صمد نورى زاد
فايده هاى طبى وبهداشتى روزه كه از سودمندى هاى كوچك اين فريضه ى انسان ساز است ،به حدى است كه شايد نياز به توضيح وتكرار نداشته باشد.روزه فايده هاى جسمى وروحى فراوانى دارد: شفابخشى جسم وتوانبخشى جان است ،پاك كننده ى انسان از رذائل حيوانى است،درساختن فرد صالح واجتماع سالم بسيارمؤثر است ودر تهذيب نفس وتزكيه ى نفس تأثير بسزايى دارد.
قرآن كريم در اين باره مى فرمايد:
يا اَيهَا اَلّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَماكُتِبَ عَلى الّذِينَ مِن قَبلِكُم لَعَلّكُم تَتّقُونَ.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ،روزه برشما مقرر شده است همان گونه كه بركسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود ،باشد كه پرهيزگارى كنيد .
از اين آيه چنين استنباط مى شود كه روزه در ملل واقوام گذشته نيزوجود داشته است وآنان خود را ملزم به اجراى آن مى دانسته اند.قبل از آنكه روزه را از نظر پزشكى مورد بررسى قرار دهيم، لازم است به يك نكته ى مهم اشاره كنيم وآن اينكه ،روزه در قرآن يك عبادت به حساب مى آيد وبايد به فرمان خداوند آنرا انجام دادونبايد صرفاً از ديدگاه يافته هاى علمى به آن نگريست؛ زيرا ميدان علم ودانش به هراندازه كه پيشرفت كرده باشد ، باز هم محدود است وگنجايش حكمتهاى خداوندرا ندارد. البته اين امر باعث نمى شود كه درباره ى دستاوردهاى علمى كه گوشه هاى از اين حكمت الهى را روشن مى سازد سخنى گفته نشود.
همچنين بايد توجه داشت كه فايده ى انجام عبادت ،ابتدا به خود بنده باز مى گردد.
روزه در امتهاى گذشته
از تورات چنين بر مى آيد كه موسى (عليه السلام) چهل روز را روزه مى گرفته است؛ چنانكه مى خوانيم:«هنگامى كه برآمدم به كوه كه لوح هاى سنگي-يعنى – لوح هاى عهدى كه خداوند باشما بست ،بگيريم؛ آنگاه در كوه ،چهل روز وچهل شب ماندم.نه نان خوردم ونه آب نوشيدم.»
در انجيل نيز درباره ى حضرت مسيح (عليه السلام) آمده است كه ايشان به مدت چهل روز روزه مى گرفته است:«آنگاه عيسى (عليه السلام) از قوت روح به بيابان برده شد تا ابليس اورا امتحان نمايد.سپس چهل شبانه روز روزه داشته ،عاقبت الامر گرسنه گرديد .»
اثرات بهداشتى ودرمانى روزه
دستگاه گوارش انسان يكى از پركارترين ارگان هاى بدن اوست كه به صورت مداوم در حال جويدن ،هضم ، ترشح وجذب مواد گوناگون است .اين دستگاه از دهان ،غدد بزاقى ،دندانها،مرى، معده وغدد ترشح كننده ى شيره ى معده ،كبد،لوزالمعده(پانكراس) ،آنزيمها واملاح صفراوى ونيز روده هاى كوچك وبزرگ تشكيل شده است.خون، غذاهاى جذب شده را به كبد حمل مى كند تا متابوليسم روى آنان صورت گيرد وبه مرور در سوخت وساز بدن مصرف شود.
مقدار غذايى كه شخص مصرف مى كند،به وسيله ى ميل ذاتى به غذا يا گرسنگى ونوع غذايى كه شخص بيشتر دوست دارد ، به وسيله اشتها تعيين مى گردد. مراكز اين سيستم ها ى خودكارِ بدن در هيپوتالاموس واقع شده است .
اَياماً مّعدُوداتٍ فَمَن كانَ مِنكُم مّريضاً اَوعَلى سَفَرَ فَعِدّهٌ مِّن اَيامٍ اُخَرَ وَعَلى الَّذينَ يطيقُونَهُ فِديهٌ طَعَامُ مِسكينَ فَمَن تَطَوّعَ خَيراً فَهُوَ خَيرٌ لّه وَاَن تَصُومُوا خَيرٌ لّكُم اِن كُنتُم تَعلَمُونَ.
[روزه در ]روزهاى معدودى [برشما مقرر شده است] [ولي] هركس از شما بيمار يا در سفر باشد،[به همان شماره ]تعدادى از روزهاى ديگر[راروزه بدارد]،وبركسانى كه[ روزه ] طاقت فرساست ،كفاره اى است كه خوراك دادن به بينوايى است .وهركس به ميل خود،بيشتر نيكى كند،پس آن براى او به بهتر است ،واگر بدانيد ،روزه گرفتن براى شما بهتر است .
خداوند مى فرمايد كه افراد بيمار يا كسانى كه در سفر هستند و نياز به تأمين كالرى و انرژى دارند، روزه نگيريد. همچنين، به كسانى كه اصلاً قادر به روزهدارى نيستند توصيه كند كه براى پرداخت كفاره، اطعام مسكين را در نظر داشته باشد. خداوند از اين راه اطعام فقيران و مستمندان و دستگيرى از افراد بيبضاعت را در جامعه يك فرضيه قرار مى دهد.
همانطور كه اشاره شد، روزه براى سلامت جسم نيز نياز است؛ چرا كه بدين وسيله، پركارترين دستگاه بدن[گوارش] استراحت مىكند و استراحت آن فايدههاى زير را به دنبال دارد:
1. گرسنگى باعث مى شود كه پس از پايان روزه، بدن از خود واكنشهاى ضرورى را نشان داده، انسان با ميل و رغبت به سوى طعام رود.
2. دفع سموم بدن معمولاً از راه كليه ها صورت مىگيرد و در مدت روزهدارى كليهها نسبتاً استراحت مىنمايند.
3. فرصت دادن به سلولها و غدد بدن براى تجديد قوا و انجام وظايف خود به صورت مطلوب و كامل.
4. كاهش رسوبات چربى در شريانها و پيشگيرى از تصلب شرايين(آترواسكلروزيس).
دكتر الكسى سوفورين دانشمند روسى درباره فايدههاى روزهدارى براى بدن چنين مى گويد:
«روزه فايده ويژهاى براى درمان كمخونى، ضعف و التهاب رودهها، دملهاى داخلى و خارجى، سل، روماتيسم، نقرس، بيماريهاى چشمى، مرض قند، بيماريهاى كليه و بيماريهاى ديگر دارد.»
اگر آداب روزه را همانطور كه شرع مقدس تكليف فرموده بجا آوريم، مىتوان گفت كه بهترين روش درمان، گرسنگى است كه امروزه اروپاييان نيز به آن پى بردهاند. در همين باره يك پزشك اتريشى به نام بارسيلوس مى گويد:«ممكن است فايده گرسنگى در معالجه، برتر از كاربرد دارو باشد.»
شَهرُ رَمَضانَ الّذِى اُنزِلَ فِيهِ القُرآنَ هُدى لِلنّاسِ وَ بَيناتٍ مِن الهُدَى وَ الفُرقانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمِ الشّهرِ فَليصُمهُ وَ مَن كانَ مَريضاً اَو عَلَى سَفَرٍ فَعِدّهٌ مِن اَيامٍ اُخَرَ يرِيدُ الله بِكُم اليسرَ وَ لا يريدُ بِكُمِ العُسرَ وَ لِتُكمَلُوا العِدّهَ وَ لِتُكَبِّروا الله عَلَى ما هَداكُم وَ لَعَلَّكُم تَشكُرُون.
ماه رمضان[همان ماه] است كه در آن، قرآن فروفرستاده شده است،[كتابي] كه مردم را راهبر و[متضمن] دلايل آشكار هدايت و[ميزان] تشخيص حق از باطل است. پس هركس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد و كسى كه بيمار و يا در سفر است[بايد به شماره آن] تعدادى از روزههاى ديگر[را روزه بدارد] خداى براى شما آسانى مى خواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد؛ تا شماره[مقرر] را شكرگزارى كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونتان كرده است به بزرگى بستاييد و باشد كه شكرگزارى كنيد.
كلمه«رمضان» از ريشه«رمض» به معناي«سوزاندن» گرفته شده است و ماه مبارك رمضان ماهى است كه در آن گناهان سوزانده مىشود. همچنين مىتوان گفت ماهى است كه انسان از نظر جسمى سموم و مواد زائد انباشته شده در بدنش را نيز مىسوزاند. اين ماه فرصت مناسبى براى رهايى بدن از چربيهاى متراكمى است كه در صورت افزايش، تبديل به بيماريهاى متعددى مانند: چاقى، افزايش ريسك فشار خون، ديابت و جز آن مىگردند. گرسنگى بهترين روش درمانى براى از بين بردن چربيهاى اضافى بدن است. از ارسطو سؤال كردند: چرا شما كم غذا مىخوريد؟ او در پاسخ گفت:«من مىخورم براى اينكه بمانم و ديگران مىمانند براى اينكه بخورند.» آنان كه پرخورند، عمرشان كم است و هرگز انسان پرخور به فهم در نمىآيد.
فلسفه يك ماه روزهداري:
از نكات بسيار زيبايى كه در ماه مبارك رمضان وجود دارد، زمان ان است. اينكه چرا خداوند سه روز، يك هفته يا بيشتر از يك ماه را براى روزهدارى تعيين نكرده است، از مسائل قابل تأمل است.
در بدن انسان معمولاً ذخاير غذايى به سه شكل تجمع مىيابند: كربوهيدراتها، چربيها و پروتئينها.
كربوهيدراتها- قندها- بطور عمده به صورت گليكوژن در كبد و عضلات ذخيره مىشود. با اينكه وزن كربوهيدات موجود در بدن بيشتر از چند گرم نيست مىتوان انرژى مورد نياز بدن را براى كمتر از يك روز تأمين نمايد. بنابراين با روزهدارى در روزهاى اول، اولين ذخيره انرژى قند به سرعت براى سوخت و ساز بدن مصرف مىشود.
همانطور كه در نمودار زير مشاهده مىكنيد، ذخيره چربى بدن به سبب يك ماه روزهدارى دچار افت و كاهش شديد شده است.(به شيب نزولى منحنى در طول يك ماه توجه كنيد)يعنى اگر روزهدارى به معناى واقعى صورت گيرد و فرد در طول يك ماه از افطار و سحرى كمترى استفاده كند، به يقين ذخاير چربى بدن او به حد قابل قبولى مىرسد. ذخاير پروتئينى بدن به دو شكل كاسته مىشوند:
يكى كاهش سريع و ديگرى كاهش بسيار آهسته.
همانطور كه مشاهده مىشود، مرحله كاهش سريع، در منحنى نمودار ذكر شده است كه در طى آن، پروتئين، در كبد به وسيله روند گلوكونئوژنز به گلوكز تبديل مىشود، اين امر در مدت يك ماه روزهدارى به خوبى صورت مىگيرد و گلوكزى كه به اين ترتيب تشكيل مىشود، بطور عمده- يعنى حدود دو سوم آن- براى تأمين انرژى مغز به مصرف مىرسد؛ لازم به ذكر است كه تقريباً مغز در شرايط عادى هيچ نوع مادهاى را جز گلوكز براى توليد انرژى مصرف نمىكند.
بطور خلاصه مىتوان گفت كه ذخاير قندى بدن در مدت كمتر از يك روز چربيها و پروتئينها با يك ماه روزهدارى حقيقى، سلامتى را به انسان بازمىگردانند.
اساس كار دين اسلام بر سختگيرى بنا نشده است؛ يعنى مىتوان گفت كه در روزهدارى، ابتدا خود فرد نفع مىبرد، چرا كه سلامتى خويش را باز مىيابد و سپس با عبادات راه تقرب به سوى خداوند را مىپويد.
درباره اهداف ديگر روزه مىتوان به نكات ديگرى اشاره كرد:
- افزايش ميزان استقامت و تحمل نسبت به سختيهايى مثل گرسنگى و تشنگى و بالا بردن آستانه تحمل آنان.
- دور شدن از غذاهاى رنگارنگ و گوشت كه خوى سبعيت را در انسان شدت مى بخشد.
- استراحت دادن به دستگاه گوارشى بدن.
- احساس گرسنگى در سطح جامعه، تفاوت ميان غنى و فقير را از بين مىبرد.
- سوختن مواد انباشته شده بدن به ويژه چربيها.
- كنارگذاشتن زحمت تهيه، پخت و پز و شستشوى ظروف و برخوردارى از وقت بيشتر براى تفكر و عبادت.
- كم شدن ميزان فساد و فحشا و بزهكارى و مراقبت از اعضا و جوارح در برابر گناه مانند:
نگاه داشتن زبان از تهمت، غيبت و دروغ و در نتيجه گرايش به معنويات در جامعه.
- جو عمومى روزهدارى فرد را به رعايت روزهدارى تشويق مىكند؛ در حالى كه انسان به تنهايى ممكن است كمتر ميل به روزه گرفتن داشته باشد.
پيام و اسرار روزه:
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در آخرين جمعه از ماه مبارك شعبان براى آماده ساختن ياران خود به منظور استقبال از ماه مبارك رمضان، خطبهاى خواندند و اهميت اين ماه را چنين يادآور شدند:«اى مردم، ماه خدا با بركت و آمرزش و رحمت به سوى شما روى مىآورد. اين ماه بهترين ماههاست. روزههاى آن برتر از روزهاى ديگر و شبهاى آن بهترين شبهاست و لحظات و ساعات اين ماه بهترين ساعات است. ماهى است كه به ميهمانى خدا دعوت شدهايد و جزو كسانى هستند كه مورد اكرام خدا هستند. در اين ماه، نفسهاى شما مانند تسبيح، خوابتان مانند عبادت، اعمالتان مقبول و دعاهايتان مستجاب است. بنابراين با نيتهاى خالص و دلهاى پاك از خداوند بخواهيد تا شما را در روزه گرفتن و تلاوت قرآن در اين ماه توفيق دهد؛ چون بدبخت كسى است كه از آمرزش الهى در اين ماه بزرگ محروم گردد. با گرسنگى و تشنگى خويش در اين ماه به ياد گرسنگى و تشنگى رستاخيز باشي. به فقرا و بينوايان كمك كنيد، پيران خود را گرامى داريد، به خردسالان رحمت آوريد، پيوند خويشاوندى را محكم سازيد، زبانهايتان را از گناه بازداريد، چشمهايتان را از آنچه نگاه كردن به آن حلال نيست بپوشانيد، گوشهاى خويش را از آنچه شنيدنش حرام است حفظ كنيد بر يتيمان مردم محبت كنيد تا با يتيمان شما چنين كنند.»
وَيطعِمُونَ الطّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسكِيناً وَ يتيماً وَ اَسِيراً.
و به[پاس] دوستى خدا، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مىدادند.
بسيارى از مفسران قرآن كريم شأن نزول اين سوره و به ويژه اين آيه شريفه را- به اتفاق- براى اهلبيت عصمت و طهارت مى دانند.
ابنعباس در تفسير اين آيه مىگويد:«اين آيه در شأن على(عليه السلام) و خاندان او نازل شد و بدين سبب بود كه روزى حسن(عليه السلام) و حسين(عليه السلام) هر دو بيمار شدند. رسول خدا با جمعى از ياران به عيادت ايشان رفتند و گفتند: يا على، براى بهبودى فرزندان نذرى كن كه اميد بر عافيت آنان باشد. على نذر كرد كه براى شفاى دو فرزند خويش سه روز روزه بگيرد. فاطمه(عليه السلام) و فضّه- كنيز ايشان- نيز همين را نذر كردند.
خداوند نذر آنان را پذيرفت و دو بيمار شفا يافتند و آنان به نذر خويش عمل كرده، روزه گرفتند؛ ولى در خانه آنها غذايى نبود كه به وسيله آن روزه گشايند. على(عليه السلام) از مرد يهودى به نام شمعون سه صاع جو به قرض گرفت. فاطمه(عليه السلام) يك صاع آن را با آسياب دستى آرد كرد و پنج قرص نان پخت و هنگام افطار فرا پيش نهاد، ناگاه مسكينى فرا رسيد و گفت: درود بر شما خاندان پيامبر، من مسكينم، لقمهاى نان دهيد. هنگامى كه على(عليه السلام) اين سخن شنيد به فاطمه(عليه السلام) گفت: اى دختر بهترين خلق خدا، مسكينى بر در از ما خوراك مى خواهد چه گويي؟ فاطمه(عليه السلام) گفت: اى پسرعموى من، سير كردن بندهاى را بر گرسنگى خودمان برترى مىدهم. آنگاه آن طعام را جملگى به درويش داد و آن روزه را با آب افطار كردند. روز دوم يتيمى مراجعه كرد و روز سوم نيز اسيري؛ در نتيجه، آنان هر سه روز جز به آب افطار ننمودند تا خداوند بر اثر شكيبايى و كارشان اين آيه را در شأن آنان نازل فرمود.
نكته بسيار جالب در اين باره آن است كه اين سوره در ضمن اينكه به خاندان عصمت و طهارت اشاره دارد، درباره فضّه- كنيز حضرت زهرا(عليه السلام) نيز صدق مىكند؛ «يعنى وقتى نانها را بردند و به يتيم و اسير و مسكين دادند، حرف همهشان همين بود كه
«اِنّما نُطعمُكُم لِوَجهِ اللهِ لا نُرِيدُ مِنكُم جَزآءً وَ لا شُكُوراً» 1
حرف فضه نيز همين بود. پس يك انسان عادى بر اثر تربيت اهل بيت(عليه السلام) مىتواند به مقام و منزلتى برسد كه به سر روزه راه پيدا كند و سوره ى «هل اتى» برايش نازل گردد.