پاسخ:
پيش از پرداختن به پاسخ لازم است يادآور شويم كه قول به نزول دفعي و تدريجي بين علماي شيعه اتفاقي نيست و شماري از دانشمندان شيعي تنها به نزول تدريجي باور دارند.(ر.ك: التمهيد في علوم القرآن، محمد هادي معرفت، ج 1، ص 102 - 123، مؤسسه النشر الاسلامي، ط الثالثه، قم، 1416 ق.)
"وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْءَانُ جُمْلَهً وَ َحِدَهً كَذَ َلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِي فُؤَادَكَ وَ رَتَّلْنَ-هُ تَرْتِيلاً ؛(فرقان،32) و كافران گفتند: چرا قرآن يك جا بر او نازل نميشود؟! اين به خاطر آن است كه قلب تو را به وسيله آن محكم داريم و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم..."
اين آيه نميتواند بر رد نزول دفعي دلالت كند و دلايلي بر آن دلالت ميكند:
الف - با توجه به اين نكته كه نزول تدريجي قرآن امري مسلم است، آيه مورد استناد در مقام بيان فايده نزول تدريجي بوده، نسبت به نزول دفعي ساكت است و به اصطلاح "اثبات شيء نفي ماعدا نميكند" مگر اين كه بين وجود يك چيز و عدم ديگري ملازمه باشد؛ ليكن بين وجود نزول تدريجي و عدم نزول دفعي ملازمهاي نيست.
ب - بر فرض اين كه بپذيريم از آيه ياد شده، عدم نزول دفعي قرآن استفاده ميشود، مقصود از آن عدم نزول يك باره قرآن بر پيامبر، در قالب الفاظ است، نه عدم نزول دفعي آن به بيت المعمور يا عدم نزول حقيقت آن بر قلب پيامبر بدون الفاظ؛ زيرا اعتراض كافران اين بود كه چرا تمام قرآن در قالب الفاظ يك باره بر پيامبر نازل نميشود؟ روشن است كه پذيرفتن عدم نزول دفعي قرآن به اين معنا، با پذيرفتن قول مشهور در نزول دفعي آن به بيتالمعمور منافاتي ندارد.(نشريه داخلي دانشگاه علوم اسلامي رضوي، سال دوم، ش 5، مقاله علي اصغر ناصحيان، ص 77.)
ج - افزون بر دو مورد ياد شده، ميتوان گفت: حكايت سخن كافران و سكوت از نزول دفعي، خود ميتوان قرينهاي بر وجود آن باشد، در غير اين صورت، حكايت گفته آنان لغو خواهد بود؛ در واقع خداي متعال به اسلوب حكيم آنها را از پرسش خويش به مطلبي مهم توجه ميدهد و آن فلسفه نزول تدريجي است، به ويژه كه احتمالاً فلسفه ذهني آنها براي نزول دفعي كتب آسماني پيشين، آنان را به طرح چنين پرسشي وا داشته است.
فراتر از آن، اين نكته رواني و منطقي است كه اساساً پاسخ دادن به آنها كه در مقام جدل و انكار بودند، صحيح به نظر نميرسد، چرا كه نزول دفعي قرآن در دسترس مردم نبوده و كسي را براي كشف حقيقت بدان راه نيست؛ بنابراين، نتيجه به انكار و استهزا ميكشد و برخورد منطقي و روان شناسانه قرآن، راه را بر چنين پيامدي بسته است.(پاسدار اسلام، سال بيست و دوم، ش 258، ص 20 - 24، مقاله "جستاري در چگونگي نزول قرآن"، سيدمحمد حسن جواهري.)