انفاق در راه خدا
انفاق
از ماده «نفق » بمعنى از بين رفتن و نابودى است ، و مراد از آن در اينجا صرف مال و
خرج نمودن آن است .
پاداش
انفاق و صرف مال در راه خدا
و
ما تنفقوا من شى ء فان الله به عليم (1)
«هر
مالى كه انفاق كنيد خدا به آن داناست ».
و
نما انفقتم من نفقة او نذرتم من نذر فان الله يعلمه (2)
«هر
چه انفاق كنيد يا نذر كنيد خدا آن را مى داند».
واسمعوا
و اطيعوا و انفقوا خيرا لانفسكم و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (3)
«بشنويد
و اطاعت كنيد و انفاق كنيد كه به سود خودتان خواهد بود، كسانى كه از بخل نفس خود را
نگهدارى كنند رستگارانند».
و
ما تنفقوا من شى ء فى سبيل الله يوف اليكم (4)
«هر
مالى كه در راه خدا انفاق كنيد به شما باز گردانده مى شود».
و
ما تنفقوا من خير فلانفسكم و ما تنفقون الا ابتغاء وجه الله و ماتنفقوا من خير يوف
اليكم و انتم لا تظلمون (5)
«هر
چه انفاق كنيد به سود خود شماست شما جز براى خدا انفاق نمى كنيد، هر چه انفاق كنيد
به خود شما باز گردانده مى شود و بر شما ستم نمى رود».
و
ما انفقتم من شى ء فهو يخلفه و هو خير الرازقين (6)
«هر
چه انفاق كنيد خدا جاى آن را پر مى سازد و او بهترين رازق است ».
ولا
ينفقون نفقة صغيرة ولا كبيره ولا يقطعون واديا الا كتب لهم ليجزيهم الله احسن ما
كانوا يعملون (7)
«هيچ
چيز كوچك يا بزرگى را انفاق نمى كنند و هيچ (در راه خدا) بيابانى را در نمى نوردند
مگر اينكه براى آنان نوشته مى شود تا خدا آنان را به بهتر از آنچه عمل مى كنند
پاداش دهد».
و
مثل الذين ينفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من انفسهم كمثل جنة بربوة
اصابها وابل فاتت اكلها ضعفين (8)
«مثل
آنانكه اموال خود را براى طلب رضاى خدا و به علت استقامت و استحكام كه (در اثر قوت
ايمان و بصيرت در دين) دارند مانند باغى است كه در جاى بلندى قرار گرفته و باران
شديدى آنرا فرا گرفته كه ميوه و محصول آن دو برابر مى گردد».
مثل
الذين ينفقون اموالهم فى سبيل الله كمثل حبة انبتت سبع سنابل فى كل سنبلة مائة حبة
والله يضاعف لمن يشاء والله واسع عليم (9)
«مثل
آنانكه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند مثل دانه اى است (كه در زمين كاشته
شده) كه در آن هفت سنبل و در هر سنبلى صد دانه ببار آورده خدا براى هر كس بخواهد
(نعمت خود را) بيشتر مى سازد خدا داراى وسعت است و دانا است ».
ان
الذين يتلون كتاب الله و اقامواالصلوة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية يرجون تجارة
لن تبور ليوفيهم اجورهم ويزيدهم من فضله انه غفور شكور(10)
«كسانى
كه كتاب خدا را مى خوانند و نماز بپا مى دارند و از آنچه به آنان داده ايم در
آشكار و نهان انفاق مى كنند اميدوارند به تجارتى كه هرگز از بين نمى رود تا خدا
پاداش آنان را عطا فرمايد و از فضل خود به آنان زيادتى دهد همانا اوست آمرزنده و
سپاسگزار».
و
سيجنبها الاتقى الذى يؤ تى مالة يتزكى و ما لاحد عنده من نعمة تجزى الا ابتغاء وجه
ربه الاعلى و لسوف يرضى (11)
«به
زودى از آتش دوزخ بركنار مى گردد آن كس كه از تقواى بيشترى برخوردار بوده و مالش
را براى تزكيه نفس خويش (و ارتقاء مقام معنوى آن) بذل مى كند، آنجا كه هيچ پاداشى
جز طلب رضاى پروردگار بزرگ براى او منظور نيست . چنين كسى (به دريافت پاداشى از
ناحيه پروردگار خود نائل خواهد شد كه) راضى و خشنود گردد».
الذين
ينفقون اموالهم بالليل و النهار سرا و علانية فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف عليهم
ولا هم يحزنون (12)
«آنانكه
اموال خود را در آشكار و نهان انفاق مى كنند پيش پروردگار خود پاداش دارند ترسى بر
آنان نيست و غمگين نخواهند شد».
و
انفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه فالذين امنوا منكم و انفقوا لهم اجر كبير(13)
«از
آنچه خدا شما را وارث آن ساخته انفاق كنيد، براى آن گروه از شما كه ايمان آورده و
انفاق مى كنند پاداش بزرگ است ».
والذين
صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقامواالصلوة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية ويدرون
بالحسنة السيئة اولئك لهم عقبى الدار(14)
«كسانى
كه براى رضاى خدا صبر مى كنند و نماز بپا داشته و از آنچه به آنان داده ايم در
آشكار و نهان انفاق مى كنند و با عمل نيك از عمل بد جلوگيرى مى كنند خانه آخرت به
آنها تعلق دارد».
و
من الاعراب من يتخذ ما ينفق مغرما و يتربص بكم الدوائر عليهم دائرة السوء والله
سميع عليم و من الاعراب من يؤ من بالله و اليوم الاخر و يتخذ ما ينفق قربات
عندالله و صلوات الرسول الا انها قربة لهم سيد خلهم الله فى رحمته ان الله غفور
رحيم (15)
«برخى
از اعراب آنچه را كه انفاق كنند خسارت مى شمارند، و براى شما حوادث بدى را انتظار
مى برند، حادثه بد بر آنها فرود خواهد آمد خدا شنوا و داناست .
برخى
ديگر از اعراب به خدا و روز قيامت ايمان داشته و آنچه را انفاق كنند وسيله تقرب به
خدا دانسته ، و موجب دعاى پيامبر درباره آنان به خير و بركت مى شمارند.
آگاه
باشيد كه دعاء پيامبر سبب تقرب آنها به خداست و به زودى خدا آنها را در رحمت خود
وارد خواهد كرد خدا آمرزنده و مهربان است ».
به
ماده هاى اطعام صدقه وصيت احسان مراجعه شود.
توصيف
بندگان خدا به انفاق (در راه او)
الصابرين
و الصادقين و القانتين و المنفقين و المستغفرين بالاسحار(16)
-
در وصف بندگان خدا «صبر كنندگان و راستگويان و قنوت كنندگان و انفاق كنندگان و در
سحرها استغفار كنندگانند».
تفسير:
برخى از مفسرين قنوت را بمعنى اطاعت گرفته اند برخى ديگر نيز به معنى مداومت بر
طاعت و عبادت دانسته اند.
و
سارعوا الى مغفرة من ربكم وجنة عرضها السموات و الارض اعدت للمتقين الذين ينفقون
فى السراء و الضراء و الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس (17)
«بشتابيد
بسوى آمرزش پروردگار خود، و بهشتى كه به پهناى زمين و آسمانها براى متقين آماده
شده آنانكه اموال خود را در حال وسعت و تنگدستى انفاق مى كنند و خشم خود را فرو مى
برند و از مردم مى گذرند».
الذين
يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقنا هم ينفقون (18)
-
در وصف متقين «آنانكه به غيب ايمان آورده و نماز بپا مى دارند و از آنچه به ايشان
داده ايم انفاق مى كنند».
و
بشر المخبتين الذين اذا ذكر الله وجلت قلوبهم والصابرين على ما اصابهم والمقيمى
الصلواة و مما رزقنا هم ينفقون (19)
«مژده
ده مخبتان را آنانكه هرگاه ياد خدا شود، دلهاى آنان به ترس مى آيد بر مصيبت صبر مى
كنند، و نماز بپا مى دارند، و از آنچه به آنان داده ايم انفاق مى كنند».
تفسير:
مخبت اسم فاعل است از اخبات كه بمعنى تواضع و اطمينان آمده منظور از آن در آيه
تواضع به خدا و اطمينان به او مى باشد.
و
مما رزقناهم ينفقون (20)
-
در وصف مؤمنين «از آنچه به آنان داده ايم انفاق مى كنند».
والذين
استجابوا لربهم و اقاموا الصلوة و امرهم شورى بينهم و مما رزقنا هم ينفقون (21)
«آنانكه
دعوت پرودگار خود را اجابت كرده و نماز بپا داشته اند كار آنها با مشورت در ميان
آنان انجام مى يابد و از آنچه به آنان داده ايم انفاق مى كنند».
الذين
يؤ منون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون (22)
-
در وصف متقين «آنانكه به غيب ايمان دارند و نماز بپا مى دارند و از آنچه به آنان
داده ايم انفاق مى كنند».
والذين
يكنزون الذهب و الفضة ولا ينفقونها فى سبيل الله فبشرهم بعذاب اليم (23)
«آنانكه
طلا و نقره را پنهان مى كنند و در راه خدا انفاق نمى كنند آنان را به عذاب دردناك
بشارت ده ».
و
اذا قيل لهم انفقوا مما رزقكم الله قال الذين كفروا للذين امنوا انطعم من لويشاء
الله اطعمه (24)
«هرگاه
به آنان گفته شد از آنچه خدا به شما داده انفاق كنيد گفتند آيا ما اطعام كنيم كسى
را كه اگر خدا مى خواست اطعام مى كرد».
وماذا
عليهم لو امنوا بالله و اليوم الاخر و انفقوا مما رزقهم الله و كان الله بهم
عليما(25)
«چه
مى شود بر آنان اگر به خدا و روز قيامت ايمان آورند و از آنچه خدا به آنان داده
انفاق كنند خدا به حال آنان داناست ».
و
ما لكم الا تنفقوا فى سبيل الله ولله ميراث السموات و الارض (26)
«چه
عائد شما مى گردد از اينكه انفاق در راه خدا را ترك كنيد، ميراث آسمانها و زمين از
آن خداست ».
و
انفقوا مما رزقناكم من قبل ان ياءتى احدكم الموت فيقول رب لولا اخرتنى الى اجل
قريب فاصدق و اكن من الصالحين ولن يؤ خرالله نفسا اذا جاء اجلها و الله خبير بما
تعملون (27)
«از
آنچه به شما داده ايم انفاق كنيد پيش از آنكه مرگ يكى از شما را دريابد آنگاه
بگويد پروردگار من اگر مرگ مرا تا زمان كوتاهى به تاءخير اندازى در راه تو انفاق
كنم و از صالحان باشم هرگز خدا مرگ را هنگامى كه اجل او فرا رسد به تاءخير نيندازد
خدا از آنچه مى كنيد با اطلاع است».
امر
به انفاق در راه خدا و توبيخ بر ترك آن
يا
ايها الذين امنوا انفقوا مما رزقناكم (28)
«اى
مردمانى كه ايمان آورده ايد از آنچه به شما داده ايم انفاق كنيد».
و
انفقوا فى سبيل الله (29)
ها
انتم هؤ لاء تدعون لتنفقوا فى سبيل الله (30)
«آگاه
باشيد شما آنانيد كه دعوت شده ايد تا در راه خدا انفاق كنيد»
قل
لعبادى الذين امنوا يقيموا الصلوة و ينفقوا مما رزقناهم سرا و علانية(31)
«بگو
به آن بندگان من كه ايمان آورده اند نماز را بپا دارند و از آنچه به آنان داده ايم
در آشكار و پنهان انفاق كنند».
انفاق
به خويشان و يتيمان و مسكينان و در راه ماندگان و سائلان
ليس
البران تولوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب ولكن البر من امن بالله و اليوم الاخر و
الملائكة و الكتاب و النبين و اتى المال على حبه ذوى القربى واليتامى والمساكين
وابن السبيل والسائلين و فى الرقاب و اقام الصلوة و اتى الزكوة و المؤفون بعهدهم
اذا عاهدوا والصابرين فى الباءساء والضراء و حين الباس اولئك الذين صدقوا و اولئك
هم المتقون (32) «خوبى آن نيست كه روى خود بسوى مشرق و مغرب كنيد خوبى از آن كسى
است كه به خدا و روز قيامت و ملائكه و قرآن و پيامبران ايمان داشته و در راه محبت
خدا به خويشان و يتيمان و مسكينان و در راه ماندگان و سائلان و براى آزادى بندگان
بذل مال كند و نماز بپا داشته و زكات دهد، و همچنين آنانكه هرگاه عهد كنند به آن
وفا مى كنند و همانها كه در حال فقر و مرض و هنگام جهاد صبر مى كنند آنانند كه (در
ايمان) صادق و پرهيزكارند».
تفسير:
به نظر مى رسد كه منظور از رو بسوى مشرق و مغرب كرد عبادت بى مغز و محتوى به اين
قبله و آن قبله (مانند قبله يهود و قبله نصارى) كردن بدون داشتن ايمان به خدا و
انبيا و آراستگى به صفاتى است كه در آيه از آنها ياد شده است .
در
برخى از روايات آمده كه مراد از ذى القربى خويشاوندان پيامبر مى باشند.
ولا
ياءتل اولوا الفضل منكم والسعة ان يؤ توا اولى القربى و المساكين و المهاجرين فى
سبيل الله و ليعفوا وليصفحوا الا تحبون ان يغفرالله لكم والله غفور رحيم (33)
«كسانى
از شما كه داراى مال بيشتر از نياز و (داراى) وسعت هستند در بخشش به خويشاوندان و
مسكينان و به هجرت كنندگان در راه خدا كوتاهى نكنند، و عفو و اغماض (در مورد آنها)
بكار گيرند آيا دوست نداريد كه خدا شما را بيامرزد، خدا مهربان و رحيم است ».
و
ما تنفقو من خير فلانفسكم ... للفقراء الذين احصروا فى سبيل الله لا يستطيعون ضربا
فى الارض (34)
«و
شما هر انفاق و احسانى كنيد درباره خويش كرده ايد... صدقات مخصوص فقيرانى است كه
در راه خدا، ناتوان و بيچاره اند و توانايى آنكه كارى پيش گيرند ندارند».
قل
ما انفقتم من خير فللوالدين و الاقربين و اليتامى و المساكين وابن السبيل و ما
تفعلوا من خير فان الله به عليم (35)
«بگو
(اى پيامبر) آنچه از خير انفاق مى كنيد به والدين و خويشاوندان و مسكينان و ابن
السبيل بدهيد هر چه كار خير كنيد خدا به آن داناست .
تفسير:
ابن السبيل در لغت بمعنى فرزند راه است و به كسى گفته مى شود كه در شهر و ديار خود
دارا بوده ولى در غربت تنگدست شده و به آنچه در ديار خود دارد دسترسى نداشته
باشد».
و
اذا حضر القسمة اولواالقربى و اليتامى و المساكين فارزقوهم منه (36)
«وقتى
كه خويشان و يتيمان و مسكينان در تقسيم تركه حاضر مى شوند چيزى از آن را به آنان
دهيد».
به
ماده هاى صدقه اطعام احسان وصيت نيز مراجعه شود.
شروط
انفاق
در
آيات مختلفه قرآن كريم براى انفاق شروطى ذكر شده است :
1
- براى رضاى خدا و در راه حب و مهرورزى به او باشد
ولكن
البر من امن بالله واليوم الاخر و الملائكة و الكتاب والنبيين و اتى المال على حبه
ذوى القربى و اليتامى و المساكين (37)
«خوبى
آنست كه كسى به خدا و روز قيامت و ملائكه و كتاب خدا و پيامبران ايمان آورد، و در
راه محبت خدا به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان اعطاء مال كند».
و
مثل الذين ينفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبتا من انفسهم كمثل جنة بربوة
اصابها وابل فاتت اكلها ضعفين فان لم يصبها وابل فطل والله بما تعملون بصير(38)
«مثل
كسانى كه اموال خويش را براى تحصيل رضاى خدا با اطمينان خاطر (به شايستگى آن) مى
بخشند، همانند باغى است كه بر بالاى بلندى قرار گرفته و باران شديد آن را فرا
گرفته و محصول آن مضاعف شده است ، و اگر هم باران شديد فرا نگرفته باران ريز بر آن
باريده است ، خدا به آنچه انجام مى دهيد بيناست ».
و
يطعمون الطعام على حبه مسكينا و يتيما و اسيرا انما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم
جزاء ولا شكورا انا نخاف من ربنا يوما عبوسا قمطريرا(39)
«براى
حب و مهرورزى به خدا به مسكين و يتيم و اسير اطعام مى كنند (جز اين نمى گويند - يا
سخنشان اينست كه) تنها براى خدا شما را اطعام مى كنيم نه از شما پاداش مى خواهيم و
نه تشكر، ما از پروردگار خود مى ترسيم در روزى كه آن روز چهره عبوس دارد و به شدت
سخت است ».
2
- رياء نباشد
كالذى
ينفق ماله رئاء الناس ولا يؤ من بالله واليوم الاخر فمثله كمثل صفوان عليه تراب
فاصابه وابل فتركه صلدا لا يقدرون على شى ء مما كسبوا والله لا يهدى القوم
الكافرين (40)
«مانند
كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كند، و به خدا و روز قيامت
ايمان ندارد مثل آن مثل سنگ صافى است كه بر آن خاك نشسته سپس باران شديد آنرا شسته
و صاف كرده است آنان ديگر به آنچه كسب كرده بودند دست نمى يابند، خدا قوم كافران
را هدايت نمى كند».
والذين
ينفقون اموالهم رئاء الناس ولا يؤ منون بالله ولا باليوم الاخر ومن يكن الشيطان له
قرينا فساء قرينا و ماذا عليهم لوامنوا بالله و اليوم الاخر و انفقوا مما رزقهم
الله و كان الله بهم عليما(41)
«آنانكه
اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كنند، و به خدا و روز قيامت ايمان
ندارند (شيطان همراه آنهاست) و هر كس كه شيطان همراه او بوده بد همراهى دارد، چه
مى شد بر آنان اگر به خدا و روز قيامت ايمان مى آوردند و از آنچه خدا به آنان
بخشيده انفاق مى كردند، خدا همواره به (حال) آنان داناست ».
3
- با كراهت نباشد.
قل
انفقوا طوعا او كرها لن يتقبل منكم انكم كنتم قوما فاسقين و ما منعهم ان تقبل منهم
نفقاتهم الا انهم كفروا بالله وبرسوله ولا ياءتون الصلوه الا و هم كسانى ولا
ينفقون الا و هم كارهون فلا تعجبك اموالهم ولا اولادهم انما يريد الله ليعذبهم بها
فى الحيوة الدنيا و تزهق انفسهم و هم كافرون (42)
«بگو:
انفاق كنيد به ميل يا كراهت ، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد، زيرا شما مردمان
فاسق هستيد. مانع از قبول شدن انفاق هاى آنان نبود، جز آنكه آنان به خدا و پيامبر
او كافر شده و نماز را جز با كسالت بجاى نمى آورند و انفاق نمى كنند جز با كراهت ،
اموال و فرزندان آنان تو را به شگفتى وا ندارد، خداوند اراده فرموده آنها را در
زندگى همين جهان عذاب كند و هنگام مرگ نيز كافر بميرند».
4
- براى خدا باشد نه براى بازداشتن از راه خدا
ان
الذين كفروا ينفقون اموالهم ليصدوا عن سبيل الله فسينفقونها ثم تكون عليهم حسرة ثم
يغلبون (43)
«مردمى
كه كفر مى ورزند، اموال خويش را صرف مى كنند كه راه خدا را سد نمايند، در نهايت
اين عمل موجب حسرت آنان خواهد بود (پيروزى نيز به دست نياورده) و مغلوب خواهند
شد».
5
- از مال پاكيزه و حلال باشد
انفقوا
من طيبات ما كسبتم (44)
«از
پاكيزه هاى آنچه به دست آورده ايد انفاق كنيد».
6
- حد وسط رعايت شود
والذين
اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما(45)
-
از صفات بندگان خدا «كسانى كه هنگام انفاق نه اسراف و زياده روى كنند و نه كم داده
سختگير باشند و بين آندو ميانه روى كنند».
ولا
تجعل يدك مغلولة الى عنقك ولا تبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسورا ان ربك يبسط
الرزق لمن يشاء و يقدرانه كان بعباده خبيرا بصيرا(46)
«دست
خود را بگردن مبند، و نه به تمامى بگشاى ، تا بنشينى و مورد ملامت و دچار بى چيزى
شوى . پروردگار تو روزى را بسط مى نمايد و اندازه مى دهد خدا به بندگان خود بينا و
با خبر است ».
قدر
و تقدير به معنى بيان اندازه و مقدار است ، در اينجا منظور از آيه آنست كه خداوند
عالم هرجا كه مصلحت يك فرد اقتضاء كند به او ثروت و دارائى و امكانات فراوان مى
دهد، و اگر مصلحت فردى خلاف آن را اقتضاء كند او را به همان ميزان مصلحت روزى مى
دهد.
در
طبيعت هيچكس بمانند مادر مهربان نيست ، مادر دانائى كه از طفل خود به مهربانى
نگهدارى مى كند به او به همان اندازه خوراك مى دهد موجب ناراحتى مزاج او نشود و او
را رنجور و مريض و ناراحت نسازد، اگر به او عطوفت بيشتر از اندازه نموده و بيشتر
از اندازه خوراك دهد، و او را مبتلا به مرض و ناراحتى سازد در عين عطوفت به او ستم
كرده است .
خدا
به پيامبر خود امر مى كند، كه او نيز در انفاق ميانه رو باشد، نه از انفاق و بخشش
به ديگران كوتاهى كند، و نه به كلى هر چه دارد به اين و آن داده و خود نيازمند
گردد.
7
- موجب ضيق معاش عائله نشود
يسئلونك
ماذا ينفقون قل العفو(47)
«از
تو مى پرسند چه چيز انفاق كنند بگو عفو را».
تفسير:
برخى از مفسران عفو را به معنى مازاد مخارج ساليانه عائله گرفته اند چنانچه از
حضرت باقر (عليه السلام) روايت شده .
برخى
ديگر نيز بمعنى اندازه متوسط ميان سختگيرى و اسراف دانسته اند.
8
- از چيزى انفاق كند كه دوست دارد
لن
تنالواالبر حتى تنفقوا مما تحبون (48)
«به
خوبى نمى رسيد، تا اينكه از آنچه دوست داريد انفاق كنيد».
فداكارى
آنست كه انسان از آنچه به آن علاقه و دلبستگى دارد صرف نظر كند و با فداكارى است
كه نفس انسان در برابر خدا از خود تاءثر نشان مى دهد و با اين تاءثر و اثر پذيرى
از جانب خداست كه براى او كمال حاصل مى شود.
9
- منت ننهد و آزار ننمايد
يا
ايها الذين امنوا لا تبطلوا صدقاتكم (49) بالمن و الاذى (50)
«اى
مردمى كه ايمان داريد صدقه هاى خود را با منت گذاشتن و آزار رساندن باطل نكنيد».
قول
معروف و مغفرة خير من صدقة يتبعها اذى والله غنى حليم (51)
سخن
نيكو و گذشت بهتر است از صدقه اى كه آزارى به دنبال داشته باشد، خدا غنى و حليم
است .
اى
مردم با ايمان صدقه هاى خود را با منت نهادن و آزار دادن باطل نسازيد».
الذين
ينفقون (51) اموالهم فى سبيل الله ثم لا يتبعون ما انفقوا منا ولا اذى لهم اجرهم
عند ربهم ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون (52)
«آنانكه
اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، سپس به دنبال انفاق نه منت گذاشته و نه
آزار مى نمايند، پاداش خود را دريافت داشته ، ترسى متوجه آنان نبوده و غمگين
نخواهند شد».
اتحاد
و دورى از تفرقه
و
اعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا و اذكروا نعمت الله عليكم اذ كنتم اعداء فالف
بين قلوبكم باصبحتم بنعمته اخوانا و كنتم على شفا حفرة من النار فانقذكم منها كذلك
يبين الله لكم آياته لعلكم تهتدون (53)
«همگان
به ريسمان (دستاويز) خدا چنگ زنيد و متفرق نشويد، بياد آوريد نعمتى را كه خدا به
شما اعطاء فرمود، آنگاه كه دشمن يكديگر بوديد در ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد، و
در اثر اين نعمت الهى با هم برادر شديد، و آنگاه كه در پرتگاه حفره اى از آتش قرار
گرفته بوديد، شما را از آن نجات بخشيد.
اينگونه
خدا آيات خود را به شما تبيين مى كند، تا شايد هدايت يابيد».
در
حديث معروف كه سنى و شيعه از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل كرده
اند چنين آمده است : «اى مردم من در ميان شما دو چيز سنگين مى گذارم اگر به آن دو
تمسك جوئيد هرگز گمراه نشويد، يكى از آن دو كتاب خداست كه ريسمانى است از آسمان به
زمين كشيده شده ، و ديگرى عترت و اهل بيت من ، آن دو تا روز قيامت از هم جدا
نشوند».
ان
الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا لست منهم فى شى ء انما امرهم الى الله ثم ينبئهم
بما كانوا يفعلون (54)
«آنانكه
در دين تفرقه ايجاد كرده و گروه گروه شدند، تو از آنان بدورى ، كار آنها با خداست
، به دنبال اين كردار خدا به آنان خواهد فهمانيد كه چه كرده اند».
و
اطيعوا الله و رسوله ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم (55)
«خدا
و پيامبر او را اطاعت كنيد و با هم نزاع نكنيد كه در نتيجه بوى شما (خاصيت و نيروى
شما) از بين برود».
ولا
تكونوا كالذين تفرقوا واختلفوا من بعد ما جاء هم البينات و اولئك لهم عذاب عظيم (56)
«مانند
مردمى كه از هم جدا شدند و با هم اختلاف كردند بعد از آنكه دلائل روشنگر به آنان
رسيده بود نباشيد، آنان عذاب بزرگ دارند».
ولا
تكونوا من المشركين من الذين فرقوا دينهم و كانوا شيعا كل حزب بما لديهم فرحون (57)
«از
مشركان نباشيد از كسانى كه در دين خود تفرقه ايجاد كرده و گروه گروه شدند، هر گروه
به آنچه گرويده اند دلشادند».
ايثار
يا در حال نيازمندى ديگران را بر خود مقدم داشتن
و
يؤ ثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصة ومن يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (58)
«بر
خويشتن (سخت گرفته و) ايثار مى كنند (ديگران را بر خود مقدم مى دارند) اگر چه
خويشتن نيازمند باشند، آنانكه از بخل نگهداشته شوند رستگارانند».
پي
نوشت ها:
1- سوره آل
عمران ، آيه 92.
2- سوره
بقره ، آيه 270.
3- سوره
تغابن ، آيه 16.
4- سوره
انفال ، آيه 60.
5- سوره
بقره ، آيه 272.
6- سوره
سباء، آيه 39.
7- سوره
توبه ، آيه 121.
8- سوره
بقره ، آيه 265.
9- سوره
بقره ، آيه 261.
10- سوره
فاطر، آيه 29 و 30.
11- سوره
ليل ، آيات 17 تا 21.
12- سوره
بقره ، آيه 274.
13- سوره
حديد، آيه 7.
14- سوره
رعد، آيه 22.
15- سوره
توبه ، آيه 98 و 99.
16- سوره آل
عمران ، آيه 17.
17- سوره آل
عمران ، آيات 133 و 134.
18- سوره
بقره ، آيه 3.
19- سوره حج
، آيه 35.
20- سوره
قصص ، آيه 54 و سوره سجده ، آيه 16.
21- سوره
شورى ، آيه 38.
22- سوره
بقره ، آيه 3.
23- سوره
توبه ، آيه 34.
24- سوره يس
، آيه 47.
25- سوره
نساء، آيه 39.
26- سوره
حديد، آيه 10.
27- سوره
منافقون ، آيه 10 و 11.
28- سوره
بقره ، آيه 254.
29- سوره
بقره ، آيه 195.
30- سوره
محمد(ص)، آيه 38.
31- سوره
ابراهيم ، آيه 31.
32- سوره
بقره ، آيه 177.
33- سوره
نور، آيه 22.
34- سوره
بقره ، آيه 272 و 273.
35- سوره
بقره ، آيه 215.
36- سوره
نساء، آيه 8.
37- سوره
بقره ، آيه 177.
38- سوره
بقره ، آيه 265.
39- سوره
دهر، آيه 8 - 10.
40- سوره
بقره ، آيه 264.
41- سوره
نساء، آيات 38 و 39.
42- سوره
توبه ، آيات 53 - 55.
43- سوره
انفال ، آيه 36.
44- سوره
بقره ، آيه 267.
45- سوره
فرقان ، آيه 67.
46- سوره
اسراء، آيه 29 - 30.
47- سوره
بقره ، آيه 219.
48- سوره آل
عمران ، آيه 92.
49- صدقه بر
دو نوع است :
1 - واجب
(نظير آيه خذ من اموالهم صدقة تطهر هم)
2 - مستحب
؛ و در هر دو صورت بايد به فقراء، مساكين و در راه خدا پرداخت گردد. و مسلم است كه
صدقه هنگامى مورد قبول واقع مى شود كه در راه خدا و با نيت خالص انجام گيرد.
50- سوره
بقره ، آيه 264.
51- سوره
بقره ، آيه 263.
52- انفاق
نيز بر دو نوع است : واجب و مستحب . شيئى كه انفاق مى شود «نفقه » ناميده مى شود و
جمع آن «نفقات » است . از همين ماده است «نفاق » كه به معناى دخول در شرع از بابى
و خارج شدن از آن باب ديگر است .
53- سوره
بقره ، آيه 262.
54- سوره آل
عمران ، آيه 103.
55- سوره
انعام ، آيه 159.
56- سوره
انفال ، آيه 46.
57- سوره آل
عمران ، آيه 105.
58- سوره
روم ، آيه 32.
59- سوره
حشر، آيه 9.