حسين خنيفر
قرآن کتابى است که در کمتر از ربع قرن قبايل پراکنده و صحرانشين و در بند مثلثشراب و شهوت و شمشير را به تعيين کنندهترين مردان سرنوشت جهان تبديل ميکند و در کمتر از يک قرن فرهنگى نو و انقلابى در تمدن بشرى ميآفريند . قرآن کتابى است که با نام «خدا» آغاز ميشود و با نام «مردم» پايان مييابد . آغاز آن نام خدا و بسم الله است و آخرين کلمهاش «ناس» . در اين کتاب آسمانى نام بيش از 70 سوره از مسائل انسانى گرفته شده است و بيش از 30 سوره به مسائل مادى ميپردازد . قرآن کتاب زندگى است و دراوخانه تمام دردهاى انسان حضرت اميرالمؤمنين على (ع) ميفرمايد: «استشفوا بنوره; بانور قرآنى خود را شفا دهيد .»
گلادستون، نخست وزير يهودى مسلک دستگاه استعمار انگليس، خشمگينانه به اهميت قرآن در بين مسلمانان اشاره ميکند و در حالى که قرآن را بر تريبون مجلس انگليس ميکوبد، ميگويد: «تا اين کتاب در ميان مسلمانان باشد، امنيت و اطاعتسرزمينهاى مسلمان نشين در برابر استعمار انگليس محال است .»
هجويرى در کشف المحجوب مينويسد: «طبع از خواندن آن ملول نگردد .» يکى از جنبههاى قرآن طراوت هميشگى است . آيات الاهى به گونهاى است که انسان در تلاوت آن احساس خستگى نميکند .
بارتلمى سنت هيلر فرانسوى مينويسد: «زيبايى ظاهرى و باطنى وعظمت معنوى قرآن کريم و انسجام الفاظ آن بيانگر تازگى افکار آن براى همه زمانهاست .» جرينه فرانسوى نيز ميگويد: «در قرآن کريم هيچ چيزى از طبيعيات، بهداشت، طب و قوانين اجتماعى فروگذارى نشده، لذا مسلمان شدم .»
زيبايى ظاهرى وعمق معانى اين کتاب مقدس سبب شده است دانشمندان و اديبان جهان آن را بستايند و مردم را به مطالعه آن فراخوانند; براى نمونه، ياد کرد بخشى از گفتار دانشوران فرهيخته سودمند مينمايد:
دانشمند بنام انگليسى کوسين دپرسوال: «زيبايى و حيرت قرآن مثال زدنى است .»
لومانس دانشمند امريکايي: «اول شراره زيبا و با طراوت که نور از قرآن کريم ميباراند و نور تابش ميکند بسم الله الرحمن الرحيم است . که دنيايى از معنا است .»
مونتگمرى انگليسي: «قرآن وقتى تلاوت ميشود گويى از قلب بيرون ميآيد و سپس به قلب نفوذ ميکند .»
دانشمند فرانسوى ربوا: «قرآن منطق و زيبايى دارد، به زور به کسى تحميل نميشود بلکه لطيف است و در مقام اقناع به نيروى منطق مجهز است .»
دانشمند انگليسى سرويليام موئيس: «قرآن کريم آکنده از دلايل منطقي، علمي، قضايي، حقوقي، مدنى و مهمتر از همه لطافت است . که در کتب آسمانى بى نظير است .»
دانشمند ايتاليايى مايل آنجلو: «قرآن با طراوت و منطق است و برخلاف تعاليم مسيحيت، قرآن انسان را موجودى شريف و با شخصيت ميداند نه موجودى کثيف و ذاتا آلوده .»
نويسنده بلند آوازه روسيه تولستوي: «هر کسى بخواهد سادگى پيام الاهى بى پيرايگى اسلام و عظمت کلام و طراوت سخن را در يابد، قرآن بخواند .»
دانشمند اسکاتلندى توماس کارلايل: «قرآن تنها کتاب بليغ همه اعصار است .»
اديب اسکاتلندى راکستون: «ساليان دراز در جست و جوى حقيقتبودم، آن را در اسلام و قرآن يافتم .»
دانشمند وخاورشناس شهير آلمانى تئودور نولدکه: «قرآن بامنطق علمى و روش اطمينان بخش و قانع کنندهاى که دارد دلهاى شنوندگان خود را به سوى خويش توجه داده است .»
دانشمندفرانسوى سديو: «در قرآن که اوج زيبايى سخنها است، چيزى از مقررات اجتماعى فروگذارى نشده است .»
رياضى دان، شاعر و نويسنده بلند آوازه آلمانى يوهان ولفگانگ فون گوته: «قرآن اثرى استسترگ که به واسطه سنگينى عبادات آن در آغاز خواننده را مخير و سپس مفتون جاذبه خود ميکند و بالاخره انسان بياختيار مجذوب زيباييهاى بيپايان آن ميگردد . »
محقق امريکايى ويل دورانت: «در قرآن قانون و اخلاق و بسيارى از اصول و مبانى يک سان آمده است . در قرآن اگر از دين صحبت ميکند، از دنيا چشم نميپوشد .»
فيزيکدان شهير قرن بيستم آلبرت اينشتين: «قرآن کتاب جبر يا هندسه يا حساب نيست، بلکه مجموعهاى از قوانين است که بشر را به راه راست، راهى که بزرگترين فلاسفه دنيا از تعريف و تعيين آن عاجزند، هدايت ميکنند .»
خاورشناس مشهور آلمانى ژوزف هوردوويچ: «قرآن عامل بسيار شگرفى در بالا بردن فکر مسلمانان بود و باعثشد آنان به تحقيقات علمى و پديد آوردن انديشه پيش از ما غربيان حرکت کنند .»
دانشور اسکاتلندى رابرتسون: «قرآن مقدس در مسائلى همچون دورويي، کينه، تکبر، غرور، بى عدالتى و غيره بسيار سختگير و در مورد صفات نيک مانند صبر، حقشناسى صداقت، جديت و . . . بسيار مصر و جدى است و خواندن آن بسيار دلنشين و داراى جذبهاى فرا زمينى است .»
اديب، شاعر و منتقد مشهور انگليسى کرنيکو: «قرآن برادر کوچکى دارد به نام نهج البلاغه، آيا براى کسى امکان دارد که مانند آن بياورد تا ما را مجال گفت و گو در امکان آوردن بلاغتى نظير بلاغت قرآن کريم باشد .»
ناگفته پيداست درک جذابيت قرآن به دانشمندان اختصاص ندارد . مردم عادى نيز در حد خويش زيبايى و جاذبه اين کتاب مقدس را درک ميکنند . استاد امين ريحانى در نامهاى به علامه شيخ حسين کاشف الغطاء مينويسد: «شما ميگوييد قرآن اعجازگر است; و اين صحيح است . بنده در لندن و نيويورک اقامت داشتم، خصوصا درلندن، در ميدانچهاى خانه گرفته بودم که از چهار طرف تا چندين طبقه خانهها به صورت استوانهاى روبه روى هم بودند و من صبحها که شلوغ بود، به قرآن پناه ميآوردم و تلاوت ميکردم; و خداوند صوت حزين و دلنشينى به من داده بود و آيات الاهى را در آن ديار با صداى آهنگين ميخواندم و پنجره اتاقم در طبقهاى از طبقات به بيرون باز بود . همسايگانم در آن ميدانچه و منازل اطراف از نغمه دلرباى قرآن از خود بى خود شده و عقل از سرشان به در ميرود . لذا بعد از چند روز متوجه شدم، هنگام تلاوت با طراوت آيات الاهي، سکوتى عجيب در اطرافم روى ميدهد . روزى وسط تلاوت خويش به کنار پنجره آمدم و به بيرون نگريستم، مشاهده کردم که اغلب مردها و زنها دم پنجره و يا خم شده به بيرون هستند و با تامل و سکوت به تلاوت من گوش ميکردند .»
جالب استبدانيم که تقارنهاى زيبايى در قرآن موجود است; براى مثال:
1 . کلمه علم 811 بار در قرآن آمده و کلمه ايمان هم 811 بار .
2 . واژه حيات 145 بار در قرآن آمده و واژه موت نيز 145 بار .
3 . کلمه دنيا 115 بار در قرآن آمده و واژه آخرت هم 115بار .
4 . واژه شيطان 88 بار در قرآن آمده و واژه ملائکه نيز 88 بار .
5 . کلمه شهر (ماه) 12 بار و واژه يوم (روز) 365 بار در قرآن به کار رفته است .
قرآن کريم اساس قانون و قانون اساسى و سنگ زيربناى تمدن اسلامى حقيقى و واقعى است . صاحب نظران و محققان بيغرض بيگانه نيز در يافتهاند که بلاغت قران بينظير، طراوت آياتش شورانگيز و تلاوتش دلانگيز است .