پاسخ:
برخي از نكات اخلاقي كه از اين سوره ميآموزيم عبارتند از:
1. انسان هر قدر مقام معنوي والايي هم داشته باشد، باز هم نياز دارد از شرّ وسوسه ها به خداوند پناهنده شود، چنان كه اين سوره به پيامبر(ص) كه بالاترين مقام انسان كامل است، ميگويد به خدا پناهنده شود؛ بنابراين اگر ما بخواهيم در راه راست حركت كنيم و در خودسازي و تهذيب نفس موفق باشيم، بايد هميشه از شر وسوسههاي شياطين به خداوند متعال پناهنده شويم.
2. در اين سوره در مورد پناهنده شدن به خداوند سه صفت "رب"، "ملك" و "اله" ذكر شده است، در حقيقت اين اوصاف سه گانه سه درس تربيتي، سه برنامه پيشگيري و سه وسيله نجات از شر وسوسه گران است و انسان را در مقابل آنها بيمه ميكند.
مؤمنان با گفتن "اعوذ برب الناس" اعتراف به ربوبيت پروردگار ميكنند، و خود را تحت تربيت او قرار ميدهند. با گفتن "ملك الناس" خود را ملك او ميدانند و بنده مطيع او ميشوند، و با گفتن "اله الناس" در راه عبوديت او گام مينهند، و از عبادت غير او پرهيز ميكنند، بدون شك كسي كه به اين صفات سه گانه معتقد باشد، و خود را با هر سه هماهنگ سازد از شر وسوسه گران در امان خواهد بود.
3. از آوردن اين سه صفت ميفهميم كه پناهندگي لفظي و زباني چندان مؤثر نيست، بلكه بايد با فكر، عقيده و عمل خود را در پناه خدا قرار داد تا از برنامه ها، افكار و تبليغات شياطين در امان ماند.
4. شياطين و وسوسه گران تنها در ميان يك قشر و گروه نيستند، بلكه در ميان جن و انس پراكندهاند و در هر لباس و هر جماعتي يافت ميشوند، بايد مراقب همه آنها بود، و بايد از شر همه آنها به خدا پناه برد. "مِنَ الجِنَّهِ والنّاس" (ناس، 6)( ر.ك: تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 27، ص 468 ـ 476، دارالكتب الاسلاميه. )