خداوند فرموده است : هيچ كدام از شما نمي توانيد حتي يك جمله مانند قرآن بياوريد، در حالي كه مي توان جمله زيبا و پر معنايي را ساخت ،منظور خدا از اين آيه چيست ؟

پاسخ:

قرآن در چند سوره دعوت به مقابله به مثل كرده است . در يك جامي فرمايد: اگر تمام جن و انس اجتماع كنند تا كتابي همانند قرآن بياورند،نمي توانند،(1) و در جاي ديگر مي فرمايد: اگر راست مي گوييد، شما ده سوره مانند

قرآن بياوريد،(2) و در جاي ديگر مي فرمايد: مي گويند پيامبر بر خدا افترا بسته ، بگو:

سوره اي همانند آن بياوريد.(3)

بنابراين سخن از آوردن جمله اي مانند قرآن نيست ، بلكه سخن از آوردن سوره اي همانند سوره هاي قرآني است كه تا كنون كسي قادر به آوردن آن نشده است و اين نشان دهنده اعجاز قرآن است . قرآن به اتفاق دوست و دشمن از نظرفصاحت و بلاغت بي نظير است . استاد مطهري مي گويد: قرآن يك سبك مخصوصي دارد: نه نثر است و نه شعر، چون وزن و قافيه در آن رعايت نشده است ،شعر نيست و نثر هم نيست ، به جهت اين كه هيچ نثري آهنگ بردار نيست و قرآن عجيب آهنگين است با وجود آن كه سخن علي(ع)آن همه اوج دارد و موج دارد،ولي وقتي آيهء قرآن مي آيد، گويي آب روي حرفهاي قبل ريخته مي شود و چنان مي نمايد كه در فضاي تاريكي ستاره اي پديد آمده است .(4) البته كساني به اين فكرافتاده اند كه به معارضه با قرآن برخيزند كه تاريخ نام آن ها را ضبط كرده است ، ازجمله مسيلمه كذاب كه مي خواست به اين عبارات با سورهء فيل معارضه كند: الفيل و ما ادريك ما الفيل ، له ذنب و بيل و خرطومٌ طويل ؛ كه اينان نتيجه اي جز رسوايي نگرفته اند.(5) علامه طباطبايي ره مي گويد: قواي فكري ما محدود است و نمي توانيم به تمام روابط حوادث احاطه پيدا كنيم ؛ لذا هيچ گاه ايمن از اشتباهات نيستيم .علاوه بر اين تكامل تدريجي وجود ما باعث مي شود كه معلومات ما نيز تكامل تدريجي داشته باشند اگر سخني پيدا كرديم كه از هر جهت مطابق واقع بود و هيچ گونه باطل و شوخي و تفاوت در تمام آن نديديم ، به يقين مي دانيم كه از محيط علم بشري بيرون است .(6)

قرآن مجيد داراي ويژگي هايي است كه آن را منحصر به فرد كرده است ؛ ازجملهء آن ها نفوذ عجيب و خارق العاده آيات است ، به طوري كه كافران نمي توانستند اين نفوذ را امري عادي تلقي كنند؛ لذا آن را سحر مي خواندند. نكته ديگر: تلفيق لفظ و معنا در نهايت ظرافت و زيبايي و با محتوا و مضموني بسيار عالي است .

ويژگي ديگر آهنگ مخصوصي است كه در قرآن وجود دارد و همين امر باعث شده است كه خواندن صدها بار آن نه تنها ملالت آور نباشد، بلكه جاذبه و شيريني آن باقي بماند. ويژگي ديگر پرهيز از فزوني الفاظ و رعايت اختصار در عين مفهوم بودن و بيان تمامِ مقصود است . خصوصيات مذكور، قرآن را از نظر فصاحت وبلاغت به حد اعجاز رسانده است . مجموعه مسايل ياد شده سبب شده است كه هيچ كس پاسخ مثبتي به دعوت قرآن ندهد، با اين كه دستگاه هاي استكباري براي درهم كوبيدن اسلام و قرآن بزرگ ترين سرمايه گذاري را مي كنند قطعاً اگرمي توانستند ادباي عرب و غير عرب را براي آوردن چيزي همانند قرآن بسيج كنند،حتماً فرو گذار نمي كردند.

پـاورقي

 1.اسراء (17، آيهء 88
 2.هود(11 آيهء 13
 3.يونس (10 آيهء 38
 4.مرتضي مطهري ، آشنايي با قرآن (انتشارات صدرا، چاپ چهارم )، ص 241
 5.الميزان ، ج 1 ترجمه مكارم شيرازي ، ص 85
 6.همان ، ص 88