عقل

عقل ، به دو معنى آمده است :

1 - قوه ادراك و تشخيص كه انسان با آن مى انديشد و تفكر مى كند و مى فهمد.

2 - ادراك و فهميدن و دانستن آنچه انسان را به سعادت مى رساند و آنچه انسان را از شقاوت مى رهاند، چنانچه در حديث وارد شده : عقل آن است كه با آن خدا عبادت مى شود و به وسيله آن بهشت كسب مى گردد.

راوى پرسيد: پس آنچه در معاويه بود چه بود؟ فرمود: آن شيطنت است كه شبيه عقل است ولى عقل نيست .(1)

در قرآن كريم تحريص بر عقل و تعقل ، يا نكوهش و مذمت عدم تعقل در «48» موضع آمده است .

اولواالالباب كه در «16» موضع قرآن ذكر شده به معنى صاحبان عقل است كه از جمله اين آيه است :

ان فى خلق السماوات والارض واختلاف الليل والنهار لايات لاولى الالباب الذين يذكرون الله قياما و قعودا و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار(2)

«همانا در آفرينش آسمانها و زمين و پشت سر هم آمدن شب و روز نشانه هائى است براى صاحبان عقل (اولى الالباب)، آنانكه ياد مى كنند خدا را به حالت ايستاده و نشسته و بر پهلو آرميده ، و در آفرينش آسمانها و زمين تفكر مى كنند، پروردگارا اين (دستگاه عظيم آفرينش) را بيهوده نيافريدى پس ما را از عذاب آتش (به سبب كوتاهى در تفكر در آنچه براى آن جهان آفريده شده و انجام وظيفه در برابر آن) نگهدارى كن ».

(به عنوان علم و تفكر و حكمت در همين كتاب مراجعه شود).

پي نوشت ها:
1- اصول كافى ، كتاب العقل والجهل حديث 3.
2- سوره آل عمران ، آيه 191، و 190.