پاسخ:
قبل از پاسخ به اين سؤال، خوب است معناي سوره و قرآن را از كتاب تفسير نمونه(1) بررسي نماييم: «سوره» در دو معنا استعمال ميشود؛ يكي به معناي مجموع آياتي است كه هدف معيني را تعقيب ميكند و ديگر اينكه، مجموعه آياتي كه با «بسم الله الرّحمن الرّحيم» شروع و قبل از «بسم الله الرّحمن الرّحيم» سورة بعد پايان ميپذيرد.
راغب نيز «سوره» را در كتاب مفردات خود به معناي مجموعهاي از احكام تفسير كرده است. با توجه به اين مطلب، ميتوان گفت در آية «واِذا اُنزلت سورة إن امنوا بالله وجاهدوا مع رسوله...(2) منظور از «سوره» همان آياتي است كه هدف معيني (كه همان ايمان به خدا و جهاد است) را تعقيب ميكند، هر چند قسمتي از يك سورة كامل به معناي دوم باشد.
واژة «قرآن» كه از مادة قرائت گرفته شده، به «تمام» و «بعض» قرآن هر دو اطلاق ميشود. مانند آية اول سورة جن كه ميفرمايد: «اِنّا سَمِعْنا قرءاناً عجباً؛ ما قرآن عجيبي شنيديم.» پيداست منظور اين است كه آنها بخشي از قرآن را شنيده بودند.
بنابراين تحدي به مثل قرآن، مفهومش تمام قرآن نيست و با ده سوره و حتي يك سوره هم سازگار است. با توجه به مطالب فوق روشن است كه از نظر مفهوم لغت فرق چنداني ميان «قرآن»، «سوره» و «ده سوره» نيست. يعني همة اينها به مجموعهاي از آيات قرآن اطلاق ميگردد.
نتيجه اينكه، تحدّي قرآن به يك كلمه و يك جمله نيست كه كسي ادعا كند من ميتوانم مثل آية «والضحي» و آية «مدها مّتان» و يا جملههاي سادهاي از قرآن را بياورم. بلكه تحدّي در همه جا به مجموعهاي از آيات است كه هدف مهمي را تعقيب ميكند.
و اما اينكه خداوند به يك يا ده سوره مثال زده است، از باب نمونه و مثال است زيرا اعداد 1، 10، 20، 30 و... اعداد رُندي هستند كه اعراب در محاورات عرفي خود به آنها «عقد» يا «گره» ميگويند و چون قرآن به زبان ساده و مطابق حال مردم سخن ميگويد، لذا از اعدادي استفاده كرده كه در عرف بيشتر استعمال ميشود.(3)