اگر قرآن و دعا و زيارت را بدون ترجمه فارسي بخوانيم، آيا ثوابش نسبت به كسي كه توجه به معاني مي كند، يك اندازه است؟

پاسخ:

تلاوت قرآن و دعا و راز و نياز با خدا از وظائف مؤمنان است و در روايات بدان تأكيد شده است. از پيامبر (ص) نقل شده: "از قرائت قرآن غافل مشو، زيرا قرآن قلب را زنده مي‌كند و انسان را از فحشا و منكر و ظلم باز مي دارد".(1)

امام صادق(ع) فرمود:

"هر كس سوره اي از قرآن را فراموش كند، آن سوره به صورت بسيار زيبا و در درجه‌اي بلند در بهشت براي او ممثل گردد. چون آن را ببيند گويد: توكيستي؟ چقدر زيبايي! اي كاش از آنِ من بودي؟ آن صورت زيبا مي‌گويد: مرا نمي شناسي؟ من فلان سوره ام. اگر مرا فراموش نمي كردي، تو را به اين جا بالا مي كشيدم".(2)

پيامبر(ص) فرمود:

"لا يعذّب الله قلباً وعي القرآن؛ خدا قلبي را كه ظرف حفظ قرآن باشد، عذاب نمي كند".(3)

امام صادق(ع) فرمود: "قرآن عهد و پيمان خدا با خلق است و سزاوار است كه مسلمان به عهد نامه خداب نگرد و در هر روز پنجاه آيه از آن را قرائت كند".(4)

در مورد دعا نيز بسيار تأكيد شده، رسول الله(ص) فرمود:

"الدعا سلاح المؤمن و عماد الدين و نور السموات و الارض؛

دعا اسلحه مؤمن و ستون دين و نور آسمان ها و زمين است".(5)

بنابراين تلاوت قرآن و دعا و راز و نياز با خدا پسنديده و مطلوب است، امّا از طرفي چون قرآن كتاب هدايت، موعظه، تذكّر، تبيان و بيان، بشارت، انذار، حُكم، رحمت، برهان و نور است، اين مفاهيم و معاني بدون تدبّر و فهم معناي قرآن حاصل نمي شود و خواندن سرسري و صوري قرآن انسان را به اين اهداف بلند نمي كشاند. مقصود از خواندن و قرائت قرآن رسيدن به اين اهداف عاليه است، گرچه قرائت قرآن، حتي صوري و بدون فهم معناي آن داراي ثواب است. امّا ثوابش كمتر از كسي است كه با فهم و تدبر قرآن بخواند.

از سوي ديگر خواندن قرآن بايد همراه با عمل كردن به احكام و دستورهاي آن باشد و عمل كردن به قرآن و بدون فهم معاني آن مقدور نيست. درباره كسي كه قرآن بخواند، ولي به آن عمل نكند، مذمّت شده است. اصولاً قرآن براي فهم معناي آن و عمل به دستورهاي آن آمده  و قرائت و خواندن مقدمه است.

پيامبر(ص) فرمود: "كم مِن قاريءٍ القرآن و القرآن يلعنه؛(6)

بسيار خواننده قرآن است كه قرآن او را  لعنت مي‌كند".

پي نوشت ها :

1 - صادق احسان بخش، آثار الصادقين، ج17، ص 246، به نقل از کنزالعمال، ج2، ص 291.
2 - همان، به نقل از وسائل الشيعه، ج4، ص 845.
3 - همان، ص 247، به نقل از سفينه البحار، ج2، ص 415.
4 - همان، ص 250، به نقل از نورالثقلين، ج4، ص 14.
5 - همان، ج6، ص 89، به نقل از اصول کافي، ج4، ص 230.
6 - همان، ج17، ص 321، به نقل از بحارالانوار،ج89، ص 185.