صفحه قبل

فهرست

صفحه قبل

اختصاص داده ام و آن را به سرعتى بيش ((117))

من براى مرور قرآن هر روز دو ساعت و نيم وقت از ترتيل تلاوت مى كنم , چرا كه تلاوت با تجويد زمان بيش ترى مى طلبد.
سهم هر روز من اين است كه در هرنيم ساعت يك جزء بخوانم و اين دو ساعت ونيم را به اين طريق در روز تقسيم كرده ام كه صـبح يك ساعت يعنى دو جزء, عصر يك ساعت يعنى دو جزء و هنگام خوابيدن نيز نيم ساعت يعنى يك جزء كه روى هم رفته پنج جزء را قرائت مى كنم .
((118))

3 - عرضه بر ديگران

يـكـى از راه هاى تكرار محفوظات قرآنى , عرضه بر ديگران است .
حافظ قرآن هنگام عرضه به نقاط ابـهـام و ضـعـف خـود پـى مـى برد ومحفوظاتش متقن ومستحكم مى گردد.
پيامبر اسلام (ص ) كـه فـصـيـح تـريـن مـردم اسـت و قـرآن را از جـبـرئيل دريافت مى كرد - در ماه رمضان هر سال محفوظاتش رابر جبرئيل عرضه مى داشت .
((119))

صحابه نيز محفوظات خويش را بر پيامبر عرضه مى كردند تا بردرستى اندوخته هاى قرآنى شان مهر تاييد زنند و اطمينان يابند.
((120))

حافظ قرآن مى تواند با شركت در محافل حفظ يا گزينش دوست به تكرار آيات بپردازد يا دست كم محفوظات خود را بر يكى از بستگان و آشنايانش عرضه كند.
شيوه ى حفظ آيات همانند

در حـفظ قرآن , به ويژه دراثناى آن , با مسئله يى به نام حفظ [آيات همانند] روبه رو مى شويم .
براى حـفـظ ايـن آيـات , بايد آن ها را چندبرابر آيات ديگر تكرار كرد تا از دوام بيش ترى برخوردار شوند, آيات همانند به شكل هاى مختلف ديده مى شوند.
گاه دو يا چند آيه ,جز دريك يا دو حرف يا كلمه , باهم شبيه اند, مانند آيات 84 آل عمران و136 بقره : [قـل امنا باللّه و ما انزل علينا و ما انزل على ابرهيم و اسمعيل واسحق و يعقوب والاسباط و ما اوتى موسى و عيسى و النبيون من ربهم لانفرق بين احدمنهم و نحن له مسلمون .
] [قـولوا امناباللّه و ما انزل الينا و ما انزل الى ابراهيم و اسمعيل واسحق و يعقوب والاسباط و ما اوتى موسى و عيسى و ما اوتى النبيون من ربهم لا نفرق بين احدمنهم و نحن له مسلمون .
] ايـن دو آيـه در كـلمات :[قل و قولوا], [علينا و الينا] و [على ابراهيم و الى ابراهيم ] با يكديگر تفاوت دارند.
افزون براين , در آيه ى دوم واژه ى [و ما اوتى ] دوبار تكرار شده است .
اين همانندى به شكلى ديگر در سوره ى انشراح ديده مى شود: [فان مع العسر يسرا.
] ان مع العسر يسرا.
] اين دو آيه تنها در فاى آغازين تفاوت دارند.
گاه اين شباهت تنها در پايان آيات است , مانند آيات 1 احزاب و30 دهر: [يا ايها النبى اتق اللّه و لا تطع الكافرين و المنافقين ان اللّه كان عليما حكيما.
] [و ما تشاؤن الا ان يشاء اللّه ان اللّه كان عليما حكيما.
] زمانى نيز اين تشابه تنها در صدر آيات است , مانند آيات 10 و116 آل عمران : [ان الذين كفروا لن تغنى عنهم اموالهم و لا اءولادهم من اللّه شيئا و اولئك هم وقود النار.
] [ان الـذيـن كـفـروا لـن تـغـنـى عـنـهـم امـوالـهـم و لا اءولادهـم مـن اللّه شـيـئاو اولئك اءصحاب النارهم فيهاخالدون ] گـاه دو آيه با يكديگر همانند است , ولى كلمات متفاوت نيزدرآن ها به چشم مى خورد, مانند آيات 100 و 149 آل عمران : [يا ايها الذين آمنوا ان تطيعوا فريقا من الذين اوتوا الكتاب يردوكم بعد ايمانكم كافرين .
] [يا ايها الذين آمنوا ان تطيعوا الذين كفروا يردوكم على اعقابكم فتنقلبوا خاسرين .
] بـرخـى اوقـات تـنـها عبارت ميانى دو آيه با يكديگر شبيه است ودر صدر و پايان شان تفاوت ديده مى شود, مانند آيات اول صف وجمعه : [سبح للّه ما فى السموات و ما فى الارض و هو العزيز الحكيم .
] [يسبح للّه ما فى السموات و ما فى الارض الملك القدوس العزيز الحكيم .
] بـى تـرديـد شـكل هاى همانندى بسيار است و بررسى همه ى آن هاما رااز هدف اصلى باز مى دارد.
آنـچـه بـديـن مـجـمـوعه مرتبط است ,شيوه ى به خاطر سپردن آن هاست .
دراين باره , روش هاى متعددى وجود دارد كه عبارت است از: 1 - تكرار

براى حفظ و استقرار آيات همانند, بايد آن ها را چند برابرآيه هاى معمولى تكرار كرد.
2 - روش مقايسه

[مـقـايـسـه ] يعنى كنار هم قرار دادن آيات همانند و به حافظه سپردن دقيق موارد اختلاف آن ها, بـراى مـثـال وقـتـى آيـه هـاى 136 بقره و 84 آل عمران را كنار هم مى نهيم و دقت مى كنيم , در مـى يـابـيـم كه آيه ى 136 بقره كلمه ى [قولوا] دارد و آيه ى 84 آل عمران [قل ] دراولى [الى ] و در ديـگرى [على ] ديده مى شود.
افزون براين , در اولى [اوتى ] دوبار تكرار شده است .
پس اين دوآيه در سه مورد با يكديگراختلاف دارند.
وقتى آيات همانند را يك جا قرار دهيم و بايكديگرمقايسه كنيم , در حافظه بهتر جاى مى گيرند و از دوام بيش ترى برخوردار مى شوند.
3 - روش تناسب

يـكى از بهترين و سودمندترين راه هاى حفظ آيات همانند, روش [تناسب صدر و ذيل ] است كه در فـن بديع [تمكين ] ((121))

خوانده مى شود.
تمكين يعنى آن كه ذيل آيه با صدر آن در معنا تناسب دارد,براى مثال درآيه 103 انعام مى خوانيم : لاتدركه الابصار و هو يدرك الابصار و اللطيف الخبير.
] او[ خدا] را هيچ چشمى در نمى يابد و او بينندگان رامشاهده مى كند, و او نامرئى وآگاه است .
بـى تـرديـد وقـتـى چـيـزى لطيف باشد چشم ها از ديدنش ناتوانند.
بنابراين , كلمه ى [اللطيف ] با جـمـلـه ى [لاتدركه الابصار] مناسبت دارد.
افزون براين , هركس از حقيقت اشيا آگاه باشد, خبير خوانده مى شود.
پس كلمه ى [الخبير] با جمله ى [و هو يدرك الابصار] متناسب است .
((122))

در آيه ى16 نساء نيز مى خوانيم : [و الذان ياءتيانها منكم فاذوهما فان تابا و اصلحا فاعرضواعنهما ان اللّه كان توبا رحيما.
] هـركـس از مـسـلـمانان كردار ناشايست مرتكب شود چه زن چه مرد, آن ها را با سرزنش بيازاريد.
چنانچه توبه كردند, متعرض آنها نشويد, زيراخداوند توبه ى خلق رامى پذيرد و مهربان است .
در صدر اين آيه , جمله ى [فان تابا و اصلحا] و در پايان آن صفات [توابا] و[رحيما] ذكر شده است كه با [تابا] و [اصلحا] تناسب دارد.
البته گاه ميان كلمات و عبارات صدر و ذيل آيه به ظاهر تناسبى مشاهده نمى شود, ولى با دقت و تامل بيش تر مى توان رگه هاى تناسب راشناسايى كرد.
((123))

4 - روش قرداد

[قرداد] يعنى رمزى كه حافظ قرآن براى به خاطر سپردن دقيق آيات همانند درست مى كند.
البته ايـن رمز گاه معنا و مفهوم روشنى ندارد و تنهاحافظ را در تداعى الفاظ آيات يارى مى دهد, براى مثال در آيات 176 و 177 و 178 سوره ى آل عمران به ترتيب مى خوانيم : [ولايحزنك الذين ...
و لهم عذاب عظيم .
] ان الذين اشترو...
و لهم عذاب اليم .
] و لايحسبن الذين ...
و لهم عذاب مهين .
] بـراى حـفظ آخر اين آيات - كه با يكديگر همانند است - قرارداد[عام ] سودمند مى نمايد.
سه حرف [ع ], [الف ] و [م ] به ترتيب حروف آغازين كلمات [عظيم ], [اليم ] و [مهين ] است و نشان مى دهد كه ايـن كـلـمـات بـه تـرتيب [عظيم , اليم و مهين ] دراين سه آيه آمده است .
در آيه ى154 آل عمران مى خوانيم : ثم انزل عليكم ...
و ليبتلى اللّه ما فى صدوركم و ليمحص ما فى قلوبكم ...
] درايـن آيـه , كـلمه هاى [صدوركم ] و [قلوبكم ] به طور معمول اشتباه مى شود.
در اين جا, مى توان مـقـدم بـودن حـرف [ص ] بـر [ق ] درحـروف الفبا را رمز قرار داد و در زمان ترديد با توجه به اين رمزدريافت كه [صدوركم ] پيش از [قلوبكم ] قرار دارد.
اين قراردادهابيش ترشخصى و مبهم است , ولى رمزهاى غيرمبهم و قابل استفاده براى همگان نيز وجود دارد كه چند نمونه از آن عبارت است از: 1 - در قرآن همواره كلمه ى [ولى ] بر [نصير] مقدم است , مانندآيات زير: و اللّه اعلم باعدائكم و كفى باللّه وليا وكفى باللّه نصيرا.
] ((124))

[واجعل لنا من لدنك وليا واجعل لنا من لدنك نصيرا.
] ((125))

[ومالكم من دون اللّه من ولي و لا نصير.
] ((126))

2 - در قرآن هميشه [سميع ] پيش از [عليم ] آمده است , مانندآيات زير: ربنا تقبل منا انك انت السميع العليم .
] ((127))

فسيكفيكهم اللّه و هو السميع العليم .
] ((128))

[ان اللّه سميع عليم .
] ((129))

((130))

بخش چهارم : گوناگون

بـا صدايى بلند به حافظ مى گويند: اى حافظ قرآن , به وسيله ى قرآن در برابر مردم فروتن باش تا خداوندعزيزت گرداند واز فخر و تكبر بپرهيز تا ذليل وخوارت نسازد.
امام صادق (ع ) همگانى بودن حفظ قرآن

آيا كسى كه داراى هوش و استعداد معمولى است مى تواندحافظ قرآن گردد؟ در پاسخ بدين پرسش بايد گفت : هركس كه بهره ى هوشى متوسط دارد, مى تواند قرآن را به خاطر سـپـارد.
الـبـتـه ايـن بـه مـعناى آن نيست كه گروهى به بهانه ى كم هوشى از حفظ آيات الاهى سـربـاززنـند, زيرا حفظ قرآن مراتب دارد و هر فرد مى تواند به فراخوراستعداد و حافظه ى خويش مـقدارى از قرآن را حفظ كند.
كسى كه توان حفظ پنج جزء دارد نبايد به بهانه ى حجم زياد تمامى قـرآن از بـه خاطر سپارى پنج جزء خوددارى كند.
چه بسا حفظ پنج جزء پلى براى رسيدن به حفظ كل قرآن باشد.
چـنـان كـه گـفـتـه شد, صاحبان ضريب هوشى متوسط مى توانند درمسير حفظ كل قرآن گام بردارند و توفيق يابند, واقعيات زير بر درستى اين سخن گواهى مى دهد: 1 - لطف الاهى

قال اللّه تعالى :
[و لقد يسرنا القرآن للذكر فهل من مدكر.
] ((131))

گـروهـى مـراد از [ذكـر] درآيه را حفظ قرآن مى دانند, ((132))

يعنى ماقرآن را براى حفظ آسان سـاخـتـيم , زيرا قرآن عباراتى روان و منظم داردو خداوند آن راچنان آفريده كه به خاطرسپردن آسـان است يكى ازمفسران به نام سعيدبن جبير مى گويد: هيچ كتاب الاهى مانند قرآن تمامى آن به آسانى قابل حفظ نيست .
((133))

[جيمس متشنره ] مى گويد: شـايـد قـرآن بيش تر از هر كتابى در جهان قرائت شود و قطعاآسان ترين كتاب براى حفظ كردن و مـؤثـرترين كتاب در روش زندگى پيروان آن است .
قرآن بااسلوب بسيار بديعش قلب ها راخاشع و رام كـرده اسـت .
تـعاليم آن همه عملى است و همين عملى بودن دستورهاى زندگى در سايه ى ايمان و پرستش خداى يگانه آن را كتابى بى نظير و فريد در جهان معرفى كرده است .
((134))

2 - سخن معصومان

امام صادق (ع ) مى فرمايد: [ان الذى يعالج القرآن و يحفظه بمشقة منه و قلة حفظ له اجران .
] ((135))

هـركـس در فـراگـيرى قرآن بكوشد و به سبب كمى حافظه آن را به سختى به خاطر سپارد, دو پاداش دارد.
[ يكى براى حفظ و ديگرى براى تحمل سختى آن ] از اين روايت در مى يابيم كه همه مى توانند قرآن را به خاطرسپارند, گروهى به آسانى و دسته يى به سختى .
بنابراين , حفظ قرآن به هوش و استعداد فوق العاده نيازندارد.
3 - تجربه

تـجـربـه نـشان داده است كه همه يا نيمى از كسانى كه به توفيق حفظ قرآن دست يافته اند, افراد مـعمولى اند و بهره ى هوشى متوسطدارند.
حضرت آيت اللّه خزعلى - كه حافظ قرآن , نهج البلاغه وصحيفه سجاديه است - دراولين كنگره ى قرآن و بسيج فرمود: چـرا قـرآن را حـفظ نمى كنيد...
بحمد اللّه با تجربه اين را برايتان مى گويم .
من خودم اين تجربه را كـرده ام .
شـايـد شما بگوييدفلان كس حافظه اش فوق العاده است ؟ خير فوق العاده نيست ,ولى به خـواست خدا خواستم و با توسل به ائمه ى اطهار: درخواست نمودم كه اين توفيق ادامه و استمرار نصيب شود وشد.
((136))

از سـوى ديـگر, پدر گرامى حافظ پنج ساله محمد حسين طباطبايى درباره ى استعداد فرزندش معتقد است كه فرزندش ازهوش و استعداد بالايى برخوردار نيست , بلكه او همانند ديگرخردسالان اسـت .
مـنتها اين مربى است كه مى تواند با روش ويژه ى خود آنان را به كسب اين توفيق راهنمايى نمايد.
سخن آن فقيه و حافظ كهنسال و مربى و پدر اين حافظ خردسال به روشنى نشان مى دهد كه آنچه انسان را به مقام حفظ قرآن مى رساندعشق به اين كتاب آسمانى است نه حافظه و استعداد ويژه .
بهترين دوران حفظ قرآن دوران كودكى

براى حفظ قرآن , هيچ زمانى دير نيست .
درميان حافظان شماركسانى كه قرآن را در سنين بالا به خاطر سپردند, اندك نيست .
حضرت آيت اللّه مكارم شيرازى - دام ظله العالى - در درس خارج فقه مى فرمود: مرحوم آيت اللّه خويى (ره ) در دوران پيرى به حفظقرآن مشغول شدند.
بـنـابـرايـن , در هـر سـن و موقعيتى مى توان به حفظ قرآن روى آورد.
البته در كودكى ذهن براى فـراگـيـرى مـعـلـومـات آمـادگى بيش ترى دارد.
و بايد آن را بهترين زمان حفظ قرآن به شمار آورد.
رسول خدا(ص ) مى فرمايد: آموختن در كودكى چون نقشى است كه بر سنگ حك شده باشد, و آن كه در بزرگسالى مى آموزد چون كسى است كه بر آب مى نويسد.
((137))

بيش تر قاريان مشهور جهان چون استاد عبدالباسط, محمدصديق منشاوى , راغب مصطفى غلوش و ابـوالـعـيـنـيـن شـعـيـشـع ازكودكى به حفظ قرآن روى آوردند و در شمار حافظان كل قرآن جاى دارند.
((138))

اكـثر دانشمندان ما نيز در كودكى بدين توفيق دست يافتند.
نام وزندگى شمارى از آن ها عبارت است از: ابن سينا

ابن سينا دانشمند نامى قرن پنجم هجرى - كه در پزشكى ,فلسفه و...
سرآمد عصر خود بود - پيش از ده سالگى قرآن مجيد راحفظ كرد.
((139))

سيد بن طاووس

سـيـد بـن طاووس يكى از دانشمندان شيعى است كه در ماه شعبان سال 640 ق در كربلا ديده به جـهـان گـشـود و در شـهـرهاى حله وبغداد به فراگيرى دانش پرداخت .
او از شاگردان خواجه نصيرالدين طوسى و علامه حلى است و در يازده سالگى تمامى قرآن را به خاطرسپرد.
((140))

رودكى

اين شاعر پرآوازه ى سده ى چهارم ايران , در عصر سامانيان مى زيست .
وى حدود 1300000 بيت شعر سـرود و شـعـر پارسى رابه كمال رساند.
رودكى از نعمت بينايى بى بهره بود, ولى در هشت سالگى تمام قرآن را حفظ كرد.
((141))

ابوالعيناء

مـحـمد بن قاسم بن خلاد بن ياسر اهوازى مشهور به ابوالعيناء, درشهر اهواز متولد شد و در بصره رشـد يـافـت .
وى از اديبان بزرگ روزگارعباسى شمرده مى شد و دركودكى قرآن را حفظ كرد.
ابـوالـعيناء درچهل سالگى چشمانش رااز دست داد و پنجاه سال ديگر عمرش رادر نابينايى به سر برد.
((142))

حافظ شيرازى

ايـن شاعر و دانشمند ايرانى , در نهايت فقر و تنگدستى به فراگيرى دانش پرداخت .
او تمامى قرآن رابا چهارده قرائت از حفظبود و [لسان الغيب ] لقب داشت .
((143))

ناصر خسرو

ابومعين ناصرخسرو قباديانى در سال 394 هجرى چشم به جهان گشود و در 481 درگذشت .
اين شـاعـر, عـارف , حـكـيـم ونـويسنده ى زبردست بود - كه از نوادر روزگار به شمار مى رفت - در 9سالگى قرآن و بسيارى از احاديث را حفظ كرد.
((144))

ابن اثير جزرى

ابـوالفتح ابن اثير جزرى از دانشمندان مذهب شافعى است .
او درلغت , نحو, بيان و نيز فنون انشا و كتابت مهارت بسيار داشت و قرآن را در كودكى حفظ كرده بود.
((145))

ملك المحدثين

محمدبن طاهر ملقب به ملك المحدثين , از دانشمندان اواخرقرن دهم هجرى است .
او در كودكى قرآن را حفظ كرد و در بسيارى ازفنون بر ديگران تقدم يافت .
محمد بن طاهر اموال بسيار به ارث برد وهمه را به دانشجويان علوم دينى بخشيد.
((146))

انتاكى

داود بن عمر انتاكى ملقب به [بصير], از دانشمندان شيعى اوايل قرن يازدهم است .
وى در كودكى حـافـظ قـرآن شـد و تـوانـسـت درپـزشـكى و فلسفه شهرتى چشم گير به دست آورد.
انتاكى از نعمت چشم بى بهره بود, ولى به شهرهاى بسيار سفر كرد.
((147))

فرزدق

ايـن شـاعر شيعى عصر بنى اميه , از اصحاب امام سجاد(ع )بود.
پدرش او را در كودكى نزد على (ع ) آورد و گـفـت : فـرزنـدم شـاعـراسـت .
على (ع ) فرمود: او را قرآن بياموزكه بهتراز شعر است .
اين سخن چنان در فرزدق اثر كرد كه بر خود قيدهايى بست و سوگند خورد تاقرآن را حفظ نكند آن ها را نگشايد.
به اين ترتيب , همه ى قرآن رابه خاطر سپرد.
((148))

فخرالدين عراقى

ابـراهـيـم بـن شـهـريـار ملقب به [فخرالدين ], درشمار شاعران وعارفان پيرو شيخ شهاب الدين سهروردى جاى دارد.
او در كودكى به جمع حافظان قرآن پيوست .
((149))

شبلنجى

ايـن دانـشـمـند بزرگ اهل سنت در حدود 1250 ق ديده به جهان گشود و در ده سالگى قرآن را حفظ كرد.
وى به گوشه نشينى و زيارت اهل قبور بسيار تمايل داشت .
((150))

شهاب الدين

ايـن دانـشـمـنـد شـافـعـى - كـه بـه ادبيات بسيار عشق مى ورزيد - درده سالگى قرآن را حفظ كرد.
((151))

ابوالحسنات

مـحـمد عبدالحى بن حافظ انصارى , از دانشمندان حنفى قرن چهاردهم است .
او حفظ قرآن را از پـنـج سـالـگـى آغـاز كـرد و در ده سالگى به پايان رساند.
ابوالحسنات در يازده سالگى به تحصيل دانش پرداخت و همه ى علوم رايج معقول و منقول را نزد پدر آموخت .
((152))

ابن اللبان

ابـومـحـمد عبداللّه مشهور به ابن اللبان , از فقيهان و محدثان معروف شافعى است .
وى - كه قرآن رابـه چـندين روايت تلاوت مى كرد- در پنج سالگى به حافظان پيوست و در 446 ق در اصفهان در گذشت .
((153))

جبرتى

او ابـوالـتـهـانـى كنيه داشت و از دانشمندان معروف حنفى شمرده مى شد.
وى در اكثر علوم روز سـرآمـد بـود و در كـنار دانش به تجارت نيزمى پرداخت .
ابوالتهانى درده سالگى قرآن مجيد را به خاطرسپرد.
((154))

وظايف حافظ قرآن

چـنـان كـه آغـاز حفظ قرآن آدابى دارد, پايان آن نيز با آداب ووظايف ويژه همراه است .
بخشى از وظايف حافظان عبارت است از: 1 - فروتنى

حـافـظ قـرآن نبايد دربرابر توفيقى كه خداوند متعال به او عنايت كرده , مغرور شود و تكبر و فخر بورزد.
امام صادق (ع ) مى فرمايد: بـا صدايى بلند به حافظ مى گويند: اى حافظ قرآن , به وسيله ى قرآن در برابر مردم فروتن باش تا خداوند عزيزت گرداند واز فخر وتكبر بپرهيز تا ذليل و خوارت نسازد.
((155))

2 - حفظ اندوخته ها

يـكـى از مـسـئولـيـت هـاى حافظ قرآن تلاش براى تثبيت و استحكام محفوظات قرآنى است .
امام صادق (ع ) مى فرمايد: هر كس سوره يى از قرآن را فراموش كند, آن سوره به صورتى زيباو در درجه يى بلند در بهشت در بـرابرش آشكار مى گردد.
وقتى آن رامى بيند, مى گويد: تو كيستى كه چنين زيبايى ؟ كاش براى من بودى .
سوره مى گويد: مرا نمى شناسى ؟! من فلان سوره ام .
اگر مرافراموش نمى كردى , تو را به اين درجه و مقام مى رساندم .
((156))

بـرخى از فقيهان نگهدارى آيات درحافظه را واجب مى دانند.
درنظر آنان حفظ قرآن مجيد واجب نيست , ولى حافظ بايد بكوشدآنچه مى داند فراموش نكند.
نقل عن السيدالخويى (ره ): بـان مـن حـفظ مقدارا من القرآن الكريم وجب عليه ان يواظب على حفظه فهل هذا صحيح و هل موافق لنظركم الشريف .
التبريزى - دام ظله العالى -: نعم , الاحوط المحافظه على من حفظ بتكرار القرائة ونحوها.
((157))

از آيت اللّه خويى (ره ) نقل شده كه مى گويد: بـر آن كـه مـقـدارى از قـرآن كريم را حفظ كند, واجب است درنگهدارى اش بكوشد.
آيا اين نقل درست است و با نظر شريف شمامطابقت دارد؟ آيت اللّه تبريزى : آرى (ايـن نـقـل درسـت اسـت ) بـه نظر من احتياط واجب اقتضامى كند كسى كه قرآن به خاطر مى سپارد به يارى تكرار و مانند آن درحفظ اندوخته هايش بكوشد.
3 - پرهيز از اشتغال به كارهاى دنيوى

حـافـظ قـرآن بـايـد هـر روز وقتى را به تكرار محفوظات قرآنى اختصاص دهد و از غرق شدن در كارهاى دنيوى ((158))

بپرهيزد.
يكى ازياران امام صادق (ع ) به نام يعقوب احمر به حضرت عرض كرد:بدهى بسيار دارم و چنان در اندوه فرو رفته ام كه قرآن را از ياد برده ام .
امام فرمود: قرآن , قرآن ! همانا قرآن و سوره يى از آن در رستاخيزمى آيد و تا هزار درجه [ در بهشت ] بالا مى رود.
آن گاه مى گويد: اگر مراحفظ مى كردى , تو را به اين جا مى رساندم .
((159))

4 - لزوم رو خوانى قرآن

حافظ قرآن بايد, براى تثبيت محفوظات قرآنى اش و نيز محروم نشدن از پاداش نگريستن به قرآن , وقـت خـود را بـه دو بـخش تقسيم كند.
زمانى را به تكرار محفوظات اختصاص دهد و زمانى را به تـلاوت قـرآن از روى مـصـحـف .
تـلاوت از روى مصحف حافظ را از عبادت نگاه به قرآن بهره مند سـاخـتـه , سـبب مى شود به اشتباهات و نقاط ضعف وابهامش پى ببرد و از صحت اندوخته هايش مـطـمئن گردد.
اسحاق بن عمار از حضرت صادق (ع ) پرسيد: فدايت شوم , من حافظ قرآنم ,قرآن رااز حفظ بخوانم بهتر است يا از روى مصحف ؟ امـام فـرمـود: از روى مـصحف تلاوت كنى بهتر است .
آيا نمى دانى كه نگاه كردن به قرآن عبادت است .
((160))

الـبـتـه مـراد امام (ع ) اين نيست كه قرآن هميشه از روى مصحف قرائت شود, زيرا گاه بايد, براى تثبيت محفوظات , آن را از حفظ تكراركرد.
افزون برآنچه گذشت , تلاوت قرآن از روى مصحف به تقويت چشم , سبك شدن عذاب پدرومادر و...
مى انجامد.
((161))

نكاتى چند درباره ى نونهالان

آنـچـه درباره ى روش حفظ و تثبيت قرآن گفته شد, در سطح كودكان نيز جارى است .
البته بايد تـوجـه داشـت كـه شـرايط روحى آنان با بزرگسالان تفاوت بسيار دارد و عواطف آنان ظريف تر و حساس تراست .
بنابراين , در گستره ى كار با كودكان بايد موارد زير را به خاطرداشت .
1 - نقطه ى شروع

پيش تر گفته شد كه بهتراست حفظ قرآن از سوره هاى كوچك يافهرست سوره ها و يا داستان هاى قـرآن آغـاز شـود.
بـه كـار بـسـتن اين سفارش در نونهالان بسيار مورد تاكيد قرار مى گيرد, زيرا روحيه ى آنان حساس تر و احتمال نوميدى و دلسردى شان فزون تر است .
2 - سرعت نبخشيدن به [حفظ]

اگر قرار است بزرگسالان قرآن را به طور متوسط در 3 سال حفظكنند, كودكان بايد 5 - 7 سال را بدين امر اختصاص دهند.
فشار وتسريع در كار حفظ براى كودك بسيار زيانبار است , زيرا ممكن است روانش را آزرده سازد و از ادامه ى مسير بازش دارد.
3 - پرداختن به بازى و تفريح

بـيـش تر اوليا و مربيان بازى كودك را نوعى اتلاف وقت به شمارمى آورند و مى خواهند آنان هرچه زودتـر از بـازى دسـت كـشيده , به كارهاى مهم تر بپردازند.
اينان كودك را بزرگسالى خرد پيكر مـى پـنـدارنـدو تـوجـه نـدارنـد كـه بازى , ضمن تامين سلامت و رشد جسمى و روانى و عاطفى خردسالان , اصول و قواعد زندگى را به آنان مى آموزد.
بـازى چنان در سلامت كودك نقش دارد كه ارزش آن را ازمطالعه ى كتاب نيز بيش تر دانسته اند.
بنابراين , اوليا و مربيان بايدتوجه داشته باشند كه فراهم آوردن زمينه هاى بازى براى نونهالان ,آنان را در حفظ قرآن يارى مى دهد, زيرا حس كنجكاوى و قدرت ابتكار در كودك پديد مى آورد و از اين طريق , قدرت حفظ قرآن را دوچندان مى سازد.
نبى اكرم (ص ) مى فرمايد: [دع ابنك يلعب سبع سنين .
] ((162))

فرزند خود را آزاد بگذار تا هفت سال [ آغاز زندگى ]بازى كند.
4 - ايجاد علاقه در نو نهالان

نـكته ى مهم ديگر در گستره ى كار با نونهالان , [ايجاد علاقه ]است .
اگر كودكى با بى حوصلگى و فرار از كلاس عدم آمادگى خود رابراى حفظ نمايان ساخت , هرگز نبايد اورا زير فشار قرارداد.
در ايـن موارد, بايد نخست با شيوه هاى صحيح و جاذب اشتياق به قرآن رادركودك پديد آورد و سپس مسير حفظ را نشانش داد.
راه هاى پديدآوردن اشتياق در اين گروه متفاوت است .
بخشى از علاقه بـه قـرآن مـوهـبت الاهى و غير قابل اكتساب است و بخشى ديگر اكتسابى .
موارد اكتسابى رادر دو دسته ى پيش از ولادت و پس از ولادت موردبررسى قرار مى دهيم : الف ) عوامل مؤثر پيش از ولادت

1 - انتخاب همسر شايسته اسلام به نسل پاك و سالم بسيار اهميت داده , براى پديد آوردن آن حتى به پيش از تولد فرزند توجه كـرده اسـت .
مـعـصـومان (ع )درباره ى گزينش همسر بسيار سفارش كرده , ويژگى هاى همسر خـوب را بـر شـمـرده اند.
از مجموع كتاب هاى نوشته شده در اين زمينه , چنان بر مى آيد كه فرزند عـلاقـه مـنـد بـه مـسائل معنوى و قرآن در دامان همسردين دار, پاكدامن و خوش اخلاق پرورش مى يابد.
بنابراين , در انتخاب همسر بايد اين ويژگى ها مورد توجه قرار گيرد.
2 - مباشرت معنوى شرايط مباشرت نيز بر آينده ى كودك تاثير مى نهد.
سفارش معصومان (ع ) دراين باره در كتاب هاى ويـژه بـه تـفـصـيـل ذكـر شـده است .
مهم ترين نكاتى كه آن بزرگان تاكيد كرده اند اين است كه مباشرت هنگام حيض , دلهره و اضطراب و بدون وضو و نام خدا تحقق نيابد.
3 - باردارى معنوى بـا انتقال نطفه , ارتباط مستقيم مرد با اجزاى سلول تخم پايان مى پذيرد.
بدين سبب , حتى اگر در دام گـناه و اعتياد فرو رود, بر جنين تاثير مستقيم نمى نهد, ولى مادر تا پايان باردارى و شيردهى (دوسال ونيم ) با كودك ارتباط خونى دارد.
براساس تحقيقات و تجارب علمى ,غذا, دارو, هيجان و اضـطـراب , خـشـم و افكار و حالات روحى ,اخلاقى و حتى آهنگ صداى مادر ((163))

در دوره ى بـاردارى بـر جنين تاثيرمى گذارد.
((164))

بنابراين , اگر مادر هنگام باردارى با مسائل معنوى و قـرآن انـس داشته باشد, بر جنين تاثير عميق معنوى مى نهد و فرزندى علاقه مند قرآن و معنويات پديد مى آورد.
ب ) عوامل مؤثر پس از ولادت

1 - داشتن وضو هنگام شير دادن پيوسته با وضوبودن , آثار و بركات بى شمار دارد.
خداوندمى فرمايد: [ان اللّه يحب التوبين و يحب المتطهرين .
] ((165))

خداوند توبه كاران و پاكيزگان را دوست دارد.
آن كـه وضـو دارد, پاكيزه و محبوب خداونداست .
در نتيجه كارهايش مورد پسند و عنايت حضرت حـق قـرار مـى گـيـرد.
بـنـابـرايـن ,مـادرى كه هنگام شيردادن به نوزادش وضو دارد, از نوعى آرامـش خاطر و معنويت بهره مى برد و فرزندش را با معنويات و قرآن مانوس مى سازد.
تجربه نشان مـى دهـد مادرانى كه هنگام شيردادن با وضويند,فرزندانى با معنويت وهوش و حافظه ى مطلوب پـرورش مـى دهـنـد,بـراى مـثـال مـادر شـيـخ مـرتـضـى انـصـارى او را هـرگـز بى وضو شير نـداد.
((166))

نـتيجه ى اين كار تربيت فقيهى بزرگ و شيفته ى قرآن و معنويت بود.
مادر گرامى مـحمد حسين علم الهدى نيز هرگز فرزندش را بى وضوشير نداده است .
((167))

اين ويژگى در زندگى بيش تر حافظان خردسال مشاهده مى شود.
((168))

2 - تشويق انـسان , به ويژه كودك , براى پيشرفت در كارها به تشويق هاى معنوى و مادى نياز دارد.
بيان آثار و اهـمـيـت حـفظ كتاب خدا در كنارتشويق هاى مادى و اعطاى جوايز در ايجاد علاقه به قرآن تاثير بـسـياردارد.
تشويق حتى براى بزرگسالان نيز لازم است و آن ها رابه پيشرفت فزون تر وا مى دارد.
بنابراين , هرگز نبايد تصوركرد كودك در سنى خاص به تشويق نياز ندارد, به عبارت ديگر, تشويق و براى همه لازم است براى گروهى لازم تر.
3 - فراهم ساختن محيط قرآنى خـانـه هـا و مـحـيط هايى كه از عطر دل انگيز قرآن آكنده است وآهنگ تلاوت قرآن در آن طنين مـى افـكـنـد, عـشـق و عـلاقـه به قرآن وحفظ آن را, در ساكنانش فزونى مى بخشد.
يكى از علل سـفـارش امامان (ع ) به قرائت قرآن در خانه ها اين است كه تلاوت قرآن درخانه همسر و فرزندان را نيزبه خواندن قرآن و حفظ آن تشويق مى كند.
بيش تر قاريان مشهور جهان در محيطى قرآنى رشد يافتند وباپديدآوردن فضايى معنوى در خانه , فرزندانى مانوس با قرآن تربيت كردند.
عبدالباسط در 10 سـالگى به جمع حافظان كل قرآن پيوست ودر 19 سالگى با دختر عمويش ازدواج كرد.
ثمره ى زنـدگـى وى چـهـارفـرزنـدبه نام هاى جمال , محمد, طارق و خالد است .
محمد حافظ كل قرآن شمرده مى شود.
جمال و خالد حافظ چند جزء و طارق نيزحافظ نيمى از قرآن است .
((169))

اسـتـاد طـبـلاوى , قـارى مشهور جهان , نيز 7 پسر و 5 دختر دارد.
بسيارى از فرزندان وى حافظ قـرآنـنـد.
ابـراهـيـم (كـار شـنـاس ارشدبازرگانى ), محمود (ناخداى كشتى ) وخالد (كارشناس فلسفه )درشمار حافظان قرآن جاى دارند.
((170))

در ايـران اسـلامـى نـيـز حافظان بى شمارى به چشم مى خورند كه در خانواده ى قرآنى باليده اند.
خـانـواده هـاى طـبـاطـبـايـى و وزيـرى درشـمـار اين خانواده هايند.
حجت الاسلام سيد محمد مهدى طباطبايى , يكى از استادان حفظ قرآن مجيد, ((171))

چهارفرزند داردكه همه ى آن ها كل و يا بسيارى از قرآن رابه خاطر سپرده اند.
يكى ازفرزندانش به نام [محمدحسين ] بى نظيرترين حافظ جهان شناخته شده است و باشيوه هاى گوناگون و جذاب آيات قرآن را ارائه مى دهد.
((172))

يـكـى ديـگـر از اين محيطهاى الاهى , خانواده ى محترم وزيرى است .
نونهالان اين خانواده محمد صـادق (12ساله ) و زهرا وزيرى (ده ساله ) حافظ كل قرآنند.
فاطمه وزيرى (5 ساله ) حافظ بيش از پـنـج جزء قرآن شمرده مى شود.
((173))

اين كودكان نيز در ارائه ى برنامه هاى قرآنى به شيوه هاى گوناگون و جذاب مهارت فراوان دارند.
4 - حضور در محافل قرآنى حـضـور, در محافل قرآنى نيز از راه هاى ايجاد علاقه در نونهالان است .
اگر پدر ومادر خود حافظ قـرآن نـيـسـتند يا براى ايجاد محيطى قرآنى در خانه فرصت و دانش كافى ندارند, دست كم بايد فرزندان خود را به محافل قرآنى ببرند تا به تدريج نور قرآن دل هاشان را روشن و شيفته سازد.
5 - گوش دادن به نوارهاى ترتيل گوش سپردن به نوارهاى ترتيل نيز نونهالان را سمت عشق به قرآن مى كشاند.
مطالعه ى زندگى حـافظان قرآن , به ويژه نونهالان ,نشان مى دهد آنان تنها با شنيدن يك نوار قرآن در مسير قرائت و حـفظ كتاب خدا گام نهادند و هرگز كسى درباره ى فضيلت و آثار حفظ قرآن با آنان سخن نگفته اسـت .
رقيه محمدى در شمار اين گروه جاى دارد.
او درسه سالگى در كنار برادرانش به نوارهاى قـرآن از جمله صوت [عبدالباسط] گوش مى داد و مى كوشيد شبيه اين قارى بخواند.
پدرش - كه مـكـانـيـك بود- با مشاهده ى علاقه ى وى نوارهاى تلاوت قرآن برايش خريد و او را در حفظ قرآن تشويق و يارى كرد.
ره آورد اين تلاش , حافظى به نام رقيه محمدى است .
((174))

اسـتـاد شـهـريـار پـرهـيـزكـار, ((175))

سـيد محمد حسين طباطبايى ((176))

و محمد صادق وزيرى ((177))

نيز در شمار كسانى جاى دارند كه با گوش دادن به نوارهاى ترتيل شيفته ى قرآن شدند وبدين حوزه گام نهادند.
فهرست چهارده دوره مسابقات بين المللى قرائت وحفظ قرآن كريم اولين دوره

16 - 20 بهمن 1360 شركت كننده : 24 نفراز12 كشور جهان داوران : 4 داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده حفظ كل : سالم محمد هروس از ليبى قرائت : سيد محسن خدام از ايران دومين دوره

12 - 17 فروردين 1362 شركت كننده : 30 نفر از 13 كشور جهان داوران : چهار داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : خانم ام الفخر علامه از ايران حفظ نصف : شهريار پرهيزكارازايران حفظ ثلث : فتحى سالم از ليبى قرائت : سيد مرتضى سادات فاطمى از ايران سومين دوره

12 - 17 فروردين 1363 شركت كننده : 35 نفر از 11 كشور جهان داوران : چهار داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : واصف رضا خطيب از لبنان حفظ نصف : مصطفى بشيرالقليب از ليبى قرائت : هاشم روغنى از ايران چهارمين دوره

12 - 17 فروردين 1365 شركت كننده : 56 نفراز 19 كشور جهان داوران : سه داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : على الحفاف از عربستان حفظ نصف : محب الدين عبدالسبحان نورالدين از عربستان حفظ ثلث : محمد سيف اللّه از بنگلادش قرائت : محمدكاظم محمدزاده از ايران پنجمين دوره

12 - 17 فروردين 1366 شركت كننده : 45 نفراز 17 كشور جهان داوران : چهار داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : شهريار پرهيزكار از ايران حفظ نصف : محمد عمران از پاكستان حفظ ثلث : محمد حسن الكردى از سوريه قرائت : محمد حسين سعيديان از ايران ششمين دوره

12 - 17 فروردين 1368 شركت كننده : 68 نفر از 25 كشور جهان داوران : دو داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : عبدالحافظ انصارى از هندوستان حفظ دو سوم : محمد جواد نعمت اللهى از ايران حفظ ثلث : خليل دل پاك از ايران قرائت : حسن رضاييان از ايران هفتمين دوره

اسفند 1368 شركت كننده : 49 نفر از 20 كشور جهان داوران : چهار داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : نورى عواد العامرى از مجلس اعلاى عراق قرائت : محمد جواد پناهى از ايران هشتمين دوره

13 - 17 بهمن 1370 شركت كننده : 49 نفر از 28 كشور جهان داوران : شش داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : محمد كاظم بافقى گرامى از ايران قرائت : سيد مجيد هروى از ايران نهمين دوره

1 - 5 بهمن 1371 شركت كننده : 32 نفر از 21 كشور جهان داوران : چهار داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : احمد الدباغ از مجلس اعلاى عراق قرائت : مهدى قره شيخ ‌لو از ايران دهمين دوره

20 - 22 دى 1372 شركت كننده : 55 نفر از 36 كشور جهان داوران : دو داور خارجى به همراه شش داور ايرانى برگزيده : حفظ كل : شاه جان حاجى جلنداز از قطر قرائت : عبدالباسط امام تومارا از فيليپن يازدهمين دوره

10 - 14 دى 1373 شركت كننده : 46 نفر از 29 كشور جهان داوران : 7 داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : عبدالحميد از بنگلادش رشته تفسير: خالد عبداللّه از يمن قرائت : محمد رضا پورزگرى از ايران دوازدهمين دوره

28 آذر - 4 دى 1374 شركت كننده : 41 نفر از 26 كشور جهان داوران : 5 داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : محمد حاج ابوالقاسم از ايران حفظ 20 جزء: مهدى ظريف ذاكريان از ايران قرائت : (به دليل عدم دريافت حد نصاب امتياز, نفراول برگزيده نشد) سيزدهمين دوره

18 - 24 آذر 1375 شركت كننده : 75 نفر از 32 كشور جهان داوران : 5 داور خارجى به همراه داوران ايرانى برگزيده : حفظ كل : امير آقايى از ايران حفظ 20 جزء: محمد محمود الحسن از بنگلادش قرائت : (امتياز به حد نصاب نرسيد) چهاردهمين دوره

6 - 12 آذر ماه 1376 شركت كننده : 105 نفر از 46 كشور جهان داوران : 7 داور خارجى و 11 داور ايرانى برگزيده : حفظ كل : عريف الدين معروف از بنگلادش حفظ 20 جزء: ابراهيم حامد عبدالسلام از ليبى قرائت : كريم منصورى از ايران تـوضيح : در سال 1364و 1366 به علت بمباران هاى شديدشهرهاى كشور و موشك باران تهران به دست عراق و در سال 1369به دليل جنگ خليج فارس مسابقات برگزارنشد.
((178))

فهرست مقالات , سخنرانى ها و مصاحبه ها درمطبوعات پيرامون حفظ قرآن كريم

نگاهى به فوايد و امتيازات و شرايط حفظ قرآن مبين , ../7/1372,ص 51.
نـگاهى به نحوه ى قرائت و حفظ قرآن در عصر رسالت پيامبر اسلام مكتب اسلام , 7.
/ 7 / 1362, ص 66.
اهـميت حفظ و قرائت قرآن در صدر اسلام و دلائل عظمت قرآن لاريجانى , على , سخنران , ميراث جاويدان , ../1/ 1372, ص 14.