پاسخ:
قرآن در بيان حقايق علمي ومعرفتي، روش خاص و متفاوت با كتاب هاي علمي و تاريخي دارد، مثلاً مباحث مربوط به معارف و احكام را با موعظه و حكمت به هم آميخته و مسائل نظري را با عملي پيوند زده است،تا همزمان از مطالعة يك موضوع استفاده هاي گوناگون بشود. به ديگر سخن: دانش هاي رايج علمي و فلسفي دربارة پديده هاي معيّن جهان مانند ستارگان و كوه ها و ... بحث مي كنند كه چه هستند و چه اثري دارند اما ديگر كاري ندارند كه مبدأ فاعلي آن ها چيست و هدف نهايي از خلقت آن ها كدام است. ولي قرآن ضمن بيان حقايق جهان،به ابعاد هدايتي آن ها نيز مي پردازد. از اين رو در بيان وقايع تاريخي، صحنه هاي درس آموز را انتخاب و نقل مي كند و بخش هايي از آن را بيان مي كند كه با هدف اصلي كه هدايت مردم است، مرتبط باشد و مطالب مربوط به يك موضوع را به تناسب معناي مورد نظر در چند جا ذكر مي كند كه در هر مورد با زباني خاص ادا مي شود تا ويژگي موعظه و پند آموزي داشته باشد. در واقع اين يكي از رموز اعجاز قرآن است كه اين كتاب را متمايز از ساير كتاب ها قرار داده است. جهت توضيح بيشتر مي توانيد به كتاب هايي كه دربارة معجزه بود ن قرآن نوشته شده است، مراجعه كنيد. نيز مطالعه مقدمة تفسير "تسنيم" حضرت آيه الله جوادي آملي مفيد است.