ربا خوارى

ربا: در اصل لغت به معنى زياده است ، ولى اصطلاحا به معنى زياده گرفتن است .

ربا در دو مورد حرام است .

1 - در مورد قرض كه شرط نمايند در باز پرداخت آن مقدارى اضافه داده شود.

2 - در مورد معامله و خريد و فروش كه جنسى را بهم جنس خود به كمتر يا بيشتر، نقد يا نسيه ، بفروشند، كه اگر از قبيل مكيل يا موزون (موادى كه با پيمانه يا وزن فروخته مى شود) باشد.

بر حرمت ربا شديدا تاءكيد شده و در برخى از آيات با به مقام محاربه در آمدن با خدا و رسول تهديد شده است .

واحل الله البيع و حرم الربوا(1)

«خدا خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است ».

يا ايها الذين امنوا اتقوا الله وذروا ما بقى من الربوا ان كنتم مؤمنين فان لم تفعلوا فاءذنوا بحرب من الله و رسوله و ان تبتم فلكم رءوس اموالكم لا تظلمون ولا تظلمون (2)

«اى مردمى كه ايمان داريد از خدا بپرهيزيد و آنچه از ربا (پس از دريافت اصل مال خود) باقى بماند فرو گذاريد اگر ايمان داريد.

اگر چنين نكنيد به خدا و رسول او اعلان جنگ نمائيد.و اگر توبه كنيد (تنها) اصل مال از آن شما است نه ستم كنيد و نه بر شما ستم رود».

يا ايها الذين امنوا لا تاءكلوا الربوا اضعافا مضاعفة واتقواالله لعلكم تفلحون(3)

«اى مردمى كه ايمان داريد اضعاف ربا نخوريد و از خدا بپرهيزيد شايد رستگار شويد».

تفسير: گفته شده كه مراد از اضعاف مضاعف در ربا كه در آيه ذكر شده آن است كه در اثر عدم پرداخت در سر مدت اصل و فرع بهم ضميمه شده و به مجموع آن ، دو فرع تعلق گيرد كه به اين ترتيب ، ربا اضعاف و چندين برابر مى شود.

و ما اتيتم من ربا ليربوا فى اموال الناس فلا يربوا عند الله (4)

«آنچه (براى) ربا مى دهيد تا در اموال مردم نمو كند و زياد شود، پيش ‍ خدا زياد نمى شود».

فبظلم من الذين هادوا حرمنا عليهم طيبات احلت لهم و بصدهم عن سبيل الله كثيرا و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه و اكلهم اموال الناس بالباطل واعتدنا للكافرين منهم عذابا اليما(5)

«به سبب ظلمى كه يهوديان مرتكب شدند، بر آنان چيزهاى پاكيزه را حرام ساختيم ، (و بهمين سبب) و به سبب آن كه از راه خدا (مردم را) باز داشتند و ربا گرفتند كه از آن نهى شده بودند، و مال مردم را به باطل خوردند.

به تحقيق ما براى كافران عذاب دردناك مهيا ساخته ايم ».

پي نوشت ها:
1- سوره بقره ، آيه ، 275.
2- سوره بقره ، آيه 278 و 279.
3- سوره آل عمران ، آيه 130.
4- سوره روم ، آيه 39.
5- سوره نساء آيه ، 161.