حروف مقطعه چه معنايي دارد؟ اگر معناي آن‌ها براي نوع مردم قابل فهم نيست چگونه در كتابي كه "فصل‌" است‌، نه "هزل‌" و "تبيان كل شي‌" است‌، چيزي آمده كه براي مردم قابل فهم نيست‌؟

پاسخ:

حروف مقطعه در آغاز 29 سوره از قرآن كريم آمده و از مختصّات قرآن است و در ساير كتاب‌هاي آسماني مانند تورات و انجيل سابقه ندارد.(تفسير تسنيم‌، آيه‌الله جوادي آملي‌، ج 2، ص 64، مركز نشر اسرأ.) درباره اين حروف تا كنون آراي متفاوتي از سوي مفسران ابراز شده و در برخي از منابع تا 20 نظر نقل گرديده است ولي در اين پاسخ به دليل رعايت اختصار و يا ضعف برخي از آرأ، از ذكر تمامي آن‌ها خودداري شده و تنها به برخي از آن‌ها بسنده مي‌شود:

1. حروف مقطعه‌، اجزاي اسم اعظم الهي است و اگر به درستي و از روي بصيرت تركيب شود، اسم اعظم ظهور مي‌كند (اسم اعظم‌، نامي است كه با آن مي‌توان در جهان هستي‌، تصرف كرد و انسان‌هاي عادي به معرفت آن دسترسي ندارند).

2. اين حروف براي تنبيه و اسكات كافران بوده است‌؛ آنان به يكديگر سفارش مي‌كردند كه به قرائت قرآن پيامبر9 گوش فرا ندهند: "لاتسمعوا لهـَذا القرءان و الغوا فيه‌"(فصلت‌، 26).

از اين‌رو خداوند در آغاز برخي از سوره‌ها اين حروف را نازل كرد تا كافران با شنيدن آن‌ها كه نه نظم بود و نه نثر، و چون بي‌سابقه بود اعجابشان را بر مي‌انگيخت‌، ساكت شوند و گوش فرا دهند.

3. اين حروف نشانه غلبه آن‌ها در كلمات آن سوره است‌؛ يعني سوره‌هاي مشتمل بر حروف مقطعه‌، درصد حروف مزبور نسبت به ساير حروف آن سوره‌، بيشتر از همين درصد در ساير سوره‌ها است و اين خود يك معجزه است‌.

4. خداوند متعال با اين حروف تحدّي (هم‌آوردطلبي‌) كرده است و آوردن اين حروف در صدر سوره‌ها از قبيل شمارش و بيان حروف الفباست و بدين معناست كه شما اگر در معجزه و الهي بودن قرآن ترديد داريد، با همين حروف كه قرآن از آن فراهم آمده‌، كتابي همانند قرآن و يا دست كم سوره‌اي مانند سوره‌هاي اين كتاب الهي پديد آوريد.

5. علاّمه طباطبايي‌؛، نظر ويژه‌اي در اين‌باره ارائه نموده كه شايان تأمل است‌؛ ايشان مي‌فرمايند: با تدبّر در سوره‌هايي كه حروف مقطعه همسان دارد، روشن مي‌شود كه سوره‌هاي داراي حروف مقطعه مشترك‌، در مضامين و سياق‌ها نيز با يكديگر مشابه و متناسب است و اين تشابه ويژه ميان سوره‌هاي مزبور مشاهده مي‌شود؛ مثلاً در سوره‌هاي داراي "حم‌" آيه‌هاي اوّل آن با عبارت "تنزيل‌الكتاب‌" و يا عباراتي كه اين معنا را مي‌رساند، شروع شده و يا سوره‌هايي كه با "الم‌" آغاز شده‌، در سوره‌هايي مثل اعراف كه با "المص‌" شروع شده مطالبي را كه در سوره‌هاي "الم‌" و سوره "صاد" مي‌باشد، در خود جمع كرده و نيز در سوره رعد، كه با حروف "المر" شروع شده‌، مطالب هر دو قسم سوره‌هاي "الم ـ الر" وجود دارد؛ از اينجا استفاده مي‌شود كه اين حروف‌، رموزي‌اند بين خداي تعالي و پيامبرش كه معناي آن‌ها از ما پنهان است و فهم عادي ما راهي به درك آن‌ها ندارد، مگر به همين مقدار كه حدس بزنيم ميان اين حروف و مضاميني كه در سوره‌هاي هر يك آمده ارتباط خاصي وجود دارد.(ترجمه تفسير الميزان‌، موسوي همداني‌؛، ج 18، ص 6ـ8، دفتر انتشارات اسلامي‌.)

گفتني است‌: روايات تفسيري معتبر، معاني گوناگوني براي حروف مقطعه بيان مي‌كند و چون اين‌ها از قبيل "مثبتات‌" است‌، بدين معنا كه هر يك امري را اثبات مي‌كند و هيچ يك مفاد ديگري را نفي نمي‌كند، پس مطالب آن‌ها قابل جمع است و ممكن است همه آن‌ها درست باشد.(ر.ك‌: تفسير تسنيم‌، آيت‌الله جوادي آملي‌، ج 2، ص 69ـ129، مركز نشر اسرأ.)

اين كه حروف مقطعه رمز و سرّي باشد ميان خداوند متعال و رسول اكرم‌ـ و مراد از آن فهميدن ديگر و سردرآوردن آن‌ها از اين رموز نيست ـ، قولي است كه در مقابل تفاسير ديگر در مورد تفسير حروف مقطعه قرار دارد. آري‌، عده‌اي از بزرگان معتقدند اين حروف رمزي است ميان خدا و رسول‌و اولياي الهي‌: و ديگران به آن دسترسي ندارند و بايد از باب ايمان به غيب آن را پذيرفت‌.

بر اساس رأي مزبور، نبايد براي فهم معناي حروف مقطعه كوشش كرد و اين در صورتي است كه ما بخواهيم از راه علوم متعارف حصولي بدان دست پيدا كنيم‌، امّا طبق حديث "نوافل‌" كه مي‌گويد: انسان بر اثر نوافل‌، محبوب خداي سبحان مي‌شود و آن گاه خدا چشم و گوش او مي‌شود.(اصول كافي‌، شيخ كليني‌؛، ج 2، ص 352، دارالتعارف للمطبوعات‌.)

افرادي كه از راه فرايض و نوافل الهي‌، به خداوند نزديك مي‌شوند، مي‌توانند به اين رموز دست يابند.

البته بعضي از مفسران قائلند: رمز بودن حروف مقطعه با آن چه در آيات درباره قرآن كريم آمده (كتاب هدايت و بيان و تبيان‌) و با دستور تدبر در همه آيات آن‌، سازگار نيست‌، بنابراين لازم است دست كم برخي از مراتب فهم معناي حروف مقطعه بهره ديگران شود و به آن دست يابند.(ر.ك‌: تفسير تسنيم‌، همان‌، ج 2، ص 100 ـ 104، مركز نشر اسرأ.)

با توجه به اين كه قرآن كريم كتاب هدايت است‌، اين كتاب "تبيان كل شي‌ء" است در آن چه مربوط به هدايت بشر مي‌باشد. حروف مقطعه به ما مي‌فهماند كه كلمات و آيات قرآن از همين حروف تشكيل شده است‌، اگر شما مي‌گوييد اين كتاب از سوي خدا نيست‌، دست كم سوره‌هايي مانند آن بياوريد. پس حروف مقطعه "هزل‌" نيست‌، بلكه منشأ هدايت است و بشر را به الهي بودن قرآن رهنمون مي‌نمايد.