طبق آية 101 سورة نحل، آياتي را كه نازل شده و سپس نسخ گشته را نام ببريد؟ آيا نسخ آيات مغاير با علم الهي نمي‌باشد؟

پاسخ:

در مورد آياتي كه نسخ شده بين صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد. قرآن شناسان شيعي و سني معاصر تعداد آيات منسوخ را بسيار اندك مي دانند. دكتر صبحي صالح ده آيه، آيت الله معرفت هشت آيه، علامه شعراني و علامه طباطبايي پنج آيه و آيت الله خويي فقط يك آيه را در كل قرآن منسوخ مي دانند.[1]

پنج مورد از آيات منسوخ كه مورد نظر علامة طباطبايي است عبارتند از:

1ـ آية عفو و بخشش سورة بقره آية 109 كه با آية‌ قتال سورة توبه آية 29 نسخ شده است.

2ـ حرمت زناشويي در شب هاي ماه رمضان با آية 187سورة بقره نسخ شده است.

3ـ آية جزاي فاحشه (آية 15 سورة نساء) توسط آية 2 سورة نور نسخ شد.

4ـ آية توارث از طريق ايمان در سورة انفال آية 72 توسط آية 6 سورة احزاب نسخ شد.

5ـ آية نجوا كه در سورة‌ مجادله آية 12 مي‌باشد توسط آية بعدي همين سوره نسخ شد. اين آيه را همه قرآن شناسان شيعي و بسياري از دانشمندان سني جزء آيات منسوخ مي دانند و حتي آيت الله خويي تنها مصداق نسخ در قرآن را همين آيه دانسته است كه در آيه منسوخ مسلمانان براي هر بار صحبت با پيامبر موظف شدند يك درهم صدقه بدهند. اما با نزول اين آيه صحابه نجوا با پيامبر را ترك نمودند و هيچ كس جز اميرالمؤمنين(ع) با پيامبر سخن نگفت، آية بعدي حكم آية سابق را نسخ كرد.

بايد توجه داشت كه نسخ دو معنا دارد. 1ـ حقيقي 2ـ مجازي. نسخ حقيقي يعني پديد آمدن رأي جديد لازمة اين معنا، ضعف و جهل قانون گذار در مورد قانون است كه اين وجه با علم الهي منافات دارد، ولي نسخ مجازي به اين معناست كه حكم اول از همان آغاز مقيد به زمان خاصي بوده است كه خدا به آن آگاه است هر چند مردم به آن جاهل بوده و هميشگي بودن آن را تصور مي كردند. نسخ به اين معنا هيچ اشكالي و محذوري ندارد و نه با علم خدا منافات دارد و نه با مصلحت و حكمت وي؛ زيرا مدت حكم از اول موقت و محدود بوده و سپري شدن دوران آن، به عنوان نسخ بعداً‌ اعلان مي‌شود.[2]

جواب ديگري كه مي توان داد اين است كه حكمي كه از طرف خداوند تشريع مي‌شود گاهي هدف از تشريع آن اجرا شدن آن حكم نيست، بلكه منظور ديگري در كار است مانند آزمايش و امتحان افراد و يا اتمام حجت و امثال آن و چنين نسخي مستلزم خلاف حكمت و يا عدم اطلاع نيست.[3] مثلاً در مورد آية‌ نجوا خداوند با حكم اول مي خواست مردم را بيازمايد و فضيلت اميرالمؤمنين(ع) را آشكار سازد.

توجيه سوم براي نسخ آن است كه نيازهاي انسان گاه با تغيير زمان و شرايط محيط دگرگون مي‌شود و گاه ثابت و برقرار است. يك روز دارويي براي بيمار مفيد است، ولي روز ديگر به خاطر بهبودي نسبي بيمار ممكن است اين دارو حتي زيان بار باشد، لذا دستور قطع آن را مي‌دهد. ممكن است حكمي امروز داراي آثار و فوايدي باشد، ولي فردا اين آثار را از دست بدهد در اين صورت بايد اين حكم نسخ گردد. البته اصول احكام الهي كه پايه هاي اساسي را تشكيل مي‌دهد در همه جا يكسان است تغيير در مسائل كوچك تر و دست دوم است.[4]

پى نوشتها

[1]حسين جوان آراسته، درسنامة علوم قرآني، ص 288.
[2]آيت الله خويي، بيان، ترجمه محمد صادق نجمي و هاشم زاده هريسي، ج 2، ص475.
[3]همان.
[4]تفسير نمونه، ج 1، ص 391 - 392.