پاسخ:
1. همان گونه كه در آيات بعدى بيان شده، موضوع آيه شريفه، درباره "ظهار" است كه از كارهاى زشت عصر جاهليت بود؛ يعنى زمانى كه مرد از همسرش ناراحت ميشد، براى اين كه او را در فشار و تنگنا قرار دهد، ميگفت: "انت عليّ كظهرامي؛ تو نسبت به من، هم چون مادرم هستى." و به دنبال آن معتقد بودند كه آن زن براى هميشه بر همسرش حرام ميشود و حتى نميتواند همسر ديگرى انتخاب كند و هم چنان بى تكليف ميماند.( تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازى و ديگران، ج 23، ص 416، دارالكتب الاسلاميه. )
2. در خصوص آيه شريفه مورد پرسش، ماجرا چنين بود كه زنى از انصار به نام "خوله" كه از طايفه خزرج و نام همسرش اوس بن صامت بود، در واقعهاى مورد خشم شوهرش قرار گرفت و شوهرش هم كه شخصى تندخو بود، تصميم گرفت از وى جدا شود و همان عبارت مربوط به ظهار را به همسرش گفت؛ چيزى نگذشت كه پشيمان شد و از همسرش خواست نزد پيامبر(ص) برود و از ايشان بپرسد آيا راه حلّى وجود دارد يا خير. پيامبر(ص) هم در پاسخ به پرسش زن فرمود: تو بر او حرام نشدهاى، اما زن پس از اصرار، سرانجام روى به درگاه خداوند آورد و از او تقاضاى كمك كرد.
اين جا بود كه به پيامبر(ص) وحى شد و آيات آغازين اين سوره مباركه نازل شد؛ آياتى كه راه حلّ مشكل ظهار را به روشنى بيان ميكند؛ آنگاه پيامبر(ص) از زن خواست همسرش را نزد او بياورد و حكم آيه شريفه را كه آزادى يك برده، روزه گرفتن دو ماه پى در پى، و در صورت عدم امكان دو ماه روزه، انجام دستور اول و سرانجام دستور سوّم را به شوهرش فرمود. وى هم توانايى انجام دستور سوّم را داشت كه پس از دادن كفاره، اين زن و شوهر به زندگى گذشته خود بازگشتند.( همان. )