درس سوم : اقسام وقف (2).
تعريف وقف تام
هـرگـاه
دو عـبـارت بـه گونه اى باشد كه هر يك به تنهايى مستقل و مفيد معنا باشد وبين آنها
هـيـچ گونه رابطه لفظى و معنوى وجود نداشته باشد، وقف بين آن دو،(وقف تام ) است و
ابتدا از عبارت دوم ، بسيار نيكو و پسنديده است .
ايـن
نـوع وقـف پس از تمام شدن يك قصه ، كلام و موضوع مى باشد، و معمولا درراءس آيات
است ، گرچه در اواسط آيات نيز يافت مى شود (62) ، بنابراين مى توان گفت كه ملاك
وقف تام دو چيز است : يكى انقضا و تمام شدن كلام ، وديگرى مستغنى بودن عبارت دوم
از عبارت اول .
مثالها:
الف
) وقف بر رؤوس آيات :
(بسم
اللّه الرحمن الرحيم ).
(مالك
يوم الدين )، (حمد (1)، آيه 4).
(اياك
نعبد واياك نستعين )، (همان ، آيه 5).
(ولاالضالين
)، (همان ، آيه 7).
(واولئك
هم المفلحون * ان الذين كفروا)، (بقره (2) آيه 5 و 6).
(وعلى
ابصارهم غشاوة ولهم عذاب عظيم * ومن الناس من يقول امنا باللّه )،(همان ، آيه 7 و
8).
(ان
اللّه على كل شى ء قدير * يا ايها الناس اعبدوا ربكم )، (همان ، آيه 20 و21).
(وهو
بكل شى ء عليم * واذ قال ربك للملائكة )، (همان ، آيه 29 و 30).
(وانهم
اليه راجعون * يا بنى اسرائيل اذكروا نعمتى )، (همان ، آيه 46 و 47).
(وافئدتهم
هواء * وانذر الناس )، (ابراهيم (14)، آيه 43 و 44).
(ولو
القى معاذيره * لا تحرك به لسانك ، (قيامت (75)، آيه 15 و 16).
ب ) وقف بر غيررؤوس آيات .
(جعلوا
اعزة اهلها اذلة * وكذلك يفعلون )، (نمل (27)، آيه 34).
در
ايـنـجـا چـون كـلام بـلقيس با (جعلوا اهلها اذلة ) تمام مى شود و جمله (وكذلك
يفعلون ) قول خداوند است ، وقف بر (اذلة ) تام است .
(لقد
اضلنى عن الذكر بعد اذ جاءنى * وكان الشيطان للانسان خذولا)، (فرقان (25)، آيه
29).
با
كلمه (جاءنى ) حرف ظالم تمام مى شود و جمله بعد، كلام خداست .
(وانكم
لتمرون عليهم مصبحين وبالليل * افلا تعقلون )، (صافات (37)، آيه137 و 138).
كلمه
(بالليل ) در حكم معطوف به كلمه (مصبحين ) است ، يعنى (فى الصبح وبالليل ).
(عليها
يتكئون ، وزخرفا * وان كل ذلك )، (زخرف (43)، آيه 34 و 35).
كلمه
(زخرفا) عطف به كلمه (سقفا) در آيه 33 است .
(لم
نجعل لهم من دونها سترا، كذلك * وقد احطنا)، (كهف (18)، آيه 90 و91).
(اولم
يتفكروا * ما بصاحبهم )، (اعراف (7)، آيه 184).
عـبـارت
(مـا بصاحبهم من جنة ) رد قول كفار است كه گفتند: (يا ايها الذى نزل عليه الذكر
انك لمجنون )(63) .
موارد وقف تام به نحو شايع
در
كـتـب عـلوم قرآنى و علم قرائت ، مواردى براى وقف تام ذكر شده است كه بعضى از آنها
كلى و قـطعى است و بعضى از آنها كلى و قطعى نيست ، لذا آنها راتحت عنوان موارد
شايع مى آوريم ، اين موارد عبارتند از:
1
ـ پايان هر جزء، مانند: وقف بر آيه 141 سوره بقره ، در پايان جزء اول .
2
ـ پايان هر حزب ، مانند: وقف بر آيه 176 سوره بقره : (لفى شقاق بعيد).
3
ـ نيمه حزب ، مانند: وقف بر آيه 60 سوره بقره : (ولا تعثوا فى الارض مفسدين ).
4
ـ ربع حزب ، مانند: وقف بر آيه 82 سوره بقره : هم فيها خالدون ).
5
ـ پايان هر سوره ، مانند: آيه 7 سوره حمد: (ولاالضالين ).
6
ـ قـبـل از آغاز هر داستان ، مانند: آيه 66 سوره بقره : وموعظة للمتقين ، آيه
67آغاز داستان گاو بنى اسرائيل است .
همچنين
مانند: وقف بر آيه 24 سوره هود: (افلا تذكرون ، آيه 25 آغاز داستان نوح است .
7
ـ پايان هر داستان ، مانند: وقف بر آيه 73 سوره بقره : (لعلكم تعقلون )، اين آيه ،پايان
داستان گاو بنى اسرائيل است .
همچنين
مانند: وقف بر آيه 49 سوره هود: (ان العاقبة للمتقين )، اين آيه ، پايان داستان
نوح است كه از آيه 24 اين سوره آغاز شده است .
و
نـيـز مـانـنـد: وقف بر آيه 60 سوره هود: (الا بعدا لعاد قوم هود)، اين آيه ،
پايان داستان قوم عاد و پيامبرشان ، حضرت هود است كه از آيه 50 شروع شده است .
و
مـانـنـد وقف بر آيه 68 سوره هود: (الا بعدا لثمود) اين آيه ، پايان داستان قوم
ثمود و پيامبرشان ، حضرت صالح است كه از آيه 61 شروع شده است .
8
ـ ركـوعـات قرآن ، مانند: وقف بر آيه 39 سوره بقره : (اولئك اصحاب النارهم فيها
خالدون ) و آيه 59 سـوره بـقـره : (بـمـا كانوا يفسقون ) و آيه 283 سوره بقره
:(بما تعملون عليم ) و آيه 9 سوره آل عمران : (ان اللّه لا يخلف الميعاد).
9
ـ پـيش از ياى ندا، مانند: وقف بر آيه 103 سوره بقره : (لو كانوا يعلمون ) وابتدا
به آيه 104: (يا ايها الذين امنوا لا تقولوا راعنا) و وقف بر آيه 171 سوره بقره :
(فهم لا يعقلون ) و ابتدا به آيه 172: (يا ايها الـذيـن امـنوا كلوا من طيبات
مارزقناكم ) و وقف بر آيه 177 سوره بقره : (واولئك هم المتقون ) و ابتدا به آيه178
: (يا ايها الذين امنوا كتب عليكم القصاص ).
10
ـ پـيش از فعل امر، مانند: وقف بر آيه 210 سوره بقره : (والى اللّه ترجع الامور) و
ابتدا به آيه 211: (سـل بنى اسرائيل ) و وقف بر آيه 63 سوره آل عمران : (فان اللّه
عليم بالمفسدين ) و ابتدا به آيه 64: (قـل يـا اهـل الـكـتـاب ) و وقـف بر آيه 114
سوره هود: (ذلك ذكرى للذاكرين ) و ابتدا به آيه 115: (واصبر).
11
ـ پيش از قسم ، مانند: وقف بر آيه 74 سوره واقعه : (فسب ح باسم ربك العظيم ) و
ابتدا به آيه 75: (فـلا اقسم بمواقع النجوم ) و وقف بر آيه 37 سوره حاقه : (لا
ياءكله الا الخاطئون ) و ابتدا به آيه 38: (فـلا اقسم بما تبصرون ) و وقف بر آيه
39 سوره معارج : (كلا انا خلقناهم مما يعلمون ) و ابتدا به آيه 40: (فلااقسم برب
المشارق ).
12
ـ پيش از لام قسم ، مانند: وقف بر (وعرضوا على ربك صفا) و ابتداى به (لقدجئتمونا)
در آيه 48 سوره كهف ، و وقف بر آيه 3 سوره بلد: (ووالد وما ولد) وابتدا به آيه 4:
(لقد خلقنا الانسان فى كبد) و وقـف بـر آيـه 3 سـوره تـيـن : (وهذاالبلد الامين )
و ابتدا به آيه 4: (لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم ).
13
ـ پـيـش از شـرط، در صـورتـى كه جوابش مقدم نشده باشد، مانند: وقف بر آيه 3سوره
واقعه : (خـافضة رافعة ) و ابتدا به آيه 4: (اذا رجت الارض رجا) و وقف بر(ولا
امانى اهل الكتاب ) و ابتدا به (من يعمل سوءا) در آيه 123 سوره نساء.
تـبـصـره
: مـوارد 9، 10، 11، 12 و 13، تام بودن وقفشان منوط به اين است كه ماده قول ، قبل
از آنها نـيـامـده بـاشـد، زيـرا چنانكه بعدا خواهد آمد، بين (قال ومشتقاتش ) و
(مقول قول ) نبايد فاصله انداخت .
14
ـ پـيـش از كـان اللّه ، مـانند: وقف بر (اذ يبيتون ما لا يرضى من القول ) و ابتدا
به (وكان اللّه بما يـعـمـلون محيطا) در آيه 108 سوره نساء، و وقف بر (ياءت باخرين
)و ابتدا به (وكان اللّه على ذلك قـديـرا) در آيه 133 سوره نساء، و وقف بر
فعنداللّه ثواب الدنيا والاخرة ) و ابتدا به (وكان اللّه سميعا بصيرا) در آيه 134
سوره نساء.
15
ـ پيش از (ما كان )، مانند: وقف بر آيه 144 سوره آل عمران : (وسيجزى اللّه
الشاكرين ) و ابتدا به آيه 145: (وما كان لنفس ان تموت ) و وقف بر آيه 91سوره
نساء: (جعلنا لكم عليهم سلطانا مبينا) و ابتدا به آيه 92: (وما كان لمومن ).
16
ـ پـيـش از استفهام ، مانند: وقف بر آيه 27 سوره بقره : (اولئك هم الخاسرون )و
ابتدا به آيه 28: (كـيف تكفرون باللّه ) و وقف بر آيه 26 سوره نازعات : (ان فى ذلك
لعبرة لمن يخشى ) و ابتدا به آيه 27: (ءانتم اشد خلقا.
17
ـ پـيـش از لـو لا، مـانند: وقف بر (وعلمه مما يشاء) و ابتدا به (ولولا دفع اللّه
الناس ) در آيه 251 سوره بقره ، و وقف بر (ان يقولوا ربنا اللّه ) و ابتدا به
(ولولادفع اللّه الناس ) در آيه 40 سوره حج .
تـبـصره
: موارد 14، 15، 16 و 17، در صورتى وقفشان تام است كه قبل از آنهاقسم ، قول و
مانند آن نباشد(64) .
18
ـ پـيش از ادوات نفى و نهى ، مانند: وقف بر آيه 176 سوره بقره : (لفى شقاق بعيد) و
ابتدا به آيه 177: (لـيس البر) و وقف بر آيه 195 سوره آل عمران :(واللّه عنده حسن
الثواب ) و ابتدا به آيه 196: (لا يغرنك ).
19
ـ فاصله بين عذاب و رحمت و به طور كلى دو آيه اى كه بيانگر صفات متضادباشند،
مانند: وقف بر آيه 24 سوره بقره : (فاتقوا النار التى وقودها الناس والحجارة ) و
ابتدا به آيه 25: (وبشر الذين امنوا وعملوا الصالحات ان لهم جنات تجرى من تحتها
الانهار).
20
ـ وقـف بـر آيـه اى كـه آيـه بعدش با (اللّه ) آغاز مى شود، مانند: وقف بر آيه
11سوره جاثيه : (لهم عذاب من رجز اليم ) و ابتدا به آيه 12: (اللّه الذى سخر لكم
البحر).
21
ـ وقف بر انتهاى استثناء، مانند: وقف بر آيه 160 سوره بقره : (الا الذين
تابواواصلحوا).
و
ابتدا به آيه 161: (ان الذين كفروا).
22
ـ وقف بر انتهاى قول و گفتار، مانند: وقف بر آيه 47 سوره مدثر: حتى اتينااليقين ).
چند نكته درباره وقف تام .
1
ـ گاهى براثر رعايت نكردن وقف تام ، وصل دو عبارت يا جمله موجب تغيير وفساد معنا و
مفهوم آيـات قـرآن مـى شـود، در اين حالت ، وقف بر آخر عبارت اول ،لازم و حتمى ، و
آن را وقف بيان تام مـى نـامـند(65) ، يعنى به جهت بيان معناى مقصود، وقف بر اين
موارد از تام ، لازم(66) است ، مانند آياتى كه در ذيل مى آيد: (ولا يحزنك قولهم *
ان العزة للّه جميعا)، (يونس (10)، آيه 65).
(ولا
خوف عليهم ولاهم يحزنون * الذين ياءكلون الربوا)، (بقره (2)، آيه 274 و275).
(يعرفونه
كما يعرفون ابناءهم * الذين خسروا انفسهم ، (انعام (6)، آيه 20).
(واللّه
لا يهدى القوم الظالمين * الذين امنوا وهاجروا)، (توبه (9)، آيه 19 و20).
(انهم
اصحاب النار * الذين يحملون العرش ومن حوله ، (مومن (40)، آيه 6 و7).
(فتول
عنهم * يوم يدع الداع )، (قمر (54)، آيه 6).
(ان
اللّه شديد العقاب * للفقرآء المهاجرين )، (حشر (59)، آيه 6 و 7).
2
ـ گـاهـى بـعـضى از وقفهاى تام بر بعضى ديگر برترى دارد، مانند: وقف بر (مالك يوم
الدين ) و (ايـاك نعبد واياك نستعين ) كه هر دو تام ، ولى اولى تماميتش بيش ازدومى
است ، زيرا آيه دوم در خطاب با مابعدش ، يعنى (اهدنا الصراط المستقيم )مشترك است
(67 .
3
ـ هـمانطور كه قبلا اشاره شد، اختلاف در اعراب ، قرائت و تفسير، در وقف وابتدا
تاءثير دارد، لذا گاهى طبق يك نوع اعراب ، قرائت و تفسير، وقف تام است ،و طبق نوعى
ديگر، وقف كافى يا حسن است ، مانند: وقف بر آيه 139 سوره بقره : (ونحن له مخلصون )
كه طبق قرائت (ام يقولون ) تام است و طبق قرائت (ام تقولون ) كافى است (68) .
و
نـيـز مـانـنـد: وقـف بر (مثابة للناس وامنا) در آيه 125 سوره بقره ، كه بنابر
قرائت كسر (خا) در (اتخذوا) تام است و بنابر قرائت فتح در (اتخذوا) كافى است (69)
.
و
يا مانند (الم ) كه غير تام است ، در صورتى كه (ذلك الكتاب ) خبرش باشد، و تام است
، در صورتى كـه خـبـر براى مبتداى محذوف باشد: (هذا الم )، يا مبتدا براى خبر
محذوف باشد: (الم هذا)، و يا مفعول براى فعل محذوف باشد: (قل الم ) (70) .
4
ـ دانى مى گويد: بعضى از وقفهاى تام به واسطه ارتباط معنايى كه با عبارت بعد از
خود دارد، در درجـه وقـف كـافـى هـستند، و آن در مواردى است كه به اجماع علما وقف
تام است ، ولى ارتباط مـعنوى نيز با جمله بعد دارد، مانند: وقف بر(وينذر الذين
قالوا اتخذ اللّه ولدا)(71) و ابتدا به (ما لهم به من علم )(72) ، و همين طور وقف
بر (ولا لابئهم )(73) و ابتدا بر (كبرت كلمة تخرج من افـواهـهـم )(74) ، در حـالى
كه منظور از (كلمة ) در عبارت اخير، همان (اتخذ اللّه ولدا)(75) است .
5
ـ در مـواردى كه وقف تام است ، گرچه وقف كردن بهتر است ، اما وصل آن نيزجايز است ،
به جز مواردى كه موجب ايهام معناى خلاف باشد، كه به (وقف بيان تام ) مشهور است
(76) .
پرسش و تمرين .
1
ـ وقف تام را تعريف كنيد؟
2
ـ ملاكهاى وقف تام چيست ؟
3
ـ در حزب اول قرآن چند وقف تام وجود دارد؟
نام
سوره با شماره آيات آن راذكر كنيد؟
4
ـ دو نمونه از وقف تام را مثال بزنيد كه در مقايسه با يكديگر، يكى تام وديگرى اتم
باشد؟
5
ـ در چه مواردى وقف تام را (وقف بيان تام ) مى نامند؟
دو
مثال ذكر كنيد؟