در قرآن كريم چند جا با نام جن آمده است آيا امروزه جن وجود دارد يا از بين رفته است خواهشمند توضيح دهيد.

پاسخ:

در قرآن كريم 22 موردكلمه جنّ و پنج مرتبه كلمه جَان بكار رفته ولى به معنى جنّ نيست و سوره هفتاد و دوم قرآن كريم نيز به نام جنّ است،

كلمه جنّ در اصل به معنى پوشيده و مخفى است چون جنّ از نظرها مخفى است اين كلمه درباره او بكار رفته و جَنين نيز از همين ماده است و به فرزند در رحم جنين گفته مي‏شود چون از نظرها مخفى است ،

 اينك برخى از نكاتى كه از آيات قرآن كريم درباره جنّ بدست مي‏آيد:

 1- جنّ موجودى است مانند انسان داراى اختيار واراده و مورد تكليف از سوى خداوند در سوره ذاريات آيه 56 مي‏فرمايد:

 (وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالأِنسَ اًّلاَّ لِيَعْبدُونِ)،

 نيافريديم جن وانس( انسان) را مگر بخاطر اين كه مرا عبادت كنند،

 2- برخى از آنها نيكوكار و برخى از آنها منحرف و بدكارند. در سوره جنّ مي‏خوانيم:

 (وَ أَنَّا مِنِّا الصّْلِحُونَ وَ مِنَّا دُون ذلِكَ كُنَّا طَرَاَّئِقَ قِدَداً)،

 برخى از ما جنيان تسليم و مطيع امر خداوند هستند و برخى منحرف و نيز مي‏خوانيم:

 (وَ أَنَّا مِنَّا المسلِمُونَ وَ منَّا القسِطُونَ)،

 برخى از ما صالح و برخى از ما غير صالح هستند،

 3- شيطان نيز از جنس جنّ بوده در سوره كهف آيه 50 مي‏خوانيم:

 (وَ اِذْ قُلْنَا لِلْمَلئِكَِْ لِأَدَمَ فَسَجَدوا اِلاَّ اًِّبليسَ كَانَ من الْجِنّ فَفَسَقَ عَنْ اَمْرِ رَبِّهِ)،

 همه فرشتگان براى آدم سجده كردند مگر ابليس كه او از جنّ بود واز امر پروردگارش تخلف نمود لكن بر اثر عبادت فراوان جز فرشتگان محسوب مي‏شد يعنى دستورى كه به فرشتگان داده مي‏شد شامل حال او نيز مي‏گشت، در قرآن كريم سوره بقره آيه مي‏خوانيم:

 (وَ اِذْ قُلْنَا لِلمَلَئِكَِْ اسْجُدوَا اِلا اِبْليسَ أَبَى وَ استَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكفِرِينَ)،

 يعنى به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد پس همه سجده نمودند مگر ابليس،

 4- در لشكر حضرت سليمان همان گونه كه انسانها بودند جنّ و پرندگان نيز جز لشكر آن حضرت بودند در سوره نمل آيه 17 مي‏خوانيم:

 (وَ حُشِرَ لِسُلَيُمَنَ جُنوُدُهُ مِنَ الانْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يوُزَعُونَ)

 يعنى لشكريان سليمان از جنّ وانسان و پرنده براى آن حضرت (درمقابل حضرت) جمع شدند ،

 5- از سوره نمل آيه 39 كه فردى از جنّ به حضرت سليمان گفت: من تخت بلقيس را قبل از آن كه از جايگاهت حركتى كنى برايت حاضر مي‏كنم. از اين آيه قدرت فراوان برخى از جنيان فهميده مي‏شود،

 (قَالَ عِفريتُ مِنَ الْجِنِّ أنا أَتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِن مّقَامِكَ وَ أِنّيِ عَلَيْهِ لَقَوِيٌ أَمِينٌ)،

 6- برخى از جنيان بهشتى و برخى جهنمى هستند،

 (وَ لَقَد ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مَّنَ الْجِنَّ وَ الاًِّْنسِ لَهُمْ قُلُوبُ لاَّ يَفْقَهونَ بِهَا وَ لَهُمْ اَعْينُ لاَّ يُبصِرُونَ وَ لَهُم َاذَانٌ لاَّ يَسمَعونَ بِهَاَّ أولئكَ كالانعامِ بل هُم أَضلُّ أولَّكَ هُمُ الْغَفِلُونَ)،

 (يَمَعْشَرَ الْجِنّ وَ الاْنسِ أَلَم يَاتِكُم رُسُلٌ مّنكُم يَقُصُّونَ عَلَيكم ْ ايتِى وَ يُنذِرُونَكُم لِقاََّ يَومِكُم هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَيَّ أَنفُسِنَا وَ غَرَّتُهُمُ الْحَيوُْ الدُّنيَا وَ شَهِدُ و اعَلِيَّ أَنفُسِهِن أَنَّهُم كَانُوا كفِرِينَ)،

 سوره انعام، آيه 130

 7- برخى از جن‏ها هم چون برخى از انسانها مردم را وسوسه و منحرف مي‏كنند و در سوره ناس مي‏خوانيم:

 (مِنْ شَرَّ الْوَسواسِ الْخَنَّاسِ4 الَّذِى يُوَسوِسُ فِى صُدُورِ النَّاسِ 5 مِنَ الجِنَِّْ وَ النَّاسِ 6)،

 8- جنّ از آتش آفريده شده برخلاف انسان كه از خاك آفريده شده است،

 (وَ لَقَد خَلَقنَا الاًِّْنسنَ مِنْ صَلصَلٍ مِّن حَمَاًٍّ مَسْنُونٍ 26 وَ الجَاَّنَّ خَلَقنَهُ مِن قَبلُ مِن نَّارِ السَّمُمومِ)،

 سوره حجر، آيه 26

 9- خداوند در آيه 60 سوره يس مي‏فرمايد:

 (أَلَم أَعْهَدْ اًِّلَيكُم يَبنِيََّ ادَمَ أَنْ لاَّ تَعبُدُوا الشَّيطَنَ اًِّنَّهُ لَكُم عَدُوُّ مُّبِينٌ)،

 (در روز قيامت به مجرمان خواهم گفت) آيا پيمان نگرفتيم از شما كه شيطان را بندگى (اطاعت) نكيند شايد از اين آيه بتوان استدلال كرد بر ابن كه تا روزى كه مجرمى در دنيا وجود داشته و دارد شيطان نيز كه يكى از افراد جّن است وجود داشته و خواهد داشت چه اين كه از ظاهر آيه بنظر مي‏رسد كه همه مجرمان به خاطر اطاعت و بندگى شيطان گرفتار گناه شده‏اند ،

 10- شيطان كه از جّن است داراى فرزندانى است كه آنها نيز درصدد گمراه كردن مردم هستند در سوره كهف آيه 50 مي‏خوانيم:

 (أَفَتتَّخِذُ و نَهُ وَ ذرِّيَّتَهُ أَولِيَاََّ مِن دوُنى وَ هُم لَكُم عَدُو بِئسَ لِلظُّلِمِينَ بَدَلاً)،

 يعنى آيا شيطان و فرزندانش را سرپرست خود ميگيريد نه مرا،

 11- در ميان جّن نيز زاد و ولد و مرد و زن وجود دارد در آيه ششم سوره جّن مي‏خوانيم:

 (وَ أنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ لاِْنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مّنَ الْجِنّ فَزَادُهُم رَهَقاً)،

 يعنى بودند مردانى كه پناه مي‏بردند به مردانى از جّن( معلوم مي‏شود درميان جّن مرد و زن وجود دارد)،

 12- شيطان و فرزندانش ما را مي‏بينند چون از جنس جّن هستند ولى ما آنها را نمي‏بينيم در سوره اعراف آيه 27 مي‏خوانيم:

 (اًِّنَّهُ يَرئكُم هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِن حيثُ لاَ تَرَونَهُم اًِّنَّا جَعَلنَا الشَّيَطِينَ أَولِيَاََّ لِلَّذِينَ لاَ يُومِنُونَ 27)،

 يعنى براستى كه شيطان و فرزندانش شما را مي‏بينند از جايى كه شما آنها را نمي‏بينيد،

 13- جمعى از جنيان آيات قرآن را شنيدند و مسلمان شدند و خبر نزول آياتى عجيب (خارق العاده) و هدايتگر را به برخى ديگر از جنيان گوشزد نمودند در آغاز سوره جّن مي‏خوانيم:

 (قُل أُوحِى اًِّلَيَّ أَنَّهُ استَمَعَ نَفَرُ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا اًِّنَّا عَجَبَا)،

 بگو اى پيامبر كه وحى شد به من كه گروهى از جّن قران را گوش كردند سپس گرفتند ما قرآنى عجيب( خارق العاده) شنيديم كه به راه راست هدايت مي‏كند پس به او ايمان آوريم،

 14- در آيه 13 سوره سبا به بخشى از كارهاى مهم توليدى گروه جن كه فرمان سليمان انجام مى‏دادند اشاره كرده چنين مي‏گويد سليمان هر چه مي‏خواست از محرابها، معبدها، و تمثالها، و ظرفهاى بزرگ غذا كه هم چون حوض‏هاى بزرگ بود و ديگهاى عظيم ثابت براى او تهيه مي‏كردند،

 (يعلمون له ما يشأُ مِنْ مَحاريب و تماثيل و جفان كالجواب و قُدور راسيات)كه بخشى از آنها مربوط به مسائل معنوى و عبادى بود و بخشى با نيازهاى جسمانى انسانها و جمعيت عظيم لشكريان و كارگزانش تناسب داشت. از اين آيات بدست مي‏آيد كه جّن واقعيت دارد و مانند انسان داراى تكليف مي‏باشد،

 15- از آيات سوره ص و سبأ وهم چنين آيه 823 سوره انبيا(وَ مِنَ الشَّياطينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِك)

 بخوبى استفاده مي‏شود كه گروهى از جن كه مسخر سليمان بودند افرادى باهوش، فعال و هنرمند و صنعتگر با مهارتهاى مختلف بودند و در اين آيه مشخص مي‏شود كه عده‏اى براى آن حضرت غواصى مي‏كردند و در دريا جواهرات و مواد پر ارزش بيرون مي‏آوردند،

 16- جّن موجود لطيفى است و به راحتى در جاهاى مختلف مي‏توان حضور پيدا كند اخبارى را بشنود و يا چيزى را ببيند و احياناً به اطلاع برخى از افراد كه با آنها مرتبط هستند برساند لكن اين كار خبر از ديدنيها و شنيدنيهائيست كه توسط جّن انجام گرفته و غيب گويى نيست كه او شنيده وديگرى نشنيده واينها غيب گويى وعلم غيب محسوب نمي‏شود البته تسخير جنّ حرام است. در قرآن كريم مي‏خوانيم كه خود جن هم غيب نمي‏دانستند( و بدون ديدن يا شنيدن علم به اخبار پيدا نمي‏كردند) در آيه 14 سوره سبأ كه اشاره به مرگ حضرت سليمان دارد در حالى كه حضرت سليمان تكيه بر عصا نموده بود و جنّ و انس كه لشكرش بودند نمي‏دانستند كه او مرده و لذا مدتى زياد در انتظار او ايستاده بودند و نزديكش نمي‏رفتند تا اين كه موريانه‏اى به امر خداوند شروع كرد به خوردن عصا همين كه عصا شكست سليمان افتاد فهميدند كه حضرت مرده،

 (فَلَمَّا خَرَّتَبيَّنتِ الجِنُّ أَن لُّو كَانُوا يَعلَمُونَ الغَيبَ مَالَبِثُوا فى العَذَاب المُهِينِ)

 يعنى همين كه سليمان افتاد جنيان فهميدند كه اگر غيب مي‏دانستند (اين قدر) در شكنجه و غذاب خوار كننده درنگ نمي‏كردند. در پايان توجه به اين نكته مناسب است كه:

 اينكه اصل وجود جّن و برخى خصوصياتش كه ذكر نموديم مورد تأييد قرآن كريم است دليل بر آن نيست كه همه آن چه كه در ميان مردم در رابطه با جّن مطرح است صحيحاست چه اين كه داستانهاى ساختگى و افسانه‏اى درمورد جّن نيز شايع است كه موجب ترس بيجا در برخى از مردم شده است،

 پرى در فارسى گاهى به معناى جّن يا جّن مؤنث بكار مي‏رود وگاهى هم به معناى موجود افسانه‏اى است و در فرهنگ لغت دهخدا و فرهنگ لغت معين بدين معنا آمده است،