شفاعت خواستن (استشفاع)

شفاعت در درگاه خداوند متعال نسبت به كسى ، به معنى يارى كردن او با درخواست از خداست كه از گناه و لغزش او در گذرد.

قرآن كريم در مورد شفاعت ، بدان معنى كه شفيع از خود استقلال اراده داشته و در برابر اراده پروردگار عالم قد علم نموده و بخواهد كه اراده خدا را تغيير دهد، صريحا آنرا نفى نموده و مردود مى داند، چنانچه در سوره بقره ، آيه 48 و سوره انعام ، آيه 70 و سوره سجده ، آيه 4 و سوره زمر، آيه 43، آمده است .

ولى به معنى آنكه خدا به كسى راضى باشد كه شفاعت شود و به كسى از ائولياى خود، اذن دهد كه از او شفاعت كند طى آيات زير آن را صحيح اعلام مى كند:

من ذا الذى يشفع عنده الا باذنه (1)

«كيست كه پيش خدا جز به اذن او شفاعت كند؟».

ولا يشفعون الا لمن ارتضى (2)

«(بندگان گرامى خدا) شفاعت نمى كنند جز براى كسى كه خدا راضى باشد».

ما من شفيع الا من بعد اذنه (3)

«شفيعى نيست جز بعد از اذن او».

لا يملكون الشفاعة الا من اتخذ عندالرحمن عهدا(4)

«دارنده شفاعت نيستند جز كسى كه پيش خدا عهد گرفته باشد».

يومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن (5)

«آن روز كسى را شفاعت سود نمى دهد جز آن كس كه خداوند رحمان به او اذن دهد».

ولا تنفع الشفاعة عنده الا لمن اذن له (6)

«سود نمى دهد شفاعت پيش خدا جز براى كسى كه اذن دهد».

لا تغنى شفاعتهم شيئا الا من بعد ان ياءذن الله لمن يشاء(7)

«شفاعت آنها سود نمى بخشد مگر بعد از آنكه خدا به هر كس كه بخواهد اذن دهد».

بديهى است كه شفاعت به معنى اول منافى با اصل توحيد و وحدانيت خداوند متعال ، و اينكه او يگانه منشاء هستى است مى باشد، زيرا هيچ موجودى در ذات و در افعال ، از خود استقلال ندارد و از خداوند منبع هستى ، بى نياز نيست و قوه و قدرتى جز از ناحيه خدا نيست ولا حول ولا قوة الا بالله

ولى شفاعت به معنى دوم منافاتى با مقام كبريائى الهى ندارد، و ممكن است خدا خود به اولياى خود امر يا الهام كند كه از كسى شفاعت كنند، آرى خدا مى تواند بدون شفاعت نيز از كسى درگذرد و او را بيامرزد و هر چه خواست به او عطا، كند، ولى ثمره شفاعت و قبول آن عزيز شمردن و گرامى داشتن شفيع ، و ترفيع او به مقام والاى شفاعت است ،

البته خدا هر چه مصلحت و مقتضاى حكمت است آنچنان مى كند.

البته اينكه اگر عفو و آمرزش مذنب و خطاكارى مصلحت و مقتضاى حكمت است او را عفو مى كند چه شفاعتى در كار باشد چه نباشد، و اگر مقتضاى حكمت نيست كه با شفاعت نيز او را عفو نخواهد كرد جاى سؤ ال است .

پاسخ اينست كه ممكن است بدون شفاعت ، عفو و آمرزش او مصلحت و مقتضاى حكمت نباشد ولى عفو او با شفاعت طبق مصلحت و مقتضاى حكمت باشد.

قرآن در مورد توسل به پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) براى آمرزش ‍ گناهان ، چنانكه در فصل توبه گذشت قبول شفاعت او را اعلام داشته و مى گويد:

و لوانهم اذ ظلموا انفسهم جاؤ ك فاستغفرواالله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما(8)

«اگر آنها آنگاه كه بر خويشتن ستم كردند به پيش تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى نمودند و پيامبر براى آنها طلب آمرزش مى كرد، خدا را بسيار توبه پذير و مهربان مى يافتند».

پي نوشت ها:
1- سوره بقره ، آيه 255
2- سوره انبياء، آيه 28
3- سوره يونس ، آيه 3
4- سوره مريم ، آيه 87
5- سوره طه ، آيه 109
6- سوره سباء، آيه 23
7- سوره نجم ، آيه 26
8- سوره نساء، آيه 64