اسحاق فرزند ابراهيم

اسحاق فرزند ابراهيم و از پيامبران مورد ستايش قرآن است. نامش هفده بار و بيشتر به همراه ابراهيم آمده و در رديف پيامبران بزرگ قرار گرفته است.

 اما از زندگى او تنها آياتى تولد وى را بشارت مى‏دهد. بعضى از مفسران همانند ديدگاه تورات را معتقد بوده و اسحاق را ذبيح‏اللَّه دانسته‏اند، در حالى كه غالباً اسماعيل را ذبيح مى‏شمرند.

مدح و ثناى الهى درباره شخصيت اسحاق در چند آيه قرآن مشهود است؛

وَوَهَبْنا لَهُ إِسْحقَ وَيَعْقُوبَ كُلّاً هَدَيْنا؛(1)

و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را به راه راست در آورديم.

وَبَشَّرْناهُ بِإِسْحقَ نَبِيّاً مِنَ الصّالِحِينَ؛(2)

و او را به اسحاق كه پيامبرى از جمله شايستگان است بشارت داديم.

به‏هر حال مدح و ستايش او در رديف پيامبرانى چون ابراهيم و اسماعيل بيش از بيان داستان زندگانى و دعوتش در قرآن مذكور است. تنها يكى از آيات مربوط به او، سخن از كتاب به ميان آمده كه مى‏تواند قرينه‏اى بر دعوت توحيدى اسحاق بر اساس كتاب آسمانى باشد.

وَوَهَبْنا لَهُ إِسْحقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنا فِى ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالكِتابَ؛(3)

و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب قرارداديم.

بنابراين مى‏توان گفت وى نيز همچون ابراهيم و اسماعيل داراى آيات و بينات الهى بوده و براساس آن مردم را به توحيد و اخلاق فرا مى‏خوانده است.

 اما اگر آن گونه كه برخى مفسران معتقدند ذبيح اللَّه همان اسحاق باشد، شيوه‏ها و صفاتى چند براى او از اين داستان استخراج مى‏گردد كه در بخش دعوت اسماعيل بيان شده است.

اسحاق، اسوه صالحان

باتوجه به‏آيات معدودى كه از صفات و شخصيت اين پيامبرالهى حكايت مى‏كند و دوبار وى را به‏صلاح و يك بار به‏هدايت مدح مى‏نمايد، مقام والا و اسوه بودن او از ديدگاه قرآن قطعى و مسلم است، هرچند شيوه‏هاى دعوتش تبيين نشده است. بنابراين مى‏توان او را، از نظر قرآن اسوه صالحان دانست و در صلاح و سداد به او اقتدا نمود.

در جهت بيان شيوه‏هاى دعوت او تنها به گفتارى از قصص الانبياء نظر مى‏افكنيم كه از زاويه‏اى به زندگى و دعوت اسحاق مربوط است؛

اسحاق داراى اموال و بندگان زيادى بود و براى استفاده مردم چاه‏هايى حفر مى‏كرد و هر چاهى كه حفر مى‏كرد فرد شرورى بر سر آن با او منازعه مى‏كرد پس اسحاق چاه‏ها را به آنها واگذار مى‏كرد و به حفر چاه ديگرى مى‏پرداخت.(4)

البته بايد در نظر داشت كه به احتمال بسيار، اين تمام ماجرا نبوده و اسحاق به عنوان يك مبلّغ معصوم و تمام عيار، جداى از نيت خدمت، مقاصد تبليغى ديگرى در اين كار داشته است.


1 - انعام (6) آيه 84.

2 - صافّات (37) آيه 112.

3 - عنكبوت (29) آيه 27.

4 - عبدالوهاب نجار، قصص الانبياء، ص 111.