مهجوريت قرآن

على اکبر مومني

مفهوم مهجوريت

آيه «وَقَالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِى اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» فرقان/30 بيانگر شکايت رسول خدا صلياللهعليهوآله در روز قيامت به محضر پروردگار است. در تفسير مجمعالبيان ذيل همين آيه آمده است: منظور از رسول در اين آيه محمد صلياللهعليهوآله است که از قوم خود اينگونه شکايت ميکند: پروردگارا قوم من اين قرآن را مهجور کردند. معناى «اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً» اين است که امت اسلام قرآن را رها کردهاند و به دنبال شنيدن و فهميدن آن نيستند.1

«هجر» در لغت به معناى «دورى کردن بدنى، زبانى يا قلبى از ديگري»2 است. ولى کلمه «اتخاذ» (به دست آوردن و گرفتن) معناى جديدى از کلمه «مهجوراً» را القا ميکند و بيانگر اين نکته است که قوم رسول اکرم نه تنها قرآن را واننهادهاند و ترک نگفتهاند، بلکه آن را در اختيار گرفته و به آن دست يافتهاند، ولى در اثر عدم درک صحيح و عدم استفاده شايسته و بايسته، قرآن عملاً مهجور و متروک مانده است. بنابراين مهجور کردن قرآن يعنى رويگردانى و دورى از آن؛ در حالى که مهجور گرفتن قرآن يعنى پرداختن به قرآن بهگونهاى که اگر چه در ظاهر از اين رويکردهاى مختلف قرآنى بوى توجه و استفاده به مشام ميرسد، ولى در حقيقت همه اين رويکردها بيگانه با قرآن است.

در مهجور کردن قرآن، شخص به خانه قرآن قدم نميگذارد، ولى در به مهجوريت گرفتن قرآن، فرد به ميهمانى صاحبخانهاى فاضل و حکيم نايل شده است، ولى به جاى توجه به ميزبان و استفاده از محضر وى، گرفتار نقش و نگار در و ديوار خانه شده است.3

مهجوريت قرآن در تلاوت

مهجوريت قرآن در تلاوت را در دو بخش ميتوان بررسى نمود:

1. تلاوت نکردن: دسترسى مردم به قرآن بسيار آسان است، اما با وجود اين اندک افرادى در برنامه زندگى خود زمانى را به تلاوت و انس با قرآن اختصاص ميدهند و بهرغم تأکيد فراوان قرآن و توصيه پيشوايان دين به تلاوت آن، بسيارى از مردم از نعمت تلاوت و آثار ارزشمند آن بيبهرهاند. قرآن کريم ميفرمايد: «فَاقْرَأُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» مزمل/20؛ آنچه براى شما ميسر است، قرآن بخوانيد.

2. رعايت نکردن آداب تلاوت: براى آنکه از تلاوت قرآن بهره کافى برده شود و تلاوت قرآن، قارى را به هدف رهنمون شود، بايد آداب و شرايط تلاوت و حق تلاوت آن را به بهترين وجه رعايت نمود.

آداب تلاوت

امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: «قارى قرآن به سه چيز نياز دارد: دلى خاشع، بدنى فارغ، جايى خالى، و چون دل او براى خدا خاشع گرديد، شيطان رجيم از او گريزان خواهد شد»4.

براى تلاوت قرآن آداب فراوانى ذکر شده است که به مهمترين آنها اشاره ميشود.

1. تعظيم: پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله ميفرمايد: «قرآن پس از خداى متعال، از هر چيزى برتر است. هر که قرآن را محترم و بزرگ شمرد، خدا را بزرگ شمرده، و هر کس قرآن را محترم و بزرگ نشمارد، حرمت خداوند را سبک شمرده است»5. اولين شرط حضور در محضر قرآن، بزرگ شمردن، برخورد مؤدبانه و همراه با احترام است.

2. استعاذه: تلاوت قرآن، بايد با پناه بردن از شر شيطان آغاز شود. قرآن کريم ميفرمايد: «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيطَانِ الرَّجِيمِ» نحل/98.

3. پاکيزگي: بهرهمندى از قرآن مستلزم پاکيزگى ظاهرى و باطنى شامل: تطهير دهان و زبان، استغفار از گناهان و تطهير جسم و جان است؛ چراکه قرآن پاک و پاکيزه است و فقط پاکيزگان ميتوانند از آن توشه بردارند: «لا يمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» واقعه/79.

4. ترتيل: قرآن را بايد شمرده و همراه با تأمل تلاوت کرد: «وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً» مزمل/4.

5. تدبر: کتاب خدا بايد با تدبر و انديشه قرائت شود: «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيکَ مُبَارَکٌ لِيدَّبَّرُوا آياتهِ» ص/29؛ «أَفَلا يتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» محمد/24.

6. اداى حق تلاوت: تلاوتکننده هر ايهاى بايد حق تلاوت آن را بهجا آورد: «الَّذِينَ آتَينَاهُمُ الْکِتَابَ يتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولَئِکَ يؤْمِنُونَ بِهِ» بقره/121.

امام صادق عليهالسلام درباره حق تلاوت آيت ميفرمايد: آيت آن را با دقت بخوانند، حقايق آن را درک کنند و به احکام آن عمل نمايند، به وعدههاى آن اميدوار، و از وعيدهاى آن ترسان باشند، از داستانهاى آن عبرت گيرند، به اوامرش گردن نهند و نواهى آن را بپذيرند. به خدا قسم منظور از حفظ کردن آيت و خواندن حروف و تلاوت سورهها، ياد گرفتن اعشار و اخماس6 آن نيست».7

مهجوريت قرآن در استماع

سخن گفتن و گوش نسپردن به آيت خدا در هنگام تلاوت قرآن از واقعيتهاى تلخ در ميان مسلمانان ميباشد. اين در حالى است که خداوند متعال از هرگونه سخن گفتن در وقت تلاوت نهى فرموده است: «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» أعراف/204؛ هنگامى که قرآن خوانده ميشود، بدان گوش فرا دهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت خدا شويد.

پيامبر گرامى اسلام صلياللهعليهوآله ميفرمايد: «از شنونده قرآن شر دنيا رفع گردد، و از خواننده قرآن، گرفتارى آخرت دور گردد، و کسى که يک آيه قرآن گوش دهد، براى او بهتر است از کوه «ثبير»8 که از طلا باشد»9.

مهجوريت قرآن در حفظ

همزمان با نزول آيت نورانى قرآن، اسلامباوران آغازين با سرمشق قرار دادن دستورالعملهاى رسول گرامى اسلام صلياللهعليهوآله اشتياق فوقالعادهاى به حفظ قرآن از خود نشان دادند. حافظان قرآن کريم از سوى پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله همواره تشويق ميشدند و در جامعه نيز از جايگاه بلندى برخوردار بودند. آنان تنها به حفظ آيت اکتفا نکردند و عمل به آيت را سرلوحه برنامه زندگى خود قرار داده بودند. بدين جهت هر يک از حافظان قرآن مبلغى توانا و اسلامشناسى برجسته به شمار ميآمد.

در روآياتى که از پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله نقل شده است، حفظ قرآن بسيار مورد توجه قرار گرفته و براى آن ثواب و فضيلت فراوانى ذکر شده است. آن حضرت در برخى روآيات فرمودهاند: «عدد و درجههاى بهشت، به عدد ايههاى قرآن است، و کسى که همدم قرآن است، چون وارد بهشت شود به او گفته ميشود: بالا برو و بخوان، که براى هر ايهاى درجهاى است، و بدين ترتيب بالاتر از درجه حافظ قرآن درجهاى نيست»10. در کشور ما اگرچه پس از انقلاب اسلامى گامهاى مؤثرى در جهت ترويج فرهنگ حفظ برداشته شده است ولى با اين همه، در صدر بسيار ضعيفى از هموطنان ما مفتخر به حفظ آيت الهى شدهاند و هنوز سياستگذارى نسبت به تشويق حفظ قرآن در مراکز علمى و آموزشى به ويژه در آموزش و پرورش جايگاهى ندارد.

مهجوريت قرآن در تدبر

اگر مؤمنان راستين و پرهيزکاران واقعى، تلاوت را با تدبر همراه سازند، از سفره رنگين الهى بهرهمند شوند. حضرت على عليهالسلام اشتياق آنان را چنين توصيف ميفرمايد: «پرهيزکاران در شب برپا ايستاده، مشغول نمازند. قرآن را جزءجزء و با تفکر و انديشه ميخوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مييابند و هرگاه به ايهاى ميرسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن ميسپارند، و گويا صداى بر هم خوردن شعلههاى آتش، در گوششان طنينافکن است»11.

قرآن کتاب تدبر است و اکتفا به تلاوت بدون تدبر، نميتواند انسان را به اهداف قرآن رهنمون شود. اساساً قرآن کريم براى تدبر نازل شده است: «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيکَ مُبَارَکٌ لِيدَّبَّرُوا آياتهِ» ص/29؛ اين کتابى است پر برکت که بر تو نازل کردهايم تا در آيت آن تدبر کنند».

قرآن، کسانى را که در آيت خدا تدبر نميکنند، مورد سرزنش قرار ميدهد و ميفرمايد: «أَفَلا يتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا محمد/24؛ ايا آنها در قرآن تدبر نميکنند، يا بر دلهايشان قفل نهاده شده است؟!»

توجه بيش از حد به الفاظ و عبارات قرآن، تلاش براى به پايان رسانيدن سورههاى قرآن، عدم اهتمام به درک آموزههاى قرآن در هنگام تلاوت و بيتوجهى به ترويج فرهنگ تدبر در مراکز علمى و آموزشى، از نمونههاى آشکار مهجوريت تدبر در قرآن ميباشد.

مهجوريت قرآن در تفسير

انجام هر عملى نيازمند شناخت آن عمل است و بدون شناخت، دستيابى به عمل، يا ممکن نيست يا کورکورانه است. قرآن کتاب زندگى و عمل است و قبل از عمل بايد آن را شناخت. تفسير قرآن شناخت ما را به آيت الهى افزايش ميدهد. با وجود اين رويکرد عوام و خواص به تفسير قرآن در عصر حاضر، چندان رضايتبخش نبوده است.

اگر نگاهى به جامعه علمى امروز بيفکنيم، خواهيم ديد که هرچند تشکيل کلاسهاى تفسير در برخى از مراکز علمى و برگزارى مسابقات تفسير در سالهاى اخير، گامى هرچند کوچک در ترويج فرهنگ تفسير قرآن به شمار ميايد، ولى با اين مقدار تلاشهاى اندک، به يقين نميتوان از قرآن مهجوريتزدايى نمود.

مهجوريت قرآن در عمل

تمام مراحل و مراتب ارتباط با قران اعم از آموزش قرائت، تدبر، انس و آشنايى با معارف الهى قرآن، مقدمهاى براى عمل کردن است. اگر قرآن در عمل و رفتار و گفتار و شخصيت انسان و جامعه تجلى نيابد و ظهور و بروز پيدا نکند، هرگز به قرآنى شدن انسان و جامعه نخواهد انجاميد. عمل به قرآن است که جانها را منقلب ميکند و جوامع را تعالى ميبخشد. به قول اقبال لاهوري:

نقش قرآن چون که در عالم نشست

نقشههاى پاپ و کاهن را شکست

فاش گويم آنچه در دل مضمر است

اين کتابى نيست چيز ديگر است

چون که در جان رفت، جان ديگر شود

جان چو ديگر شد، جهان ديگر شود

از اين رو، اکتفا به آموزش، تعليم و قرائت، تدبر و شناخت مفاهيم قرآنى و برگزارى جشنواره و نمايشگاهها، فقط ميتواند ظاهر و نام قرآن را از مهجوريت و غربت برهاند؛ در حالى که مهجوريت و غربت اصلى، عمل نکردن و اجرا نشدن فرامين و اهداف قرآنى در عمل و رفتار مردم و متن جامعه است.

مقام معظم رهبرى حضرت ايتالله خامنهاى انزواى قرآن را چنين توصيف مينمايد:

«از وقتى که قدرتهاى مسلط بر جوامع اسلامى از ارزشهاى اسلامى، تهيدست و بيگانه شدند و قرآن را که ناطق به حق و فرقان حق و باطل بود، مزاحم خود يافتند، تلاش براى بيرون راندن کلام خدا از صحنه زندگى آغاز شد و به دنبال آن جدايى از اين زندگى اجتماعى و تفکيک دنيا از آخرت و تقابل دينداران واقعى با دنياطلبان قدرتمند به وجود آمد، اسلام از منصب اداره عرصههاى زندگى جوامع مسلمان پايين کشيده شد و به مساجد و معابد و خانهها و کنج دلها اختصاص يافت و جدايى خسارتبار بلند مدت دين از زندگى پديد آمد.

امروز نگاهى به صحنه زندگى مسلمانان بيفکنيد، ببينيد قرآن در کجاست؟ در دستگاههاى حکومت؟ در نظامهاى اقتصادي؟ در تنظيم روابط و مناسبات مردم با يکديگر؟ در مدرسهها و دانشگاهها؟ در سياست خارجى و روابط با دولتها؟ در تقسيم ثروتهاى ملى ميان قشرهاى مردم؟ در خلق و خوى مديران جوامع اسلامى و همه قشرهاى ملتها که کم يا بيش از آنان تأثير ميپذيرند؟ در رفتار فردى حکام اسلامي؟ در روابط زن و مرد؟ در خوراک و پوشاک؟ در کدام جلوه اصلى زندگي؟ در کاخها؟ در سپردهها و اندوختههاى بانکي؟ در معاشرتها؟ در کجاى حرکت عمومى و اجتماعى انسانها؟ از اين همه ميدانهاى زندگى، تنها مساجد و مأذنهها و احياناً براى رياکارى و مردمفريبى بخش ناچيزى از راديوها مستثناست. اما ايا قرآن براى همين است؟ سيدجمال صد سال پيش از اين ميگريست. ميگرياند که قرآن مخصوص هديه دادن و زينت کردن و خواندن بر مقبرهها و نهادن بر طاقچههاست، در اين صد سال چه تغيير حاصل شده است؟ ايا وضع قرآن براى امت نگرانکننده نيست؟»12

قرآن کريم هدف از نزول خود را عمل به فرامين و دستورهاى آن ميداند و از مخاطب خويش انتظار پيروى دارد: «وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ» أنعام/155.

اميد است اين سخن امام على عليهالسلام را همواره آويزه گوشمان قرار دهيم که در واپسين لحظههاى زندگى خود فرمود: «الله، الله فى القرآن، لايسبقکم بالعمل به غيرکم؛ بترسيد از خدا، بترسيد از خدا درباره قرآن، مبادا ديگران در عمل به آن از شما پيشى گيرند!»

پى نوشتها
1. فضلبن حسن طبرسى، مجمع البيان لعلوم القرآن، ج7، ص263.
2. راغب اصفهانى، المفردات فى غريب القرآن، ص 514.
3.مهدى غفارى، «مهجوريت قرآن»، بينات، ش30.
4. تفسير نور الثقلين، ج3، ص 85.
5. بحارالانوار، ج92، ص 19.
6. منظور از اعشار و اخماس تقسيماتى است که براى قرآن صورت ميگيرد؛ مانند جزء يا حزب و ... .
7. ارشاد ديلمى، به نقل تفسير نمونه، ج1، ص 431.
8. کوه عظيمى است در يمن.
9. بحار الانوار، ج92، ص19.
10. همان، ج92، ص22.
11. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، ص403.
12. پيام ايت الله خامنهاى در زمان رياست جمهورى به کنفرانس انديشه اسلامى، بهمن ماه 64، به نقل از قرآن در آينه انديشهها.
منبع :نسيم وحى ، آذر و دى 1385، شماره 4