامه زندگي به تغذيه نياز دارد و بدون كشت و زرع مواد غذايي، حيات او تأمين نمي شود، همچنين براي ادامه نوع خود نيز نيازمند به وجود زن است(4).

علامه طباطبايي در اين باره مي فرمايند: «حاصل معناي آيه اين است كه: موقعيت زنان در جامعه انساني همانند زراعتي است كه آدمي براي تحصيل غذايي كه مايه حفظ زندگاني و بقاء آن است و نيز براي ابقاء تخم بدان احتياج دارد. همچنين جامعه انساني براي دوام نوع و بقاء نسل محتاج به زنان است؛ زيرا خداوند متعال تكون انسان و مصور شدن او را به اين صورت در طبيعت رحم قرار داده و طبيعت مردان را كه جزيي از آن ماده اصلي در ايشان است مايل به زنان فرموده و ميان مردان و زنان دوستي و مهرباني برقرار كرده است»(5).

به اين واقعيت نه تنها مفسران مسلمان، بلكه فلاسفه غرب نيز اعتراف كرده اند. ويل دورانت در كتاب «لذات فلسفه» مي نويسد: «در نوع انسان عمل توالد در جسم زن است و عمل مرد تبعي و سطحي است و حتمي و ناگزير نيست. طبيعت و آزمايشگاه ها هر دو زايد بودن مرد را به طور قطع نشان داده اند. اين يك حقيقت تلخ است كه در انواع حيوان اصل و اساس ماده است و مرد فرع و تابع است. در نمايش بزرگ توالد كه محور حيات است، عمل نر حقير است و فقط سياهي لشكر است. در بحران وضع حمل مرد با دستپاچگي و از روي حيرت در كنار زن مي ايستد و سرانجام به حقارت و غيرضروري بودن هستي خود در پهنه رشد نوع پي مي برد. در اين لحظه است كه مي فهمد زن از او به نوع نزديك تر و وابسته است و جريان عظيم حيات در وجود زن است و خلقت از خون و جسم و به تدريج در مي يابد كه چرا اقوام ابتدايي و اديان بزرگ سامري را مي پرستيدند»(6).

حاصل آن كه از تشبيه زن به مزرعه چند نكته مهم فهيمده مي شود:

1. از تعبير حرث، فهميده مي شود كه  ارتباط مردان با زنان در اشباع غريزه منحصر نيست؛ بلكه ارتباط تنگا تنگ زمينه و محصول عمل را دارد. همان گونه كه دنيا مقدمه آخرت است. زنان نيز به نوع بشر بقاء مي دهند و آخرت انسان و فرزندان با زنان سامان مي يابد. هم چنان كه اين نكته را از ذيل آيه «قدموا لانفسكم» فهميده مي شود.

2. انتخاب همسر مناسب همچون انتخاب مزرعه مناسب است و انتخاب بذر نيز شرط توليد بهتر است.

3. بذر و زمين هر دو در توليد، نقش مهمي دارند و زن و مرد بيشتر در نسل آينده نقش دارند.

4. هدف مقدس به هر كاري قداست مي دهد. اگر هدف آميزش ذخيره روز قيامت باشد آن نيز رنگ الهي مي گيرد.

5. زن نه كالا است و نه منشأ «تاريكي» بلكه او بنيان گذار آبادي ها و سرمايه گذار تاريخ و فرستنده هداياي اخروي است(7).

در واقع اين آيه سخن پندار آناني را كه زن را تنها بازيچه و وسيله هوس بازي مي دانند باطل كرده است و ارزش واقعي زن را در درجه اول حفظ نسل، انتقال تجربه و پرورش فكري و روحي فرزندان دانسته است.

بخش دوم آيه نيز، جواز مطلق استمتاع را از همسر مي فهماند برخلاف برخي اديان كه قيدهايي را براي اين امر قرار داده بودند. چرا كه اگر «اني» در آيه زمانيه باشد، توسعه زماني مسأله آميزش جنسي را بيان مي كند؛ يعني در هر ساعتي از شب و روز مجاز هستيد و اگر مكانيه باشد، توسعه در مكان را مي فهماند؛ يعني در هر مكان كه خواستيد در آييد(8).

اين احتمال نيز وجود دارد كه اشاره به هر دو جنبه باشد و به اين ترتيب دو همسر مي توانند هرگونه و در هر زمان و مكان، از لذت جنسي بهره بگيرند.

شايد اين پرسش به ذهن خطور كند كه چرا در اين مسأله مخاطب مردان هستند و زنان چنين خطابي ندارند و تابع هوس هاي مردان قرار گرفته اند؟

پاسخ با توجه به دو نكته زير روشن مي شود:

1. با توجه به شأن نزول آيه كه در مورد استمتاع مرد از زن و نفي برخي قيدهايي كه بعضي اديان گذاشته بودند، مي باشد(9) مخاطب بودن مردان بديهي است و از اين خطاب تحت اراده مرد بودن زن و بهره نجستن زن به هنگام آميزش فهميده نمي شود.

2. اساسا قرآن كريم به خاطر حفظ حيا و عفت زن چنين خطاب هايي را به زنان نمي كند، هم چنان كه براي مردها پاداش حورالعين ذكر شد؛ اما براي زنان چنين پاداشي به صراحت نيامده است و از اين، وجودنداشتن چنين پاداشي براي زنان استنباط نمي شود. حاصل آن كه توجه به صدر و ذيل آيه كه زن به عنوان مزرعه و هدف از آميزش و روابط زناشويي تربيت فرزند صالح دانسته شده، معلوم مي شود كه اسلام زن را به عنوان طفيلي ندانسته و انسانيت را در روابط زناشويي و آميزش ملاك قرار داده است و زن را اساس خلقت به شمار آورده است. برخلاف عقيده برخي كه هدف از روابط زناشويي و آميزش را ارضاي غريزه هاي جنسي - همانند حيوانات - پنداشته و براي زن ارزشي جز  كالا قائل نيستند و از آنان استفاده ابزاري براي تبليغات و مايكن ها مي كنند.

پي نوشت ها:

1. فصلنامه كتاب نقد، ش 17، ص 167؛ فيمينيزم عليه زنان، سيد ابراهيم حسيني.
2. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 383، انتشارات جامعه مدرسين.
3. زن، خانواده و اسلام، سيد محمد خامنه اي، همان، ص 96.
4. آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، ج 2، ص 96.
5. علامه طباطبايي، الميزان، دفتر نشر اسلامي، ج 2، ص 212.
6. ويل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه عباس زرياب، نشر انديشه، چاپ چهارم، ص 139.
7. ر.ك: قرائتي، محسن، تفسير نور، ذيل آيه 223 سوره بقره.
8. سيدعلي اكبر قرشي، قاموس قرآن، مدخل «اني».
9. طبرسي، مجمع البيان، منشورات دار مكتبه الحياه، ج 1، ص 215.