احمد صادقى اردستانى
پيرزن، قدخميده و نفس زنان، در حالى که عصا به دست داشت و عرق بر پيشانيش نقش بسته بود، از کوچهى تنگ و خالى مىگذشت. ناگاه چشمش به پيامبر(ص) افتاد و چون به آن حضرت نزديک شد، سلام کرد. سپس با اميدوارى از آن حضرت خواست دعا کند تا او وارد بهشت شود.
پيامبر(ص) بر خلاف انتظار او فرمود: پيرزنان داخل بهشت نمىشوند! پيرزن با شنيدن اين سخن به گريه افتاد، ولى پيامبر(ص) خنديد و فرمود: آيا سخن خدا را نشنيدهاى که در قرآن دربارهى زنان بهشتى فرموده است:«ما آنها را آفرينش نوين و جديدى بخشيديم و همه را «بکر» و شوهر ناديده گردانيدهايم.»1
همچنين روزى پيامبر(ص) به پيرزن ديگرىاز قبيله اَشجع برخورد کرد که او آهسته آهسته قدم برمىداشت. حضرت فرمود: پيرزنان به بهشت نمىروند و از کنار او گذشت. پيرزن با شنيدن اين سخن سخت منقلب شد و به گريه افتاد.طولى نکشيد که بلال؛ مؤذن سياه پوست پيامبر که از آنجا مىگذشت، پيرزن را گريان ديد و ناراحت شد. آن گاه به حضور رسول خدا(ص) رسيد و داستان نگرانى و گريهى پيرزن را براى ايشان شرح داد. آن حضرت فرمود: اتفاقاً سياه پوست هم داخل بهشت نمىشود! بلال سياه پوست وقتى اين سخن را شنيد و با پيرزن درميان گذاشت، خود و پيرزن هر دو به گريه و زارىپرداختند.
پيرزن و بلال همچنان گريه مىکردند که عبّاس، عموىپيامبر(ص)، وضع آنان را براى رسول خدا (ص) شرح داد. پيامبر (ص) به عباس فرمود: اتفاقاً پيرمردان هم به بهشت نمىروند. بدين ترتيب، عبّاس نيز ناراحت شد.
پس از چند لحظه، پيامبر(ص)، پيرزن و بلال و عبّاس را نزد خويش فراخواند و براى خوشحال کردن آنان فرمود:«خداوند، به افراد آفرينشىجديد مىبخشد و آنان را بهتر از آن چه بودهاند، مىگرداند. آنان داخل بهشت مىشوند، در حالى که جوان و سفيد و نورانىهستند. افرادى که وارد بهشت مىشوند، اندام و بدنهاى تميز و صورتهاى بىمو و چشمهاى سرمه کشيده دارند.»2
سرگذشت هاى بالا را بدين جهت آورديم که وقتى سخن «زنان بهشتى» و امتيازها و ويژگىهاى فوقالعادهىآنان مطرح مىشود، مردان نپندارند که تنها زنان داراى چنين امتيازها و برترىهايى هستند و «مردان بهشتى» از آنها بىبهرهاند. بايد دانست «مردان بهشتى» نيز امتيازهاى فوقالعادهاىدارند. همچنان که زن و مرد، تکميل کنندهى نيازها و لذّتهاىيکديگرند اگر ويژگىهاى مثبت و لذّتبخشى در زنان،وجود داشته باشد، جز اين که خودآنان از آن بهره مىبرند، مردان نيز در اين بهرهورىها با زنان شريک هستند.
اکنون ويژگىها و زيبايىهاى زنان بهشتى را با استناد به آيات قرآن کريم و احاديث دينىبيان مىکنيم:
1ـ جوانى و شادابى
پيش از اين گفتيم که پيامبر(ص) از سوىخداوند متعال، دربارهى نعمتهاى بهشت فرموده است: «در آنجا چيزهايىفراهم شده است که هيچ چشمى آن را نديده و هيچ گوشىآن را نشنيده و حتّى به قلب و فکر کسى خطور نکرده است»3 و از جمله نعمتها، زنان جوان و زيباى بهشتى هستند.
قرآن کريم دربارهى جوانى و شادابى زنان بهشتىکه بر خلاف جوانى و زيبايىهاى دنيا، پژمردگىو فرسودگى در آن راه ندارد ( از جوانى و شادابى هميشگىبرخوردارند)، فرموده است:« افرادى که نامهى عمل آنان به دست راستشان داده شده و سعادتمندند، همسران گرانقدرى دارند که به آنان ،آفرينش جديد (و جواني) بخشيدهايم و همهى آنان را بکر و شوهر به خود نديده گردانيدهايم و آنان نسبت به شوهرهاى خويش، عشق مىورزند و خوش سخن و فصيحاند و با آنان، هم سنّ و سال بوده و در خوبى و زيبايى ظاهر و باطن نيز همانند هستند.»4
پيامبر(ص) دربارهى مردان و زنان بهشتى چنين فرموده است: « همه افرادى که به بهشت وارد مىشوند، جوانى پايدار و هميشگى دارند و سنّ و سال آنان هم، سى تا سىوسه سال است.»5
2ـ پاکى و پيراستگى
پاکى و پيراستگى از آلودگىهاى فکرى،اخلاقى و ظاهرى و باطنى، ارزشهاى لذّت بخش و دلنشينىهستند که همه انسانها براى دست يافتن به آنها تلاش مىکنند و اگر بدانها رسيدند،لذّت کاميابى و سعادت را به خوبىاحساس مىکنند.
اين ويژگىها نيز از آن زنان بهشتىاست.خداوند در سه جاى قرآن، با عبارت:« لَهُمْ فيها أزْواجََُ مُطَّهَّرة»6 زنان پاک و پاکيزه از آلودگىها و زشتىها را پاداش افرادى قرار داده است که ايمان و عمل صالح دارند.
خداوند در سورهى بقره،اين زنان را همچون خود بهشت و نعمتهاىآن جاويدان شمرده است. در سورهى آل عمران، رضوان و رضايت خداوندى را همراه آنان آورده و در سورهى نساء، زندگى با آن زنان را زير سايههايى توصيف کرده است که هميشه دوام دارد.
به هرحال،بر اساس روايت امام صادق(ع) «زنان بهشتى جسم و بدن و جان و روحى» پاک دارند و از حسد و ناپاکى هاى ديگر اخلاقى(که زنان دنيا را ناراحت و گرفتار مىسازد) پيراستهاند .»7
3ـ دستنخوردگى و شيفتگى
دستنخوردگى و از هر نظر بکر و دوشيزه بودن، از ديگر ويژگىهاىزنان بهشتى است. قرآن کريم، اين موضوع را در دو جا مطرح کرده است و با اندکى تفاوت لفظى مىفرمايد:« در باغهاىبهشتى، زنانى هستند که جز به همسران خود چشم نمىدوزند و عشق نمىورزند و پيش از آن، هيچ انسان و جنّى با آنان تماس نگرفته است.»8 اين زنان دوشيزه و پاکند و شيفتهو دلدادهى همسران خودند و طمع نگاه و لذّتجويى از هيچ مرد ديگرى را ندارند.
بر اساس روايت ابوذر غفّارى، زن بهشتى به همسر خود مىگويد:« به عزّت پروردگارم سوگند! در بهشت چيزى را بهتر از تو سراغ ندارم. سپاس مخصوص خداوند است که مرا همسر تو و تو را همسر من قرار داده است.»9
4ـ چشمان سياه و درشت
چشم، از نظر ساختار فيزيولوژيکى و حرکت و نگاه،نوعىجاذبه و پيام دارد . بسيارى از معانى و مفاهيم انسانى و غير انسانى در چشمان نمودار مىگردد و بدين وسيله بر مخاطبان،تأثير مىگذارد.
قرآن کريم،به جز پاکى چشم زنان بهشتى که در بالا بيان شد،در آيات ديگر به ساختمان فيزيولوژيکى آن پرداخته و در چهار آيه با واژهى حورعين از آن ياد کرده است.10
حُور کسى است که سياهى چشم او کاملاً سياه و سفيدىآن کاملاً سفيد و شفّاف است. حورعين گروهى از زنان بهشتىدرشت چشم هستند که خداوند، آنان را براى مومنان در بهشت آفريده است. پيامبر اسلام(ص) فرموده است: «حورالعين در بهشت براى همسران خود آواز مىخوانند و مىگويند: ما حورالعين زيبا هستيم. خداوند اين زنان زيباى سيه چشم را براى مؤمنان و بزرگواران آفريده است.»11
نبايد فراموش کنيم که هدف عالى انسانهاى بهشتىدر اين جنبهها خلاصه نمىشود، بلکه رضوان و رضايت مندىخداوند از بهشتيان، براى آنان نعمت و هدف بزرگى خواهد بود.بدينخاطر مىتوان نغمه سرداد که:
باغ بهشت و سايهى طوبى و قصر حور
با خاک کوى دوست، برابر نمىکنم.12