پاسخ:
در سوره فلق، به پيامبر گرامي اسلام، دستور داده شده كه از هر شرّي به خداي تعالي پناه ببرد، و از ميان شرور، به سه شرّ اشاره شده است: شرّ شب، شرّ ساحران و شرّ حسودان. امّا منظور از آيه سه اين سوره "به خدا از شرّ شب پناه ميبرم، وقتي كه با ظلمتش فرا ميرسد." چيست؟ بايد توجه داشت كه خود شب، و تاريكي آن شرّي ندارد و اگر آيه شرّ را بدان نسبت داده به اين خاطر است كه تاريكي شب به فرد شرور كمك ميكند كه بهتر و با اطمينان بيشتري شرّ خود را عملي كرده، ضربه بزند؛ و از طرفي، اگر انسان، شب مورد حمله فردي قرار گيرد، قدرت دفاعي كمتري دارد. و اصولاً، پس از آن كه قرآن دستور ميدهد كه از شرِّ مخلوقات بايد به خدا پناه برد، سه شرّ را به طور خصوصي بيان ميفرمايد و اهتمام بيشتري براي آنها قائل است؛ به همين خاطر است كه اين سه نوع شرّ، در حال غفلت، به انسان حمله ميكنند و به طور معمول انسان، از اين سه شرّ غافل است.(ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايي (ره)، ج 20، ص 898، بنياد فكري علامه.) بنا بر اين اساس، شب و تاريكي آن، شرّ نيست؛ به خصوص كه برخي مفسران، غاسق را به معناي شب نگرفتهاند، بلكه گفتهاند كه معناي آن عام است: "از شرّ هر موجود مزاحمي هنگامي كه وارد شود."(تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 27، ص 460، دارالكتب الاسلاميه.)