پاسخ:
پرسش شما قدري ابهام دارد. اگر مقصود مباني و روش هاي تفسير قرآن به صورت كلي باشد، در پاسخ گفته مي شود: دانش تفسير كه يكي از اصيل ترين دانش اسلامي است، همانند دانش هاي ديگر نيازمند به چند چيز است:
1 - موضوع: موضوع علم تفسير كه قرآن كريم است.
2 - هدف: هدف علم تفسير فهم مقصود آيه ها است.
3 - مباني؛ و روش تفسير كه چگونگي كشف معاني و مقاصد قرآن است.
مباني به ديدگاه ها و پيشفرض هاي بنيادي در تفسير اطلاق مي شود كه پذيرش يا ردّ آن ها در نفي و اثبات تفسير مؤثّر است. اين مباني به دو دسته : مباني صدوري و مباني دلالي قابل تقسيم است.
روش صحيح تفسيري از ويژگي خاصي برخوردار است و شناخت روش ها و گرايش هاي تفسيري براي هر مفسّر قرآن لازم است.
مقصود از "روش" استفاده از ابزار يا منبع خاصّ در تفسير قرآن است كه معاني و مقصود آيه را روشن ساخته و نتايج مشخّص را به دست مي دهد.
روش هاي تفسير قرآن را به دو روش :
1 - صحيح و معتبر،
2 - باطل و غير معتبر تقسيم كرده اند.
به بيان ديگر: مربوط به پذيرش نوع و شيوه استناد به منابع است
روش تفسير
توجه: هر كدام از اين روش ها و چگونگي اعتبار آنها در جاي خود بايد بحث شود.
مفسّران براساس تخصصي كه در علم خاصّ داشته يا براساس علاقه و ذوقي كه به يك علم يا مبحث خاصّ داشته اند، در نگارش تفسير به طرف همان بحث يا علم روي آورده و مطالب آن را در تفسير خود بيشتر مطرح كرده اند، از اين رو گرايش ها و سبك هاي تفسيري متفاوتي به وجود آمده است، از جمله گرايش ها و سبك هايي (2) كه در اين نمودار مشخص شده است: