پاسخ:
قرآني كه در لوح محفوظ و كتاب مكنون ميباشد، قرآنِ پيش از مرتبه نازل شدن است، و داراي وجودي حقيقي ميباشد، و به شكل الفاظ و كلمات نيست. نزول قرآن به اين معنا است كه آن وجود بلند مرتبه در قالب الفاظ و كلمات پايين آورده شده و به اندازهاي كه براي عقل بشر قابل فهم گردد، ساده شده است؛ توضيح اين كه، نزول قرآن به معناي حركت يك چيز جسماني از يك مكان به مكان ديگر (مانند نزول باران از ابر به زمين)، و يا به معناي تنزّلِ مقام اعتباري ازدرجهاي بالاتر به پايين (مانند نزول پادشاه از مقام سلطنت) نيست، بلكه قرآن داراي وجود حقيقي ديگري ميباشد كه بسيار متعالي و مرتبهاي از علم الهي است؛ خداوند براي آن كه آن حقيقت در اختيار بشر قرار گيرد و براي وي قابل فهم شود، آن را در مراتب وجود، چندين مرحله تنزل داده تا سرانجام در قالب الفاظ و عبارت؛ يعني در مرتبهاي بس فروتر از مرتبه "عند اللهي" تجلي كرده است(قرآنشناسي، محمد تقي مصباح يزدي، ج 1، ص 103، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني؛، قم، 1366.) و هم چنان كه در روايات آمده است قرآن تجلي اسمأ و صفات الهي در قالب الفاظ و عبارات است؛(نهج البلاغه، خطبة 147، "فتجلي سبحانه لهم في كتاب من غير ان يكونوا رأوه") بنابراين، ثابت بودن قرآن در لوح محفوظ و... نميتواند دليلي بر ثابت بودن تعداد كلمات و آيات و... باشد و به هم ربطي ندارد.
البته ما معتقديم كه كلمات قرآن ثابت است (به سبب دلايل ديگري كه قرآنِ نازل شده را مصون از تحريف ميداند)، و بايد توجه كرد كه ريشة اختلاف در تعداد كلمات قرآن، كم يا زياد بودن كلمهاي در قرآن نيست، بلكه منشأ آن اين است كه مبناي يكساني در بين علما، براي شمارش كلمات وجود ندارد؛ براي مثال گروهي صيغة تعجب در زبان عربي را (مانند "ما اصبرهم") يك كلمه و گروهي ديگر دو كلمه محسوب ميكنند؛ همچنين در شمارش تعداد آيات نيز مبناي يكساني وجود ندارد؛ براي نمونه گروهي "بسم اللّه..." در ابتداي سورهها را جزء سوره ندانسته، آن را در شمارش كلمات و آيات به حساب نميآورند (و يا علي رغم آن كه آن را جزء سوره ميدانند، در شمارش كلمات و آيات محسوب نميكنند) اما گروه ديگري آن را به حساب ميآورند.
در مورد تقسيمبندي قرآن به چندين حزب نيز بايد متذكر شويم كه اين امر مدتها پس از پيامبر، و براي راحتي در برنامهريزي قرائت قرآن و به وسيله خود مسلمانان انجام شده است؛ به عبارت ديگر، امري قراردادي و اعتباري است كه كم يا زياد بودن آن، مهم تلقي نميشود.