پاسخ:
براي توضيح و روشن شدن مطلب چند نكته ضروري است :
1 قرآن دفعتاً و يكجا به صورت اين كه يك كتاب باشد، نازل نشد، بلكه به صورت يك آيه و يا چند آيه و گاهي به شكل سورهء كوچكي به مناسبت هاي مختلف نازل شد. قرآني كه الآن در دست ما است ، جمع آوري شدهء آن آيات است . بنابراين نبايد قرآن را با ساير كتاب ها مقايسه كنيم . گرچه قرآن ، كتاب ناميده شده است : ، اما كتاب به معناي اصطلاحي كه فعلاً در ذهن ماست نيست ، بلكه كتاب به معناي مكتوب و نوشته شده است .
حتي به يك آيهء نوشته شده هم كتاب مي گويند. همين طور ساير اسامي قرآن . مثلاً كلمهء قرآن به يك آيه يا چندآيه يا يك سوره هم مي گويند و اين طور نيست كه كلمهء قرآن مخصوص همين قرآني باشد كه داراي چند هزار آيه است ، بلكه قرآن به معناي خوانده شده (مقروء) است .
بنابراين نبايد قرآن را مانند ساير كتاب ها بدانيم و با آن ها مقايسه كنيم .
2 قرآن كتاب هدايت است . هدف از قرآن هدايت انسان ها به سوي نور است ؛ آنان كه قابليت هدايت دارند.قرآن يك كتاب علمي يا فلسفي ياكلامي يا طبيعي و يا نجومي نيست . هدف از نزول آيات اين گونه مطالب نيست ،گرچه در همهء زمينه هاي مذكور بيشتر از آن ها سخن گفته است ، اما هدف غايي قرآن هدايت انسان ها و بيان راه ورسم زندگي طيّب و پاكيزه است . حتي اگر از تاريخ گذشتگان مي گويد، هدفش ارشاد و هدايت و درس گيري مردم است .
3 شأن نزول آيات زمينهء نزول آيات است ، نه اين كه آيه را مختصّ به آن واقعه بكند و اين همان تعبيري است كه مي گويند ؛ يعني ما نمي توانيم آيه را اختصاص به همان مورد خاص بدانيم . بنابراين اگر اين آيات در مكه يا در مدينه يا در فلان روستا يا در فلان جنگ يا در بين راه يا در شب و يا در روز نازل شد، مختص آن ها نمي شود، مگر جايي كه قرينه اي وجود داشته باشد. ذكر مَثَل ها و نمونه ها اختصاصي ايجاد نمي كند. مانند آيه اي كه شما مطرح كرده ايد:.
در آن زمان اسب هاي جنگي ، مخصوص اعراب و يا مخصوص عربستان نبود، بلكه در ايران و روم و ساير بلاد نيزاسب وسيله ءجنگي مرسوم آن دوره بود. ثانياً ذكر مَثَل و نمونه بعد از بيان حكم كلّي براي توضيح بيشتر و بيانِ اضافي و فضل است ، مثلاً شخصي كه مطلبي را بيان مي كند، مثال و نمونه براي توضيح مطلب بياآورد.
يا در آيه ء: .(1)
مقصود بازداشتن مردم از حبّ شهوات است و چند نمونه براي توضيح بيشتر و اكمال مطلب ذكر شده است .
4 حقيقت انسان ها اعم از عرب و عجم و كرد و لر و آسيايي و اروپايي و افريقايي ، يكي است و همه در انسانيت يك جور هستند. لذا دستور عمل زندگي و هدايت و حيات طيّبه براي همه يك جور و راهكار هدايت در همه به يك نحو است .