الف ـ با اين كه قرائت حمزه كوفي مستقيم از امام صادق‌است‌، چرا قرائت عاصم را كه با يك واسطه از اميرالمؤمنين است ترجيح داده مي‌شود؟ اگر قرائت‌هاي ديگر اشتباه بودند چرا پيشوايان معصوم‌: امر به معروف و نهي از منكر نكردند؟

پاسخ:

الف ـ در ترجيح قرائت عاصم بر حمزه كوفي و ديگر قرأ چند دليل وجود دارد. در مواردي كه حديث‌هاي متعدد و متفاوتي در مورد موضوعي وجود دارد، ملاك گزينش حديث خوب‌، در مرحله اول‌، مورد اعتماد بودن راويان حديث است‌; هر چند متعدد باشند و با چند واسطه به منبع اصلي برسند. عاصم در بين قرأ، معروف به خصوصيات و خصلت‌هايي ممتاز بوده كه شخصيتي قابل توجه به او بخشيده است‌. وي ضابطي بي‌نهايت استوار و در گرفتن قرائت‌هاي قرآن از ديگران بسيار محتاط بوده است‌. لذا تمام ائمه قرائت كوشش كرده‌اند تا اسناد قرائت خود را به عاصم‌، به روايت حفص متصل كنند.(ر.ك‌: پژوهشي در تاريخ قرآن كريم‌، دكتر سيد محمد باقر حجتي‌، ص 320، دفتر نشر فرهنگ اسلامي‌.)

2. در واقع‌، قرائت حفص همان قرائت عامه مسلمانان است‌، زيرا حفص و استاد او عاصم به شدت‌، به آن چه كه با قرائت عامّه و روايت صحيح و متواتر ميان مسلمانان بود، پاي‌بند بودند; ائمه‌: نيز ـ همچنان كه روايت‌ها خواهد آمد ـ مردم را به خواندن قرآن به شيوه‌اي كه بين مردم مرسوم بود، تشويق مي‌كردند. به همين جهت اين قرائت در تمامي ادوار تاريخ مورد اعتماد مسلمانان قرار گرفته است‌.(ر.ك‌: علوم قرآني‌، آيت اللّه معرفت‌، ص 235، مؤسسة التمهيد.)

3. دانشمندان علوم قرآني‌، شرط ترجيح قرائتي بر قرائت ديگر را، نقل قرائت از پيامبر اكرم‌، مطابقت قرائت با مصحف‌هاي موجود ثبت شده از قرون اوليه و توافق با فصيح‌ترين و معروف‌ترين اصول و قواعد زبان عربي‌، مي‌دانند. قرائت عاصم در اين شرايط بر قرائت حمزه برتري دارد. قرائت عاصم به پيامبر اكرم نزديك‌تر است‌. و با قواعد عربي و مصحف‌هاي موجود، تطابق بيشتري دارد.(ر.ك‌: همان‌، ص 218.) قرائت حمزه كوفي از غير طريق امام صادق‌با چهار واسطه به پيامبر اكرم مي‌رسد

ب ـ شايان ذكر است كه اختلاف قرائت‌ها در قرآن كريم هرگز به معناي تحريف (اصطلاحي‌) و افزايش و يا كاهش در قرآن نيست‌. اين اختلاف قرائت بر اثر عواملي پديد آمد كه خود نويد توجه عميق مسلمانان به اين كتاب آسماني و به خاطر سپردن لهجه‌هاي قاريان اوليه و ثبت و ضبط رسم الخط مصاحف مي‌باشد. افزون بر آن بسياري از موارد اختلاف قرائت‌، هيچ گونه تفاوت كتبي و معنوي به همراه ندارد; بنابراين اختلاف قرائت‌ها به معناي اشتباه بودن يك قرائت به كلي و تغيير معنا و مفهوم كلمه‌ها به واسطه آن نيست‌. به همين جهت است كه بيشتر فقها، به تخيير در انتخاب هر يك از قرائات سبع فتوا داده‌اند.(همان‌، ص 245.)

نكته ديگر اين كه قرآن كريم دو مسير را از زمان پيامبر اكرم طي كرده است‌، نخست راه مردمي كه مسلمانان سينه به سينه از پدران و اجداد خود از شخص پيامبر اكرم‌دريافت كرده‌اند و براي هميشه دست به دست داده تا به امروز به ما رسانده‌اند. نمايان‌گر اين راه همان قرائت عاصم است‌.

ديگري از طريق اجتهاد و كنكاش قاريان قرآن‌.

از ائمه‌: احاديثي دربارة قرآن كريم وارد شده كه حاكي از دقّت نظر و ژرف‌انديشي آنان دربارة اين كتاب مقدس است‌. هم چنين نشان دهندة ميزان عنايت و اهتمام آنان به حفظ و حراست نص قرآن كريم و جلوگيري از تحريف آن است‌. ائمه‌: از همان زمان رحلت پيامبر اكرم‌، مردم را به رعايت قرائت متداول بين مردم‌، رسم الخط معروف و... تشويق و ترغيب مي‌كردند.

براي نمونه‌، سالم بن سلمه مي‌گويد: شخصي در محضر امام صادق‌آياتي از قرآن را قرائت كرد و به طوري كه من شنيدم‌، قرائت او غير از قرائت ديگر مردم بود. حضرت به وي فرمود: از اين قرائت خودداري كن و همان گونه كه مردم مي‌خوانند تو هم بخوان‌."(الكافي‌، كليني‌؛ ج 2، ص 633، دارالكتب الاسلامية‌.)

در روايت ديگري سفيان بن سمط مي‌گويد: در مورد تنزيل قرآن از امام صادق‌پرسيدم‌، وي فرمود: "همان گونه كه آموخته‌ايد، بخوانيد."(همان‌، ص 631.)

حديث اشاره دارد به اين كه مسلمانان موظفند قرآن را همان گونه كه از پيامبر اكرم فرا گرفته‌اند بخوانند.(ر.ك‌: علوم قرآني‌، همو، ص 219.)