چرا در اكثر آيات قرآن از جمله آيات سوره الرحمن نظير آيه شريفه «حور مقصورات في الخيام » يا آياتي نظير آيه شريفه «حور عين كامثال اللولوء المكنون جزاء بما كانوا يعملون » مخاطب وعدهاي نويد بخش مردان هستند و بخش عظيم ديگر انسانها يعني زنان اين گونه( يعني در نيل به پاداش صرف نظر از وعده هاي پاداشي مشترك مرد و زن مانند زنان در آيه هاي نظير آيه هاي ياد شده فوق به طور اخص مورد خطاب قرار بگيرند )مخاطب وعده هاي نويد بخش واقع نشده اند.

پاسخ:

خطاب‏هاي قرآن را به دو دسته تقسيم نموده‏اند:

 1. خطاب ويژه مرد يا زن، (مانند: (وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ...» (بقره (2)، آيه 233.) و (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ...») (همان، آيه 216.)

 2. خطاب مشترك، (مانند: (وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِي الْيَتامي‏ فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْني‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَه أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ذلِكَ أَدْني‏ أَلاَّ تَعُولُوا * وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَه فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْ‏ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً» (نساء (4)، آيه 3 و 4.)و (وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلي‏ بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيماً» (همان، آيه 32.»

 خطاب‏هاي مشترك در قرآن دو گونه است: گاهي با عنوان فراگيري مانند واژه «ناس»، «انسان» و «مَنْ» موصول عموم انسان‏ها را خطاب مي‏كند، (مانند: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره (2)، آيه 21.) و «يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَه وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً» (نساء (4)، آيه 1.) و...) و گاهي در ظاهر از لفظ مذكر استفاده مي‏كند؛ ولي اعم از زن و مرد را خطاب مي‏نمايد (مثل: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» (نساء (4)، آيه 136.)، (يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ» (نساء (4)، آيه 47.)، (لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه» (احزاب (33)، آيه 21.) و...)

 درباره شيوه اخير بايد به نكاتي توجه كرد:

 يك. خطاب‏هاي قرآن در مورد مرد و زن يكسان است؛ گرچه صيغه‏هاي آن مذكر است. اين مسأله به جهت قاعده ادبي «تغليب» است. در زبان‏هايي مانند عربي كه براي مرد و زن، دو گونه فعل وجود دارد (مذكر و مؤنث)، در مواردي كه جمع مورد نظر باشد، صيغه مذكر به كار مي‏رود. بنابراين (يا ايها الذين آمنوا» هم شامل زنان مي‏شود و هم مردان. از اين رو تاكنون هيچ مفسر و يا آشنا به زبان و ادبيات، نگفته است كه مجموعه خطاب‏هاي قرآن اختصاص به مردان دارد.

 دو. اين‏گونه سخن گفتن در ميان انسان‏ها معمول است و اختصاصي به قرآن ندارد؛ به خصوص در مقام قانون‏گذاري از الفاظ و ضماير مذكر استفاده مي‏شود، ولي معناي عموم اراده مي‏گردد.

 سه. سخن گفتن قرآن با زنان، برخاسته از نگرش آن به ارزش‏هاي انساني و رعايت حرمت زنان است. طبيعي است كه مؤدبانه و عفيفانه سخن گفتن با زنان، يكي از راه‏هاي حفظ حرمت آنان است. اين به معناي عقب‏نگه‏داشتن نيمي از انسان‏ها نيست؛ زيرا اين‏گونه سخن گفتن، نشانگر نوعي احترام و ارج نهادن به مقام شامخ آنان است؛ چنان كه همين شيوه براي احترام به بزرگ‏تر در ميان انسان‏ها معمول است.

واژه حور از نظر لغت به معناي مطلق خروج از حالت سابق و تبديل به گونه جديد است.

براي آگاهي بيشتر ر.ك: مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القرآن، ج 2، ص 335.

 اما در تبديل به گونه جديد دو نظر ميان مفسران است. گروهي از جمله علامه طباطبايي بر اين عقيده‏اند كه: دقت و توجه درباره اوصافي كه در قرآن مجيد براي حور بيان گرديده، چنين استفاده مي‏شود كه اين تبديل به گونه اوصاف زنانه است نه به موجودي كه آثار و اوصاف مردانه را در بر داشته باشد، به همين جهت به نظر مي‏رسد كه مراد از حور طائفه مونث باشد نه طائفه مذكر، (ترجمه الميزان، ج 18، ص 240 و ج 19، ص 223 و 247).

اما اين كه پس پاداش زنان مومن در بهشت چيست؟ در منابع كلامي و روايي چنين آمده كه در روز قيامت، اگر مرد زن مؤمن، اهل بهشت بود همو را اختيار مي‏كند و اگر از اهل جهنم بود مردي را از ميان مردان بهشتي برمي‏گزيند. شايد فلسفه اين كار اين باشد كه زن برخلاف مرد از نظر طبيعت تعددپذير نيست. به همين جهت مردي را انتخاب مي‏كند.

اما گروهي از جمله استاد آيت‏الله‏مكارم شيرازي در مقابل مدعي‏اند كه حورالعين مي‏تواند مذكر هم باشد، براساس اين نظر شايد علت اين كه اوصاف حوري به كار رفته در قرآن بر مؤنث دلالت مي‏كنند نه بر مذكر، به اين جهت بوده است كه گفتگو و محاوره در آن آيات با طائفه مردان مؤمن بوده است نه با زنان مؤمن دنيوي، لذا اسلوب محاوره اقتضا داشت كه چنين اوصافي براي موجودات فوق ذكر شود.

از مضمون برخي آيات و روايات، چنين برمي‏آيد كه مسأله لذت‏هاي جنسي اختصاصي به مردان ندارد؛ بلكه زنان نيز در بهشت مي‏توانند براي خويش شوهراني دلخواه برگزينند.

اصطلاح «حور» نيز اختصاصي به زنان ندارد؛ بلكه حورهاي مذكر نيز در بهشت وجود دارند.

براي نمونه به اين حديث توجه كنيد كه از اميرالمؤمنين(ع) روايت شده است كه فرمود: «در بهشت بازاري است كه در آن خريد و فروشي نيست، تنها در آن جا تصوير مردان و زنان وجود دارد. هر كس كه تمايلي به آنان پيدا كند، از همان جا بر او وارد مي‏شود»، (بحار الانوار، ج 1، ص 148).

در بهشت هم حوريان بهشتي وجود دارند كه از نعمت‏هاي بهشتي هستند و در دنيا نبوده‏اند. همچنين، زنان دنيا ـ كه اهل بهشت باشند ـ با زيبايي و شكوهي برتر از حوريان در بهشت حضور دارند؛ چنانچه مايل باشند به شوهران خويش مي‏پيوندند وگرنه هرگونه كه بخواهند عمل مي‏كنند.