باب چهارم هود، صالح(ع)

مقدّمه

همه تاريخ نويسان، اعراب را از جنبه قدمتِ تاريخى به سه طبقه تقسيم كرده‏اند: عرب بائده، عاربه، مستعربه. عرب بائده اقوام بسيار زيادى بودند از جمله عاد و ثمود. ولى قوم <عاد» از نسل <عاد بن عوص بن ارم» بود؛ قوم ثمود از نسل <ثمود بن جاثر بنِ ارم» و <ارم» پسر سام بن نوح [نوه پسرى نوح‏] محسوب مى‏شوند به دليل اين‏كه آنها منقرض گشته و به هلاكت رسيده‏اند و كسى از آنان باقى نمانده، آنها را بائده ناميده‏اند، همان گونه كه <عاد و ثمود» را عاربه گفته‏اند، چون به خُلق و خوى اعراب درآمدند.

مورخان، قوم عاد را دو طبقه دانسته‏اند: عاد اوّل و عاد دوم. عاد نخست، از حيث نيرو و قدرت، از بزرگ‏ترين امت‏ها به شمار آمده و از طوايفى افزون بر هزار قبيله تشكيل يافته‏بود. قرآن به ماجراى آنها اين‏گونه اشاره مى‏كند:

وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عادَاً الأُولى‏ * وَثَمُودَاْ فَما أَبْقى‏؛(1)

خداوند، عاد اوّل را هلاك ساخت و از ثمود كسى را باقى نگذاشت.

خداى سبحان، براى قوم عاد پيامبرى از خودشان برانگيخت به نام <هود» كه از جنبه نسب به <عبدالله بن رباح بن خلود بن عاد بن عوص بن ارم» مى‏رسيد و خلود، نام يكى از قبايل عاد بود كه برخى از تاريخ نگاران آنها را يازده قبيله دانسته‏اند.

هم‏چنان كه خداوند، حضرت <صالح(ع)» را از ميان قوم ثمود برانگيخت كه از نسل <صالح بن عبيد بن اسف بن ماسخ بنِ عبيد بن خادر بنِ ثمود بن جاثر بن ارم» است.


1- نجم، (53) آيات 50 - 51.