با امام كاظم(ع) در سايه قرآن

على مختارى

آداب تلاوت

1 صداى زيبا و حزن‏آور

عالم بزرگوار شيخ مفيد(ره) مى‏نويسد: طبق ادله گذشته،آن حضرت دانشمندترين مردم زمانه بود و بيش از همه حافظ كتاب الهى وخوش‏صداترين آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزن‏آور مى‏خواند ومى‏گريست و شنوندگان هم گريه مى‏كردند، اهل مدينه او را «زين المجتهدين‏»مى‏ناميدند. (1)

در روايتى ديگر آمده است:(و كانت قراته حزنا) يعنى قرائت آن‏حضرت حزن‏آوربود. (2) به ابرهه مسيحى فرمود: «با كتاب خودت چقدر آشنايى؟ پاسخ‏داد: به متن و تاويل آن آگاهم، هشام مى‏گويد: حضرت كاظم(ع) شروع كرد به قرائت‏انجيل، آنگاه ابرهه گفت: «حضرت مسيح اين‏چنين مى‏خوانند و جز او هيچ كسى چنين‏نخوانده است و از پنجاه سال پيش تا كنون در جستجوى چنين شخصيتى بودم‏» و دراين هنگام، ابرهه به دست امام مسلمان شد. (3)

2 ترتيل

يعنى حروف كاملا ادا وبيان و وقوف رعايت گردد.

حضرت كاظم(ع) مى‏فرمايد: از پيامبر اكرم در باره معناى «و رتل القرآن‏ترتيلا» (4) پرسيدند، در پاسخ فرمود:

بينه تبيانا و لا تنثره نثر الرهل و لا تهذه هذالشعر، قفوا عند عجائبه و حركوابه القلوب و لا يكون هم احدكم آخر السوره. (5)

يعنى قرآن را واضح و كاملا روشن‏بيان كن و حروفش را مانند رمل و شن‏هايى كه باد يكباره مى‏پاشد بر روى هم نريزو آن را مانند شعرخوانى پشت‏سر هم و با شتاب مخوان; نزد شگفتيهاى قرآن‏بايستيد و دلها را با آن تكان دهيد و همت و نظر شما رسيدن به آخر سوره‏نباشد، يعنى به كيفيت‏بپردازيد نه به كميت. (6)

3 ارج نهادن به حاملان قرآن

آن حضرت در حديثى از جد بزرگوارش نقل مى‏فرمايد: خداى تعالى بخشنده است و جودرا دوست دارد و كارهاى عالى را دوست مى‏دارد و از كارهاى پست ناخرسند است وواقعا از احترام به جلال الهى بزرگداشت‏سه گروه است:

الف) ريش سفيد مسلمان،

ب) امام عادل،

ج) آن كسى كه حامل و تسليم قرآن كريم است‏به گونه‏اى كه نه اهل غلو است ونه از بار تكاليفش شانه خالى مى‏كند. (7)

4 اهداى ثواب قرائت‏به معصومان(ع)

على بن‏مغيره به امام كاظم(ع) مى‏گويد:

پدرم از جد شما پرسيد آيا رواست‏شبى يك ختم قرآن بخوانم؟

جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسيد: آيا در ماه رمضان هم؟ جد شما فرمود: درماه رمضان نيز، جدم عرض كرد: بلى هر چه توانستم.

و برنامه پدرم اين بود كه در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم مى‏كرد; و من نيزپس از پدر قرآن مى‏خوانم بيشتر و گاهى كمتر از پدرم، كم و زياديش بستگى داشت‏به اندازه فرصت و فراغت و يا كار و سرگرمى و نشاط و بيماريم و هنگام عيدفطر، قرآنهايى كه خوانده بودم، يك ختمش را براى رسول اكرم(ص) يكى براى‏على(ع)، يكى براى فاطمه(ع) و همچنين براى هر كدام از امامان تا به شما رسيدو يكى هم براى شما قرار مى‏دادم، از هنگامى كه خدا اين بينش و حال را به من‏عنايت كرده است و در سلك پيروان شما قرار گرفته‏ام.

حال آيا براى خودم نيز پاداشى هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است كه در قيامت‏با آنها هستى، گفتم الله‏اكبر، آيا چنين اجرى دارم؟ حضرت سه بار فرمود:

بلى. (8)

شيعه و قرائت قرآن

حضرت كاظم به مردى فرمود: آيا دوست دارى در دنيا بمانى؟ پاسخ داد:

بلى، پرسيد: براى چه؟ گفت: به خاطر قرائت قل هو الله احد، آنگاه حضرت ساكت‏شد و پس از زمانى گفت: اى حفص! هركس از دوستان و شيعيان ما بميرد و قرآن راخوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده مى‏شود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامش‏را بالا ببرد زيرا درجات بهشت‏به قدر آيه‏هاى قرآن كريم است: به قارى گفته‏مى‏شود: بخوان و ترقى كن پس او مى‏خواند و ترقى مى‏كند. حفص گويد:

در عمرم نديدم كسى را كه از امام كاظم (ع) بيشتر خدا ترس و به رحمت‏حق‏اميدوارباشد و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گويا هنگام قرائت‏به شخصى‏خطاب مى‏كند. (9)

پرهيز از بحثهاى بى‏فايده

همچنانكه امروزه، پرداختن به طرح و حل بسيارى از معماهاى قرآنى، وقت‏گير،كم‏فايده و مايه غفلت از اهداف اصلى قرآن كريم است، در گذشته نيز مباحثى‏چون مخلوق بودن يا قديم بودن قرآن، به صورت مشكلى جنجالى درآمده بود ومايه درگيرى و خونريزى‏ها و اتلاف وقت و... مى‏شد. هنگامى كه در اين باره ازامام كاظم(ع) نظرخواهى و گفته شد مردم در اين باره اختلاف دارند برخى‏قرآن را مخلوق مى‏دانند و بعضى غير مخلوق; فرمود: من آنچه را آنان مى‏گويند، نمى‏گويم ولى مى‏گويم: «انه كلام الله‏» قرآن سخن خداست. (10)

اين روش و منش‏بايد سرمشق امروز و هميشه ما باشد، كه از مباحث نظرى بى‏فايده و مشكل‏آفرين‏بپرهيزيم.

عنايت‏به تفسير قرآن

به جاست كه قارى به معنى و تفسير هم توجه نمايد، در سخنان امام كاظم(ع)مواردى از تفسير آيات بيان شده مثلا «توبه نصوح‏» در آيه‏«يا ايها الذين آمنوا توبوا الى الله توبه نصوحا» (11) را چنين تفسيرمى‏فرمايد: بنده به درگاه خدا توبه مى‏كند و ديگر برنمى‏گردد و توبه نمى‏شكند وبراستى كه محبوبترين بندگان خدا در پيشگاه حق، فريب خوردگان‏توبه‏كننده‏اند. (12)

تفسير واژه‏هاى مشكل

در تفسير «الذين هم عن صلاتهم ساهون‏» (13) سهو در نماز را تضييع‏نماز مى‏داند. (14) و يا در تفسير «الله الصمد» (15) مى‏فرمايد: «الصمد الذى‏لا جوف له‏» (16) يعنى صمد كسى است كه توخالى نيست; بديهى است كه اجسام همه‏توخالى و داراى هسته مركزى و پروتون هستند، و طبق اين تفسير صمد يعنى غيرمادى و غير جسم.

بيان مصداق و مورد آيه

شان نزول و يا روشن‏ترين مصداقهاى برخى آيات، در سخنان امام بيان شده‏است مثل مصداق «ماء معين‏» كه منظور از آن غيبت‏حضرت مهدى امام زمان(ع)است. در اين آيه از انسان سؤال شده: «قل ارءيتم ان اصبح ماوكم غورا فمن‏ياتيكم بماء معين‏» (17) يعنى بگو: به من خبر دهيد، اگر آب شما فرو رود،چه كسى آب روان برايتان خواهد آورد؟

و در توضيح «فجار» در آيه: «كلا ان كتاب الفجار لفى سجين‏» (18) مى‏فرمايد:

بدكاران و فاجران كسانى هستند كه در حق ائمه (عليهم السلام) نافرمانى و برآنان قلدرى كردند. (19) گفتنى است كه بيشترين تفسيرهاى آن بزرگوار در شرح‏آيه‏هايى است كه در اثبات امامت و رهبرى و يا بيزارى و مذمت منحرفان از امامت‏نازل شده است.

در معرفى مهم‏ترين مصداق منافقان، كسانى را نشان مى‏دهد كه به ولايت‏حضرت‏على(ع) ايمان نمى‏آوردند، قرآن كريم مى‏فرمايد:

«هنگامى كه منافقان نزد تو آيند مى‏گويند:

«ما شهادت مى‏دهيم كه يقينا تو رسول خدايى‏» خداوند مى‏داند كه تو رسول اوهستى، ولى خداوند شهادت مى‏دهد كه منافقان دروغگو هستند...» (20)

اين به خاطرآن است كه نخست ايمان آوردند سپس كافر شدند از اين‏رو بر دلهاى آنان مهرنهاده شده و حقيقت را درك نمى‏كنند. امام(ع) مى‏فرمايد: منظور منافقانى است كه‏نخست ايمان آوردند به رسالت پيامبر(ص) و سپس به لايت‏حضرت على(ع) وصى آن‏حضرت كفر ورزيدند.

ثواب تلاوت

در سخنان امام(ع) ثواب و آثار تلاوت بسيارى‏از آيه‏ها و سوره‏ها بيان شده كه نمونه‏هايى را مرور مى‏كنيم:

1 هرگاه از چيزى ترسيدى صد آيه از هر جاى قرآن كه خواستى، بخوان، آنگاه‏سه بار بگو: اللهم اكشف عنى البلاء. (21)

2 امام كاظم(ع): نسيم رحمت الهى در هر روز جمعه هزار بار مى‏وزد، و به هربنده‏اى هر چه خدا بخواهد مى‏دهد پس هر كه بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر رابخواند خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او مى‏بخشد. (22)

پى‏نوشت‏ها:

1 ارشاد مفيد، ص 235; بحارالانوار، ج 48، ص 102.
2 كافى، ج 2، ص‏606، به نقل از مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص 11.
3 بحارالانوار، ج 48، ص 104.
4 سوره مزمل، آيه 4.
5 بحارالانوار، ج‏76، ص‏63; مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص 44.
6 مسند الامام الكاظم(ع)، ص 44، نقل از بحارالانوار، ج 92، ص 215.
7 بحارالانوار، ج 92، ص 184.
8 كافى، ج 2، ص 418; مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص 98.
9 همان، ص‏606; نقل از مسند الامام الكاظم(ع)، ص 11.
10 توحيد صدوق، ص 224; مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص‏7.
11 سوره تحريم، آيه‏77.
12 تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 374; مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص 42، بااندكى تفاوت.
13 سوره ماعون.
14 مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص‏47.
15 سوره توحيد.
16 مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص 48.
17 سوره ملك، آيه 30.
18 سوره مطففين، آيه 8.
19 مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 352، نقل از مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص‏46.
20 سوره منافقون، آيه‏3 1.
21 مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص‏559، نقل از مسند الامام الكاظم(ع)، ص 41.
22 ثواب الاعمال، ص‏157، نقل از مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص 11.
23 امالى صدوق، ص 361، نقل از مسند الامام الكاظم(ع)، ج 2، ص‏9.
منبع :کوثر ،تير 1377، شماره 16