پاسخ:
خداوند در آيات سوره «زلزال» ميفرمايد: اعمالي را كه انسان انجام ميدهد، در قيامت ميبيند. اما اين در صورتي است كه اعمال خوب يا بد تا هنگامه قيامت بماند؛ اما اگر با توبه و انجام دادن حسنات و شركت در جهاد، اعمال بد انسان محو شود و يا به جهت غيبت و ظلم، اعمال خوب انسان محو گردد، چيزي باقي نميماند كه در هنگامه قيامت آن را ببيند و يا به عبارت ديگر عمل غالب را ميبيند كه همان توجه و آثار آن است؛ مثل اين كه گفته شود هر كس خانهاي بسازد در همان زيست ميكند، حال اگر كسي خانه خرابي را ساخت پس ويران كرد و خانه بهتري ساخت، در دومي زندگي خواهد كرد.ر.ك: تفسير الميزان، ج 20، سوره زلزال.
در علم اخلاق نيز گفته شده است: اعمال انسان گاهي به صورت «حال» و ناپايدار، گاهي به صورت «ملكه» و پايدار و گاهي به حد «فصل مقوم» و شاخص انسان ميرسد. آن چه در قيامت مورد بازخواست قرار ميگيرد آن ويژگيهاي ثابت آدمي و اعمال پايدار او است. اما آنچه به طور گذرا و مقطعي انجام داده و اصراري بر آن نداشته، بلكه از انجام آن پشيمان شده است، آثار آن در صحيفه اعمال و صفحه دل او پاك و به لطف خداوند ناديده گرفته ميشود و در قيامت مورد بازخواست و حسابرسي قرار نخواهد گرفت. ازاينرو گفته شده است: «توبه» عمل خيري است كه تائب جزاي آن را خواهد ديد و يك شاخه از جزاي آن، محو خطاها و جرايم است.
شهادت انسان در راه خدا نيز چنين است؛ يعني، علاوه بر اينكه جزا و پاداش بزرگي به شهيد عطا خواهد شد، خداي سبحان گناهان او را مورد مغفرت خويش قرار خواهد داد. بنابراين هم گناه عمل است و هم توبه گاهي نيز يك عمل به اندازهاي تأثير دارد كه در مجموع، همه خطاها را جبران ميكند؛ مانند شهادت در راه خدا.
به عبارت ديگر ميتوان گفت: هر عمل نيك يا زشت، اقتضاي آن را دارد كه پاداش و يا كيفر خود را به دنبال داشته باشد اين يك اصل كلي و عمومي است كه در سوره «زلزال» به آن اشاره شده است. اما شرطهاي تبيين كننده و موانع بازدارنده آن، در آيات ديگر آمده است: (إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً) «مگر كسي كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل ميكند و خداوند همواره آمرزنده مهربان است»فرقان (25)، آيه 70.
. به تعبير علامه طباطبائي(ره) آيه توبه در اصطلاح علم اصول «حاكم» بر آيه «زلزال» است.ر.ك: تفسير الميزان، ج 20، ص 486، ط دار الكتب الاسلاميه.
البته اين روش در ساير قانونگذاريهاي بشري نيز جاري است كه از آن به عنوان تبصره يا متمم و يا اصل حاكم ياد ميشود.