پاسخ:
"ريش" در لغت به معناى پَرِ مرغ(فرهنگ معين، ذيل ماده "ريش". ) و مجموع پرهاى پرنده است؛ هم چنين به لباس فاخر و غيره نيز ريش گفته شده است و مراد از آن زينت است؛ خواه طبيعى باشد، مانند مو و غيره و خواه مصنوعى، مانند لباس فاخر و...( قاموس قرآن، على اكبر قرشى، ج 3ـ4، ص 152، دارالكتب الاسلاميه. ) اين كلمه از ريش پرنده، گرفته شده است كه در آن انواع زينت و زيبايى وجود دارد؛ از اين رو، ريش به هر آن چه در آن زيبايى است، گفته مىشود.( تفسير الميزان، علامه طباطبايى؛، ج 8، ص 67، دارالكتب الاسلاميه. ) اين كلمه، تنها يك بار در قرآن كريم، به كار رفته است.
مفسّران و اهل لغت، آن را به معناى وسيعترى گرفته، هر گونه اثاث و وسايل مورد نياز انسان را ريش ناميدهاند؛ اما آنچه در آيه مناسبتر است، همان مفهوم لباسهاى زينتى و جالب است.( تفسير نمونه، ايت اللّه مكارم شيرازى و ديگران، ج 6، ص 131ـ132، دارالكتب الاسلاميه. )
2. قرآن كريم پس از سخن درباره لباس ظاهرى (ريش)، بحث را به پوشش معنوى كشانده و مىفرمايد: لباس تقوا از لباس ظاهرى هم بهتر است. با توجه به تقابل لباس تقوا با لباس ظاهر، در آيه شريفه فوق، به نظر ميرسد كه منظور از لباس تقوا، همان روح تقوا و پرهيزگارى است كه جان انسان را حفظ ميكند. مصاديق آن نيز، حيا، عمل صالح و... است.( همان، ص 133. )
3. نكته مهمي كه از تعبير "ريشاً" يعنى زينت ظاهرى و اهميت دادن به نقطه مقابل آن، تقوا و زينت باطن استفاده ميشود ـ و به خصوص در روزگار ما، قابل تأمل و دقت جدّى است ـ آن است كه در عصر ما، جنبههاى فرعى و حتى نامطلوب و زننده لباس ظاهرى، به اندازهاى گسترش يافته كه عاملى براى تجمّلپرستىها، توسعه فساد، تحريك شهوات، خودنمايى، تكبّر، اسراف و تبذير، مُدپرستى، دامن زدن به چشم و هم چشميها و هدر دادن نيروى عظيمى از مردم، به ويژه گروه جوان كشور شده است؛ با توجه به اين همه نابسامانىها كه امروزه از اين ناحيه، متوجه جامعه شده، جهتگيرى قرآن و گوش جان سپردن به پيام آن دارو و درمان دردى است كه دامنگير بخش فراوانى از جامعه ما و حتى كشورهاى ديگر شده، آنان را رنج ميدهد.