كشف برخي دستاوردهاي علمي مطابق با قرآن‌ را شرح دهيد .

پاسخ:

قرآن كتاب تاريخ‌، جغرافيا، زيست‌شناسي‌، فيزيك و مانند آن‌ها نيست‌، بلكه كتاب انسان سازي و انسان پروري است و هدف اولي و اصلي آن هدايت انسان به سوي كمال است‌، ولي به دلايلي گاه به برخي نكات غيبي و علمي اشاره كرده است كه در واقع  اين گونه مسائل در حوزه اهداف ثانوي است‌. خداي متعال به برخي امور طبيعي كه بر بشر پنهان بوده اشاره  كرده است و بشر به مرور و با گذشت زمان و دست يابي به دانش‌هاي جديد به برخي از آن‌ها پي برده است كه اين خود دليل اعجاز قرآن است و از فرا بشري بودن آن خبر مي‌دهد.

اما اين كه غيب تنها مختص به خداست و در هيچ حال‌، هيچ كس از آن آگاه نيست‌، (لايعلم الغيب الا الله‌) پذيرفتني نيست‌؛ زيرا قرآن به صراحت مي‌فرمايد برخي از مخلوقات به اذن خدا از غيب با خبر مي‌شوند: "عَـَـلِم‌ُ الْغَيْب‌ِ فَلاَ  يُظْهِرُ عَلَي‌َ غَيْبِه‌ِي‌َّ أَحَدًا # إِلآ  مَن‌ِ ارْتَضَي‌َ مِن رَّسُول‌ٍ فَإِنَّه‌ُو يَسْلُكُ مِن بَيْن‌ِ يَدَيْه‌ِ وَ مِن‌ْ خَلْفِه‌ِي رَصَدًا ؛(جن‌،26و27)  ؛ عالم به غيب او]خدا[ است و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمي‌سازد. مگر رسولاني كه آن‌ها را برگزيده است و مراقبيني از پيش رو و پشت سر براي آن‌ها قرا ر مي‌دهد."

همين معنا در آيه 179 سوره آل عمران نيز آمده است و در آيه 49 آل عمران‌، درباره حضرت عيسي (ع‌) آمده است كه از غيب خبر مي‌داد: "...وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُون‌َ وَمَا تَدَّخِرُون‌َ فِي بُيُوتِكُم‌ْ؛(آل عمران‌،49) من شما را از آنچه مي‌خوريد، يا در خانه‌هاي خود ذخيره مي‌كنيد، خبر مي‌دهم‌."

افزون بر اين‌ها، در قرآن آياتي آمده و از غيب خبرهايي داده كه با گذشت زمان بر همگان آشكار شده است‌؛ مانند پيروزي روم بر ايران (روم‌،1) و يا فتح مكه‌(قصص‌، 85)

برخي دانشمندان از بررسي آيات و روايات به اين نتيجه رسيده‌اند كه اسرار غيبي بر دو نوع است‌؛ قسمتي مخصوص خداست و خدا آن‌ها را بر هيچ كس آشكار نساخته مانند زمان برپا شدن قيامت و برخي از آن‌ها را به انبيأ و اوليأ آموخته است‌.

از سوي ديگر، اسرار غيبي ممكن است جهات مختلفي داشته باشند و خدا برخي جهات آن‌ها را بر ديگران آشكار سازد و بخش هايي را پنهان دارد، و نيز بايد در نظر داشت كه چهارچوب مسئله غيب به طور كامل روشن نيست و ممكن است برخي مسائل كه به دليل ناآگاهي مردم جزو اسرار غيبي به شمار مي‌رود، در برهه‌اي از زمان جزو غيبيات نباشد؛ يعني بخشي از امور غيبي ـ كه بيشتر در امور طبيعي و مادي است ـ نسبي است و ممكن است زماني جزو امور غيبي به شمار نرود؛ افزون براين‌، نسبي بودن غيبيات درباره افراد گوناگون نيز جاري است‌؛ به ديگر سخن‌، امري كه نسبت به مردم غيبي است‌، نسبت به پيامبر9 غيبي نيست‌؛ بنابراين‌، پيش از ورود به بحث درباره غيبيات بايد موضوع و سخن و دايره ودامنه بحث روشن شود تا به نتيجه‌اي روشن برسد.(براي آگاهي بيشتر ر.ك‌: تفسيرنمونه‌، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران‌، ج 25، ص 142 ـ 153، دارالكتب الاسلاميه‌،  چ چهارم‌، قم‌، 1367 ش‌.)