جاذبه قرآن (1)

سيد محمّد على ايازى

يكي از راه‌هاي شناخت قرآن، بررسي تأثير وحي در ميان افرادي است كه مسلمان نيستند. اعتراف اين دسته از افراد نشانه آن است كه جاذبه‌هاي وحي فراتر از كرانه‌ها و در آن سوي جهان در ميان مردمي با مذهب متفاوت اثر گذاشته و آنها را شيفته و علاقه‌مند به قرآن كرده است. حقيقتاً اگر كتابي از شيفتگي خاصي برخوردار نباشد، نمي‌تواند اين چنين افراد را تحت تأثير قرار دهد و آنها را طي سالهاي سال به خود مشغول سازد.

يكي ديگر از شرق شناسان مشعوف به قرآن و سنت، هيلر بارتلمي (Bartlemy)مستشرق فرانسوي است او چندين كتاب دارد و مترجم آثار ارسطو است. در فرانسه قرآن را چاپ كرد (1865م) و در شرح و توضيحي درباره قرآن به نام «محمّد و قرآن» دارد بارتلمي درباره قرآن مطالب و توضيحاتي مي‌نويسد:

در ميان متون مذاهب ملل و نحل علم قرآن مانند ندارد. در توصيف اهميت اين كتاب همين قدر كافي است كه اعراب با وجود نفاق و عناد و لجاج زياد كه در سرشت آن قوم است، در پيش قرآن زانو به زمين زده و آن را كلام الهي دانسته و به … و… آن دست زدند.

و در جاى ديگر مي‌نويسد:

قرآن شاهكار بي‌مانند زبان عربي است و بايد اعتراف كرد كه جمال صوري آن عظمت معنوي آن برابر است. قوت الفاظ و انسجام كلمات و تازگي افكار در اين سبك نگارش نوظهور چنان جلوه‌گر است كه قبل از آن كه عقول مسخر معاني آن شوند، دلها تسليم آن مي‌گردند. اين شيوه بارز و مخصوص محمّد(ص) است كه مستمعان را مجذوب كلام معجزه‌گر خود مي‌كند. پيامبر اسلام در ميان انبيا ديگر به اين صفت ممتاز است و مي‌توان گفت: كه هيچ‌كس در هيچ عصري نتوانسته بود اين همه نفوذ در كلام خود داشته باشد. قرآن با سبك خاص خويش داراي فوائد و مباحث مختلف است.1

پى نوشت:

1-سلماسي زاده، جواد، تاريخ ترجمه قرآن كريم در جهان،ص67.

منبع :بشارت ، آذر و دى 1379، شماره 20