چرا قرائت قرآن‌، حتي بدون درك معناي برخي الفاظ آن تأثير شگرفي را در روح و جان و حتي فكر انسان مي‌گذارد؟

پاسخ:

خداي متعال‌، پيامبر و مؤمنان را به قرائت قرآن دستور مي‌دهد و مي‌فرمايد: "فَاقْرَءُواْ مَا تَيَسَّرَ مِن‌َ الْقُرْءَان‌ِ؛ (مزمل‌، 20) هرچه از قرآن ميسّر مي‌شود، بخوانيد." قرائت قرآن  در روايات ما، ثواب بسياري دارد.

نكته ديگر اين كه بايد دانست قرائت قرآن‌، مقدّمه آشنايي با دستورها و احكام آن است و بايد قرائت‌، مقدّمه عمل قرار گيرد؛ هم چنين براساس دستور قرآن‌، حق‌ّ تلاوت نيز بايد ادا  شود: " الَّذِين‌َ ءَاتَيْنَـَهُم‌ُ الْكِتَـَب‌َ يَتْلُونَه‌ُو حَق‌َّ تِلاَ وَتِه‌ِي‌َّ؛ (بقره‌، 121) كساني كه كتاب آسماني به آن‌ها داده‌ايم‌، آن را چنان كه بايد، مي‌خوانند." به فرمايش امام صادق‌، حق تلاوت به اين معنا است كه معاني و دستورهاي قرآن فهميده شده‌، به احكامش عمل شود.(ميزان الحكمه‌، محمد محمدي ري شهري‌، ج 8، ص 84.)

براين اساس‌، قرآن مجيد كتاب آسماني و سخن خداست كه به روح و جان اثر مي‌گذارد، ولي اگر اين اثر بخواهد  به كمال خود برسد بايد  از قرائت تنها، فراتر رفت‌؛ از اين رو اميرالمؤمنين‌مي‌فرمايد: "الا لا خير في قرأه ليس فيها تدبّر؛ هان‌! قرائتي كه همراه تدبّر نباشد، خيري ندارد."(همان‌، ص 88.)

قرائت بي‌تدبّر، آن اثر بايسته و شايسته را ندارد و اثرش كم است‌؛ پس اثر قرآن‌، يك عرصه گسترده‌اي دارد. اگر ما بخواهيم به اثر شگرف قرآن دست يابيم‌، بايد در آن تدبر كنيم و به تصفيه باطن و عمل به آن بپردازيم‌. اگر قرائت ظاهري‌، هنر ما شود و عمداً از فهم معاني و عمل به آن‌ها خالي و تهي باشيم‌، دو گانگي ظاهر و باطن را در پي دارد و همان قاريان بي‌عمل كه مورد لعن هستند، به وجود مي‌آيد.

آيا در قرآن كريم آيه‌اي وارد شده كه ارزش هنر را به مسلمانان يادآوري كند؟ و آيا اين كه در هنگام خلقت حضرت آدم‌، خداوند به ملائكه فرمان مي‌دهد كه طنبور بنوازند صحت دارد؟

پاسخ:

هنر، يكي از نمودها وجلوه‌هاي بسيار شگفت‌انگيز و سازنده حيات بشري است كه كاشف از نبوغ و روشن كننده عشق آدمي است كه موجب انبساط خاص رواني مي‌گردد.(زيبائي و هنر از ديدگاه اسلام‌، علامه محمدتقي جعفري‌؛، ص 6 و ص 150، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌.)

هر چند در قرآن كريم آيه‌اي درباره هنر و ارزش آن صراحتاً وارد نشده است‌، ولي از آن جا كه دعوت قرآن كريم و اسلام به چيزهايي است كه در فطرت آدمي يافت مي‌شود، مثلاً ميل به زيبايي و استفاده از شيوه‌هاي مختلف هنري براي جذب بيشتر در وجود انسان فطرتاً نهاده شده است‌، قهراً قرآن كريم نيز تلويحاً به هنر و ارزش آن اشاره فرموده است‌؛ از جمله‌:

1. "الَّذِي‌َّ أَحْسَن‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ خَلَقَه‌...؛(سجده‌،7) او همان كسي است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد..."

2. "وَ صَوَّرَكُم‌ْ فَأَحْسَن‌َ صُوَرَكُم‌...؛(غافر،64) و شما را صورت‌گري كرد و صورتتان را نيكو آفريد..."

3. "فَتَبَارَكَ اللَّه‌ُ أَحْسَن‌ُ الْخَـَـلِقِين‌؛(مومنون‌،14) پس بزرگ است خدايي كه بهترين آفرينندگان است‌"

4. "صِبْغَه‌َ اللَّه‌ِ وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ مِن‌َ اللَّه‌ِ صِبْغَه‌؛(بقره‌، 138) رنگ خدايي ]بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام‌[ و چه رنگي از رنگ خدايي بهتر است‌!..."

5. "قُل‌ْ مَن‌ْ حَرَّم‌َ زِينَه‌َ اللَّه‌ِ...؛(اعراف‌، 32) بگو چه كسي زينت‌هاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده و روزي‌هاي پاكيزه را حرام كرده است‌؟"

6. "يَـَبَنِي‌َّءَادَم‌َ خُذُواْ زِينَتَكُم‌ْ عِندَ كُل‌ِّ مَسْجِدٍ؛ (اعراف‌، 31) اي فرزندان آدم‌! زينت را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد."

و...

آيات فوق‌، همگي دلالت دارد بر اين‌كه خداوند متعال نيز از زيبايي و اتقان وقامت موزون در پديده‌ها، خبر مي‌دهد و به نقش هنر، زيبايي‌، هماهنگي‌، دلنوازي و صورت‌هاي زيبا و دلپذير در مخلوقات خود و ذرات عالم‌، اشاره مي‌فرمايد؛ پس ما بايد درس گرفته و در كارها و اعمال‌مان از هنر و زيبايي و خلق شيوه‌هاي نو و دلنواز كمك بگيريم‌.(ر.ك‌: تفسير نمونه‌، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 20، ص 159، دارالكتب الاسلاميه‌.)

آهنگ در قرآن‌: از مجموعه آواهاي "نظم يافته‌" در قالب يك "قافيه‌" كه آيه بدان ختم مي‌شود و يا در قالب يك "تجانس‌" ميان حروف مختلفي كه يك كلمه را تشكيل مي‌دهد، آهنگ قرآن‌، پديد مي‌آيد؛ البته جنبه‌هاي هنري ديگري نيز وجود دارد كه پژوهشگران قديم و جديد به آن پرداخته‌اند؛ به ويژه جنبه‌هاي هنري در مورد به كارگيري "مفردات‌" و يا "تركيب‌ها" كه در آيات قرآن كريم زياد به چشم مي‌خورد.(ر.ك‌: اسلام و هنر، دكتر محمود بستاني‌، ترجمه حسين صابري‌، ص 146، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي‌.)

امااين كه به هنگام خلقت حضرت آدم‌خداوند متعال به ملائكه دستور داده باشد كه طنبور بنوازند، چنين مطلبي در هيچ آيه‌اي از قرآن كريم نبوده و در روايتي از اهل بيت‌: نيز نقل نشده است‌، بلكه از آيات قرآن استفاده مي‌شود كه فرشتگان همواره مشغول حمد و تسبيح خداوند متعال هستند و به هنگام خلقت حضرت آدم‌و خبردار شدن از جانشيني او از طرف خداوند در روي زمين‌، گفتند: " نَحْن‌ُ نُسَبِّح‌ُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّس‌ُ لك‌...؛(بقره‌،30) ]اگر هدف از آفرينش انسان عبادت است‌[ ما با ستايش تو، ]تو را[ تنزيه و تسبيح مي‌كنيم و به تقديست مي‌پردازيم‌."(ر.ك‌: تفسير نمونه‌، همان‌، ج 1، ص 173.)

و آيات ديگري خبر از تسبيح پيوسته فرشتگان الهي مي‌دهد و مي‌فرمايد: "كساني كه نزد او هستند از پرستش وي تكبر نمي‌ورزند و درمانده نمي‌شوند # شبانه روز، بي‌آن كه سستي ورزند، نيايش مي‌كنند." (انبيأ، 19 ـ 20)(ملاحظه كنيد: زمر، 75؛ غافر، 7 ؛ فصلت‌، 38 ؛ شوري‌، 5 ؛ اعراف‌، 206.)