پاسخ:
تدبر و انديشه، براي فهم قرآن كريم، از توصيههاي مؤكد اين كتاب آسماني است؛
"كِتَـَبٌ أَنزَلْنَـَهُ إِلَيْكَ مُبَـَرَكٌ لِّيَدَّبَّرُوَّاْ ءَايَـَتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ الاْلْباَب؛(ص،29)
(اين قرآن) كتاب بابركتي است كه بر تو فرو فرستاديم تا در آيات آن انديشه كنند و خردمندان پند گيرند."
موقعيت اجتماعي و شغلي مفسر سنخيتي با تفسير قرآن ندارد. آن چه درباره يك مفسر نقش اساسي دارد، دانشهايي است كه در فهم قرآن مورد نياز است. اگر مفسر با به كارگيري آن علوم در آيات قرآن تدبر كند، و طبق معيار و ملاك تفسير ـ بدون دخالت دادن رأي و نظر خود ـ تفسير نمايد، ارزش بسياري نزد خداوند متعال دارد؛ و در مقابل، اگر از نزد خود تفسير كند، جايگاهش جهنم خواهد بود. پيامبر اكرمميفرمايد: "هركس قرآن را به دلخواه خويش تفسير كند، جايگاهش در آتش است."(كمال الدين، شيخ صدوق؛، ج 1، ص 256، دارالكتب الاسلاميه.)
البته، در مقام سنجش، علم، نقطه آغاز، و عمل، نقطه فرجام كار است. چون علم بدون عمل، كامل نميگردد؛ و عمل هم بدون علم خلوص نمييابد؛ "وَ مَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَ يَعْمَلْ صَـَـلِحً ...؛ (تغابن،9) و هركس ايمان به خدا بياورد و عمل صالح انجام دهد."
دستيابي به اين دو (علم و عمل) جز به تحصيل علوم لفظي، دانشهاي عقلي و مواهب الهي ميسر نخواهد گرديد.
علومي كه يك مفسر براي تفسير بايد دارا باشد:
1. شناخت يكايك واژهها و الفاظ (علم لغت)
2. شناخت مناسبت الفاظ با يكديگر (علم اشتقاق)
3. شناخت اموري كه بر لفظ عارض ميشود: مانند: ساختار كلمات، تعريف در صيغههاي مختلف و حالات اعراب (علم نحو)
4. شناخت قرائات مختلف
5. شناخت اموري كه قرآن درباره آنها نازل شده و شرح داستانهايي كه ضمن سورهها آمده است. (علم آثار و اخبار)
6. شناخت سنن منقول از پيامبر اكرمو كساني كه شاهد نزول وحي بودهاند و آن چه مورد اتفاق يا اختلاف آنها است. (علم سنن)
7. شناخت ناسخ و منسوخ، عموم و خصوص، اجماع و اختلاف، مجمل و مبين، انواع قياس شرعي و مواردي كه قياس در آنها جايز است. (علم اصول)
8. شناخت احكام شرعي، مستحبات و آداب مربوط به سياستهاي سه گانه (فرد، خانواده و جامعه) همراه با رعايت عدالت. (علم فقه)
9. شناخت ادله عقلي، استدلالهاي واقعي، تقسيم، تعريف، بيان فرق معقولات و مظنونات.(علم كلام)
10. علم تفسير علم موهبتي است، دانشي ميباشد كه خداوند از رهگذر عمل شخصي به دانستههايش نصيب او ميسازد.
و...
كسي كه اين ده علم در او به سرحد كمال برسد. و توان به كار بردن آن را دارا باشد، و يا كسي كه در بعضي از اين علوم كامل باشد و هنگام تفسير از صاحبان حق كمك بجويد، از زمره مفسران به رأي نخواهد بود، و جايگاه ارزشمندي خواهد داشت.(ر. ك: تفسير و مفسران، آيت الله معرفت، ج 1، ص 55 - 60، مؤسسه فرهنگي التمهيد.)