آيا امكان دارد حكم صريح قرآن را با توجه به زمان و مكان تغيير داد؟

پاسخ:

گرچه در قرآن مجيد مسئلهء برده داري به عنوان يك دستور حتمي در مورد اسيران جنگي نيآمده ، ولي نمي توان انكار كرد كه احكامي در قرآن براي بردگان ذكر شده است ، كه اصل وجود بردگي را حتّي در زمان پيامبر(ص)و صدر اسلام اثبات مي كند، مانند احكامي كه در مورد ازدواج با بردگان يا احكام محرميّت يا مسئلهء مكاتبه (قرارداد براي آزادي بردگان ) هست . اين جابعضي بر اسلام خرده مي گيرند كه چرا اين آيين الهي با آن همه محتوا و ارزش هاي والاي انساني ، بردگي را الغا نكرده و طي يك حكم قطعي و عمومي ، آزادي همهء بردگان را اعلام ننموده است ؟بايدگفت كه اسلام برنامهء دقيق و زمان بندي شده براي آزادي بردگان دارد كه بالاخره همهء آن ها تدريجاً آزادمي شوند، بي آن كه اين آزادي عكس العمل نامطلوبي در جامعه به وجود آورد. اسلام هرگزابداع كنندهء بردگي نبوده است ، بلكه در حالي ظهور كرد كه بردگي سراسر جهان را گرفته بود و با تار و پود جوامع بشري آميخته بود. حتي بعد از اسلام در تمام جوامع ، بردگي ادامه يافت . تا حدوديك صد سال قبل كه نهضت آزادي بردگان شروع شد، چرا كه به خاطر دگرگون شدن نظام زندگي بشر، مسئلهء بردگان به شكل قديمي قابل قبول نبود.اگر اسلام طبق يك فرمان عمومي دستور مي دادهمهء بردگان را آزاد كنند، چه بسا بسياري از آنان تلف مي شدند، زيرا نه كسب و كار مستقلي داشتن دو نه خانه و وسيله اي براي ادامهء زندگي . از اين رو بايد تدريجاً آزاد مي شدند و جذب جامعه مي گرديدند كه نه جان خودشان به خطر بيافتد و نه امنيت جامعه را به خطر اندازند. اسلام اين برنامهء حساب شده را تعقيب كرد. برنامهء اسلام در مورد بردگي ، فقط در مورد اسيران جنگي كه از كفارگرفته مي شد، بود. احكام خاص بردگان مربوط به اين اسيران جنگي است . در جنگ ها گاهي افراد از كافران و مشركان اسير مي شدند كه اگر مي خواستند آنان را زنداني كنند، بودجه و هزينهء هنگفتي بر دوش جامعهء اسلامي تحميل مي شد. اگر مي خواستند همه را يكدفعه آزاد كنند، غير عاقلانه بود، چون اينان كساني بودند كه با مسلمانان جنگيده اند و حتي تعدادي از مسلمانان را كشته اند.بنابراين راه عاقلانه اين بود كه حاكم اسلامي ، اسيران را به افراد توانمندِ مسلمان بفروشد و از اين طريق بيت المال تأمين شود. از طرفي اين بردگان و اسيران كم كم در جامعهء اسلامي ، هدايت شوند.

اسيران براي مولاي خود كار اقتصادي انجام مي دادند و هيچ باري بر دوش جامعه و حكومت اسلامي اضافه نمي شد. بنابراين دربارهء اسيران جنگي و كنترل و هدايت آنان به اسلام ، اين طرح خوبي است . البته اين طرح الزامي نيست و حاكم اسلامي مي تواند اسيران را بدون دريافت وجه آزاد كند.

نيز مي تواند به صورت اسير و برده نزد مسلمانان بگذارد. در صورت آخر در برنامه هاي اسلامي تشويق بر آزاد كردن بنده ها فراوان است ، مثلاً كفارهء افطار عمدي روزهء ماه مبارك رمضان و كفاره ءقتل عمدي و استحباب آزاد كردن عبيد (عتق ) از برنامه هاي اسلامي است . اين ها همه مواردي براي آزاد كردن بردگان بوده است .

از طرفي در اسلام دستورهاي زيادي دربارهء رفق و مدارا با بردگان وارد شده است تا آن جا كه آن ها را در زندگي صاحبان خود شريك و سهيم كرده اند. علي 7به غلام خود قنبر مي فرمود: (1)

در كتاب مي گويد: .(2)

پس مي توان گفت اسلام اصالتاً با برده داري موافق نيست و دليل آن تشويق و ترغيب اسلام و بزرگان اسلام بر آزاد سازي آنان است . اين كه گفته ايد آيا اين حكم تغيير كرده است ؟ مگر اسلام براي همهء دوان ها نيست ؟ جوابش اين است كه قرآن براي همهء اعصار و دوران ها است و احكام قرآن دربارهء اسيران جنگي و عبيد و اِماء و عتق و آزادي آنان و مسائل فراواني كه در كتاب هاي فقهي مطرح شده ، به حكم خود باقي است و در زمان ما نيز قابل اجرا است . اما نحوهء برخورد با اسيران جنگي كه آن ها را به صورت عبد و كنيز بفروشند يا زنداني كنند يا آزاد كنند يا با اسرا مبادله بنمايند،به تشخيص حاكم اسلامي و بر عهدهء ولايت امر است .(3) در زمان ما چون برده داري به آن شكل ، مستهجن و مورد تمسخر دنيا است ، گرچه به نحو بدتر و زشت تري توسط كشورهاي استعمارگر رواج دارد، حاكم اسلامي (فقيه ) برده داري را به مصلحت نمي داند و اين از اختيارات حاكم است ، همان طوري كه در زمان پيامبر از اختيارات حضرت بود.

پى نوشتها

1.بحارالانوار، ج 74 ص 144 منقول از تفسير نمونه ، ج 21 ص 421
2.تفسير نمونه ، ج 21 ص 422 به نقل از تاريخ تمدن ، ج 4 ص 54
3.در سورهء محمد(ص)آيهء 4مي فرمايد: .از اين آيه تخيير حاكم در مورد اسيرا استفاده مي شود.