بهار قرآن

جواد محدثى

اگر هر چيزي بهاري دارد، بهار قرآن، «رمضان» است .

اهل ادب وآداب، با دهاني پاك و دلي روشن درآستانه قرآن قرار مي گيرند و با خاطري خداجوي به «تلاوت» مي پردازند .وقتي قرآن خوانده مي شود، سراپا گوشند .

چون قرآن مي خوانند ، شمرده و باتأمل و انديشه مي خوانند و خود رادر محضر خدا مي بينند و

خويشتن را مخاطب كلام الهي مي دانند .

قرآن رابا صداي خوب، با لحني دلنشين، با آوايي حزين مي‌خوانند .

وضو ميگيرند، با طهارت و رو‌به قبله، با آمادگي قلبي و اقبال دل، با ادب و متانت قرآن مي‌خوانند.

هرگز شيوه «تلاوت» و اسلوب و صوت قرائت، آنان را از معني و پيام‌هاي آيات حق باز نميدارد.

اگر در رمضان قرآن مي خوانند، به «كيفيت»، بيش از «كميت» توجّه دارند.

بيش از محاسبه صفحات و اجزاي تلاوت شده، به مفاهيم و مضانين آن مي‌اندايشند.

به فرموده امام صادق (ع):

«هركس قرآن بخواند، ولي دلش حالت خضوع پيدا نكند و قلبش رقت نيابد و دلش اندوهناك نشود ، شأن خداوند را كوچك نموده است .» اينان به‌خشوع قلبي در وقت ترنّم كلام الله و خشيت باطني هنگام قرائت كلام وحي، بيشترين اهميت را مي دهند .

قرآن، گنجينه گرانبهاي معارف الهي است.

مگر مي شود كسي گنجينه‌اي را بگشايد ، ولي ننگرد كه درون آن چيست وچند مي‌ارزد و به چه كار مي آيد؟!

كساني «حروف» قرآن را حفظ ميكنند و «حدود» آن را ضايع مي كنند؛ دريغ برآنان!

آيات را بايد از زاويه به صحنه آورد و از لفظ به عينيت» .

بايد «غبار نسيان» را با «عطر تلاوت» شست و زدود.

مرحبا بر خانه هاي روشن از فروغ وحي .

خانه را بايد با نور قرآن روشن كرد وصداي روح‌بخش قرآن وآهنگ دل‌نواز آن را بايد در فضا گسترد .

مودبان به ادب قرآني، هنگام تلاوت در محضر قرآن «حضور» دارند و«ادب حضور» را مراعات مي كنند:

‌با قلبي كه خاشع است،

با بدني كه فارغ است،

با مكاني كه خلوت و روحاني است .

و اين هر سه، شرط بهره بردن ازقرائت قرآن است .

اگر كسي سنگ‌دل وقسي القلب بود ، اگر دلي آماده پيام الهي نبود، اگر همهمه‌ها و ازدحام، مانع حضور قلب و تمركز فكر در وقت قرآن خواندن بود، تاثير تلاوت كاهش مي‌يابد .

«كلام الله» را نبايد دست كم گرفت .

سخن آفريدگار ، منشور ايمان و مرامنامه اعتقادي و برنامه زندگي است . پيامي كه از «لوح محفوظ» برقلب محمد مصطفي (ص) نازل گشته وماه رمضان و «شب قدر» را شرافت بخشيده است ، نبايد بي قدر و حرمت شود ...

«به شاخه هاي» و روز اهل راز و نياز ،

هماره مي شكفد غنچه هاي «ذكر» و «دعا»

و در هواي لطيف خلوص وبيداري

به بوستان «شب قدر»

ز عمق جان ، گل شب بوي «توبه» مي رويد .

و…هر طرف ، شب و روز

گل تلاوت آيات، عطر افشانده است.»

شبهاي رمضان،‌از‌شام اخر تا‌سحر، سراسر بركت است.اولياي الهي، دل را در چشمه زلال ياد خدا شستشو مي‌دهند و جرعه‌جرعه فيض مي‌نوشند.

قرآن، كتابي است هميشگي، همه‌جايي، همه‌جانبه و جامع، كه عطر دل‌انگيز آياتش، مشام جان را زنده مي‌سازد.

قرآن بهار دل‌هاي خزان‌زده است.

و… دلي كه به قرآن زنده شود، هرگز افسرده نمي‌شود.

منبع :بشارت ، آذر و دى 1376، شماره 2