در باب بداء و نسخ توضيحاتي بفرماييد؟

پاسخ:

در خصوص سؤالي كه فرموديد، ابتدا در مورد قسمت اول سؤال بايدعرض كنيم كه "بدا" در لغت به معناي "آشكار شدن" آمده، همانطور كه قرآن مجيد دربارة ظالمان و ستمگران مي فرمايد : "وبدالهم سيئات ما عملوا" (سوره زمر،آيه41) يعني در روز رستاخيز بديهاي اعمال و رفتار آنان آشكار مي گردد، و نتيجة كردار سوء خود را مي بينند.

مثلاً ما مقدمات يك كاري را از تمام نظر مهيّا مي كنيم، ولي پيش آمدهاي غيرمنتظره اي وضع آن را به هم مي زند، و آن كار انجام نمي شود. در اينجا گفته مي شود كه خدا نخواست چنين مطلبي انجام شود. و در اينجا مي توان كلمه "بدا" را به كار برد، و گفت كه از خداوند آشكار شد كه نمي خواهد اين كار انجام شود. بنابراين مقصود اين نيست كه براي خدا آشكار شد، تا مستلزم جهل به تقدير دوم باشد، بلكه مقصود اين است كه از خدا براي ما آشكار گشت. طبق آيات قرآن و روايات، ما معتقد به "بدا" هستيم. به طور خلاصه مي توان گفت : وقوع حوادث غير مترقّبه و بر خلاف شرايط، در نظر ما"بدا" است. يعني چيزي كه پنهان بود، براي ما آشكار گشت. ولي براي خدا "ابدا" يعني اظهار، و چيزي را كه مخفي كرده بود، آشكار مي‌سازد. و اينكه دربارة خدا گاهي به جاي "ابدا" لفظ "بدا" به كار مي رود، روي يك نوع مقايسه است. (1)

مقصود از "بدا" در اصطلاح اين است كه در برنامة قضاو قدر الهي، تجديد نظر رخ دهد. مقصود اين است كه در حوادث تاريخ بشر، خدا براي پس و پيش رفتن تاريخ بشر، صورت قطعي معين نكرده است. يعني : اي انسان! تو خودت مجري  قضا و قدر الهي هستي. اين تو هستي كه تاريخ را مي تواني جلو ببري، عقب ببري، نگهداري و ... هيچ جبري، نه از ناحيه طبيعت، نه از نظر ابزارهاي زندگي، و نه از نظر مشيّت الهي، بر تاريخ حكومت نمي كند.(2)

براي توضيح بيشتر مي توانيد به كتب كلامي و اعتقادي رجوع بفرماييد.

در مورد قسمت دوم سؤال شما، اگر منظورتان "نسخ در قرآن" است. بايد گفت كه  "بله" ما چنين چيزي در قرآن داريم، كه خداي متعال در "سوره بقره، آيه106" مي فرمايد : "هر حكمي را كه نسخ كنيم،(يعني هر قانوني را كه برداريم و يا آن را به فراموشي بسپاريم)، بهتر از آن، يا مانند همان را مي آوريم." (3)

اما اگر منظورتان از "نسخ" ، "تناسخ" است، عرض مي كنيم كه "تناسخ" عبارتست از تعلّق ارواح بعد از ابدان عنصريّه، به ابدان و اجساد ديگر، در همين نشأة عالم محسوس، كه دوران داشته باشد در اجسام عنصريه دنيويه؛ و قائلين به تناسخ به 4 طايفه اند، كه تمام آنها مخالف با ضروري دين اسلام (بلكه با جميع شرايع و ملل عالم) هستند؛ كه مي توانيد براي توضيح بيشتر اين مطلب، به كتب كلامي و اعتقادي مراجعه بفرماييد.(4)

منابع و مآخذ:

1.پرسشها و پاسخهاي مذهبي، آيت اللهناصر مكارم شيرازي و‌ آيت الله سبحاني "حفظهم الله"، ج1، 71
2.تكامل اجتماعي انسان، مرتضي مطهري، ص16؛ رجوع كنيد به : تفسير نمونه، ج10،ص245 و ج1، ص390
3.در محضر علامه طباطبايي" رحمه الله عليه "، محمد حسين رخ شاد، ص152
4. 82 پرسش و پاسخ، آيت اللهسيد عبدالحسين دستغيب"رحمه الله عليه"، ص112