پاسخ:
لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَ تِكَ وَ لاَ تُخَافِتْ بِهَا؛
نمازت را با آواز بلند مخوان و بسيار آهستهاش مكن.
"بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشأ را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر (و همچنين تسبيحات اربعه) را آهسته بخوانند."(توضيحالمسائل، امامخمينى، مسأله 992 و مسأله 1007.)
يكى از ادله مراجع در اين مسأله رواياتى است كه از معصومين: رسيده و در كتابهاى فقهى مورد بررسى قرار گرفته است.(جواهر الكلام، نجفى، ج 9، ص 364 ـ 369، دارالكتب الاسلاميه، تهران ، وسائلالشيعه، عاملى، ج 6، ص 82 ـ 86، باب 25 و 28، ابواب القرائه فى الصلاه، چاپ احيأ التراث.)
همچنين فتواى فقها در اين مسأله ربطى به اين آيه ندارد، چون جهر و اخفاتى كه در اين مسأله وجود دارد، غير از جهر و اخفاتى است كه در آيه از آن نهى شده است؛ آنچه در نماز صبح و مغرب و عشأ فقهأ فرمودهاند جوهر داشتن صداست؛ نه بلند كردن صدا، و آنچه در نماز ظهر و عصر فرمودهاند، جوهر نداشتن صدا است، نه آن كه حتى خود انسان هم صدايش را نشنود.(تحريرالوسيله، امام؛، ج 1، ص 166، مسأله 11، القول فى القرائه، مؤسسه انتشارات دارالعلم)) ولى آنچه در آيه مطرح شده غير از اين است كه ميفرمايد: "نمازت را به آواز بلند مخوان و بسيار آهستهاش مكن، و ميان اين و آن راهى ميانه جوي"(ترجمه استاد محمدمهدى فولادوند.)
پس آيه ربطى به اين مسأله فقهى ندارد؛ بلكه از افراط و تفريط در بلند خواندن و آهسته خواندن نهى ميكند.(ترجمه الميزان، سيد محمدباقر موسوي همدانى، ج 13، ص 312، انتشارات اسلامى قم ، تفسير نمونه، آيه الله مكارم شيرازى و ديگران، ج 12، ص 328، دارالكتب الاسلاميه، تهران.)
ممكن است مقصود آيه اين باشد كه: همه نمازها را بلند نخوان و يا همه را آهسته نخوان؛ بلكه راه ميانه را انتخاب كن و بعضى نمازها را بلند و بعضى را آهسته بخوان. بنابراين هيچ منافاتى بين فتواى فقها در اين مسأله با آيه مذكور وجود ندارد.(الميزان، همان.)