درشتى كردن در دعوت به دين

ولا تجادلوا اهل الكتاب الا بالتى هى احسن الا الذين ظلموا منهم و قولوا امنا بالذى انزل الينا وانزل اليكم والنها و الهكم واحد و نحن له مسلمون(1)

«با اهل كتاب جز به طريقه نيكوتر جدال نكنيد، مگر آن گروه كه ظلم كرده اند و (به آنان) بگوئيد ما ايمان داريم به آنچه بر شما و به آنچه بر ما نازل شده است ، و خداى ما و شما يكى است ، و ما به او تسليم هستيم ».

ادع الى سبيل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة و جادلهم بالتى هى احسن ان ربك هو اعلم بمن ضل عن سبيله و هو اعلم بالمهتدين (2)

«دعوت كن به راه خدايت با حكمت و موعظه نيكو، و جدال كن با آنان به بهترين طريقه ، پروردگار تو به كسى كه از راه او گمراه شده داناتر است ، و او داناتر است به كسانى كه هدايت يابندگانند».

حكمت : در «مفردات » آمده كه «حكمت » به معنى رسيدن به حقيقت با دانش و انديشه است .

موعظه : چنانچه از خليل لغوى معروف ، نقل شده ، و مفهوم از لفظ آن نيز پيش عرف همان است : تذكر دادن به راه خير است به طرزى كه موجب رقت قلب و تاءثر شخص گردد و بسوى آن انعطاف پيدا كند.

جدال : در «مفرادات » گفته است : به معنى گفتگو براى غلبه جستن به همديگر است .

نكات آيه : نكته نخستين آيه شريفه راه دعوت به خدا را دو چيز معرفى مى نمايد:

1 - بيان حقايق ، و گفتار حكيمانه ، و تجزيه و تحليل علمى .

2 - تذكر دادن به عواقب وخيم گمراهى از راه حق ، و تحريك عواطف انسانى ، و جلب توجه به فوائد نيكوكارى و ضررهاى تبهكارى و انحراف از راه خدا.

نكته دوم - از آيه استفاده مى شود كه موعظه بر دو گونه است ، موعظه نيكو - و موعظه ناپسنديده .

موعظه از دو نقطه نظر، نيكو، يا ناپسند مى شود.

نخست : از نقطه نظر تاءثير در جهتى كه هدف موعظه است ، و گرايش ‍ شخص به عمل يا ترك عملى كه موعظه براى انجام دادن آن و يا ترك آن صورت مى گيرد.

دوم : از نقطه نظر به وجود آمدن اثر نامطلوب ديگرى غير از، از دست رفتن

هدف موعظه ، مانند توليد دشمنى و لجاجت و دريدگى و غيره ، كه به علت خشونت و گاهى به علت تواءم بودن موعظه با ويژگيهاى خاص زمانى و مكانى پيش مى آيد.

از جمله اين علل چه بسا آن است كه خود شخص موعظه كننده به آنچه مى گويد عمل نكند، كه گاهى موجب عدم تاءثير و يا احيانا سبب اثر معكوس مى گردد.

نكته سوم - آيه شريفه دلالت دارد كه جدال از طريقه هاى دعوت به راه خدا نيست زيرا خدا و دين او حقيقت است ، و آشنائى با حقيقت جز با ارائه منطق و برهانى كه نمايانگر حقيقت باشد، ممكن نيست .

و در مواردى كه انسانها به علت شهوات و تمايلات شيطانى از فطرت خود غفلت ورزيده و از راه خدا انحراف پيدا مى كنند، موعظه و تذكر دادن عواقب وخيم آن ، و موقت بودن شهوات ، و پى آمدهاى پشيمانى بخش آن مورد پيدا مى كند.

نكته چهارم - از آيه شريفه استفاده مى شود كه جدال بر سه گونه است: جدال ناپسنديده ، جدال نيكو و جدال نيكوتر.

آنچه در آيه شريفه ، پيامبر به آن خوانده شده تنها قسم سوم يعنى جدال نيكوتر است

جاى ترديد نيست كه جدال نيكوتر آن است كه غلبه جستن در سخن (همانند غلبه جوئى و تسلط در حكومت و غيره) بايد صرفا براى پى گيرى از حق ، و دور از هواى نفس و ارضاى حس خودپسندى و ايجاد عقده حقارت در افراد، و بدون آلوده شدن به دروغ و گفتار زشت ، و دور از تعدى و تجاوز به حقوق ديگران ، و هتك حرمت آنان ، صورت گيرد.

و اما كدام جدال نيكو، و كدام جدال نيكوتر است ؟ بايد گفت : نيكوتر همان است كه جهات ذكر شده ، در آن دقيق تر رعايت شود، و باز هم هر چه بيشتر با بكارگيرى اخلاق اسلامى آراسته تر گردد.

پي نوشت ها:
1- سوره عنكبوت ، آيه 46.
2- سوره نحل ، آيه 125.